پیام دختر شهید لبنانی به ولی امر مسلمین +عكس

به گزارش پايگاه اطلاع رساني مقام معظم رهبري، دختر شهید شیخ "راغب حرب" از سران حزب‌الله لبنان و دبیر کل اسبق این حزب که توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده، در حاشیه دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جهانی زنان و بیداری اسلامی كه  از 85 کشور جهان شركت كرده اند خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: آقای ما! به خدا اگر دریا را درنوردی با تو می‌نوردیم.

دختر شهید راغب حرب ابراز داشت: آقای ما، سلامی گرم از تمامی زنان و مردان و کودکان خانواده شیخ شهید (شیخ راغب حرب) و سلام بیعت کنندگان مطیع امرتان، به شما.

شیخ شهیدان به امام خمینی گفته بود: "آقای من، اگر دریا را درنوردید، با شما می‌نوردیم. و ما اکنون به شما می‌گوییم: آقای ما، به خدا اگر دریا را درنوردی با تو می‌نوردیم."

زندگینامه شهید شیخ راغب حرب

شیخ راغب حرب که به شیخ الشهدای مقاومت لبنان شهرت یافته است در تابستان سال 1952 متولد شد. پدر وی از شغل کشاورزی درآمد داشت و از محدود کسانی بود که به مطالعه تاریخ و فرهنگ و ادبیات اسلامی علاقه داشت و خانه وی مکانی برای جلسات شبانه و برگزاری مراسمات مذهبی و دینی تبدیل شده بود که علمای سرشناس همچون مرحوم شیخ محمد مهدی شمس الدین نایب رئیس پیشین مجلس اعلای شیعیان لبنان و آیت اله سید محمد حسین فضل اله در این مجالس حضور می یافتند. راغب از دوران نوجوانی به همیاری و کمک به کشاورزان همت گمارد.در همین مرحله بود که آگاهی های سیاسی و فکری و مبارزه با محرومیت در وجود راغب حرب نوجوان شکل گرفت.

ایشان علاقه شدیدی به امام حسین(ع) داشت و به گفته مادرش از سن 10 سالگی در هئیت های عزاداری شهر نبطیه به ویژه در مجالس سخنرانی شیخ محمد مهدی شمس الدین حضور فعال داشت و به حضور بر سر کلاس درس های دینی در مدرسه و نیز شرکت در نمازهای جماعت مسجد بسیار اهمیت می داد. در سن 15 سالگی از ادامه تحصیل در مدارس کلاسیک منصرف شد و به تحصیل علوم دینی روی آورد و برای طلب علم ابتدا به بیروت هجرت کرد و در محله العنبه که علامه سید محمد حسین فضل اله امامت مسجد آن محل را بر عهده داشت ساکن شد.شیخ راغب یکسال را در حوزه علمیه محله العنبه گذراند و تصمیم گرفت تا به حوز ه علمیه نجف اشرف هجرت کند.

او در نجف به همراه تعدادی از طلبه های لبنانی به نوعی یک انجمن مخصوص آموزش هنر خطابه و سخنرانی تشکيل داده بود و همچنین روزانه به بیت شهید سید محمد باقر صدر رجوع می کرد و در کنار مردم می نشست و پاسخ شهید صدر به پرسش های گوناگون آنان گوش می داد. برای اولین بار از طریق مطالعه جزوه (( تضاد اساسی بین اسلام و نظام شاهنشاهی )) با دیدگاه های امام آشنا شد. شیخ راغب این جزوه را همراه کتاب ((حکومت اسلامی )) که به تازگی انتشار یافته بود برای برادران روحانی خود در جبشیت ارسال کرد تا بیشتر با دیدگاه های امام خمینی آشنا شوند.

در دوران اقامت در نجف اشرف شیفته شیوه برگزاری مراسم عزاداری حضرت اباعبداله الحسين(ع) از سوي مردم عراق شده بود و به همین دلیل برای زیارت مرقد امام حسین (ع) همواره به کربلا سفر مي کرد.

شیخ راغب در تابستان سال 1972 با دختر عمویش ازدواج کرد و پس از ازدواج تصمیم گرفت حوزه علمیه نجف اشرف را ترک نماید و تحصیل علوم دینی را در محله العنبه در شرق بیروت از سرگیرد. در همان سال مجدداً به نجف اشرف بازگشت ولی پس از گذشت یکسال و شش ماه اقامت در حوزه علمیه نجف دوباره برای همیشه به لبنان بازگشت.

شهرستان نبطیه در جنوب لبنان که شیخ راغب وارد آن شده بود بخشی از حوزه پیکارگران مسلمان لبنان را تشکیل می داد. در همان حال بازگشت علامه سید محمد حسین فضل اله و شیخ محمد مهدی شمس الدین به لبنان و نیز در سایه امام موسی صدر و نیز گروه دیگری از علمای اسلام در این کشور، فعالیت های اسلامی ابعاد تازه تر و تکامل یافته تری پیدا کرد.

پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار سازمانی و تشکیلاتی انقلابیون مسلمان لبنانی را تقویت کرد و به آنان انگیزه داد تا مفاهیم و جهت گیری های سیاسی خود را عملی نمایند. شهر صور مرکز استان جنوب و اطراف آن و نیز شهرستان نبطیه و اطراف آن بیش از سایر شهرهای لبنان به فراخوانی پیام انقلاب اسلامی ايران پاسخ مثبت دادند. شیخ راغب در تابستان 1974 به جبشیت بازگشت و فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خود را در مقابل حضور گسترده و فعال نیرو های چپگرا و لائیک با جدیت آغاز کرد.

در سال 1975 درگیری مسلحانه نیروهای اسلامگرا با جریانات چپگرا به وقوع پیوست. این درگیری ها باعث شد نیروهای اسلامگرا اختلاف نظرهای فکری و سیاسی درونی خود را کنار گذاشته تا در جریان های داخلی ، در برابر نیروهای چپگرا و مسیحيان مارونی همدست اسرائیل بایستند و همزمان با تأسیس جنبش محرومان و گردان های مقاومت لبنان (امل)، همراه تعدادی از تلاشگران و فعالان جنوب به دیدار امام موسی صدر شتافت و طرح های خود را با ایشان در میان گذاشت.

در سال 1976 با همکاری با برخی از دوستان و مریدان که کادر رهبری جنبش امل را در منطقه نبطیه بر عهده داشتند موافقت کرد وخود نیز ضمن خودداری از عضویت کامل در این جنبش با کادرهای آن در جنوب لبنان همکاری کرد.

راهکار دیگری که شیخ راغب به منظور گردهم آوری مسلمانان متعهد داشت برپایی نماز جمعه بود. تا قبل از آن نماز جمعه در شهر جبشیت بسیار کند و ابتدایی برپا می شد و در برخی هفته ها امام جمعه منتظر می ماند تا نمازگزاران به حد نصاب 5 تا 7 نفر برسند. اما پس از گذشت حدود 2 سال از حضوز شیخ راغب برپایی نماز جمعه گسترش یافت تا جائیکه نماز گزاران مومن شهر نبطیه و روستاهای جنوب لبنان به شرکت در این نماز عبادی سیاسی می شتافتند و باپیگیری هایی که شیخ راغب انجام داده بود توانسته بود نماز جمعه را در شهر بعلبک و روستاهاي اطراف آن توسط علمای آن منطقه برپا کند و آن را به یکی از ابزارهای مهم مقابله با دشمن صهیونیستی درآورد.

شیخ راغب حرب همواره از سیاست عدم تمرکز پیروی می کرد و دامنه کار و تلاش خود را به سایر روستاهای منطقه گسترش داده و همواره میان روستاهای جنوب در حال رفت و آمد بود و در مساجد آنها نماز جماعت و کلاس درس برپا می کرد.

او در رفتار با مردم بسیار بی ریا و صاف و صادق بود در دیدارهای بی تکلف می نشست و لباسهای رسمی خود را از تن در می آورد. در راهپمایی های روز عاشورا شرکت می کرد و جوانان را به تعذیه خوانی و شرکت در آیین های عزاداری مراسم عاشورا تشویق می کرد.

در مساجد روستاهای منطقه کتابخانه تأسیس می کرد و با همکاری روستائیان به مرمت مساجد می پرداخت و همواره می گفت : (( میل ندارم نخبگان روشنفکر به وجود بیاورم، می خواهم نسل مسلمانان جدید و وظیفه شناسی تربیت کنم که به سنت های اجتماعی آگاهی داشته باشد)). شیخ راغب با امام خمینی (ره) به عنوان نایب امام زمان(عج) بیعت کرده بود و جمهوری اسلامی ایران را قلب جهان اسلام می دانست و همواره به ایران رفت و آمد داشت.

او در 17 ربیع الاول( سال 1362 شمسی ) همراه هئیت های خارجی شرکت کننده درکنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات در حسینه جماران با امام خمینی دیدار کرد و در کنفرانسی که در ایران برگزار شد درباره جنوب لبنان، اشغال فلسطین و مبارزه با اشغالگران سخنرانی کرد.

شیخ راغب در جنوب لبنان همزمان در چند جبهه در حال مبارزه بود به گونه ای که توانسته بود فعالیت جبهه چپگرایان را در این منطقه محدود کند تا آنجا که بیشتر طرفداران آنها بر اثر گسترش فعالیتهای اسلامی از آن منطقه گریختند.

همچنین یکی دیگر ازدستاوردهای شیخ راغب حرب، ناکامی جدی طرح های گروه های مبلغ مسیحی در جنوب لبنان بود که درصدد بودند با احداث چند آسایشگاه برای کودکان و مادران بی سرپرست واجرای برنامه های آموزشی و فرهنگی و ارائه کمک های مالی به آنان، مسیحیت را در میان آنها گسترش دهند با هشدارهایی که شیخ راغب از طریق تریبون نماز جمعه و سایر مراسمات دینی به مردم داد و همچنین پیگیری های او به منظور صدور فتوای تحریم همکاری با مسیحیان توسط علمای لبنان، این طرح را با شکست روبرو کرد. (یک سال بعد طرح آسایشگاه کودکان بی سرپرست به نام دارالایتام حضرت زینب(س) در روستای حاروف از توابع شهرستان نبطیه را با کمک انجمن خیریه فرهنگی به بهره برداری رساند.)

اصلی ترین جبهه مبارزه، مبارزه با رژیم غاصب و قوم یهود بود که از نظر راغب از زمان حیات رسول اکرم(ص) تا به حال همچون خنجری در پهلوی اسلام و مسلمانان قرار داشته است. سخنرانی های او از تریبون نماز جمعه و منبر مساجد شهرها و روستاهای جنوب لبنان باعث شد تا تظاهرات و راهپیمایی های اعتراض آمیز مردمی بر ضد اشغالگران سر تاسر جنوب را فراگیرد.

دشمن صهیونیستی پس از این حادثه سراسيمه و سرگردان، شهر جبشيت را منطقه نظامي بسته اعلام کرد. شيخ راغب پس از اين حادثه با رعایت احتیاط رفت و آمد می کرد و کمتر در خانه مسکونی خود حاضر می شد و از آن پس دیگر خواب راحت در خانه خود نداشت.

به موازات گسترش دامنه عملیات مجاهدان مسلمان، دامنه اقدامات سرکوبگرانه و یورش های وحشیانه در همه شهرها و روستاها گسترش یافت. هفته ای نمی گذشت مگر اینکه خانه شیخ به بهانه ي جستجو برای بازداشت او مورد یورش اشغالگران اسرائیل قرار می گرفت. تعقیب و گریز ادامه داشت تا اینکه شیخ راغب در شامگاه پنجشنبه 16 فوریه 1984 بعد از برگزاری نماز مغرب و عشا و دعای کمیل در حالی که رهسپار خانه بود با شلیک مزدوران صهیونیستی به آرزوی دیرینه اش رسید و به سوی آفریدگار خود عروج کرد.
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی