چرا فرمول "دوستان آقاي رئيس" به ميان كشيده شده شد؟/ مرسی طرح خود را زیر پا گذاشت
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
1-آن روزها- قبل از پيروزي انقلاب اسلامي- و در دوران دانشجويي، چند تن از دوستان براي تحقيق و بررسي ميداني درباره يك پروژه درسي عازم اصفهان بودند. اواخر شب با اتوبوس يك شركت معروف مسافربري به راه افتادند. چند ساعت بعد، سپيده صبح نزديك به دميدن بود ولي از توقف اتوبوس براي نماز صبح خبري نبود. يكي از برادران نزد راننده رفت و از او خواست براي اداي فريضه صبح توقف كند و آقاي راننده قول داد كه بعد از رسيدن به اولين رستوران بين راه توقف كند، اما همچنان به حركت ادامه مي داد. درخواست توقف يك بارديگر هم تكرار شد و پاسخ، بازهم، همان بود. قول توقف بدون توقف. دوستان كه احساس كردند تا چند دقيقه ديگر نمازشان قضا خواهد شد به راننده گفتند؛ همين جا توقف كن، ما پياده مي شويم و شما به راه خود ادامه بدهيد و تاكيد كردند كه ما هيچ شكايتي هم از شما نخواهيم داشت- و صد البته در دوران طاغوت گوش شنوايي هم براي اينگونه شكايت ها نبود- در اين هنگام، صداي برخي ديگر از مسافران هم بلند شد كه خواستار توقف اتوبوس و اداي نماز صبح بودند.
راننده كه به غيرت ديني اش برخورده بود، به نرمي و با صدايي كه شرمندگي از آن مي باريد گفت؛ پسرم! من كه شمر نيستم! و در حالي كه قطره اشكي به گونه اش دويده بود، كنار يك روستا توقف كرد. بعد از توقف، 19 نفر از 24 مسافر اتوبوس پياده شده و به نماز ايستادند!... مسافران كه دوباره سوار شدند، يكي از دوستان خطاب به چند تن از آنهايي كه براي نماز پياده شده بودند گفت؛ شما كه اهل نماز هستيد چرا ساكت نشسته بوديد و از همان ابتدا، اعتراض نكرديد؟ پاسخ عبرت انگيز بود و درس آموز كه هنوز در گوش دوستان زنگ مي زند. مرد ميان سالي گفت «فكر نمي كرديم كه اعتراض شما نتيجه اي داشته باشد، اما، وقتي به راننده گفتيد كه حاضريد براي اداي نمازصبح وسط بيابان پياده شويد و اتوبوس به راه خود ادامه بدهد، از خودمان خجالت كشيديم و فهميديم كه شما چند جوان در آنچه مي خواهيد جدي هستيد. پس چرا ما هم كه همان خواسته را داريم با شما همصدا نشويم؟... گفتني است كه راننده اتوبوس هم به نماز ايستاد. عجيب بود؟! نه! بخوانيد؛
2- مروري گذرا بر مجموعه اظهارنظرهاي مقامات آمريكايي، اروپايي و اسرائيلي در آستانه برگزاري اجلاس تهران كه در پاره اي از موارد با تهديد كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد و خط و نشان كشيدن براي آنها نيز همراه بود، به وضوح نشان مي دهد آمريكا و متحدانش از اين كه دو موضوع «رژيم اشغالگر قدس» و «بحران سوريه» در دستور كار اجلاس تهران قرار گيرد، بيشترين دغدغه و نگراني توأم با اضطراب را داشته اند. تا آنجا كه در فاصله چند هفته اي قبل از برگزاري اجلاس حجم انبوهي از رايزني ها و رفت و آمدهاي ديپلماتيك را مي توان آدرس داد كه براي پيشگيري از مطرح شدن دو محور ياد شده صورت پذيرفته بود و به گواهي اظهارات رسما اعلام شده مقامات غربي و عبري و برخي از كشورهاي عربي، نگراني ياد شده از آن بود كه دو محور مورد اشاره با نگاه و ديدگاه جمهوري اسلامي ايران مطرح شود و از مطرح شدن آن با نگاه آقاي بان كي مون كه نظريه محو اسرائيل از جغرافياي سياسي جهان را غيرمنطقي مي دانست! و يا ديدگاه ارائه شده از سوي آقاي محمد مرسي كه خواستار بركناري دولت بشاراسد شده بود! نه فقط مخالفتي نداشتند كه از آن استقبال هم مي كردند. اما، آنچه در اجلاس تهران اتفاق افتاد و اعتراض نزديك به فحاشي نتانياهو و مقامات آمريكايي به سران و هيئت هاي نمايندگي كشورهاي شركت كننده در اجلاس را به دنبال داشت، دقيقا و بي كم و كاست حاكي از آن بود كه دغدغه و اضطراب حريف از اجلاس تهران بي علت نبوده است و به قول نتانياهو، در حالي كه در اجلاس بر محو اسرائيل از جغرافياي سياسي جهان تاكيد شده بود، هيچيك از سران و هيئت هاي نمايندگي حاضر در اجلاس، نه فقط به عنوان اعتراض محل اجلاس را ترك نكردند، بلكه از ارسال يك يادداشت اعتراض آميز به هيئت رئيسه نيز خودداري ورزيدند و به نوشته نيويورك تايمز؛ بحران سوريه در اجلاس تهران همانگونه مطرح شد كه جمهوري اسلامي ايران خواستار آن بود و شركت كنندگان در اجلاس، اظهارات بان كي مون و محمد مرسي درباره بحران سوريه را با سكوت معني دار خود به حاشيه راندند. و البته نيويوركر در تحليلي كه دقيق به نظر مي رسد، نوشت؛ اظهارات آقاي مرسي درباره سوريه با ديدگاه هاي ديگر او كه «مصر را شريك استراتژيك ايران» معرفي كرده و بر ضرورت تشكيل دولت مستقل فلسطين، تغيير ساختار سازمان ملل و ديني بودن حكومت آينده مصر تاكيد ورزيده بود، همخواني نداشت. اين موارد، نظر وي را درباره بحران سوريه از آنچه مطرح كرده بود كمرنگ تر مي كند. اين ديدگاه با طرح پيشنهادي 4جانبه- عربستان، مصر، ايران و تركيه- براي حل بحران سوريه نيز در تناقض است.
3- حالا به بند اول اين يادداشت بازمي گرديم؛ تقريبا تمامي سران شركت كننده در اجلاس تهران كه فرصت ديدار با رهبر معظم انقلاب را يافته بودند بر اين نكته تاكيد ورزيده اند كه نظرات مطرح شده از سوي ايشان را مستند و مستدل و راهگشا مي دانند ولي تاكنون اراده محكم و با صلابتي براي تحقق آن نمي ديدند و اكنون كه رهبر انقلاب را پي گير ماجرا مي بينند و صلابت و تدبير ايشان را بارها آزموده اند، نسبت به تحقق آن اطمينان يافته و آماده همكاري و همراهي در اين راستا هستند. آن عده از سران و هيئت ها كه موفق به ديدار نشده بودند نيز با ارسال پيام و پيغام و يا در ديدار با ساير مسئولان نظام بر همين نكات تاكيد ورزيده اند.
و اما، اكثريت قريب به اتفاق سران و هيئت هاي ياد شده «بحران سوريه» را فوري ترين موضوعي دانسته اند كه بايد تحت مديريت مستقيم رهبر معظم انقلاب براي حل آن چاره انديشي شود. برخي از آنان به اين واقعيت غيرقابل ترديد اشاره داشته اند كه حمايت آشكار آمريكا، اسرائيل و برخي كشورهاي اروپايي از مخالفان دولت سوريه با ادعاي انقلابي بودن و اسلامي بودن مخالفان در تناقض است و نظر رهبر معظم انقلاب را كاملا مستند و واقعي ارزيابي كرده اند كه برخي از كشورهاي منطقه به نيابت از قدرت هاي استكباري با سوريه مي جنگند و حذف آن از محور مقاومت را دنبال مي كنند. در پيشنهادهاي ارائه شده از سوي آنان، «بحران سوريه» مسئله اي ارزيابي شده است كه در جغرافياي جنبش عدم تعهد اتفاق افتاده و برخي ديدگاه ها را نفي كرده اند كه اصرار دارند اين بحران را در حوزه كشورهاي عربي قلمداد كنند. يكي از سران در اين باره گفته است اگر بحران در حوزه كشورهاي عربي است، چرا تركيه كه يك كشور غيرعرب است در اين ماجرا به كار گرفته شده و اگر مخالفان در پي برقراري دموكراسي هستند، حمايت آشكار آمريكا و اسرائيل از آنان چگونه قابل توضيح است؟! و چنانچه داعيه اصلاحات دارند چرا به قول رهبر معظم انقلاب، طرح كوفي عنان را با عمليات تروريستي به بن بست كشانده اند و...
4- در پي اين درخواست هاي مصرانه بود كه فرمول «دوستان آقاي رئيس»- THE FRIENDS OF CHAIR- كه به كارگيري آن بارها در جنبش عدم تعهد سابقه داشته است به ميان كشيده شده و به رئيس جمهور محترم كشورمان ابلاغ شد. مطابق اين فرمول، رئيس دوره اي جنبش عدم تعهد، تعدادي از سران يا مقامات عالي رتبه كشورهاي عضو را به عنوان همكاران خود انتخاب مي كند و اين مجموعه به بررسي بحران، گفت وگو با طرفين ماجرا و رايزني با صاحبنظران مي پردازند و نتيجه بررسي هاي خود را همراه با شواهد و اسناد مربوطه به رئيس جنبش عدم تعهد ارائه مي كنند و او نيز نظر نهايي را پس از مشورت با هيئت ياد شده به اطلاع اعضاء مي رساند.
گفتني است كه آقاي بان كي مون نيز در ديدار با رهبر معظم انقلاب ضمن اعتراف تلويحي به شكست طرحي كه در دست اجرا داشته اند از ايشان مي خواهد كه نه تنها به عنوان رهبر مذهبي ايران، بلكه به عنوان رهبر مذهبي دنياي اسلام در اين زمينه ايفاي نقش كنند. همين جا بايد اشاره كرد كه دو هفته قبل، آقاي محمد مرسي در اجلاس مكه پيشنهاد كرده بود 4 كشور ايران، مصر، عربستان و تركيه براي حل بحران سوريه وارد عمل شوند ولي آقاي مرسي با اظهارات خود در اجلاس تهران كه خواستار حذف دولت بشار اسد شده بود، اين طرح را زير پا گذاشت. ضمن آن كه بسياري از صاحبنظران- از جمله ايران- طرح ياد شده را غيرمنطقي و غيرعملي ارزيابي كرده بودند، زيرا، تركيه عضو ناتو و حامي تسليحاتي تروريست ها و عربستان كه كمترين نشانه اي از مردم سالاري در نظام حكومتي آن ديده نمي شود نمي توانستند و نمي توانند داعيه دموكراسي خواهي براي مردم سوريه را داشته باشند. از اين روي حضور آنها در طرح 4جانبه مضحك به نظر مي رسيد.
و بالاخره اين نكته قابل ذكر است كه مرسي و اخوان المسلمين مصر همكاري در اين زمينه با عربستان و تركيه زير چتر حمايتي آشكار آمريكا و اسرائيل را براي انقلاب اسلامي مصر به شدت زيان آور ارزيابي مي كنند. چرا كه در انقلاب اسلامي مردم مصر، عربستان و آمريكا و اسرائيل در صف دشمنان ايستاده بودند و آقاي رجب طيب اردوغان براي مصر نظام لائيك را پيشنهاد كرده بود كه با مخالفت شديد مردم روبرو شد. براي درك بهتر شرايط آقاي مرسي و چالش هايي كه با آن روبروست بايد خاطرنشان كرد سفر آقاي محمد مرسي به عربستان كه بعد از انتخاب وي به رياست جمهوري مصر صورت گرفته بود با اعتراض شديد مردم مصر روبرو شد تا آنجا كه سخنگوي آقاي مرسي در تلويزيون قاهره حاضر شده و اعلام كرد، سفر رئيس جمهور صرفا زيارتي و براي شكرگزاري به درگاه خداي سبحان بوده است!
ارسال کردن دیدگاه جدید