مهربان کریم

کريم بود ودارای قلبی رئوف،  با خرابه نشينان دردمند و با ضعفا همنشين مي‎شد، بخشندگی جزئی از اخلاق کریمانه اش بود و بسیار حلیم وبردبار که دشمنش گفت : خویشتن داری او با کوه ها برابری می کند، جملات مهرانگیزش با کسی که به او دشنام داد کاری کرد که آن شخص گفت: «گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در زمینش هستی، خداوند آگاه تر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد، تو و پدرت مبغوض ترین افراد در نزد من بودید، ولی اینک تو محبوب ترین انسان ها در نزد من هستی» اینها یمی از دریای بی کران کریم اهل بیت علیه السلام است.

15 ماه مبارک رمضان، سالروز دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام حسن مجتبی (ع) است که ضمن تبریک این روز مبارک، به گوشه‌ای از زندگی آن حضرت می‌پردازیم:

حسن بن علی بن ابی‌طالب (ع) دومین امام شیعیان و بزرگ‌ترین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و سبط اکبر پیامبر گرامی (ص) هستند.

ایشان در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود و در سن ۳۷ سالگی به امامت و خلافت رسید، به مدت ۱۰ سال امامت امت را بر عهده داشت و در سال ۴۱ هجری قمری با معاویه، صلح کردند.

دوره حکومت ایشان 6 ماه و سه روز طول کشید. امام حسن پس از صلح، به مدینه رفت و ۱۰ سال در مدینه بود تا اینکه در سال ۵۰ هجری با توطئه معاویه براثر مسمومیت در سن ۴۸ سالگی به شهادت رسید و در قبرستان «بقیع» در مدینه مدفون گشتند.


کریم اهل بیت (ع)
امام حسن(ع) هم داراي کرامت بود و هم کريم به معناي بخشنده بود. داراي قلبي پاك و بسیار رئوف و با خرابه نشينان دردمند و اقشار مستضعف و كم درآمد همراه و همنشين مي‎شدند.

امام حسن(ع) در دوره‌اي مي زيست که  مردم گرفتار فقر و ظلم بني اميه بودند، آنان ثروت هاي جهان اسلام را در اختيار خود داشته و میان خود تقسيم مي کردند و بيشتر مردم با فقر و پريشاني زندگي مي‌کردند. آنان گاهي به امام حسن (ع) مراجعه مي‌کردند و آن حضرت قبل از درخواست و پيش از خواسته مردم به آنان انعام و بخشش مي‌کرد.

اين بذل و بخششها که همه از دارايي خود حضرت بود در ميان عرب بقدري گسترش يافت که ایشان را کريم اهل بيت ناميدند. بزرگان بني‌هاشم در سخا و بخشش و احترام به مردم شهرت داشتند ولي آن حضرت به‌قدري در اين وصف برجستگي داشت که در ميان مردم و اهل بيت از همه زبانزد شده و به کريم اهل بيت معروف گرديده بود.

امام داراي قلبي پاك و بسیار رئوف نسبت به دردمندان و تيره‌بختان جامعه بود و با خرابه نشينان دردمند و اقشار مستضعف و كم درآمد همراه و همنشين مي‎شدند و دردِ دلِ آنها را با جان و دل مي‎شنيدند و به آن ترتيب اثر مي‎دادند و در اين حركت انسان دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند و لذا هر ناتوان و ضعيف و درمانده‎اي که درِ خانة آن حضرت را مي‎كوبيد، نا اميد بر نمي‎گشت و حتّي خود ايشان به سراغ فقراء مي‎رفتند و آنها را دعوت به منزل مي‎كردند و به آنها غذا و لباس مي‎دادند.[1]


بخشش اموال در راه خدا
مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگاني امام حسن‌(ع) ، بخشش‎هاي بي‎سابقه و انفاق‌هاي بسيار بزرگ و بي‎نظيري ثبت كرده و نوشته‎اند حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارايي خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نيز ثروت خود را به دو نيم كردند و نصف آن را براي خود و نصف ديگر را در راه خدا به فقرا بخشيدند.[2]

گفته شده روزي امام حسن (ع) بر جمعي از گدايان گذشت كه پاره‎اي چند از نان خشك‎ها را بر روي زمين گذاشته‎ بودند و مي‎خوردند، چون نظر ايشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت كردند و حضرت از اسب پياده شدند و فرمودند كه خدا متكبّران را دوست نمي‎دارد و با ايشان نشستند و از طعامشان تناول كردند و سپس از همة گدايان خواستند كه براي صرف غذا به خانة حضرت بروند و حضرت برايشان طعام‎هايي نيكو حاضر ساختند و به لباس‎هاي فاخر همة آنها را مزيّن کردند.[3]

وقتي  درباره سفره گسترده کرمش از او پرسيدند که چرا هرگز سائلي را نااميد بر نمي‎گردانيد، فرمودند: من هم به درگاه خدا سائلي هستم و مي‎خواهم كه خدا محروم نسازد و شرم دارم كه با چنين اميدي سائلان را نااميد كنم؛ خداوندي كه عنايتش را به من ارزاني مي‎دارد، مي‎خواهد كه من هم به مردم كمك كنم.[4]


باگذشت و صبور بودن
یکی دیگراز اخلاق زیبای امام حسن (ع) گذشتن از خطای دیگران است، که نشان از تربیت آن امام بزرگوار در مکتب قرآن دارد ، چنان که در روایت آمده: کنیزی شاخه گلی را به امام حسن (ع) اهدا نمود، آن حضرت او را آزاد کرد، شخصی به آن حضرت عرض کرد: «آیا شما برای یک شاخه گل ناچیز، او را آزاد کردید؟

امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: «ادبنا الله تعالی . . . ; خداوند ما را چنین تربیت کرده است .» آن جا که می فرماید: «اذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها; هنگامی که کسی به شما تحیت گوید، پاسخ او را به طور بهتر، یا همان گونه بدهید .» [5] پاسخ بهتر همان آزاد کردن او است. » [6]

حلم امام حسن (ع) از آیات قرآن نشات گرفته بود، از جمله از این آیه که خداوند می فرماید: «. . . ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولی حمیم [7]; ناپسندی را با نیکی دفع کن، که ناگاه خواهی دید همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است .»

خصلت حلم امام حسن (ع) در حدی بود که مروان یکی از دشمنان پرکینه خاندان رسالت، که امام حسن (ع) را بسیار رنج داد و آزرد، گفت: «این کارها را با کسی انجام دادم که حلم و خویشتن داری او با کوه ها برابری می کند .» [8]

به عنوان نمونه نظر شما را به فراز تاریخی زیر جلب می کنیم:
پیر مردی ناآگاه از اهالی شام در مدینه، امام حسن (ع) را سوار بر مرکب دید، آنچه توانست از آن حضرت بدگویی کرد، وقتی که فارغ شد، امام حسن (ع) کنار او آمد، و بدو سلام کرد، و در حالی که لبخندی بر چهره داشت به او فرمود: «ای پیرمرد! گمانم غریب هستی، و گویا اموری بر تو اشتباه شده، اگر از ما درخواست رضایت کنی از تو خوشنود می شویم، اگر چیزی از ما بخواهی به تو عطا می کنیم، اگر از ما راهنمایی بخواهی تو را راهنمایی می کنیم، اگر کمک برای باربرداری از ما بخواهی، بار تو را برمی داریم، اگر گرسنه باشی تو را سیر می نماییم، اگر برهنه باشی، تو را می پوشانیم، اگر نیازمند باشی تو را بی نیاز می کنیم، اگر گریخته باشی به تو پناه می دهیم . اگر حاجتی داری آن را ادا می نماییم، اگر مرکب خود را به سوی خانه ما روانه سازی، و تا هر وقت بخواهی مهمان ما باشی، برای تو بهتر خواهد بود، زیرا ما خانه آماده و وسیع، و امکانات بسیار داریم .»

هنگامی که آن پیر ناآگاه این گفتار مهرانگیز نشات گرفته از حلم و صبر انقلابی امام حسن (ع) را شنید، آن چنان دگرگون شد که اشک از چشمانش جاری گردید و گفت: «گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در زمینش هستی، خداوند آگاه تر است که مقام سالت خود را در وجود چه کسی قرار دهد، تو و پدرت مبغوض ترین افراد در نزد من بودید، ولی اینک تو محبوب ترین انسان ها در نزد من هستی»
سپس او به خانه امام حسن (ع) وارد شد، و مهمان آن بزرگوار گردید، و پس از مدتی در حالی که قلبش سرشار از محبت خاندان رسالت بود، از محضر امام حسن (ع) بیرون رفت . [9]

حج گزاردن امام حسن (ع)
امام حسن (ع) به سفر حج اعتقاد بسیاری داشت و در هر برهه‌ای از عمر خود تلاش می‌کردند تا به زیارت کعبه بروند، به طوری که ایشان بارها پیاده به حج رفتند و از ایشان نقل شده است که می‌فرمودند: «از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم، ولی به سوی خانه او گام برنداشته باشم».

در احادیث آمده است که امام حسن مجتبی(ع) 25 بار پیاده حج گزارد، (اِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ کانَ إذا حَجَّ حَجَّ ماشیاً)؛ «وقتی که حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)مکّه می ‌رفتند؛پیاده می ‌رفتند». در حالي كه اسب‌ها و شترها، خالي از راكب مي ‌رفتند،آن حضرت پياده و پابرهنه به حجّ مي ‌رفتند. [10]

هر گاه گروهى از مردم از کنار ‏حضرت عبور مى‏‌کردند، براى احترام به مقام والا و جایگاه بزرگ وى ‏از مَرکب‌هاى خود فرود مى‌آمدند، تا آن جا که امام مجبور شد، مسیر خود را از جاده اصلى تغییر دهد و از بى‌راهه برود تا بتواند در مقابل خداوند کاملاً فروتنى پیشه کند.


و در آخر:
امیدواریم به برکت میلادآقا امام حسن (ع) اخلاق ماهم چون آن امام همام کریمانه شود و در زندگی خود چه در خانه و خانواده و چه در اجتماع بتوانیم ناملایمتی ها و مشکلات را تحمل نموده و در برخورد با هم نوعان خود، قلبی رئوف داشته باشیم.


سید عبدالحمید طباطبائی

پی نوشت ها:
1.  زماني، احمد، حقايق پنهان، نشر دفتر تبليغات اسلامي، قم، چاپ اوّل، سال 1375، ص 268.
2. شيخ عباس قمي، منتهي الأعمال، ج 1، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374، قم، ص 417 ـ سيرة پيشوايان، مهدي پيشوايي، نشر مؤسسة تحقيقاتي امام صادق، چاپ دوّم، 1374، قم، ص 90.
3.  جلاء العيون، ملا محمد باقر مجلسي، نشر انتشارات علميه اسلاميه، ص 241.
4. باقر شريف القرشی، زندگاني امام حسن(ع)، ترجمة فخر الدين حجازي، نشر بعثت، چاپ اوّل، 1376، تهران، ص 135.
5. نساء (4) آیه 86
6.  مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 18
7.  فصلت / 34 .
8. منتهی الآمال، ج 1، ص 171 .
9. کشف الغمه، ج 2، ص 135; بحار، ج 43، ص 344 .
10. بحار الأنوار,  ج۴۳ , صج۳۳۱

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی