خدا اهانتکنندگان به پیامبر را بیپاسخ نمیگذارد/دفاع مقدس نموداری از اراده الهی بر نصرت حق است
حضرت آیتالله جوادی گفت: خداوند نسبت به هر کسی که به پیامبر(ص) اهانت کند و هرچه دلش خواست بگوید، تحمل نخواهد کرد. گرچه وظیفه ما برپایی اعتراضات، راهپیمایی و مقاومت علیه اهانتکنندگان است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم، به تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه قصص پرداخت و گفت: فضای مکه در زمان نزول سوره قصص، خفقان بود و گروه کوچکی به پیامبر(ص) ایمان آوردند و سران قریش به پیامبری پیامبر و با ایمان آوردن مخالف بودند.
مفسر قرآن کریم با اشاره به کلمه قصص گفت: کلمه قصص، مفعول مطلق نوعی و مفرد است و این کلمه در سوره مبارکه یوسف و آلعمران به آن اشاره شده است و در قرآن هم قصص و هم قصّاص حق است.
وی ادامه داد: اگر در سوره مبارکه اسراء خداوند فرمود «و بالحق انزلناه و بالحق نزل» زیرا هم تالی بالحق تلاوت میکند و هم شنونده، آیات را به دلیل «سنقرئک فلاتنسی» بالحق دریافت میکند و هم آورندگان آیات فرشتگان امین هستند، پس اگر سخن از تلاوت، قصص و نبأ میشود، صدر و ساقه آیات حق هستند.
حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه داد: گرچه در مسائل علمی محض میگویند که «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال» اما کتاب الهی را نمیتوان با این قاعده خواند، در تفسیر قرآن هم انظر الی ما قال، هم انظر الی من قال و هم انظر الی من استمع؛ باید نگریست که لفظ چیست و چه کسی آن را گفته و چه کسی آن را شنیده است. باید در تفسیر صدر و سیاق آیات را در نظر داشت.
وی با اشاره به آیه شریفه «نتلو علیک من نبأ موسی و فرعون بالحق لقوم یومنون» خاطرنشان کرد: اخبار موسی و هارون سه قسمت است، یک قسمت مسائل جزیی و تاریخی است که در قرآن کریم مطرح نیست، زیرا قرآن کتاب تاریخ و قصه نیست، بخش دوم مبارزات وجود مبارک موسی کلیم(ع) در بخشهای گوناگون بود؛ در این سوره بخشی از داستان حضرت موسی(ع) را که بیانگر مسضعف بودن قوم حضرت موسی(ع) و صبر کردن و هجرت کردن آنان و در نهایت پیروز شدن شان بر مستکبران است، را نقل میکند؛ همان مطالبی که در زمان نازل شدن این سوره برای اصحاب پیامبر(ص) اتفاق افتاده بود.
این استاد عالی حوزه علمیه قم بیان داشت: پیش از قیام حضرت موسی(ع)، فرعون آنان را به استضعاف کشیده بود، یعنی پستهای کلیدی را به آنان نمیسپردند و از آنان به جای کارگر برای کارهای دشوار استفاده میکردند، وقتی حضرت موسی کلیم(ع) قیام کرد اولین سخنی که گفت این بود که «أن ارسل معی بنیاسرائیل»، وجود مبارک حضرت موسی(ع) بنیاسرائیل را زنده کرد؛ جریانی مشابه این برای پیامبران و مسلمانان در جریان هجرت از مکه و سپس بازگشت به آن واقع شد.
اراده خدا بر استعانت مستضعف قرار گرفته است
وی با بیان اینکه لفظ «نبأ» به معنی خبر نیست و نشان دهنده اهمیت آن است، خاطرنشان کرد: خداوند سنت را نقل کرده است، این قضیهای نیست که گذشته باشد، این جریان حق است نه اینکه گزارشش حق باشد، بلکه برای مسلمانانی که در مکه در زیر فشار بودند هم حق محسوب میشود و همچنین در آینده نیز واقعشدنی است و از این نبأ کسانی که ایمان آوردهاند بهره میبرند.
این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «و نرید أن نمن علی الذین استضعفو فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» گفت: اراده خداوند در گذشته و حال و آینده بر جریان حق مستقر است؛ خدایی خداوند بر این مورد اقتضا میکند که مستضعف را بر مستکبر به شرط استعانت او به خدا و تکیه کردن بر قدرت الهی، پیروز کند، چراکه قدرت فقط در اختیار خداوند تبارک و تعالی است.
وی با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان هشت سال دفاع مقدس افزود: جریان دفاع مقدس نموداری از این اراده الهی است. این اراده الهی هم تکوینی و هم بیان سنت است. تشریعی و زمانبردار نیست که در زمان و زمینی ویژه واقع شده باشد.
حضرت آیت الله جوادی آملی هتک حرمت اخیر نسبت به ساحت پیامبر اکرم(ص) را محکوم کرد و گفت: خداوند نسبت به هر کسی که به پیامبر(ص) اهانت کند و هرچه دلش خواست بگوید، تحمل نخواهد کرد، گرچه وظیفه ما برپایی اعتراضات، راهپیمایی و مقاومت علیه اهانتکنندگان است اما «فانتظرو انا معکم من المنتظرین»؛ نمیدانیم خداوند چگونه آمریکا و اسرائیل را به ذلت میکشاند، کار به دست کسی است که «بیده ملکوت کل شیء» و خداوند نمیخواهد و دوست ندارد که به پیامبر(ص) اهانت شود، نباید حالا که خداوند مهلت داده است، آمریکا و اسرائیل سوء استفاده کنند.
زندگیهای مان قرآنی نیست
وی در بخش پایانی سخنان خود با تأکید بر زندگی قرآنی ادامه داد: ما قرآنی زندگی نمیکنیم، قرآن در زندگی ما حضور ندارد،ما اهل نماز، حج، زکات و روزه هستیم اما دین در زندگی ما نیست، این مناسک در حاشیه زندگی ماست.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم بیان داشت: کسی که قرآنی زندگی میکند دهنده نعمتها را خدا میداند و مراقب زبان خود است، نمیگوید نعمت را زید داد، بلکه میگوید که خدا داد و زید آورد، شهریه را خدا داد و فلانی آورد؛ ما یک بخش کار ما دین است و یک بخش کار ما زندگی است: «ما بکم من نعمت فمن الله».
ارسال کردن دیدگاه جدید