عرف چیست شرع کدام است؟

انبارلویی با انتقاد از اظهارات خاتمی نوشت: با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!

 

محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی تحت عنوان «عرف چیست شرع کدام است؟» نوشت: آقای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین در دیدار با برخی روزنامه‌نگاران به مناسبت عید سعید فطر مطالبی گفته که شایسته نقد است.

۱- آقای خاتمی می‌گوید: «جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است»!
بعد برای رد این ادعا اشاره به نقل قولی از مرحوم سیداحمدآقا می‌کند که در آن امام صریحا فرموده است؛ «آنچه مدنظر ماست حکومت اسلامی است»!
۲- آقای خاتمی می‌گوید: «اسلام را باید چنان دید و شناخت که جایگاه عرف را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد».
آنچه آقای خاتمی به عنوان یک روش‌شناسی در شناخت دین مطرح می‌کنند، در هیچ جای قرآن و روایات منقول از معصومین نیامده است. اسلام را باید آنچه که قرآن و پیامبر اکرم و ائمه معصومین فرمودند باید شناخت یا باید برای این شناخت شرط و شروطی گذاشت.
ما نمی‌توانیم چیزی به دین و اسلام اضافه کنیم یا کم کنیم. ضمن اینکه جایگاه عرف در اسلام و فقه مشخص شده است.
۳- آقای خاتمی می‌گوید: «وضع امروز مساوی با جمهوری اسلامی نیست باید با روش‌های مسالمت‌آمیز اصلاح شود اما براندازان می‌گویند جمهوری اسلامی همین است باید برانداخته شود. من شعار زن زندگی آزادی را شعار زیبا تعبیر کردم اما معتقدم اگر زندگی می‌خواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمی‌شود چراکه آشوب و ناآرامی سنگینی در پی خواهد داشت.»آقای خاتمی در این گزاره مرز بین اصلاح‌طلبی و براندازان را مشخص کرده است.
او شعار جماعت برانداز پاییز گذشته را نه‌تنها تأیید بلکه آن را زیبا توصیف می‌کند!
اما تغییر را مسالمت‌آمیز توصیه می‌کند و براندازی را به دلیل اینکه موجب آشوب و ناآرامی می‌شود توصیه نمی‌کند. او در حقیقت اعتراف می‌کند براندازی، دو روی یک سکه است یک روی «نرم» و یک روی «سخت» و اصلاح‌طلبان روی «نرم» آن را نمایندگی می‌کنند.
۴- آقای خاتمی می‌گوید: «من ابتدا از تعبیر مردم‌سالاری دینی استفاده کردم اما بعد آن را به مردم‌سالاری سازگار با دین، اصلاح کردم. منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است و از دین، دینی سازگار با عرف بود.»
عرف در لغت دوگونه معنا شده است: الف- امر شناخته شده ب – امر پسندیده
علامه طباطبایی می‌فرماید: «عرف باید در روش و عمل مردم امری حسن و معقول باشد و برخلاف ارزش‌ها نباشد».
امام (ره) نیز می‌فرماید: «سیره عقلا در یک امر هنگامی حجت است که شارع آن را امضا و تأیید کرده باشد. در امضای شارع همین بس که منع نکرده باشد زیرا عدم ردع کاشف از امضا کرده است».
این‌که آقای خاتمی می‌گوید: منظورم از مردم‌سالاری همان دموکراسی است دموکراسی را به روایت سوسیالیست‌ها قبول دارد یا لیبرال‌ها کدام را امر پسندیده حسن می‌داند!؟ شارع کدام را امضا می کند؟ اگر امضا می‌کرد که اصلا نیازی به انقلاب اسلامی و طرح تئوری ولایت فقیه برای اداره جوامع از سوی امام (ره) معنا نداشت. در مورد تعریف دین هم از دیدگاه آقای خاتمی کلی مناقشه است. جایی که اسلام احکام صریح، روشن و شفاف دارد جایی برای عرف به منظور فرار از عمل به یک واجب شرعی وجود ندارد.
جمهوری اسلامی تاکنون کدام عرف را در عرصه اجتماعی به تعبیر درست علمی و فقهی آن نادیده گرفته است!
۵- میزان پایبندی به اسلامیت نظام و شرع مقدس اسلام در نگاه جناب آقای خاتمی را می‌توان از پاسخ‌های وی به سؤالات مطرح دریافت. قبلا میزان پایبندی او به جمهوریت را در حوادث تلخ انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ هنگامی که نتایج انتخابات را قبل از اعلام آن به تیر و تهمت تقلب آلودند را هم می شود مورد ارزیابی قرار داد. انتخاباتی که فرد منتخب بیش از ۱۳ میلیون رأی از رقیب خود جلو بود!
با چنین اعتقادی به جمهوری اسلامی از سوی کسی که ۸ سال سکان اجرایی کشور را به عهده داشت نه از جمهوریت ارج و قربی باقی خواهد ماند و نه از اسلامیت!!
نمی‌دانم در روز قیامت در پاسخ به پرسش‌های جدش در تئوری‌پردازی چنین جامعه‌ای چه جوابی دارد؟

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی