میز رسانه

مراکز مرتبط

 

رسانه و سینما

چاپ

تبيين: يك كارشناس رسانه گفت: وقتي صدا و سيما با توليد سريالي با عنوان "پدر‌سالار"  به گونه‌اي تكثر جمعيت را به چالش كشيده و با بزرگ‌نمايي مقوله اقتدار مرد در خانواده به عنوان ساختار غالب در خانواده سنتي ويژگي‌هاي ديني ـ ملي خانواده سنتي ايراني را نقادي مي‌كند جرياني در رسانه‌هاي جمعي و بالتبع در جامعه پديد مي‌آيد كه با گذر از پدر سالاري به سوي مادر‌سالاري و در مراحل بعدي به فرزندسالاري روي مي‌آورد كه خود تأكيدي بر گسترش سياست كنترل جمعيت در جامعه بوده است.

سردمداران واقعي هاليوود

همين ديشب بود كه يه  فيلم پر زد و خورد ديديم. همه اعضاي خونواده بودن، پدر بزرگ، بابا، مامان، داداش بزرگه و كوچيكه و خواهرم. بعد از فيلم از دست برادر كوچيكه كلافه شده بوديم،

اخيرا شاهديم که موج بلندي از فيلم‌هاي اصطلاحا معناگرا ايجاد شده و از همه بلندتر موجي است که مروج بوديسم با قرائت غربي آن، مي‌باشد و معناگرايي هاليوودي با حدت تمام به سمت عرفان‏هاي شرقي خصوصاً بوديسم پيش مي‏رود

اين نوشته، مصاحبه اي است برگرفته از نشست محققان و دانشجويان خانه هنر و انديشه مرکز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما در قم با منتقد محقق سينما، آقاي سعيد مستغاثي با عنوان « جادوئيسم و سينما ».

از زماني كه « فيلون » يهودي حاصل تعاليم دستگاه‌هاي فلسفي يوناني را با آموزه‌هاي عهد عتيق پيوند زد و ماحصل اين پيوند در قالب تعاليم « پولس » به عنوان يكي از اركان تئوريك كليساي كاتوليك مطرح گرديد،

غرب و  شرق در نظام فكري فرديد از معنا و مفهوم ويژه اي برخوردار است. در مكتب طيف فرديد، « غرب يك منطقه جغرافيايي نيست، غرب جايي نيست كه در آن سياست و ايدئولوژي خاصي حاكم باشد، غرب اروپا و آمريكا نيست؛

وحي و پيامبري با طعم هاليوودي

باورم نمي‌شد ! حتّي مسيح را هم ؟! ولي بايد حرف او را مي‌پذيرفتم. او، فيلم « آخرين وسوسه مسيح »(1) را بي‌طرفانه معرفي مي‌كرد.

پروژه آخر الزمان سازي

به جاي مقدمه اين روزها تبليغات مسلّط در اين « جنگل جهاني » - كه به اشتباه « دهكده » ناميده‌اند - در يد صِهيونيان مي‌باشد كه در لباس مسيحيت، در خدمت يهودند.

دنياي حرفه‌اي‌ها

حكومت آرژانتين از زبان ژنرال « مرلو » مسئول اجرايي جام جهاني آرژانتين، طي يك مصاحبة مطبوعاتي اعلام كرد: « جام جهاني به بهترين شكل ممكن برگزار خواهد شد. اين يك تصميم سياسي برگشت‌ناپذير است. »

به خوبي آن روز را به ياد دارم كه سر ميز شام با پدرم درباره‌ي پيشرفت مجادله مي‌كردم. در آن زمان هر چه تجربه و دانشي را كه به عنوان يك پسربچه‌ي پانزده ساله كسب كرده بودم عليه او به كار مي‌بستم.