توسعه پرشتاب مدارس خصوصی در ایران علی‌رغم پشیمانی کشورهای توسعه‌یافته از ایجاد چنین مدارسی!

معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه ایران جزو معدود کشورهای است که خصوصی‌سازی آموزش را شتاب داده در شرایطی که کشورهای توسعه‌یافته در حال عدول از ایجاد مدارس خصوصی هستند، نسبت به ادامه این نگاه در دولت سیزدهم با عنوان مردمی‌سازی هشدار داد.

 

به گزارش تسنیم، دوراهی ثبت‌نام در مدارس دولتی، خاص یا غیردولتی که زیر سایه تنوع مدارس و شکل‌گیری "دوگانه شهریه ـ کیفیت" رقم خورده است، خانواده‌های بسیاری را درگیر کرده است و اگر در این بازار، توان مالی برای رقابت داشته باشید، مدارس خاص یا غیردولتی سهم فرزندتان می‌شود!

مدت‌هاست به خانواده‌ها القا شده برای دریافت آموزش با کیفیت‌تر، آزادی عمل و توجه به دانش‌آموز باید دست به جیب شوند و فرزند خود را در یکی از مدارس خاص یا غیردولتی ثبت‌نام کنند و در شکل‌گیری چنین تصوری، قصور مسئولان کشور و نادیده گرفتن حقوق دانش‌آموز و خانواده در مدارس دولتی عادی، سهم بسزایی داشته است.

اوضاع این روزهای آموزش و پرورش اما از وضعیت دیگری حکایت دارد و واقعیت تلخ این است که سالیان سال است در سایه توسعه پرسرعت مدارس غیرانتفاعی و خاص، نبض مدارس دولتی عادی ضعیف و ضعیف‌تر می‌زند و آموزش رایگان در کشور در حال به "محاق" رفتن است.

روایت آمار پذیرفته‌شدگان کنکور سال‌های گذشته هم می‌تواند زنگ خطری برای تمام مسئولان و سیاست‌گذاران کلان جمهوری اسلامی ایران در مقوله آموزش طبقاتی باشد. در کنکور 1401 سهم مدارس از 40 رتبه‌ برتر این‌گونه بود "مدارس استعدادهای درخشان: 72.5 درصد. مدارس غیرانتفاعی خاص: 22.5 درصد. مدارس نمونه دولتی: 2.5 درصد. مدارس دولتی: 2.5 درصد."
وقتی با رضوان حکیم‌زاده؛ معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش درباره عوامل موثر بر کاهش کیفیت آموزش مدارس دولتی هم صحبت می‌شویم او به تسنیم می‌گوید: «مدیران و معلمان توانمند باید در وزارت آموزش و پرورش استخدام شوند، کیفیت برنامه‌های درسی، زمان حضور دانش‌آموزان در کلاس‌های درس، فعالیت‌های فوق برنامه و تراکم کلاس‌های درس در کیفیت آموزش تأثیرگذار هستند.»

ردپای تعارض منافع

بسیاری از کارشناسان نسبت به سیاست‌گذاری‌های نادرست در حوزه آموزش و پرورش که منجر به کاهش کیفیت در مدارس دولتی عادی می‌شود و اتفاقاً در برخی مواقع ردپای تعارض منافع مسئولان نیز در این میان مشاهده می‌شود، هشدار داده‌اند.

وقتی این موضوع را با حکیم زاده مطرح می‌کنم، ضمن تأیید آن، سیاست‌گذاری‌هایی که منجر به تضعیف مدارس دولتی عادی شده است، اینگونه تشریح می‌کند:

«سیاست‌های غلط در حوزه جذب و به کارگیری نیروی انسانی آموزش و پرورش باعث غلبه نگاه صرفه جویانه در مناطق محروم شده است به همین دلیل شاهد استفاده از معلمان موقت یا خرید خدمات آموزشی در این مناطق هستیم که علاوه بر نداشتن آمادگی لازم برای تدریس حتی حقوق خود را نیز به موقع دریافت نمی‌کنند.

سود بخش خصوصی و زیان دانش‌آموزان

اجرای طرح‌هایی هچون خرید خدمات آموزشی در نهایت سود بسیاری را نصیب بخش غیردولتی و شرکت‌های واسطه کرده است و معلمان خرید خدمات و دانش‌آموزان بیشترین ضربه را از این سیاست دیده‌اند.»

او بیان می‌کند: «تحمیل نیروی انسانی از جانب مجموعه‌های خارج از وزارت آموزش وپرورش، در دوره ابتدایی به شکل فاجعه‌آمیز مشاهده می‌شود و در سال‌های اخیر بیشترین تعداد معلمان از مسیرهایی به جز دانشگاه فرهنگیان جذب شدند مانند نهضت سوادآموزی یا طرح امین، استخدام این معلمان بیشتر در مناطق محروم اتفاق افتاده است یعنی دقیقاً مناطقی که دانش‌آموزان به معلمان توانمندتر نیاز دارند تا ضعف‌های اجتماعی که در خانواده وجود دارد، جبران شود.»

وزارت آموزش و پرورش با توجه به گستره وسیع مخاطبانش یعنی 13 میلیون دانش‌آموز و 900 هزار نفر از فرهنگیان طبیعتاً به بودجه‌های کلانی نیاز دارد اما این وزارتخانه همواره در ماه‌های پایانی سال با کسری بودجه مواجه می‌شود همچنین بیش از 97 درصد بودجه صرف پرداخت حقوق شده و اعتباری برای کیفیت بخشی، هزینه‌های جاری مدارس و امور تربیتی دانش‌آموزان باقی نمی‌ماند.

صرفه‌جویی حاکم بر آموزش و پرورش

حکیم‌زاده این موضوع را با نگاه هزینه‌ای به وزارت آموزش و پرورش توصیف می‌کند و می‌گوید: «برای جذب نیروهای با کیفیت در مناطق محروم نیاز به طراحی مشوق است مانند اقدامی که در حوزه بهداشت و درمان انجام می‌شود؛ معلمانی که در مناطق محروم استخدام می‌شوند، تلاش می‌کنند در نخستین فرصت، محل خدمت خود را تغییر دهند چون هیچ فردی به فکر اسکان و تردد آنها نیست.»

کلاس‌های شلوغ مدارس دولتی به ویژه در دوره ابتدایی همواره به عنوان یکی از مسائل مهم در کاهش کیفیت آموزش این مدارس مطرح است  و هنگامی که جمعیت کلاس‌های درس افزایش یابد، بخشی از اولیا که تمکن مالی نسبی دارند برای دستیابی به حداقل کیفیت آموزش، ترجیح می‌دهند فرزندشان را به مدارس غیردولتی ببرند هرچند کیفیت آموزش در بسیاری از مدارس غیردولتی نیز جای تأمل دارد اما همین نسبت کمتر دانش‌آموز در هر کلاس سبب می‌شود، این مدارس جذابیت بیشتری برای اولیاء داشته باشند.

برآورد غلط نیاز به معلم

معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش یکی از جدی‌ترین مشکلات در مدارس دولتی عادی را جمعیت بالای دانش‌آموزان در کلاس‌های درس می‌داند و معتقد است «این موضوع باعث می‌شود معلم نتواند وقت کافی به آموزش دانش‌آموزان اختصاص دهد از سوی دیگر  خانواده‌ها بابت حضور فرزندشان در کلاس‌های درس 40 نفره نگران هستند تمام این مشکلات در شرایطی است که طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، کلاس‌های درس دوره ابتدایی در هیچ شرایطی نباید بیشتر از 26 نفر باشد.

سازمان اداری و استخدامی با همراهی بخش منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش به جای محاسبه برمبنای نسبت کلاس دایر به دانش‌آموزان، میانگین را مبنا قرار می‌دهند و اساساً برآورد نیروی انسانی  مورد نیاز در آموزش و پرورش اشتباه است چون کلاس‌های درس 40 نفری مناطق شهری را با کلاس‌های درس 5 نفری مناطق روستایی در نظر گرفته و میانگین را مدنظر قرار می‌دهند.»

او می‌گوید: «عدالت آموزشی حکم می‌کند برای دانش‌آموزان مناطق روستایی معلم تأمین شود همچنین نیاز است جمعیت کلاس‌های درس مناطق شهری را کاهش داد، استناد به یک مبنای غلط منجر به افزایش جمعیت کلاس‌های درس مدارس دولتی شده است و افزایش جمعیت دانش‌آموزان حاضر در کلاس‌های درس بر کیفیت یادگیری تأثیرگذار است؛ در زمان مسئولیتم در وزارت آموزش و پرورش بارها درباره این موضوع با سازمان اداری و استخدامی صحبت کردم اما نگاه صرفه جویانه به ماجرا دارند.»

همه امکانات برای خاص‌ترین‌ها

طبقه‌بندی مدارس دولتی در دسته‌بندی‌های متفاوت به اذعان بسیاری از معلمان و کارشناسان یکی از دلایل اصلی به حاشیه رفتن مدارس دولتی عادی و طبقاتی شدن آموزش شده است؛ این رویه منجر به آن شده است تا مسئولان آموزش و پرورش هم در اختصاص امکانات و دادن آزادی عمل به  مدارس، گرفتار نوعی تبعیض شوند و مدارس دولتی خاص را در اولویت خود قرار دهند حتی معلمان توانمندتر و دانش‌آموزان بااستعداد هم سر از این مدارس در می‌آورند.

کارشناسان در اینباره مثال گلچین معلمان را مطرح می‌کنند به گونه‌ای که در مناطق شهری هنگام تخصیص معلم به مدارس، بهترین معلمان ابتدا به مدارس سمپاد اختصاص می‌یابد و پس از آن مدارس نمونه دولتی، شاهد و هیئت امنایی و باقی مانده معلمان به مدارس دولتی عادی می‌روند!

وقتی برای حکیم‌زاده، نگاه معلمان از تنوع مدارس و اختصاص امکانات بیشتر به مدارس خاص را روایت می‌کنم او هم با گلایه از این وضعیت معتقد است که جداسازی دانش‌آموزان و ساماندهی آنها در انواع مدارس بیشترین ضربه را به مدارس عادی زده است و هم‌اکنون به هر بهانه‌ای، دانش‌آموزان مستعد و با انگیزه از سایرین جدا شده و در مدارس خاص ساماندهی می‌شوند.

ظلمی که آموزش و پرورش در حق مدارس عادی می‌کند

او معتقد است که «جداسازی‌ها، دو پیامد منفی دارد و وقتی این سیاست اعمال می‌شود، عملاً برچسب ضعف و ناتوانی از سوی آموزش و پرورش به دانش‌آموزان مدارس دولتی عادی زده می‌شود و خانواده‌ها تلاش می‌کنند به هر بهانه‌ای فرزند خود را در مدرسه‌ای به جز دولتی عادی ثبت‌نام کنند.

پیامد روانی و اجتماعی این اتفاق در مدارس دولتی عادی موضوع مهمی است که می‌تواند بر بی‌انگیزگی، بی رونق شدن کلاس درس و یادگیری در این مدارس منجر شود.»

بازگشت آمریکا و کره جنوبی از توسعه مدارس خصوصی

حکیم زاده، هدف‌گذاری برنامه ششم توسعه برای گسترس مدارس غیرانتفاعی و رساندن سهم این مدارس به 15 درصد را عامل مهم دیگری در تضعیف مدارس دولتی می‌داند.

او می‌گوید: «بسیاری از کشورهایی که در دهه‌های گذشته به سمت خصوصی‌سازی رفتند با بررسی تبعات منفی این سیاست بر انسجام اجتماعی، باز تولید طبقات اجتماعی و کاهش عملکرد تمام دانش‌آموزان در نهایت این سیاست را محدود کردند و سیاست تقویت و گسترش مدارس دولتی در دستور کار قرار گرفت به عنوان می‌توان از سه کشور انگلیس، آمریکا و کره جنوبی یاد کرد.

ایران جزو معدود کشورهای است که خصوصی‌سازی را شتاب داده و شاهد اجرای برخی سیاست‌های نادرست همچون مأمور کردن نیروهای با کیفیت مدارس دولتی به مدارس غیردولتی آن هم در شرایط مزمن کمبود نیروی انسانی در مدارس دولتی هستیم، در یکی از سال‌هایی که در وزارت آموزش و پرورش مسئولیت داشتم، در شورای نظارت بر مدارس غیردولتی اثبات کردم که برای حضور 9 هزار نیروی انسانی با کیفیت به عنوان معلم و مدیر در مدارس غیردولتی رقم بسیاری از بودجه دولت هزینه‌ می‌شود و هیچ ما به ازایی برای مدارس دولتی وجود ندارد در حالیکه پیش بینی شده بود به ازای این خدمات، مدارس غیرانتفاعی دانش‌آموزان مناطق محروم را به صورت رایگان ثبت‌نام کنند اما این سیاست محقق نشد.»

معاون سابق آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، دلیل این اتفاق را بی‌ارتباط با تعارض منافع نمی‌داند و می‌گوید: «زمانی که مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش خود یا بستگانشان از صاحبان مدارس غیرانتفاعی هستند طبیعتاً نیروی انسانی با کیفیت را تحت عنوان کمک به این مدارس مأمور می‌کنند.

هشدار درباره خصوصی‌سازی توسط دولت سیزدهم

همچنین نگاه خصوصی‌سازی به دوره پیش از دبستان رسیده است و شاهدیم به دلیل تعارض منافع و توسعه مدارس غیردولتی، دایر کردن کلاس پیش دبستانی در مدارس دولتی ممنوع شد اما با تلاش بسیار توانستیم در مناطق محروم و دو زبانه برگزاری دوره رایگان پیش‌دبستانی را فراهم کنیم اما به نظر می‌رسد، نگرش خصوصی به این دوره شتاب گرفته است.»

او می‌گوید: وقتی نگاه به دوره مهم پیش از دبستان، درآمدزایی باشد به دلیل آنکه این دوره اجباری نیست، خانواده‌هایی که توان اقتصادی لازم را ندارند فرزند خود را به پیش دبستانی نمی‌فرستند؛ نگاه سودجویانه به آموزش که حق اساسی دانش‌آموزان است موجب شده دانش‌آموزان مدارس دولتی به ویژه در دوره ابتدایی، آمادگی کمتری داشته باشند همچنین مجموع سیاست‌های نادرست باعث شده مدارس دولتی به حاشیه بروند. هم اکنون سند انتظار دولت در آموزش و پرورش با عنوان مردمی شدن ابلاغ شده است که همان تجربه شکست خورده مدارس آمریکا از آموزش پته‌ای با ایده مردمی سازی مطرح است، این طرح همان واگذاری مدارس و عدم توجه به ارتقای کیفیت مدارس دولتی است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی