پنجاه سال سلب حیات

گروه مقابل و مخالف آن‌ها که همیشه حق بر زندگی جنین را محترم می‌شناخت؛ این بهانه‌ و دلیل گروه دیگر را نفی می‌کرد؛ اما در نهایت پاسخ تمام اشکالات به این مسئله ختم می‌شد که محدودیت سقط جنین باعث افزایش سقط زیرزمینی و غیربهداشتی می‌شود که این موضوع سلامت زنان را به خطر می‌اندازد.

 

 رهبرانقلاب در دیدار جمعی از دانشجویان با اشاره به تضعیف هویت و کرامت زن در غرب، بیان میکنند: «من سفارش میکنم یکی از نکاتی که دانشجویان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئله‌ی زن در غرب باشد؛ ما کمتر به این مسئله میپردازیم.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۷

بخش زن، خانواده و سبک زندگی پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR، در یادداشت زیر به قلم سرکار خانم فاطمه امی، تلاش دارد توصیفی واقعی و بدون رتوش از هویت و جایگاه زن در غرب را از زبان منابع تحقیقاتی و پژوهش‌های غربی داشته باشد.

دو طرف برای به‌کرسی‌نشاندن حرف‌هایشان با بنر‌ها و شعارهای مختلف به خیابان‌ها آمده‌اند. یک طرف می‌گوید جنین درون مادر زنده است و حق زندگی‌کردن دارد؛ اما طرف دیگر جنین را مشتی سلول و گوشتی بی‌جان می‌داند که هر زنی می‌تواند آن را نخواهد. پنجاه سال قانون و قضات دادگاه عالی ایالات متحده‌ی آمریکا طرف گروهی از این افراد را گرفته است؛ اما حالا نظر دیگری دارد.

ژوئن امسال، ماه پرماجرایی برای جامعه‌‌ی آمریکا بود! رأی جدید دیوان عالی ایالات متحده واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. دیوان در رأی جدید خود حق سقط جنین را از حقوق اساسی آمریکا حذف کرد. حالا دیگر سقط جنین قانونی و حق افراد نیست و هر ایالت باید برای محدودیت یا حمایت از سقط جنین تصمیم بگیرد. رأی به ممنوعیت سقط‌ جنین در حالی بود که تا پیش از این سقط جنین حتی تا ۲۸هفتگی جنین نیز در قانون حمایت می‌شد. هفته‌ی بیست‌وهشتم یا هفت‌ماهگی جنین، زمانی است که جنین تحت مراقبت پزشکی می‌تواند حتی خارج از رحم مادر به حیات خود ادامه دهد.

ماجرای قانونی‌شدن سقط جنین از سال ۱۹۷۳میلادی (۱۳۵۲شمسی) شروع شد؛ هنگامی که جنبش‌های فمنیستی با طرح‌کردن این ادعا که زنان اختیار بر تن و جسم خود دارند، برای برداشتن محدودیت‌های سقط جنین تلاش کردند و این مسئله را جزو حقوق بشر و حمایت از زنان کارگر و قشر ضعیف معرفی ‌کردند. فشار گروه‌های فمنیستی در آن دوره منجر به صدور رأی دادگاه عالی آمریکا مبنی بر قانونی‌شمردن سقط جنین شد و حتی در سال‌های بعد کمک هزینه و بیمه‌ی درمانی نیز برای عمل سقط اختصاص یافت. این رأی آغازی بود بر رواج بی‌بند‌و‌باری و تخریب نهاد خانواده در جامعه‌ی آمریکا. کمیته‌ی ملی حقِ زندگی که قدیمی‌ترین سازمان حامی تولد کودکان در آمریکا است، تخمین زده که از سال ۱۹۷۳ که سقط جنین آزاد شد، حدود ۶۳ میلیون و ۴۵۹ هزار و ۷۸۱ سقط جنین در این کشور اتفاق افتاده است؛ یعنی سالانه از هر هزار تولد در آمریکا، ۱۹۵ سقط جنین در این کشور اتفاق می‌افتد.

* اما چه شد که پس از پنجاه سال دادگاه عالی آمریکا حکمی برخلاف رأی قبلی صادر کرد؟
قبل از هرچیز لازم است به این نکته توجه کنیم که سقط جنین در آمریکا بیشتر از اینکه مسئله‌‌ای حقوق بشری و فرهنگی باشد، منشأ سیاسی دارد و دست‌مایه‌ی احزاب برای مقبولیت و رأی بیشتر است. تا حدی که رأی لغو قانونی‌بودن سقط جنین را پیروزی بزرگی برای حزب جمهوری‌خواه آمریکا می‌دانند؛ زیراکه این حزب همیشه خواستار محدودکردن سقط یا جرم‌انگاری‌اش بوده است. نقطه‌ی مقابلش، حزب دموکرات است که پیشگیری از بارداری را به شکل گسترده در آمریکا رواج داد و با ادعای حق انتخاب مادر برای ادامه‌ی حیات یا مرگ جنین، از سقط جنین به‌طور مطلق دفاع کرد. طرف‌داران سقط جنین ادعا می‌کردند بارداری‌های ناخواسته معمولاً برای زنان قشر ضعیف و زنان سیاه‌پوست اتفاق می‌افتد و سقط جنین نوعی حمایت از این زنان است؛ زیراکه توانایی نگهداری و بزرگ‌کردن کودکان خود را ندارند و بهتر است کودک دیگری به این قشر اضافه نشود؛ از طرفی سقط جنین را راه خوبی برای کنترل جمعیت هم می‌دانستند.

گروه مقابل و مخالف آن‌ها که همیشه حق بر زندگی جنین را محترم می‌شناخت؛ این بهانه‌ و دلیل گروه دیگر را نفی می‌کرد؛ اما در نهایت پاسخ تمام اشکالات به این مسئله ختم می‌شد که محدودیت سقط جنین باعث افزایش سقط زیرزمینی و غیربهداشتی می‌شود که این موضوع سلامت زنان را به خطر می‌اندازد.

در نهایت، برای تصمیم‌گیری راجع‌ به محدودیت یا آزادی سقط جنین در دادگاه عالی آمریکا، اول از همه تکلیف چند مسئله باید مشخص می‌شد؛ اینکه اصلاً از چه زمانی انسان شروع به زندگی می‌کند و زنده است؟ و بعد، آیا بارداری و پس از آن سقط جنین قسمتی از حریم خصوصی زنان است و این حق شخصی زن است که جنین خود را سقط کند؟

گابریلا موریلو در پایان‌نامه‌ی خود که رأی دادگاه عالی آمریکا را تحلیل کرده‌، دراین‌باره نوشته است: «شروع رشد و زندگی جنین از زمان لقاح تعریف می‌شود. در کنار آن، جنین‌شناسان آمریکایی هم همین نظر را دارند و در نهایت اینکه تعریف خود دولت گواه این واقعیت است که شروع رشد از لقاح اتفاق می‌افتد.» اگر طبق نظر و پژوهش این پایان‌نامه، آمریکا شروع رشد انسان را از زمان لقاحش بداند، پس رأی سابق دادگاه عالی آمریکا با اعطای حق سقط، در واقع اجازه‌ی سلب حیات و قتل را به افراد داده و آن را حق هر زنی دانسته ‌است.

* اما مسئله‌ی دیگر حریم خصوصی بود. تعریف حریم خصوصی در پژوهش موریلو این‌طور عنوان شده است: «امری که فقط به خود شخص و منافع فردی او مربوط است.» اما آیا سقط جنین، امری شخصی است؟
حکمی که طی آن سقط جنین را حق زنان و بخشی از حریم خصوصی زنان دانست، توجهی به منافع خانواده و از همه مهم‌تر حقوق و خواست پدر نکرده بود. وقتی پس از رأی دادگاه عالی، آمار سقط جنین در آمریکا سر به فلک کشید و مشکلات ناباروری پس از سقط، خرج روی دست دولت گذاشت، مشخص شد که سقط جنین آن‌قدرها هم مسئله‌ای شخصی که فقط با منافع خود زن و مادر گره خورده باشد، نیست. از طرف دیگر، برخلاف آزادبودن سقط جنین، تعداد سقط‌های زیرزمینی که در محیط غیربهداشتی انجام می‌شد، تنها به‌دلیل ارزان‌تربودنش، تغییری نکرده بود. با این حال پنجاه سال آزادی در سقط جنین، تا می‌توانست به ضرر نهاد خانواده انجامید. رواج روابط خارج از ازدواج بدون پذیرفتن تعهد در قبال حیات جنین و شیوع بیماری‌های ناشی از سقط در زنان، ثمره‌ی سقط جنین بدون محدودیت بود.

این روزها که تصمیم با ایالت‌هاست، اکثرشان قصد دارند برای سقط جنین محدودیت‌هایی قرار دهند، در حالی که برخی از مقامات دولت آمریکا همچنان بر آزادبودن سقط اصرار دارند. بایدن رئیس‌جمهور آمریکا که مخالف این تصمیم دادگاه عالی است، در سخنرانی‌ای گفته بود: «امروز دیوان عالی به‌معنای واقعی کلمه، آمریکا را ۱۵۰ سال عقب راند. به‌نظرم امروز روز غم‌انگیزی برای آمریکا است.» با این حال، حتی مخالفت رئیس‌جمهور آمریکا نیز نتوانست تصمیم قضات دادگاه عالی آمریکا را برگرداند. این یعنی پیامدهایی که سقط بی‌رویه‌ی جنین بر جامعه‌ی آن‌ها گذاشته، به حدی است که بدون افشای اطلاعات یا اظهار شکست در سیاست‌های این حوزه، تصمیم گرفته‌اند به‌سمت‌وسوی دیگری حرکت کنند. در رأی دادگاه عالی به‌علت اصلی این تصمیم اشاره نشده و فقط عنوان شده است که به نظر می‌رسد مجوز سقط جنین جزو حقوق اصلی در قانون اساسی آمریکا نیست.

حالا باید دید دست‌وپازدن‌های دنیا و آمریکا برای ارزش‌گذاری و به‌رسمیت‌شناختن نهاد خانواده و فرزندآوری، الان و پس از سال‌ها مؤثر واقع می‌شود؟ و می‌تواند پنجاه سال سقط بی‌رویه‌ی جنین را کنترل و جبران کند؟

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی