رقيب سرسخت درس خارج رهبر انقلاب چيست؟
شيوه معظم له بر اين است كه قبل از آغاز هر جلسه درس به قرائت و شرح موجزي از يك روايت به ترتيب ابواب كتاب الشافي (شرح كوتاهي بر اصول كافي) ميپردازند. اين بار اما رهبر معظم به حرمت نبي مكرم اسلام(ص) سنت شكني كردند و بعد از روايت قبلي كه از صفحه ۷۹۳ بود ۲۸ صفحه جلوتر رفتند تا شايد به مناسبت اين ايام نصايح و مواعظ رسول الله(ص) را بيان بفرمايند.
هبر معظم انقلاب مطابق روال همیشگی شان در ابتدای جلسه درس خارج فقه خود و قبل از آغاز درس، به بیان روایتی از امام باقر(ع) پرداخته و فرمودند: «این بابی است که ایشان (شیخ کلینی صاحب کتاب کافی) باز کردند با عنوان مواعظ رسول الله(ص).»
متن روايت به همراه ترجمه و شرح مختصر رهبر معظم انقلاب:عن الباقر عليه السلام: «سمعت جابر بن عبد اللّه يقول: إنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم مرّ بنا ذات يوم و نحن في نادينا «۱» و هو على ناقته، و ذلك حين رجع من حجّة الوداع.
ميفرمايد جمع شده بوديم، مشغول گفتگو بوديم و حضرت سوار بر شترشان از كنار ما عبور ميكردند. و اين زماني بود كه حضرت از حجة الوداع باز ميگشت. مشخص ميشود كه از آخرين سخنان و وصاياي حضرت است.
فوقف علينا فسلّم فرددنا عليه السلام، ثم قال: ما لي أرى حبّ الدنيا قد غلب على كثير من الناس حتى كأنّ الموت في هذه الدنيا على غيرهم كتب.
اين خطاب به ماست. درست درباره ما گفته شده است. حضرت ميفرمايد: چيست كه ميبينم محبت دنيا بر بسياري مردم غالب شده گويا كه مرگ براي آنها نيست و براي ديگران مقرر شده است! (گويي) بنا نيست بميرند، اين جور محبّ دنيا!
و كأنّ الحقّ في هذه الدنيا على غيرهم وجب، و حتّى كأن لم يسمعوا و يروا من خبر الأموات قبلهم
اين حقوقي كه مردم و مسلمانها دارند گويا براي اينها واجب نشده و بر ديگران واجب شده است! حتي گويا اطلاعي از مرده هايي ندارند كه قبلاً وارد دنياي اموات شده اند. گويا خبر ندارند چيزي به نام مرگ هم هست.
سبيلهم سبيل قوم سفر، عمّا قليل إليهم راجعون، يبوّءونهم أجداثهم، و يأكلون تراثهم، فيظنّون أنّهم مخلّدون بعدهم، هيهات هيهات، أ ما يتّعظ آخرهم بأوّلهم... (۱)
شبيه بيان نهج البلاغه است. گويا خيال ميكنند مرده ها مسافراني اند كه به زودي بر ميگردند! مرده ها را در قبرها جا ميدهند و ميراث آنها را ميخورند و خيال ميكنند بعد از آنها قرار است تا ابد در دنيا بمانند!
خب حالا ممكن است گفته شود ما مرگ را قبول داريم. بله در ذهنمان قبول داريم ولي در عمل عكس آن عمل ميكنيم. هزار تا كار ميتوانيم براي نجات خودمان بكنيم، توسل، توكل، دعا، خدمت و... اين را بايد از بن دندان باور كرد. صِرف باور عقلي و ذهني كافي نيست.» (۲)
دو نكته از حاشيه درس:
- شيوه معظم له بر اين است كه قبل از آغاز هر جلسه درس به قرائت و شرح موجزي از يك روايت به ترتيب ابواب كتاب الشافي (شرح كوتاهي بر اصول كافي) ميپردازند. اين بار اما رهبر معظم به حرمت نبي مكرم اسلام(ص) سنت شكني كردند و بعد از روايت قبلي كه از صفحه ۷۹۳ بود ۲۸ صفحه جلوتر رفتند تا شايد به مناسبت اين ايام نصايح و مواعظ رسول الله(ص) را بيان بفرمايند.
- بعد از پايان درس فرمودند: «حالا يك رقيب سرسخت براي درس پيدا شده به نام مطالعات سفر؛ با عرض پوزش از دوستان فردا درس تعطيل است.»
اين جمله نشانگر چند موضوع مهم است. اولاً معظم له چقدر براي درس اهميت قائلند كه بايد رقيب سرسختي باشد تا بتواند ايشان را از درس دور كند. اين نشان دهنده عمق علاقه آقا به مسائل علمي حتي در اين سن و با اين مشغله فراوان است.از طرفي مشخص ميشود كه براي سخنان ايراد شده در سفرهايشان چقدر وقت ميگذارند و مطالعه ميكنند. جالب اينجاست كه حتي براي تعطيلي يك جلسه اي درس نيز از شاگردان عذرخواهي مينمايند!
ارسال کردن دیدگاه جدید