مرجع تقلیدي كه مایه تسلی خاطر فقرا بود
آیتالله شیخ محمد تقی بافقی، متولد سال 1292 هجری قمری از علمای معروف در شهر قم بود، حرکت شجاعانهاش در مقابل مفاسد پهلوی، از جمله اقدام خاندان ننگین پهلوی که بدون حجاب وارد صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها شده بودند، زبانزد عام و خاص است، همین سخنرانی افشاگرانه مرحوم بافقی باعث تبعید وی شد، سرانجام مرحوم بافقی در اثر ظلم رضاخانی به آستان مقدس حضرت عبدالعظیم در شهر ری تبعید شده و در سال 1365 هجری قمری مسموم شده و از دنیا رفت.
ایشان با این که خود از علمای بزرگ شهر مقدس قم بود و تا قبل از ورود مرحوم آیتالله حائری و تأسیس حوزه علمیه قم به طلاب شهریه میداد، ولی در طول عمر هفتاد و دو سالهاش، جز لباس کرباس و قدک اصفهان و یزد لباس دیگری نپوشید، حتی عمامهاش هم کرباس بود. در منزلش ظرفی جز از جنس مس و سفال پیدا نمیشد، همچنین از مواد غذایی که از خارج وارد میشد، استفاده نکرد.
*عدم استفاده از وجوه شرعی
آیتالله میرزا حبیبالله رشتی، از شاگردان استاد الفقها «شیخ انصاری» و از مراجع بزرگ نجف اشرف، در تقوی ورع و بیرغبتی به دنیا زبانزد عام و خاص بود، از آثار این فقیه بزرگوار میتوان به «بدایع الافکار» در فقه و «بدایع الاصول» در علم اصول اشاره کرد، این عالم ربانی در شب پنج شنبه چهاردهم جمادی الثانی 1312 هجری قمری به لقاء الله پیوست و بدن مطهرش در یکی از حجره های صحن مطهر علوی آرام گرفت.
به زخارف دنیوی دل نمیبست و در نهایت ورع و پرهیزکاری و دارای ذاتی سلیم و نیتی پاک بود، او از ریاست و مرجعیت کناره گرفت و راضی به فتوا دادن نشد، وجوه شرعی را هیچ گاه قبول نکرد، حتی وجهی را که از حاج شیخ جعفر شوشتری قبول کرده بود، به مستمندان و تنگ دستان پرداخت.
* زعیم علی الاطلاق
آیتالله سید محمد کاظم یزدی، فرزند سیدعبدالعظیم طباطبایی، معروف به «صاحب عروه» از مراجع جهان تشیع در قرن چهارده هجری است و پس از مرحوم صاحب کفایه و میرزای بزرگ سالها پرچمدار مکتب تشیع بود.
کتاب «عروة الوثقی» از آثار مهم، سالها محور درس و بحث مراجع بزرگ حوزههای علمیه شیعه است، سرانجام این مرجع عالم تشیع در سن 91 سالگی مصادف با 28 رجب 1337 هجری قمری درگذشت و در حرم امام علی (ع) دفن شد.
با اینکه مرحوم سید بعد از مرحوم آخوند خراسانی و آیتالله شیخ محمد طه نجفی، زعیم علی الاطلاق و مرجع تقلید عامه شیعه در سراسر جهان اسلام بود، ولی زندگی طلبگی خود را فراموش نکرد و همچنان زاهدانه زیست، نقل شده است که یکی از بزرگان حوزه قم به اتاق خصوصی سید رفت، در گوشه اتاق یک دیزی (دیگ کوچک دستهدار) دید، از ایشان سوال کرد که این چیست؟ سید جواب داد: دیگ طلبگی من هست، این بالا گذاشتهام جلوی چشمم که خود را فراموش نکنم!
* همدردی با فقرا
آیتالله سیدمحمد باقر بهبهانی، از مراجع و فقهای بزرگ جهان تشیع بود، ایشان علاوه بر زعامت، مرجعیت و تدریس تالیفات مهمی نیز از خود بر جای گذاشت.
نسب او با چهارده واسطه به شیخ مفید دانشمند والامقام اسلام و از طرف مادر نیز به مرحوم ملاصالح مازندرانی و داماد علامه مجلسی اول میرسد.
آیتالله بهبهانی در 29 شوال 1205 هجری قمری وفات یافت و در رواق امام حسین(ع)، پایین پای شهدا مدفون شد.
روزی یکی از عروسهایش، همسر محمد اسماعیل را دید که جامههای فاخر پوشیده است، به پسرش اعتراض کرد که چرا لباسهای گرانقیمت میخری؟ پسرش جواب داد: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ»؛ «بگو: چه کسی زینتها و غذای پاکیزه را که خداوند برای بندگانش آفریده، حرام کرده است»، گفت: پسرکم! نمیگویم که اینها حرام است، البته حلال است، درخواست من روی حساب دیگری بود، من مرجع تقلید مردم هستم و در میان مردم غنی و فقیر و متمکن و غیر متمکن هست، ناچار لباس کرباس میپوشند. آنها چشمشان به ماست، مرد فقیری که زنش از او لباس فاخر میخواهد، میتواند بگوید ما مثل خانواده وحید زندگی میکنیم، اما اگر زندگیمان مثل طبقه مرفه و ثروتمندان شود، یگانه مایه تسلی خاطر و کمک روحی فقرا هم از دست میرود.
ارسال کردن دیدگاه جدید