آقاي احمدي‌نژاد! ياران 84 همه هستند

 اخيرا آقاي دکتر احمدي‌‌نژاد در ديدار با دانشجويان در پاسخ به اظهارات يکي از دانشجويان مبني بر اين‌که «ما در آرزوي احمدي‌‌نژاد 84 هستيم» اظهار داشته بود: من هم در آرزوي ياران 84 خويش هستم! وي سپس در پاسخ به پرسش‌‌هاي پي‌‌در‌‌پي دانشجويان مطالبي اظهار داشت که برخي از آن‌ها جاي تأمل دارد.

درباره آرزوي رئيس جمهور محترم براي به همراه داشتن ياران 84 بايد گفت که ياران 84 همه موجودند و تغيير هويت نداده‌‌اند. بدنه اصلي اين ياران در سراسر کشور در همان تشکل‌هاي ساده و مردمي؛ خالصانه، غريبانه و مظلومانه در حال تلاش و فعاليت هستند و بر همان عهد پيشين خود يعني جانفشاني بر سر راه امام و ولايت ماندگارند. آن‌ها ولايت امام زمان(عج) را جدا و بدون ولايت نايبش نمي‌‌بينند؛ زيرا خوب مي‌دانند آن‌ها که در پذيرش ولايت مسلم بن عقيل نماينده امام حسين(ع) ترديد کردند، سرانجام در باتلاق «ترديد» در دعوت امام حسين(ع) فرو افتادند و ناخواسته در مسير ولايت طاغوت قرار گرفتند. سرنوشت سليمان بن صرد خزاعي و نقش او در انحراف جريان کوفه مثال زدني است.

رئيس جمهور محترم! شعار ياران هشتاد و چهاري شما ولايت‌‌مداري و ولايت‌‌پذيري بود و اگر آن‌ها احمدي‌نژاد را ترجيح دادند به همين دليل بود. آن‌ها شعار کليدي شما در انتخابات 84 يعني «پيش به سوي دولت اسلامي» را با دل و جان سر دست گرفتند و براي تحقق آن همه هستي و سرمايه خود را به کار بستند.

آري جناب آقاي دکتر! تا زماني که بر شعارهاي 84 پاي‌بند بودي و مي‌‌گفتي آمده‌‌ام تا نگذارم تيرها به آقا بخورد همه ما هم براي شما سنگ تمام مي‌‌گذاشتيم و وقتي به سفر مي‌‌رفتي، ياران 84 براي سلامتي‌تان گوسفند قرباني مي‌کردند. ولي از زماني که به‌جاي تأکيد بر دولت اسلامي، «مکتب ايراني»! ارج يافت، ناسيوناليسم ايراني پررنگ‌تر از اسلاميت مطرح گرديد و شخصي به نام اسفنديار مشايي در نقش ايدئولوگ دولت ظاهر شد، طبيعي بود که ياران 84 از شما فاصله بگيرند و مخالفان هشتاد و چهاري‌تان به شما نزديک شوند تا بخشي از آن‌ها در دولت شما جا خوش کنند و برخي هم از پشت خنجر بزنند.

من هرگز اين جمله يکي از بزرگان را فراموش نمي‌کنم که در سال 87 فرمودند: فلاني عاقبت احمدي‌نژاد را به زمين خواهد زد. و شگفت آن‌که چند بار اين هشدار ايشان به شما منتقل شد ولي مورد توجه واقع نگرديد تا اين‌که پس از جريان خانه‌نشيني 11 روزه‌تان اين اتفاق رخ داد و در نتيجه ياران 84 از شما جدا شدند.

يکي از نمونه‌هاي جدايي، پاسخ به دانشجوي عزيزي است که از شما پرسيده است: «چرا از واژه بيداري اسلامي استفاده نمي‌کنيد و همواره مي‌گوييد بيداري انساني؟» و شما پاسخ داده‌ايد: « انسان و اسلام هر دو در راستاي هم هستند و اسلام جز براي تعالي انسان‌ها نازل نشده است، بايد به موازات مطرح کردن چارچوب مطلوب مديريت جهاني، عدالت، کرامت انسان‌ها و توحيد و يگانه‌پرستي را نيز مطرح کنيم.» آيا به راستي اين سخن، پاسخ آن پرسش است؟!

اولاً که انسان و اسلام در راستاي هم نيستند؛ اسلام، مکتب کامل الهي است که از سوي خداوند براي هدايت انسان‌ها آمده و ارزش يک انسان به پذيرش اسلام است و کساني که عناد به خرج دهند و آن را نپذيرند، بنابر منطق قرآن از برخي حيوانات بسيار پست هم پست‌ترند. بنابراين نمي‌توان به‌طور کلي گفت که انسان و اسلام در راستاي يکديگرند! ثانيا به فرض که انسان و اسلام در راستاي يکديگر باشند سؤال اين است که چرا از گفتن اسلام ابا داريد و همواره بر بيداري «انساني» تکيه مي‌کنيد؟! يک بار هم بگوييد بيداري اسلامي.

آخرين سخن اين‌که ياران 84 با آقاي رحيم مشايي که دوران اسلام‌گرايي را پايان يافته مي‌داند يک جا جمع نمي‌شوند. اگر واقعا ياران 84 را مي‌خواهيد، بايد از مشايي خداحافظي کنيد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی