تمدن نوین اسلامی

  تمدن نوین اسلامی، به انسان هایی نیاز دارد که جلوه گاه نور مقدس الهی باشند.

جت‌الاسلام علی شیرازی، طی یادداشتی به تبیین(( تمدن نوین اسلامی)) و شرائط و لوازم آن، همچنین دست آوردهایش پرداختند.
در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:



برای آشنایی با تمدن نوین اسلامی، اول باید معنای آن را بدانیم:
   ۱. دمیدن روح در دنیای امروز؛
   ۲. ایجاد یک فضای جدید در جهان؛
   ۳. باز کردن یک راه تازه و نو؛
   ۴. تاثیر پذیرفتن فکری مردم از اسلام.
   پیامبر بزرگ اسلام (ص ) در ظرف ده سال پس از هجرت، شالوده یک تمدن نوین اسلامی را پایه ریزی کرد.
   دوران زندگی پیامبر عزیز در مدینه، دوران شالوده ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیت اسلام، برای همه زمان ها و دوران های تاریخ انسان و همه مکان هاست.
   پیغمبر اسلام در هر نشست و برخاستی، بر روی یکایک مردمی که با او رو به رو می شدند، اثر می گذاشت و انسان ها را، هم در سایه استقرار نظام اسلامی و هم با تربیت فردی، منقلب می کرد.
   با تلاش و همت آن گوهر فرزانه، اسلام در یکی از فقیرترین و عقب مانده ترین نقاط دنیا ظهور نمود:
   ۱. اول در دل انسان های آن روز انقلاب معنوی به پا کرد؛
   ۲. بعد به اطراف مدینه گسترش یافت؛
   ۳.  سپس دژ طبیعی مکه را تسخیر کرد؛
   ۴.  پس از آن به راه های دور قدم گذاشت:
   ۴/۱. هنوز پنجاه سال از عمر تمدن نوین اسلامی نگذشته بود که بیش از پنجاه درصد از دنیای متمدن آن روز در زیر پرچم اسلام ناب محمدی ( ص ) قرار گرفت؛
   ۴/۲. سرانجام تا اعماق دو امپراطوری و دو کشور بزرگ آن روز پیش رفت و در درون انسان ها انقلاب به وجود آورد؛
    ۴/۳. هنوز نیم قرن از ولادت تمدن نوین اسلامی نگذشته بود که نزدیک به نیمی از تمامی قلمرو سه تمدن بزرگ باستانی همسایه خود را درنوردید؛
   الف: امپراطوری ایران؛
   ب: امپراطوری روم؛
   ج: امپراطوری مصر.
   ۴/۴. یک قرن پس از آن، تمدنی درخشان و حکومتی مقتدر در مرکز پدید آورد:
    الف: از شرق به دیوار چین؛
    ب: از غرب به سواحل اقیانوس اطلس؛
    ج: از شمال تا انتهای سیبری؛
    د: از جنوب تا جنوب اقیانوس هند.
    ۴/۵. بیش از دو قرن از عمر این تمدن نگذشته بود که دنیای بزرگ اسلامی در آن روز، قله تمدن بشری از لحاظ علم و انواع دانش و پیشرفت های مدنی و اقتصادی شد؛
    ۴/۶. در آن روز از اقصای آسیا تا قلب اروپا - تا اندلس؛ اسپانیای امروز - و تا نزدیک آفریقا، چند حکومت بزرگ به وجود آمد:
    الف: امت اسلامی در ابعاد علمی و معنوی پیشرفت کرد؛
    ب: امت اسلامی قوی و قدرتمند شد؛
    ج: امت اسلامی شریف و عزیز شد؛
    د: امت اسلامی در مسائل بشری و بین المللی صاحب حرف نو شد؛
    ه: امت اسلامی پرچم تمدن نوین اسلامی را برافراشت؛
    و: امت اسلامی برای همه انسان ها، در همه زمان ها و مکان ها الگو شد.
    کتاب " تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری"، نوشته " آدام متز "، نشان می دهد که تمام محیط اسلامی اصلا بازار علم دنیاست، و نقطه اصلی اش هم ایران است؛ یعنی همین اصفهان و ری و فارس و خراسان و هرات و مرو و ... این شهرها مرکز و قله علم دنیا بوده است؛
    ۱. در آن دوران، در ایران تشعشع و تلالوی تمدن است. شما ببینید فیلسوفان و دانشمندان و  نویسندگان و شاعران قرن های چهارم و پنجم و ششم و هفتم هجری در ایران چه کسانی هستند:
الف: ابوالقاسم فردوسی، حکیم سخن و شاعر حماسه سرای ایرانی؛
ب: خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، غزلسرای بزرگ و از بزرگان شعر و ادب پارسی؛
ج: ابوعلی سینا، پزشک، فیلسوف، ریاضی دان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمی دان، جغرافی دان و زمین شناس؛
د: خواجه نصیرالدین طوسی، علامه، فیلسوف، عارف، متکلم، فقیه، ستاره شناس، ریاضی دان و معمار؛
ه: ابونصر فارابی، پزشک، فیلسوف، دانشمند و جامعه شناس؛
و: محمد بن موسی خوارزمی، ریاضی دان، ستاره شناس، جغرافی دان، فیلسوف و مورخ؛
ز: ابوالفضل بیهقی، ادیب، تاریخ نگار، پژوهشگر، نویسنده و پدر نثر فارسی.
  ایران در زمینه های فلسفه، فقه، شیمی، فیزیک، ریاضیات، نجوم، علم پزشکی، شعر و سایر علومی که دنیا با آن می چرخید، تاثیرگذار بود؛
    ۲. عراق در آن روزها، مرکز یکی از تمدن های قدیمی و مرکز تمدن عظیم اسلامی شد؛
    ۳. مسلمان ها در جنوب اروپا و در اسپانیا، تا جنوب فرانسه، کشوری اسلامی به وجود آوردند. این کشور مهد تمدن شد و علم در اروپا از همان تمدن اندلسی قرون اولیه اسلام شکوفا گردید؛

    ۴. قرن های سوم و چهارم هجری، مزین به تمدنی شد که پس از هزار سال، هنوز برکات علمی و فرهنگی آن در مدنیت کنونی جهان دیده می شود؛
    ۵. در قرن چهارم هجری، یک تمدن نوین اسلامی ایجاد شد که در آن ابن سیناها، فارابی ها، و خوارزمی ها به وجود آمدند و قدرت های سیاسی بزرگی را در دنیا به وجود آوردند؛
   این تمدن تا قرن های چهارم و پنجم و ششم هجری ادامه داشت. به مرور زمان حکومت های شکل پذیرفته از تمدن نبوی، بیشترشان دچار فساد و انحراف شدند، و مسیرشان عوض شد:
   ۱. آن روزی که پادشاهانی به نام خلیفه، در بغداد و در شام و در این گوشه و آن گوشه عالم،پرچم اسلام را بلند کردند، اما زیر پرچم اسلام، هواهای نفسانی، شهوات، اغراض، تکبرها، غرورهای شاهانه، مال اندوزی ها، ثروت جمع کردن ها و به خزائن خود پرداختن ها را وارد کردند و به این چیزها سرگرم شدند، زمینه های انحطاط دنیای اسلام فراهم شد.
   ۲. اروپایی ها وقتی خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگیرند:
   الف: تاکستان هایی را وقف کردند تا شراب آن ها را به طور مجانی در اختیار جوانان قرار دهند؛
   ب: جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند، تا آن ها را به شهوات و فساد جنسی آلوده کنند؛
   ج: کار به جایی رسید که مردم و مجریان حکومت، از کوچک تا بزرگ، از سرباز تا فرمانده و امیر، جذب فتانه و زنان فاحشه وارداتی شدند.
    د: نتیجه آن شد؛ سپاهی که در هیچ جنگ نظامی شکست نخورده بود، در میدان جنگ نرم مغلوب شد.
   ۳. وقتی ظواهر پوک شد و دنیاطلبی و مال دوستی حاکم گشت، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف، کعب الاحبارها سررشته امور معارف اسلامی شدند و حرف خود را بر حرف خدا مقدم داشتند؛
   ۴. نتیجه این نبرد نرم، غلبه اروپا و غرب بر تمدن نوین اسلامی شد، و به دست اروپایی ها پایه یک تمدن جدید مادی گذاشته شد.
    نتیجه این تمدن غربی، بسیار خسران آمیز گشت:
   الف: از لحاظ معنوی پوک شدند؛
   ب: از درون فاسد شدند؛
   ج: ثروت ها را غارت کردند؛
   د: انسان ها را بدبخت کردند؛
   ه: عدالت را از بین بردند؛
   و: ملت ها را فقیر کردند؛
   ز: ملت ها را تحقیر کردند؛
   ح: ملت ها را استثمار کردند؛
   ط: دین و سیاست را تفکیک کردند.
   گر چه تمدن غرب در تمام آن سال های بعد از غلبه بر مسلمان ها، از نظر علمی مشغول تغذیه از تمدن نوین اسلامی بوده است و دستان او در علم تهی می باشد.

    غلبه بر تمدن نوین اسلامی تا قرن چهاردهم ادامه داشت. در این قرن، خداوند متعال برای ملت ایران، معلم و راهبری فرستاد که با زبان پیامبران با آنان حرف زد و مردم ایران پس از چند قرن، حکومتی دینی و اسلامی را روی کار آوردند تا مقدمات شکل گیری تمدن نوین اسلامی را در جهان فراهم سازند.
   امام‌ خمینی ( ره ) با حرکت الهی خود، نگاه ها را عوض کرد:
   ۱. نگاه به دین را عوض کرد:
   الف: دین نظام ساز است؛
   ب: دین انسان ساز است؛
   ج: دین جامعه ساز است؛
   د: دین تمدن ساز است.
   ۲. نگاه به انسان را عوض کرد؛
   الف: انسان وجودی جسمانی و روحانی است؛
   ب: انسان وجودی صاحب اختیار است؛
   ج: انسان وجودی کمال طلب است؛
   د: انسان می تواند به مقام بالاتر از فرشته صعود نماید؛
   ه: انسان ها بر اساس تقوای خود سنجیده می شوند.
   با این نگاه، امتیازات به سمت دانایی، تدین، تقوا، توانایی، پاکدامنی، کارآمدی، خودباوری، شجاعت، خردورزی، هدفمندی، توانمندی و غیرتمندی رفت.
   ۳. نگاه به دنیا را عوض کرد؛
   الف: دنیا سرای فانی است؛
   ب: دنیا محل امتحان است؛
   ج: دنیا مزرعه آخرت است.
   ۴. نگاه به آینده را عوض کرد؛
   الف: آینده زیباتر از امروز است؛
   ب: آینده را انسان های امروز می سازند؛
   ج: آینده از ظلم و فساد خالی و به دور است.
   ۵. نگاه به تکلیف را عوض کرد.
   الف: انسان علاوه بر تکلیف فردی، تکلیف اجتماعی دارد؛
   ب: انسان باید در مقابل طاغوت و ظالم بایستد؛
   ج: انسان باید از مظلوم دفاع کند؛
   د: انسان ها باید متحد و یکپارچه باشند؛
   ه: امت اسلامی باید یک امت واحده باشد؛
   و: امت اسلامی باید صاحب قدرت و با اقتدار باشد.
   امام خمینی ( ره ) با این تغییرات و با حمایت مردم ایران، دستاوردهای بسیار مهمی را به ارمغان گذاشت:
   ۱. اسلام ناب محمدی ( ص ) را احیاء کرد؛
   ۲. به ملت ایران و مسلمانان جهان عزت داد؛
   ۳. مسلمانان جهان را به باور رساند که جزو یک امت اسلامی بزرگ هستند؛
   ۴. حکومت ظلم طاغوتی و رژیم فاسد و وابسته پهلوی را نابود کرد؛
   ۵. حکومت اسلامی و مردمسالاری دینی را جایگزین حکومت طاغوت نمود؛
   ۶. نهضت اسلامی را در جهان احیاء کرد؛
   ۷. ابعاد جدیدی از فقه شیعه را تبیین نمود؛
   ۸. امکان زمامداری بر اساس زهد و اخلاق را فراهم ساخت؛
   ۹. روحیه خود باوری را در میان مردم احیاء کرد؛
   ۱۰. امکان تحقق استقلال و عدم وابستگی به شرق و غرب را اثبات نمود؛
   ۱۱. آزادی ملت ایران از بند طاغوت و مستکبرین را تحقق بخشید؛
   ۱۲. راه پیشرفت ایران اسلامی و جبهه مقاومت را هموار ساخت.
    ملت بزرگ ایران و امام‌ بزرگوارش، سعادت دو سرا را در تبعیت حقیقی از نبی مکرم اسلام و تمدن نبوی دانستند و حاکمیت اسلام را وسیله نجات از سلطه شیطان ها و طاغوت ها و ستمگران دیدند و رضای خدا را در پی گیری از حاکمیت اسلام جستجو کردند.
    تنها با این نگاه بود که:
   ۱. اسلام وارد زندگی مردم شد؛
   ۲. جامعه به صورت یک جامعه نمونه اسلامی درآمد؛
   ۳. ملتی، پایه گذار تمدن نوین اسلامی گشت؛
   تمدن اسلامی ای که ملت ها و کشورها در آن:

الف استقلال دارند؛
   ب: عزت دارند؛
   ج: رفاه دارند؛
   د: پیشرفت علمی دارند؛
   ه: پیشرفت معنوی دارند؛
   و: پیشرفت مادی دارند؛
   ز: پیشرفت اخلاقی دارند؛
   ح: پیشرفت روحی دارند؛
   ط: اقتدار و قدرت دارند؛
   ی: در علم هم افزایی دارند؛
   ک: در ثروت هم افزایی دارند؛
   ل: در امنیت هم افزایی دارند؛
   م: در قدرت سیاسی هم افزایی دارند؛
   ن: در مسیر عدالت اجتماعی حرکت می کنند؛
   س: با هم‌ معارضه نمی کنند؛
   خ: از یکدیگر حمایت و دفاع می کنند؛
   ظ: با دشمن مشترک مقابله می کنند.
   امروز ملت ایران در حال پدید آوردن یک چنین تمدن نوین اسلامی ای است که پایه اصلی آن تمدن:
   ۱.  بر فرهنگ دینی؛
   ۲. بر بینش الهی؛
   ۳. بر معرفت اسلامی؛
   ۴. و بر کمال فکری انسانی است.
   اگر ملت ایران:
    ۱.  وحدت و یکپارچگی؛
    ۲. آگاهی و بصیرت؛
    ۳. هوشیاری؛
    ۴. رابطه خود با مسئولان را حفظ کند؛
    ۵. و همواره در سطوح بالای نظام، مسئولان شایسته ای به خدمت مشغول باشند.
   نظام جمهوری اسلامی ایران این امکان را پیدا خواهد کرد که زیرساخت و پایه های تمدن نوین اسلامی را در ایران و سایر کشورهای اسلامی و جوامع اسلامی، مستحکم کند:
   ۱. پایه های اعتقادی انسان ها را تعمیق بخشد:
   الف: بر محور توحید؛
   ب: در قالب عزت انسان؛
   ج: بر پایه معارف اسلامی.
   ۲. مدیرانی شایسته و لایق تربیت کند:
   الف: انسان هایی با ایمان و متدین؛
   ب: انسان هایی شجاع و مقتدر؛
   ج: انسان هایی ایثارگر و پرحوصله؛
   د: انسان هایی خدوم و مخلص؛
   ه: انسان هایی مصمم و با اراده ای قوی.
   ۳. انسان ها را برای شکل دهی به یک جامعه جهانی بزرگ و امت واحده، آموزش دهد و تربیت نماید:

   الف: به آنان دانش و علم را آموزش دهد؛
   ب: به آنان احکام شرعی و دینی را آموزش دهد؛
   ج: به آنان قوانین و مقررات دینی و حکومتی را آموزش دهد؛
   د: به آنان حکمت را آموزش دهد؛
   ه: به آنان تجزیه و تحلیل را آموزش دهد؛
   و: به آنان شیوه اداره حکومت را آموزش دهد؛
   ز: به آنان روش دفاع از کیان جامعه اسلامی را آموزش دهد؛
   ح: به آنان شیوه گسترش دامنه اسلام را آموزش دهد؛
   ط: به آنان چگونگی باز نمودن راه برای ورود دیگران به عرصه نورانی اسلام را آموزش دهد.
   مساله تعلیم و تربیت، مساله اول در نظام دینی است. در بلند مدت هیچ چیز به اندازه تعلیم و تربیت اهمیت ندارد.
امام خامنه ای در ۲۱ مهر ۱۳۶۵ می فرمایند: تربیت به معنای شدن و به شکل خاصی درآمدن و یک هویت درست و مطلوبی را پیدا کرد.

   معظم له می افزایند: تربیت به معنای رشد و نمو و حرکت هر شیء به سمت هدف و غایتی است که آن شیء کمال خود را باز می یابد.
   نظام تربیتی، شامل تربیت اخلاقی و روحی و تحول فکری و روحی به یک اندیشه اسلامی متعهدانه است.
   تربیت یک کار بسیار ظریف و عمیقی است که روی نظام آموزشی هم تاثیرات مثبتی را خواهد گذاشت.
   امام خمینی ( ره ) در ۷ اسفند ۱۳۵۹ می فرمایند: اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمده اند برای این که این عصاره بالقوه را بالفعل کنند؛ و انسان یک موجود الهی بشود. این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است.

   تمدن نوین اسلامی، به انسان هایی نیاز دارد که جلوه گاه نور مقدس الهی باشند.
   خطوط اصلی ای برای شکل دهی به این تمدن ترسیم شده است، که ما برخی از آن را برمی شمریم:
   ۱. معرفت شفاف و بی ابهام؛
   ۲. عدالت مطلق:
   الف: در قضاوت و داوری؛
   ب: در برخورداری عمومی؛
   ج: در اجرای حدود الهی؛
   د: در مسئولیت دهی.
   ۳. عبودیت کامل؛
   الف: در کار و عمل فردی؛
   ب: در نماز و راز و نیاز؛
   ج: در ساخت جامعه؛
   د: در نظام حکومت؛
   ه: در نظام زندگی مردم؛
   و: در مناسبات اجتماعی میان مردم.
   ۴. عشق و عاطفه جوشان؛
   الف: عشق به خداوند حکیم و مهربان؛
   ب: عشق به پیامبران و اولیاء الهی؛
   ج: عشق به اسلام ناب محمدی ( ص )؛
   د: عشق به کتاب مقدس قرآن؛
   ه: عشق به مردم؛
   و: عشق به همسر و فرزندان.
   ۵. تزکیه و تعلیم مردم؛
   ۵/۱. طاهر کردن و پیراستن مردم؛
   الف: تربیت عقلانی؛
   ب: تربیت فکری؛
   ج: تربیت روحی.
   ۵/۲. آموزش علوم؛
   الف: واجب دانستن یادگیری؛
   ب: معرفت بخشی به جامعه؛
   ج: قدرت تشخیص بخشی و بصیرت به مردم.
   ۶. مجاهدت و فداکاری در راه خداوند.
   الف: تبیین فداکاری در راه خدا؛
   ب: تبیین ارزش و جایگاه شهادت.

   برای رشد تمدن نوین اسلامی نیز عواملی را مشخص نموده اند که ما بعضی از آن ها را بیان می کنیم:
   ۱. ایمان به خدا؛
   ۲. اعتقاد به خدا؛
   الف: باور کنیم مالک همه چیز خداست؛
   ب: باور کنیم تدبیر همه امور به دست خداست؛
   ج: باور کنیم همه باید تحت فرمان الهی باشیم.


   ۳. اتکاء به خدا؛

   ۴. اعتماد به وعده خدا؛
   ۵. اعتقاد به احکام الهی؛
   ۶. بی اعتنایی به خود و منافع شخصی؛
   عارف که زسر معرفت آگاه است    بی خود زخودست و با خدا همراه است
   نفی خود و اثبات وجود حق کن      این معنی " لا اله الا الله " است
   ۷. ایستادگی و مقاومت؛
   ۸. مبارزه و تلاش برای خدا؛
   ۹. حفظ وحدت و یکپارچگی؛
   ۱۰. به کارگیری تعالیم اسلام ناب؛
   ۱۱. جهاد با هوای نفس؛
   ۱۲. توجه به اخلاق اسلامی در میدان سیاست؛
   ۱۳. تلفیق دین و سیاست؛
   ۱۴. حرکت دائمی در مسیر مستقیم الهی؛
   ۱۵. پاسداری از معیارها و ارزش های دینی؛
   ۱۶. احترام و قدرشناسی از مردم.
   امروز نشانه های شکل گیری این تمدن نوین اسلامی در دنیا قابل مشاهده است. قدرت استکبار جهانی در مسیر فروپاشی است. امریکا در سراشیبی سقوط است. اسرائیل به نابودی نزدیک می شود. جهان تشنه حکومتی است که بتواند به انسان ها آسایش و آرامش بدهد.
   تنها حکومتی که می تواند بشریت را در مسیر انسانیت و کمال رهنمون سازد، تمدن نوین اسلامی است. جهان برای چنین تمدنی آماده می شود.
   در تمدن آینده جهان، فرهنگ غرب و امریکا نقشی ندارند. آینده متعلق به انسان های آزاده و مسلمانان است. دین حاکم بر بشریت آینده، اسلام عزیز خواهد بود.

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی