تبيين: عضو كانون طلوع گفت: همان ديني كه شرقي ها آن را افيون توده ها عنوان مي كردند، امام همان را محركي براي انقلاب قرار دادند.
عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در گفتگو با خبرنگار تبيين با با اشاره به نقش انقلاب اسلامي در هراس غرب از اسلام گفت: جهان در زمان پيروزي انقلاب اسلامي از لحاظ سياسي، اقتصادي و اجتماعي داراي دو قطب شرق و غرب بود.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر ابوطالبي آمريكا را نماينده غرب و شوروي را نماينده شرق دانست و افزود: در واقع دنيا به نوعي بلوك بندي شده بود و تنها در دو نوع مدل حكومتي ليبراليستي يا كمونيستي و سوسياليستي اداره مي شود.
وي اين دو مدل حكومتي را محصول تفكر ايجاد شده بعد از رنسانس برشمرد و خاطر نشان كرد: جوهره تحولات اجتماعي بعد از رنسانس ، نگاه اومانيستي و انسان مدارانه بود كه در عرصه هاي مختلف اجتماع به سكولاريسم انجاميد و در نظام هاي سياسي و اجتماعي تبلور مي يافت و از اين رو انقلاب هاي ليبرالي در قرن 17 و 18 و انقلاب هاي سوسياليستي در قرن بيستم رخ داد.
دكتر ابوطالبي وجه اشتراك اين دو نظام را اومانيستي بودن و نگاه انسان مدارانه آنها خواند و خاطر نشان كرد: عدم دخالت دين در اداره امور جامعه و اينكه حكومت بايد در جهت تحقق خواسته هاي مردم قدم بردارد، لازمه اين دو نوع مدل حكومتي بوده و تقريبا در همه كشورها و حتي كشورهاي اسلامي نيز همين نگاه سكولاريستي حاكم بود.
وي ادامه داد: در چنين شرايط و فضائي انقلاب اسلامي شكل گرفت كه رهبر آن با تعبيرهايي همچون حكومت اسلامي و يا حاكميت الله به اهميت و جايگاه دين در اداره امور جامعه معتقد بود.
دكتر ابوطالبي با اشاره به انواع سياست ها از نگاه امام خميني(ره) ابراز داشت: نوع اول، سياست شيطاني است كه حاكمان در آن به فكر منافع شخصي خود هستند، نوع دوم سياست حيواني است كه حاكمان در آن نه فقط به فكر منافع خود، بلكه به دنبال تأمين منافع صرفا مادي مردم نيز هستند و نوع سوم سياست انساني كه حاكمان به دنبال رفع نيازهاي مادي و معنوي و سعادت دنيا و آخرت مردم هستند و حضرت امام(ره) نظام غرب را همان سياست شيطاني و در بهترين وضعيت سياست حيواني مي ديدند و لذا آن را نقصي براي جامعه بشري مي دانستند.
وي ادامه داد: لذا شعار " نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي" تنها ناظر به استقلال اقتصادي از شرق و غرب نيست ، بلكه ناظر به نوع حكومت و ديني بودن آن هم هست.
عضو كانون طلوع ادامه داد: همان ديني كه شرقي ها آن را افيون توده ها عنوان مي كردند، امام همان را محركي براي انقلاب قرار دادند ، در حاليكه با توجه به آموزه هاي روز دنيا، عده اي از افراد معتقد بودند كه اين انقلاب به نتايج خوبي نخواهد رسيد.
وي ادامه داد: علاوه بر اينكه علوم روز نتيجه چنين حكومتي را مثبت ارزيابي نمي كرد، فشارها نيز از ابتداي انقلاب از كودتا و جنگ گرفته تا فشارهاي اقتصادي نيز براي ناكام گذاشتن انقلاب اعمال شد، اما نه تنها انقلاب پايدار ماند، بلكه در زمينه هاي گوناگون به پيشرفت هاي قابل توجهي دست يافت و همين مسأله غرب را نگران كرد ، چرا كه ايران مدل حكومتي را ارائه كرد، غير از دو مدل متداول غرب و شرق كه مي تواند به الگو براي ساير ملت ها و در نتيجه زوال و نابودي نظام ليبرالي و سوسياليستي كمونيستي نيز بيانجامد.
عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به اينكه غرب با اين احساس خطر از انقلاب اسلامي، به اسلام ستيزي و اسلام هراسي روي آورد، ابراز داشت: در سالهاي اخير فروپاشي شوروي و بيداري اسلامي كه طي آن كشورهاي اسلامي مدل حكومت اسلامي را پذيرفتند و بحران هاي ايجاد شده در نظام سرمايه داري و ترديدهايي در خصوص كارآيي نظام ليبرالي، غرب را بيش از پيش نگران كرده است كه مدل حكومت اسلامي به عنوان يك الگو براي ديگر كشورها معرفي شود و حتي غيرمسلمان ها را به اين نكته برساند كه با شيوه اي غير از ليبرالي نيز مي توان حكومت را اداره كرد، لذا اسلام هراسي را در غرب ترويج كرده و به شيوه هاي مختلفي مانند كاريكاتور و ساخت فيلم به اهانت عليه مسلمانان و رهبران آنها بپردازند.
انتهاي پيام/