امام حسن مجتبی(ع) و سیاستِ صحیحِ اسلامی
تبيين: به مناسبت ميلاد امام حسن مجتبي عليهالسلام حجت الاسلام عباس جعفري فراهانی از فارغالتحصيلان مؤسسهي آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) مقالهاي به نام امام حسن مجتبي عليهالسلام و سياست صحيح اسلامي نوشتهاند كه در ذيل ميآيد.
اشاره:
د
ر پانزدهم ماه رمضانالمبارک سال سوّم هجرت(1) و در خانه دخت گرامی رسول خدا حضرت فاطمهي زهراء(س) فرزندی چشم به جهان گشود که ولادت او باعث شادی و سرور نبی مکرّم اسلام(ص) گردید. او را « حسن » نام نهادند. از پیامبر بزرگوار، حضرت محمّد(ص) نقل شده است که خطاب به ایشان فرمودند: « أشبهتَ خَلقی و خُلقی ».(2)
یعنی؛ ای حسن [جان]، تو از جهت آفرینش (صورت) و اخلاق (سیرت و رفتار) شبیه من هستی.
روشن است که مصاحبت با انسان کاملی، همانند پیامبر(ص) و رشد و نموّ نمودن در منزل شخصیتی بزرگ، همانند حضرت امام علیّ(ع) و زن نمونه و کامل مانند حضرت فاطمهي زهراء(س)، نتیجهاش تولّد انسان کاملی همانند حسن بن علیّ(علیهماالسلام) است. هیچ انسانی در جهان هستی از جهت کمالات و مقامات انسانی همانند اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نبوده و نخواهد بود، سلام الله علیهم اجمعین.
ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد نورانی و پر خیر و برکت این امام عزیز و کریم آل محمد(ص)، توجه خوانندگان گرامی را به نوشتاری کوتاه که پیرامون شخصیت، فضائل علمی - اخلاقی ایشان و تبیین معنای صحیح سیاست و خلافت اسلامی و دلائل تحمیل صلح بر حضرت امام حسن مجتبی(ع) نگارش یافته، جلب میکنم:
1- شخصیت علمی، اخلاقی امام حسن مجتبی علیهالسلام
پیرامون مقام و شخصیت علمی، اخلاقی سبط اکبر پیامبر(ص)، حضرت امام مجتبی(ع)، سخن بسیار است که فقط به ذکر چند حدیث در این باره اکتفاء میشود:
قال الرسول(ص): « لو کان العقل رجلاً لکان الحسن ».
یعنی؛ اگر قرار بود عقل به صورت انسانی مجسم شود، همانا به صورت " حسن بن علیّ [ع] " جلوه میکرد.
قال الصادق(ع): « انّ الحسن بن علیّ(ع) کان اعبد الناس فی زمانه و ازهدهم و افضلهم و کان اذا حجّ، حجّ ماشیاً و...».(3)
یعنی؛ به راستی که [امام حسن مجتبی(ع)] در زمان خویش عابدترین، زاهدترین و داناترین مردم بود.
در بارهي ابعاد علمی و صفات پسندیده اخلاقی مانند تواضع، جود و بخشش، کرامت، سخاوت، علم و دانش، شجاعت ؛ نقلهای تاریخی فراوانی وجود دارد که در کتب تاریخ اسلام و تاریخ زندگانی ائمهي معصومین(ع) مکتوب میباشد، مانند داستانی که دربارهي تواضع و برخورد شایسته با مردم و به خصوص تهیدستان در تاریخ آمده است که امام حسن(ع) در محلی نشسته بودند، هنگامی که خواستند از آن جا بروند شخص تهیدستی وارد شد، امام(ع) به او خوش آمد گفت و او را مورد محبت قرار داده و به او فرمود: « انّک جلستَ علی حین قیام منّا افتأذن لی بالإنصراف». یعنی؛ تو به هنگام بلند شدن ما آمدی آیا اجازه میدهی که برویم ؟، مرد گفت: آری، ای فرزند رسول خدا(ص).
در روایتی حسن بصری در مورد سیاست از امام حسن مجتبی(ع) سؤال میکند، حضرت چنان با بیان شیرین و کلمات زیبا به او پاسخ میدهد که هر خوانندهای با شنیدن آن به وجد میآید.
قال الحسن بن علیّ(ع): « هي [السیاسة] أن ترعي حقوق الله و حقوق الأحياء و حقوق الأموات، فأما حقوق الله. فاداء ما طلب، و الإجتناب عما نهی، و اما حقوق الأحياء: فهي ان تقوم بواجبك نحو اخوانك، و لاتتأخر عن خدمة أمتك، و ان تخلص لولي الأمر ما أخلص لأمة و أن ترفع عقيدتك في وجهه اذا ما حاد عن الطريق السوي و اما حقوق الأموات، فهي ان تذكر خيراتهم و تتغاضي عن ساوئهم، فان لهم ربّاً يُحاسبهم». (4)
یعنی؛ سياست آن است كه حقوق خداوند، و حقوق زندهها، و حقوق مردهها؛ را رعايت كني. اما حقوق خداوند، پس عبارت است از انجام آن چه كه خواسته خداوند است و پرهيز از آن چه كه او نهي كرده است. و اما حقوق زندهها آن است كه به وظيفهي خود در برابر برادرانت عمل كني و از خدمت امت خويش بازنماني و تا زماني كه وليامر مسلمين با امت خود صادق است، با او صادق باشي و هنگامی كه وی از راه راست منحرف شد، عقيدهات را رو در روي او اظهار كني و اما حقوق مردگان: اين است كه نيكيهای آنان را ياد كنی و از بديهايشان چشم بپوشی، چرا كه آنها را پروردگاری است كه از آنان حساب كشی ميكند.
2- حضور در کنار پدر بزرگوار
حضرت امام حسن مجتبی(ع) قبل از آن که عهدهدار مسئولیت امامت مسلمانان بشود در دوران حکومت پدر بزرگوارشان حضرت علیّ(ع) در مأموریتهای مختلف از جمله در جنگهای سه گانه زمان ایشان شرکت و با شجاعت و جوانمردی بینظیر خود نقش مهمی در نابودی و شکست دشمنان امامت و ولایت حقه امیرالمؤمنین(ع) ایفاء کرد.
در جنگ با ناکثین، امام علیّ(ع) او را به نمایندگی از خود به کوفه فرستاد تا مردم منطقه را از شورش دشمن آگاه نماید به طوری که حضرت توانست با سخنان آتشین خود، ده هزار نفر از مردم کوفه را برای حضور در جنگ بسیج کنند. در جنگ صفّین نیز امام حسن مجتبی(ع) یکی از رزمندگانی بودند که در تحریک مردم علیه قاسطین فعالیت قابل توجهی از خود نشان دادند و خطاب به سربازان کوفه فرمودند: « در جنگ در جنگ با دشمنان (معاویه و سربازان او) که در مقابل شما صف کشیدهاند دست به دست هم بدهید و هرگز سستی از خود نشان ندهید که سستی ریشههای دل را قطع میکند». (5)
3- حوادث دوران امامت
حضرت امام حسن مجتبی(ع)، در شامگاه بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که حضرت مولیالموحدین، امام علیّ بن ابی طالب(ع) به دست ابن ملجم (لع) به شهادت رسید، مسئولیت هدایت و امامت مسلمانان را عهدهدار شد و بالای منبر مسجد جامع شهر، پس از تعریف و ستایس مقام پدر بزرگوارش و حقانیت اهلبیت پیامبر(ص) به خلافت، مردم کوفه گروه گروه با وی بیعت نمودند(6).
مردم کوفه که در بحران روحی عجیبی قرار گرفته بودند در اثر اختلاف، فریب نقشهي معاویه ستمگر و غاصب را خورده و به مرور از پشتیبانی و حمایت امام حسن(ع) دست برداشتند و گرفتار همان شکست و ذلّت نخستین (عدم حمایت از امام علیّ (ع) و ذلّت و خواری ناشی از غلبهي سپاه شام بر بصره و عراق) گردیدند.
امام مجتبی(ع) که با علم امامت، شناخت خود از مردم کوفه و رفتار آنان با پدر بزرگوارش، مردم کوفه را آزموده بود برای اتمام حجت حاضر شد بیعت مشروط مردم را بپذیرد تا این که اگر در آیندهي نزدیک صلح و تعهدنامه مشروط با معاویه را امضاء نمایند، کسی دیگر به ایشان اعتراض نکند.
از لحاظ دینی و علمی برای امام مجتبی(ع) و شیعیان، معاویه و دستگاه نالایق او، عنصر فاسدی بودند که میبایست از صحنهي حاکمیت بر جامعه اسلامی کنار روند و این چیزی بود که امیرالمؤمنین(ع) نیز در هنگام به دست گرفتن خلافت اسلامی خود آن را در رأس برنامههای خویش قرار داده بود و اساساً چنین حرکتی موافق با سیره و روش حاکمان واقعی میباشد که حاضر نیستند برای لحظهای حاکمیت ستمگران را پذیرا باشند، لذا همه چیز برای جنگ و مبارزه امام(ع) با حکومت شام آماده بود ولی متأسفانه باطن جامعه از انحراف رنج میبرد و قادر به تصمیمگیری قطعی نبود.
مردم با همان سرعتی که با امام علیّ (ع) بیعت کرده بودند، در جهت مقابل آماده بیعت با معاویه شدند. لذا وقتی که امام حسن(ع) از مردم میخواهد به میدان بیایند، در خانههای خود خزیده و حاضر به پشتیبانی امام(ع) نشدند و به غیر از عدیّ بن حاتم و گروهی از قبیلهي « طیّ » و دیگر قبایل عازم لشکرگاه شدند و تعداد آنها به 12 هزار نفر بیشتر نمیرسید !.(7)
امام مجتبی(ع) سپاه خود را به فرماندهی " عبیداله! بن عبّاس " به سوی سپاه 60 هزار نفری معاویه گسیل داشت و خود در مدائن اقامت فرمود تا به جمعآوری نیرو بپردازد.
دوری فرماندهی کل لشگر، از سپاه باعث شد، شایعاتی که از طرف جاسوسان و عوامل معاویه پخش میشد مؤثر افتد و سخنانی مانند این که « حسن بن علیّ (ع) قصد صلح دارد ! » نیروهای حضرت را دل سرد نماید تا این که اخذ رشوه و فریب دنیا خوردن به فرماندهی سپاه حضرت سرایت کرد !(8).
بازار شایعات داغ بود...، سادگی مردم مسلمان و فریب شیطان خوردن و غافل از توطئه و دسیسهي معاویه بودن و... همه و همه، باعث شد تا امام مجتبی(ع) پیشنهاد صلح از طرف معاویه را بپذیرد.(9)
4- نیرنگ معاویه (صلح تحمیلی)
پیرامون مسألهي صلح امام حسن(ع) با معاویه سخن بسیار است و بزرگان و علمای اسلامی در این باره، مقالات و کتب ارزشمندی تألیف نمودهاند.(10)
بسیاری از مورّخان و سیرهنویسان به نفع سیاست اموی قلمزده و حقایق تاریخی را تحریف نموده و یا دست به جعل واقعیات تاریخی زدهاند. در بررسی چگونگی و روند صلح امام حسن(ع) به نظر میآید، ابتداء متن و موارد قرارداد صلح را بررسی نماییم تا در ادامه به نتایج و سرنوشت صلح اشاره نمائیم.
« بلاذری » و « ابن اعثم » که دو تن از مورّخین قدیمی هستند، متن قرارداد صلح را با اندکی اختلاف به این شرح نوشتهاند: « هذا ما صالح علیه الحسن بن علیّ بن ابی طالب[ع]، معاویة بن ابی سفیان، صالحه علی ان یسلّم الیه الأمر [ولایة المسلمین] علی ان یعمل [فیهم] بکتاب الله وسنّة نبیّه [رسوله وسیرة الخلفاء الصالحین]، و علی انّه لیس لمعاویة ان یعهد لأحدٍ من بعده [عهداً و أن یکون الأمر بشوری] علی أن الناس آمنون حیث کانوا [من ارض الله] علی انفسهم واموالهم و ذراریهم... و علی أن لا یبغی للحسن بن علی [ع] [عائله- غائلة سوء - سراً و لا علانیةً] و علی أن یخلف احداً من اصحابه [اهل بیت رسول الله]...».(11)
یعنی؛ این عهدنامهای است که حسن بن علیّ [ع] و معاویه بن ابی سفیان بر آن توافق کردهاند: « ولایت امر مسلمین از طرف حسن بن علیّ به او واگذار میشود به شرط آن که او به کتاب خدا و سنت رسول الله(ص) و سیرهي خلفای صالح عمل نماید. معاویه نباید کسی را به عنوان جانشین خود به خلافت تعیین کند و باید خلیفه پس از وی به نظر و رأی مردم (مؤمنین) تعیین شود. مردم در هر نقطهای از کشور باشند در امنیت کامل بسر ببرند. هم چنین اصحاب و مردم [شیعیان امیرالمؤمنین(ع)] از نظر جان و مال و فرزندان در امان خواهند بود. معاویه تعهد میکند که به طور آشکار و پنهان توطئهای علیه حسن بن علیّ(ع) و برادرش نچیند.
اگر چه بعضی از مورّخین شرایط مالی را نیز در موارد قرارداد آوردهاند ولی درست نیست. چون امام(ع) شخصاً آن را تکذیب فرموده است و در روایت آمده که شرط مالی به منظور ادارهي خانوادهي شهدای جمل و صِفّین بوده است(12). در مورد تعیین امام حسن(ع) به عنوان خلیفه بعد از معاویه نیز اخبار تاریخی زیادی وجود دارد ولی مسأله علاوه بر این که در متن قرارداد ذکر شده (منابع قدیمی) نیامده بود، بعید نیست منشأ آن پیام کتبی معاویه به امام مجتبی(ع) باشد که ضمن تعهداتی گفته بود، حاضر است، خلافت را پس از خود، به ایشان واگذار نماید.
بدیهی است منظور امام حسن(ع) از تعیین خلیفهي بعدی با شورای مؤمنین باشد این نیست که امام(ع) شورای تعیین عمر بن الخطاب (خلیفهي دوم) را تأیید فرموده، بلکه منظور مقبولیت عمومی رهبر و حاکم از طرف مردم میباشد و این مسأله با اعتقاد شیعه منافات ندارد، زیرا شیعه معتقد است که هر امام و حاکمی (بر حق و عادل) میبایست برای ادارهي امور حکومت خود از طرف عموم مسلمانان مورد قبول قرار گیرد تا بسط ید پیدا نموده بتواند وظایف ولایت امر و ادارهي جامعه را انجام دهد.
هدف حضرت، از ذکر این مسأله (تعیین جانشین با شورای مؤمنین) از یک طرف، خط بطلان کشیدن به مورثی کردن خلافت و امامت مسلمین از طرف معاویه بوده و از طرف دیگر امام(ع) میخواست چهرهي منافقانهي معاویه را با طرح این مسأله بر مردم روشن فرمایند. چنان چه بعداً روشن شد که معاویه به هیچ کدام از این موارد جامعه عمل نپوشانید و بلکه با کمال وقاحت، حتی به سادهترین مواد صلحنامه که خود او آنها را امضاء کرده بود پشت پا زد !. او (معاویه) در مقابل چشمان مردم کوفه، ضمن سخنانی اظهار داشت: تعهداتی که با حسن بن علیّ(ع) بر عهده گرفته بودم صرفاً کسب حاکمیت و قدرتطلبی خودم بود و هیچ گونه اعتباری ندارد !.(13)
5- افشای خیانت معاویه از زبان امام مجتبی علیهالسلام
امام حسن(ع) در سخنانی که در مسجد بزرگ کوفه در مقابل مردم (با حضور معاویه) ایراد فرمودند، خیانت و چهرهي ریاکارانه و منافقانهي او را افشاء فرمودند:
« انما الخلیفة من سارٍ بکتاب الله و سنّه نبیّه[ص] و لیس الخلیفة من سار بالجور...».(14)
یعنی؛ (ای مردم) خلیفه کسی است که مطابق کتاب و سنت پیامبر خدا(ص) عمل نماید، خلیفه آن نیست که با مردم رفتاری ستمکارانه داشته باشد، این چنین شخصی، پادشاهی است که سلطنتی به دست آورده و مدت کوتاهی از آن بهره برداری میکند، سپس لذتهای آن از بین رفته و زحمتهایش بر جای میماند.
در روایت دیگری، امام حسن مجتبی(ع) ضمن اشاره به این که خود و برادرش، امام حسین(ع) لایق و سزاوار امامت و خلافت در روی زمین هستند، با کنایه معاویه را پادشاهی ستمکار و غاصب معرفی میفرماید: « انّ الله قد هداکم باوّلنا محمّد(ص) و انّ معاویة نازعنی حقّاً هو لی فترکته لصلاح الاُمة و حِقن دماءها ».(15)
یعنی؛ خداوند شما مردم را به وسیلهي جدّ ما محمّد(ص) هدایت فرمود. معاویه برای تصاحب حقّی که از آن من بود با من منازعه کرد، من هم به ناچار آن را به خاطر مصالح امّت و برای جلوگیری از خونریزی بینتیجه رها کردم.
از سوی دیگر در روایتی از پیامبر مکرّم(ص) نقل شده که فرموده باشند:« انّ ابنی هذا [الحسن بن علیّ] سیّد و لعلّ [عسی] الله ان یصلح [یبقیه] به بین فئتین عظیمتین من المسلمین».(16)
یعنی؛ همانا فرزندم حسن بن علیّ [ع] آقا و سرور است. خداوند به وسیله او در میان دو گروه بزرگ از مسلمانان صلح برقرار خواهد کرد.
در نتیجه، حضرت امام حسن مجتبی(ع) سومین امام مظلوم شیعیان، پس از هفت ماه و هفت روز خلافت مجبور شد رهسپار مدینهي جدّش شود و به خاطر مصلحت اسلام و کمی یاران باوفا (در حقیقت نداشتن یاران مقاوم و با بصیرت) از جنگ با معاویه (رهبر لشگر قاسطین و شامیان دنیاطلب و گمراه) کشید و در نهایت با توطئه مرموزانه معاویه (لع) در سال 49 هجری یا به قولی در سال 50 هجری به دست جَعده (همسر خیانتکار و بیوفای حضرت) دختر اًشعت بن قیس مسموم و به شهادت رسیدند.(17)
البته بسياري از کجانديشان و طرفداران تفکرات بنياميّه و غربیها مانند ابن خلدون، لامنس مسیحی(lammens)، حسن ابراهيم حسن، تلاش کردهاند با تحريف چگونگي شهادت امام مجتبي(ع) بنياميّه را تبرئه کنند که قطعاً اين گونه زحمتها غير از رسوائي بيشتر مخالفان مکتب نوراني اهلبيت(ع) سودي براي آنان نداشته و نخواهد داشت.(18)
6- تهاجم فرهنگی امویان و عباسیان
تاریخنویسان وابسته به بنیامیه و بنیعباس و غربیهای یهودی و مسیحی با تحریف و وارونه نشان دادن حقایق و اتهام زنی به خاندان پاک و مطهر پیامبر(ص) سعی کردهاند مزد جیرهخواری خود را دریافت کنند !. از جمله این سخنان سست و بیهوده، اتهام به ازدواجهای متعدد امام مجتبی(ع) و اتهام مِطلاق (زیاد طلاق دادن همسران) میباشد.
لامنس مسیحی (1397 میلادی) مینویسد:« و یلوح أن الصفات الجوهریة التی بها الحسن[ع] هی المیل الی الشهوات و الإفتقار الی النشاط و الذکاء و لم یکن علی وفاق مع أبیه و إخوته....».(19)
یعنی؛ حسن بن علیّ [ع] بر خلاف پدر و برادرانش به زنان علاقهي زیادی داشت... و این کار بر خلاف سیرهي پدر و برادرانش بود !؟.
متأسفانه برخی دیگر از بزرگان شیعی مانند ابن شهر آشوب بدون دقت در سند نقلهای تاریخی، بهانه به دست مخالفان اهلبیت(ع) و غربیها دادهاند. او مینویسد:«... قال ابو طالب المکی: انّه (الحسن) تزوّج مأتین و خمسین إمرأة و قد قیل ثلاث مأة».(20)
یعنی؛ ابوطالب مکی میگوید: امام حسن مجتبی(ع) 250 تا 300 همسر داشتهاند !؟.
در پاسخ به این شبهه میبایست گفت:
این اتّهامی بیش نیست که عمدتاً به سیاستهای خبیثانهي امویان و عباسیان برمیگردد. جالب این که در روایتی که مسعودی از زبان منصور دوانیقی نقل کرده به این توطئه اشاره شده است.
منصور عباسی در سال 145 هجری با مشاهده قیام سادات حسنی در مناطق مختلف از جمله خراسان، پس از دستگیری رهبران آنها در خطابهای که ایراد کرد میگوید: « ... ثم قام الحسن بن علیّ - رضی الله عنه - فوالله ما کان برجلٍ، عرضت علیه الأموال فقبلها، و دسّ الیه معاویة:... و اقبل علی النساء یتزوج الیوم واحدة و یطلق غداً اُخری...».(21)
یعنی؛ ای مردم خراسان و... آل ابوطالب در امر خلافت بهرهای نبردند ! تا نوبت حسن بن علیّ [ع] رسید و معاویه او را وعده داد و فریفت. او در مدینه با پولهائی که دریافت میکرد روی به زنان آورد و امروز با یکی ازدواج میکرد و فردای آن روز، یکی را طلاق میداد...[!؟].
دقیقاً پس از آن، اتهامزدنها با شیوهها و انگیزههای مغرضانه ادامه یافت. در حالی که بنا به اقوال درست و صحیح بزرگانی مانند شیخ مفید(ره)، شیخ صدوق(ره)، شیخ طبرسی(ره) و...، تعداد همسران آن حضرت با اوضاع سیاسی و اجتماعی، گرفتاریها و مشکلات شیعیان، زهد و تقوا و تهجدهای شبانهروزی که زبانزد مردم بود، قبح و کراهت طلاق در شریعت اسلام و احادیت پیامر(ص) توجه به فرزندان و دامادهائی که به ایشان منسوب شدهاند، از 8 تا 10 نفر تجاوز نمیکند.(22)
سلامٌ علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیّاً
• پی نوشتها:
1- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج2 ص80؛ مفید، الإرشاد فی معرفة حُجَج الله علی العباد ص169؛ سبط ابن جوزی، تذکرةالخواص ص 193.
2- مجلسی، بحارالأنوار، الجامعة لدرر اخبار الأئمة الأطهار(ع) ج43 ص332؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی ص211؛ القرشی(ره)، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع) ج1 ص29.
3- جوینی، فرائد السمطین ج2 ص68 ح392؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) ج1 ص79.
4- تنبیه الخواطر و نزهة النواظر(مجموعه ورّام) ج2 ص301؛ القرشی، باقر شریف، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع) ج1 ص340.
5- نصر بن مزاحم، وقعة الصفّین ص114.
6- مفید، الإرشاد... ص170.
7- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج 2 ص 214؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق(ترجمه امام حسن [علیه السلام]) ص 176.
8- مفید، الإرشاد... ص 170
9- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی ج 2 ص 215.
10- شاید به توان گفت بهترین کتاب تألیف شده در این زمینه، کتاب ارزش مند «صلح الحسن(ع)» تألیف مرحوم شیخ راضی آل یاسین می باشد که توسط حضرت آیت الله العظمی خامنه ای«مُد ظلّه» ترجمه و انتشارات آسیا مکرر آن را منتشر کرده است . هم چنین استاد علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی، کتابی به نام «الحیاة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» تألیف فرموده اند که توسط آقای دکتر محمّد سپهری به فارسی ترجمه و توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده است.
11- ابن اعثم، الفتوح ج 4 ص 158 الی 160؛ بلاذری، انساب الأشراف ج 2 ص 42؛ ابن شهرآشوب، مناقب... ج 4 ص 33؛ امین عاملی، اهل البیت(ع) من کتاب: اعیان الشیعة... ج 4 ص 50.
12- مجلسی، بحار الأنوار ج 44 ص 30.
13- بلاذری، انساب الأشراف ج 2 ص 48؛ ابن اعثم، الفتوح ج4 ص 163.
14- ابوالفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین ص 74؛ مفيد، الإرشاد... ص 186، ابن ابي الحديد، شرح النهج... ج 16، ص 49.
15- جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) ج1 ص 103.
16- سبط ابن الجوزی،تذکرة الخواص(محقَّق) ج 2 ص 11.
17- مسعودی، مروج الذهب... ج 2 ص 427؛ مفید، الإرشاد... ص 174؛ ابن شهرآشوب، مناقب ج 4 ص 42.
18- ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون ج 2 ص 187؛ حسن ابراهيم، تاريخ الإسلام السياسي ج1 ص 398؛ زماني، حقائق پنهان؛ پژوهشي در زندگاني امام حسن مجتبي(ع) ص 291.
19- زماني، حقائق پنهان؛ پژوهشي در زندگاني امام حسن مجتبي(ع) ص 332.
20- ابن شهرآشوب، مناقب... ج 4 ص 30؛ زماني، حقائق پنهان؛ پژوهشي در زندگاني امام حسن مجتبي(ع) ص 332.
21- مسعودی، مروج الذهب... ج 3 ص 311؛ القرشی(ره)، حیاة الإمام الحسن بن علی(ع)، ج 2 ص 452.
22- مجلسی(ره)، بحار الأنوار، ج 44 ص 163؛ راضی آل یاسین، صلح الحسن(ع)، ص 25.
----------------------------------------------------------------------------------------------
• معرفی برخی از منابع مفید (بدیهی است معرفی این منابع به معنای تأیید کامل همه محتوای آنها نمیباشد).
الف: منابع عربی
- الإمام الحسن المجتبی(ع) (اعلام الهدایة، المجلد الثالث)، جمعی از نویسندگان، قم، نشر المجمع العالمی لأهلالبیت(ع)، الاُولی، 1422ق، وزیری 222 ص .
- الإمام الثانی من أئمة أهل البیت(ع)، الإمام الحسن المجتبی(ع)، محمدحسن القبیسی العاملی، بیروت، 1403 ق/ 1983م، وزیری، 96 ص.
- الإمام الحسن(ع)، گروه نویسندگان، تهران، مؤسسة البلاغ، 1405 ق/ 1363 ش، جیبی، 92ص (این کتاب به فارسی ترجمه شده است).
- الامام الثانی الإمام الحسن(ع)، گروه نویسندگان، مترجم: محمد عبدالمنعم الخاقانی، چاپ دوم، قم، مؤسسه در راه حق، 1409 ق، رقعی، 24ص.
- الإمام الحسن بن علی(ع)، گروه نویسندگان، قم، مؤسسة الامام الحسین(ع)، 1371ش/1413ق، رقعی، 28ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، سید مهدی آیت اللهی، ترجمه: کمال السیّد، قم، انتشارات انصاریان، 1374، وزیری، 24 ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، گروه نویسندگان، چاپ سوم، بیروت، الدار الاسلامیة، 1410 ق/ 1990م، وزیری، 28 ص.
- الامام الحسن بن علی(ع)، حسن کامل ملطاوی، کتابخانه تاریخ، اول، قاهره، مطابع الأهرام التجاریة فلیوب، 1412 ق، وزیری 196.
- الامام الحسن بن علی(ع)، محمدعلی دخیّل، دارالتراث الاسلامی، بیروت، (104 ص، جیبی).
- الامام الحسن(ع)، شیخ محمدحسن آل یاسین، المکتب العالمی، بیروت، (190 ص، رقعی) .
- الامام الحسن بن علی(ع)، توفیق ابوعلم، مطبعة السعادة، قاهره 1391هـ .ق. (153 صفحه، قطع وزیری)
- الامام الحسن(ع)، رائد التخطیط الرسالی؛ مرویة معاصرة فی قیادته الاستراتیجیة، محمدعلی حسین صغیر، کتابخانه، بیروت، مؤسسة العارف للمطبوعات، 1423 ق، وزیری 272 ص.
- الامام الحسن(ع) قدوۀ و أسوۀ، سید محمدتقی المدرسی، رابطة الاُخوّۀ الاسلامیة، قم 1365 هـ . ش/ 1404 هـ . ق (96 صفحه، رقعی).
- الامام الحسن(ع) الكوثر المهدور، سلیمان کتانی(مسیحی)، دار الکتاب الاسلامی، قم (160 صفحه).
- الامام حسن بن علی المجتبی(ع)، عبدالودود امین، دار التوجیه الاسلامی، کویت 1359 هـ . ش/ 1400 هـ .ق. (76 ص، رقعی).
- الامام الحسن(ع) [ابو محمد الحسن بن علی(ع)] ، حسن المصطفوی، مکتبة المصطفوی، نشر الکتاب، قم (250 ص، وزیری).
- الامام السبط؛ سیدنا الحسن بن علی(ع) ، سعد القاضی، کتابخانه تاریخ، دار غریب للطباعة والنشر، 2001م، رقعی، 64 ص.
- الامام الحسن المجتبی(ع)؛ حیاته و مقاماته عن کتب أهل السنة و صحاحهم و تواریخه، حسن المصطفوی، قم، مرکز نشر کتاب، وزیری، 260 ص.
- بحارالأنوار؛ الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)، علامه مولی محمدباقر مجلسی اصفهانی (1037 ـ 1110ق)، چاپ دوم، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق/ 1983م، وزیری، 213 ص (بخشی از جلد 43 و بخشی از جلد44).
- بلاغة الإمام الحسن(ع)، شیخ عبدالرضا الصافی، شکوری، 1373 هـ .ش(وزیری 160 ص). چاپ جدید این کتاب با تحقیق به زودی در سال 1392 از سوی مجمع جهانی اهل بیت(ع) وارد بازار نشر خواهد شد.
- ترجمة الإمام الحسن[(ع)] من تاريخ دمشق، ابوالقاسم علی بن حسن بن وهبة الله بن عبدالله شافعی(ابن عساکر)، به تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، مؤسسه محمودی، بیروت (245 ص، رحلی).
- ترجمة الإمام الحسن بن علی(ع) من « الطبقات الكبیر »، ابوعبدالله محمد بن سعد بن منیع زهری بصری، کاتب واقدی (168 ـ 235). تهذیب وتحقیق: سید عبدالعزیز الطباطبایی(1348 ـ 1416 ق). قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، 1416 ق، وزیری، 126 ص.
- جهاد الإمام الحسن(ع)، محمدحسن القبیسی العاملی، دوم، بیروت، 1403 ق، 96ص.
- الحسن المجتبی(ع)، حسین الشاکری، نشر الهادی، 1415 ق، وزیری، 500 ص.
- الحسن بن علی(ع)؛ دراسة و تحلیل: کامل سلیمان، دار الفکر، 1373 هـ .ق.(223 ص، رقعی).
- الحسن بن علی(ع)، عام الجماعة، عبدالقادر احمد الیوسف سامرّائی، مطبعة الهلال، بغداد 1948 م.(167 ص، رقعی)
- الحسن بن علی(ع)، أحمد راتب حموش، اول، دمشق، دار الفکر، 1985م.
- الحسن بن علی(ع)، محمد عز الدین علی، اول، بیروت، عالم الکتب، 1405 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب(ع)، محمود فاخوری، بیروت، دار المعرفة، 1406 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب(ع) القرشی الهاشمی، بشار عواد معروف، دوم، بیروت، مؤسسه الرسالة، 1405 ق،
- حسن بن علیّ بن أبی طالب(ع) بن عبدالمطّلب، مأمون صاغرجی، سوم، مؤسسة الرسالة، 1405 ق.
- الحسن بن علی بن أبی طالب أبومحمد(ع)، احسان عباس، دوم، قم، منشورات، رقعی، 1985م.
- الحسنیّون فی التاریخ، شیخ محمد الساعدی، اول، نجف، مطبعة النجف، 1375ق، 212ص.
- حلیم آل بیت؛ الامام حسن بن علی(ع) ، موسی محمّدعلی، عالم الکتب، بیروت 1405 هـ .ق.(227 ص، وزیری).
- حیاة الإمام حسن بن علی(ع)، شیخ باقر شریف القرشی(ره)، 2ج، مطبعة شریعت، الاولی 1429 ق، قم. 1063ص، وزیری.
الحیاة السیاسیة للامام الحسن(ع) فی عهد الرسول(ص) والخلفاء الثلاثة بعده، سید جعفر مرتضی العاملی، دفتر انتشارات اسلامی، قم (166 ص). (این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است).
- صلح الحسن(ع)، عبدالرحمن بن کثیر هاشمی(نجاشی رجالی مشهور آن را با چهار واسطه روایت کرده است، به نقل از الذریعة...، ج5، ص86).
- صلح الحسن(ع)، الشیخ راضی آل یاسین، چاپ سوم، بیروت، 1389 هـ . ق.(374 ص، وزیری).
- صلح الإمام [الحسن(ع)] اسبابه و نتائجه، سید محمدجواد فضل الله، دار الغدیر، بیروت، 1392 هـ . ق(240 ص، رقعی).
- مسند کلمات الامام الحسن(ع)، الشیخ عزیز الله العطاردی، انتشارات عطارد، 1373 هـ . ش.(800 ص، قطع وزیری).
- مقتل الحسن(ع)، ابو الفرج علی بن حسین الاصفهانی ـ متوفای 356 ق، تحقیق: سید مصطفی مرتضی قزوینی(به نقل از مجله تراثنا، ش13، ص254).
ب: منابع فارسی
- سبط اکبر، امام حسن مجتبی(ع)، (پیشوایان هدایت، جلد سوم)، جمعی از نویسندگان، ترجمه: عباس جلالی، قم، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1385 ش، وزیری، 306 ص..
- اسرار صلح امام حسن(ع)، محمدعلی انصاری اراکی، بی تا، تهران، 1386 هـ . ق(80 ص).
- امام حسن(ع)، عبدالکریم بی آزار شیرازی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1375، وزیری، 3ج، 80ص.
- امام حسن(ع) پرچم دار صلح و آزادی، مهدی پیشوایی، چاپ دوم، قم، انتشارات توحید، 1360، جیبی، 172 ص.
- امام حسن(ع) در موضع واقع بینی و هدف گرایی، علی قائمی، قم، انتشارات شفق، 1361، رقعی، 125 ص.
- امام حسن بن علی(ع) را بهتر بشناسیم، حسین انصاریان، تهران، 1357، 46ص.
- امام مجتبی(ع)، سید حسن ابطحی، تهران، نشر بطحا، 1367، رقعی، 280ص.
- امام حسن(ع) مظلوم تاریخ، رضا محمدی، صحفی، قم1370 هـ . ش.(144 ص، رقعی).
- بامداد روشن در اسرار واگذاری خلافت حضرت امام حسن(ع) به معاویه، سید علی اکبر برقعی، حافظ(192 ص).
- بحثی در باره صلح امام حسن(ع)، غلام رضا اشرف سمنانی، تهران، انتشارات بعثت، 1364، جیبی، 40ص.
- بحثی کوتاه پیرامون زندگی امام حسن مجتبی(ع)، گروه نویسندگان، گردآوری: محمود حکیمی، قم، 1356، رقعی، 128ص.
- پرچم دار صلح؛ حسن بن علی(ع)، (برگزیده اشعار)، [؟] تهران، کتابفروشی اسلامیة، 1351 ش/ 1392 ق.
- پیشوای دوم؛ حضرت امام حسن مجتبی(ع)، گرووه نویسندگان، قم، در راه حق، 1371 ش، رقعی، 28ص (این کتاب به عربی، ترکی، و اردو ترجمه شده است).
- چرا امام حسن(ع) صلح را پذيرفت؟ رجبعلی مظلومی، تهران، 1347، جیبی، 56 ص.
- امام حسن(ع) كيست؟ فضل الله کمپانی (م1414 ق) تهران، انتشارات فراهانی، 1354، وزیری، 315ص.
- حضرت امام حسن(ع)، عبدالامیر فولاد زاده، تهران، انتشارات اعلمی، 1359، وزیری، 35ص(مصوّر، ویژه نوجوانان).
- حضرت امام حسن مجتبی(ع)، سید کاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشارات فیض کاشانی، 1370 ش/ 1411 ق، رقعی، 58 ص.
- حضرت امام حسن مجتبی(ع)، میرابوالفتح دعوتی، قم، انتشارات شفق، وزیری، 32 ص(مصوّر، ویژه نوجوانان)(این کتاب به عربی ترجمه شده است.)
- حضرت امام حسن مجتبی(ع)؛ معصوم چهارم، سید مهدی آیت اللهی، نقاشی: علی مظاهری، تهران، انتشارات جهان آرا، 1368، وزیری، 24ص(مصوّر، ویژه نوجوانان، این کتاب به عربی، ترکی، اردو، انگلیسی، فرانسه و تاجیکی ترجمه شده است.)
- حقایق پنهان؛ پژوهشی در زندگی سیاسی امام حسن مجتبی(ع)، احمد زمانی، مقدمه: جعفر سبحانی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1375 ش/ 1417 ق، وزیری، 508 ص.
- حسن بن علی(ع)، پرچم دار صلح، محمد روشن نفس، حجت(238 ص).
- حسن بن علی بن أبی طالب(ع)، سید مصطفی حسینی دشتی، قم، اسماعیلیان، 1369ش.
- حسن بن علی(ع)، جواد فاضل، علی اکبر علمی، 1336 ش، 228ص.
- حیات حسن بن علی(ع)، محمدجعفر شاملی شیرازی، شیراز، بی تا، 1348 ش(90 ص، رقعی).
- داستان زندکی امام حسن(ع)، امیر مهدی مراد حاصل، تهران، انتشارات پیام نور، 1374، رقعی، 32 ص(ویژه نوجوانان).
- در مکتب کریم اهل بیت(ع)؛ امام حسن مجتبی(ع)، علی قائمی امیری، تهران، انتشارات میری، 1374، وزیری، 464 ص.
- دریا، طوفان، تلاطم، پنجره ای به آفاق شخصیت شگفت انگیز امام حسن مجتبی(ع)، محبوبه زارع، قم، پوستان کتاب، 1381 ش.
- راویان مشترک فریقین از امام حسن(ع)، یدالله مقدسی، کتابخانه آیت الله مرعشی ، اول، تهران، هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، 1416ق.
- زمام داری امام مجتبی(ع)، احمد مطهری(ره)، دار الکتاب، قم، بی تا(254 ص، رقعی).
- زندگانی امام دوم؛ حضرت امام حسن مجتبی(ع)، مؤسسه در راه حق، ساده نویسی: دفتر تحقیق و تألیف کتب درسی، چاپ سوم، تهران، سازمان نهضت سواد آموزی، 1375، رقعی ، 28 ص.
- زندگانی امام حسن بن علی(ع) و اسرار صلح او با معاویه، حسین وجدانی، آستان مقدس رضوی(228 صفحه).
- زندگانی حسن بن علی(ع)، باقر شریف قرشی(ره)، ترجمه: فخر الدین حجازی، چاپ دوم، تهران، انتشارات بعثت، 1353، رقعی، 2ج، 621+406ص.
- زندگانی حسن بن علی(ع)، محمدعلی خلیلی، تهران، چاپخانه ملی، 1319، وزیری، 355ص.
- زندگانی حضرت امام حسن(ع)، سید جعفر غضبان، چاپ سوم، تهران، انتشارات اردیبهشت، رقعی، 264 ص.
- زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، حسین حماسیان(صابر کرمانی)، تهران، انتشارات اقبال، 1344، رقعی، 45 ص(ویژه جوانان).
- زندگانی حضرت مجتبی(ع)، حسین عماد زاده اصفهانی(1325 ـ 1410 هـ ) چاپ دوم، تهران، انتشارات اسوه، 1371، وزیری، 630 ص.
- زندگی و سیمای حضرت امام حسن مجتبی(ع) ، سید محمدتقی مدرسی، ترجمه: محمد صادق شریعت، تهران مؤسسه انصار الحسین(ع)، 1370، وزیری، 80ص.
- زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، سید هاشم رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران (484 ص، وزیری).
- زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، علامه محمدباقر مجلسی(ره)، ترجمه: محمدجواد نجفی، کتابفروشی اسلامیه، تهران 1355 هـ . ش.453 ص.




























ارسال کردن دیدگاه جدید