یمن بعد از ۳ هزار روز مقاومت در کجای معادلات منطقه قرار دارد؟
۳ هزارمین روز جنگ یمن برابر است با روشن شدن یک واقعیت مهم برای همه جهانیان درباره اینکه برتری نظامی از نظر کمی و کیفی عامل تعیین کننده برای پیروزی در جنگ نیست.
به گزارش تسنیم، جنگ یمن درحالی وارد سه هزارمین روز خود شده که از آن به عنوان بزرگترین بحران و فاجعه انسانی قرن یاد میشود. یمن بهعنوان همسایه جنوبی عربستان همواره بهعنوان حیاط خلوت این کشور تلقی میشده است و مداخلات ریاض در یمن سابقه طولانی دارد و به دهه 90 میلادی برمیگردد؛ جایی که سعودیها با حمایت از «علی سالم البیض» معاون وقت رئیس جمهور یمن عملاً در جنگ داخلی این کشور نقشآفرینی کردند.
چرا از اصطلاح «جنگ بیهوده» برای تجاوز علیه یمن استفاده میشود؟
این نوع مداخله سعودیها در یمن در مارس 2015 نیز تکرار شد و عربستان به حمایت از «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری یمن پرداخت و مدعی شد که هدف آن بازگرداندن منصور هادی به قدرت است. به این ترتیب جنگ ویرانگر یمن با تبعات فاجعهبار آن آغاز شد و در ادامه با عدم تحقق هیچ یک از اهداف ائتلاف متجاوز، وارد روندی کاملا فرسایشی گشت و اصطلاح «جنگ بیهوده» به وفور برای این تجاوز استفاده میشود.
در این میان آمریکا بهعنوان طرفی که چراغ سبز تجاوز علیه یمن را به ائتلاف سعودی داد، نقش اصلی را در آغاز و ادامه این جنگ ویرانگر ایفا کرده است. کارخانههای اسلحهسازی در آمریکا مهمترین طرف سودبرنده از فاجعه یمن بودند و تنها در 8 ماه ابتدایی جنگ یمن، دولت وقت آمریکا بهریاست باراک اوباما، بیش از 20 میلیارد دلار به عربستان سلاح فروخت. سال گذشته منابع رسانهای در گزارشی اعلام کردند، خرید نظامی عربستان از منابع آمریکایی از زمان تجاوز به یمن تاکنون حدود 63 میلیارد دلار برآورد شده است.
بزرگترین بحران انسانی قرن در یمن
صحبت از جنگ یمن در وهله نخست موجب یادآوری فجایع و جنایتهای غیرانسانی علیه غیرنظامیان به ویژه کودکان این کشور میشود که بزرگترین قربانی یک تجاوز بیحاصل بودند. طبق آخرین آماری که سازمان حمایت از کودکان در سازمان ملل (یونیسف) منتشر کرد بیش از 2 میلیون کودک یمنی دچار سوءتغذیه شدید هستند و نیاز به درمان دارند، همچنین 19 میلیون یمنی از ابتدای جنگ در معرض گرسنگی قرار گرفتهاند، از آن گذشته در سایه نابودی همه زیرساختهای بهداشتی و پزشکی یمن هر 5 دقیقه یک کودک جان خود را از دست میدهد. بر اساس جدیدترین گزارش یونیسف، 11 میلیون کودک در یمن نیاز به کمکهای فوری بشردوستانه دارند.
سازمان بهداشت جهانی در گزارشی به این منظور اعلام کرد که بحران انسانی یمن بدترین نوع در جهان است و بیماریها شمار زیادی از ساکنان را به آستانه مرگ کشانده است و حدود 700 هزار نفر نیز به وبا مبتلا شدهاند که کودکان زیر پنج سال 25 درصد از این کل را شامل میشوند.
بیش از 3000 کودکی که در یمن به دنیا میآیند دارای بیماری قلبی هستند، این در حالی است که کشورهای عضو ائتلاف متجاوز ورود تجهیزات پزشکی برای بیماران قلبی در یمن را ممنوع کردهاند و هزاران بیماری که مبتلا به بیماریهای قلبی هستند از جمله کودکان بهراحتی جان خود را از دست میدهند. تبعات ویرانگر جنگ یمن همچنین منجر به شیوع انواع بیماریهای مزمن و لاعلاج میان یمنیها شده است که سرطان رایجترین آنهاست.
در همین زمینه وزارت حقوق بشر دولت نجات ملی یمن در بیانیهای مطبوعاتی با عنوان «8 سال تجاوز، محاصره، توطئه و تبانی بینالمللی» اعلام کرد: تعداد کل کشتهها و زخمیها در طول هشت سال از 49000 نفر فراتر رفته است که شامل بیش از 8700 کودک و بیش از 5400 زن میشود. طی این مدت، یک میلیون و 483 هزار غیرنظامی نیز بهطور غیرمستقیم در نتیجه شیوع بیماریهای مزمن، مسمومیت با مواد شیمیایی سلاحهای ممنوعه، سوءتغذیه و... جان خود را از دست دادهاند، همچنین در نتیجه تعطیلی فرودگاه بینالمللی صنعا بیش از 120 هزار نفر و نزدیک به یک میلیون بیمار که برای درمان نیاز فوری به سفر داشتند، جان باختند.
مرکز یمنی حقوقبشری و توسعه «عین» در تازهترین گزارش خود بهمناسبت 3هزار روزه شدن جنگ در یمن آورده است که جنگ در یمن حدود 4میلیون نفر را آواره کرده و باعث شده تا بیماریهایی چون وبا شیوع پیدا کند. حملات نظامی باعث از دست رفتن 100هزار نوزاد شده است ؛یعنی 6کودک به ازای هر دو ساعت. همچنین بیش از 3هزار کودک به سرطان مبتلا شدهاند که خطر مرگ قریبالوقوع آنان بسیار جدی است.
بنا بر آمارهای اعلام شده، 15فرودگاه، 16بندر، 2112 تأسیسات دولتی، 619 شبکه ارتباطی، 349 نیروگاه برق و هزاران جاده و پل تخریب شده یا خسارت دیدهاند. همچنین در حملات ائتلاف عربی به یمن که از اواخرماه مارس 2015 آغاز شده است 411 کارخانه، 707 بازار، 492پمپ بنزین، 392 نفتکش و 485 قایق تخریب شده است. سازمان ملل متحد نیز 2ماه پیش اعلام کرده بود که میلیونها یمنی در اثر فروپاشی اقتصادی ناشی از حملات نظامی برای نهمین سال متوالی در آستانه قحطی قرار دارند.
نابودی رویای پنتاگون در اشغال یمن
اما اتفاق مهمی که در طول این جنگ و زمان فعلی همه جهانیان را متحیر کرد این بود که یمنیها چگونه توانستند در برابر ائتلاف بزرگی که تحت حمایت کامل غرب و آمریکا قرار داشت مقاومت کنند؟ ارزیابی کارشناسان جنگی در پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) نشان میداد که سیطره کامل بر یمن از طریق یک حمله جامع با پیشرفتهترین سلاحهای زمینی و دریایی و هوایی 14 تا حداکثر 60 روز طول میکشد. ائتلاف متجاوز نیز بر همین اساس تجاوز خود علیه یمن را آغاز کرد.
البته در روزهای ابتدایی جنگ، این ارزیابیها درست به نظر میرسید و صنعا و سایر استانهای یمن روزانه به طور میانگین مورد هدف 400 حمله هوایی قرار میگرفتند و تصور غالب بر این بود که یمنیها بیشتر از چند روز توانایی مقابله با این حجم از حملات را نخواهند داشت. بنابراین همه منتظر سقوط یمن و افتادن آن در دست متجاوزان آمریکایی-انگلیسی با ابزار سعودی-اماراتی بودند؛ اما همه این محاسبات شکست خورد.
جنگ یمن در شرایطی آغاز شد که همه موسسات دولتی این کشور در ضعیفترین حالت خود بودند و در معرض فروپاشی قرار داشتند. همچنین هیچگونه برابری در سطح مالی و نظامی و تسلیحاتی بین یمنیها و نیروهای متجاوز وجود نداشت.
علاوه بر آن ائتلاف متجاوز عربی در حمایت کامل بزرگترین کشورهای غربی و ایالات متحده قرار داشت که مرگبارترین سلاحهای خود را برای کشتار یمنیها، در اختیار کشورهای متجاوز قرار دادند. همچنین یمن از همان ابتدای جنگ در یک محاصره خفقانآور و همهجانبه زمینی و دریایی و هوایی قرار گرفت که شرایط را به مراتب بدتر میکرد. اما یمن چگونه توانست یک مقاومت 3 هزار روزه را در برابر دشمن رقم بزند و از یک کشور وابسته تبدیل به قدرتی شود که علاوه بر متجاوزان عربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز از آن میترسند؛ تا جایی که اسرائیلیها بارها درباره قدرت نظامی جنبش انصارالله هشدار داده و تاکید کرده که در جنگ چندجبههای آینده، یمن یکی از طرفهای اصلی خواهد بود که اسرائیل را محاصره میکند.
3 هزار روز مقاومت یمنیها چه معنایی دارد؟
افرادی که اتفاقات جنگ یمن را از ابتدا دنبال کرده باشند، به خوبی صحبتهای «احمد عسیری» سخنگوی ائتلاف متجاوز عربی را به یاد دارند که در همان روزهای ابتدایی جنگ از نابودی 80 درصد قدرت نظامی صنعا و از بین رفتن توان یمنیها برای مقاومت خبر داده و مقامات سعودی و سایر رهبران ائتلاف با اطمینان درباره پایان جنگ طی چند روز صحبت میکردند.
شاخص عمومی پیروزی در جنگ به شکست یا موفقیتهای طرفین در رسیدن به اهداف خود بستگی دارد. بنابراین با وجود اینکه یمنیها متحمل خساراتی جبرانناپذیر در این جنگ شدند و زیرساختهای خود را به شکل کامل از دست دادند، اما ائتلاف متجاوز به رهبری عربستان و آمریکا بزرگترین بازنده جنگ یمن نام گرفتند و این چیزی است که محافل و رسانههای غربی نیز به آن اذعان میکنند.
نابودی مقاومت یمن و از بین بردن جنبش انصارالله و اتحاد نیروهای ملی این کشور یکی از برجستهترین اهداف ائتلاف متجاوز در جنگ یمن بود تا متحدان عربستان در یمن به قدرت برگردند. اما اکنون خودِ سعودیها که میگفتند خواستار بازگرداندن منصور هادی به قدرت هستند او را تبدیل به مهرهای سوخته کرده و رسما از معادلات یمن خط زدند.
از آن گذشته ائتلافی که با 17 کشور تشکیل شده بود امروز کاملا ازهم پاشیده و حتی امارات به عنوان متحد اصلی عربستان در جنگ یمن نیز در نیمه راه این کشور را رها کرد اختلافات میان دو طرف در پرونده یمن تا امروز هم ادامه دارد.
همین امر درباره مزدوران در داخل یمن نیز صدق میکند و آنها که بخشی وابسته به عربستان و بخش دیگری تحت حمایت امارات بودند امروز جنوب یمن را تبدیل به صحنه جنگ میان خود کردهاند. ساکنان جنوبی یمن نیز آمریکا و عربستان و مزدوران آنها را عامل بحرانهای پیچیده امنیتی و اقتصادی خود میدانند.
صنعا بعد از 3 هزار روز در کجا قرار دارد؟
اما دولت نجات ملی یمن در صنعا که همه جهان منتظر سقوط آن بودند امروز در سطوح مختلف سیاسی، دیپلماتیک، مذاکره، مردمی، اقتصادی و مهمتر از همه نظامی در جایگاه قابل قبولی قرار دارد و مجهز به پیشرفتهترین تسلیحات نظامی به ویژه در حوزه موشکی شده که یک قدرت بازدارندگی بیسابقه به یمنیها میدهد. همچنین پهپادهایی که در اختیار ارتش و کمیتههای مردمی یمن قرار دارد قادر هستند به هر نقطه از خشکی و دریا در کشورهای متجاوز برسند و منافع حیاتی و اقتصادی آنها را تهدید کنند.
همین قدرت بازدارندگی یمن به لطف موشکها و پهپادهای پیشرفته بود که ائتلاف متجاوز را ترساند و وادار به عقبنشینی کرد. در سطح نیروی انسانی نیز اکنون صنعا صدها هزار نیروی آموزشدیده در اختیار دارد که این قدرت خود را در رژه نظامی هشتمین سالگرد انقلاب سپتامبر به نمایش گذاشت.
درواقع راهی که مردم یمن برای دفاع از کشور خود رفتند همان راه مقاومتی است که پیشتر در لبنان و فلسطین شاهد بودهایم؛ راهی که بر اساس آن برتری نظامی در سطح کمی و کیفی عامل تعیینکننده برای پیروزی در جنگ نیست و برای تحقق این هدف قبل از هرچیزی باید اعتقاد ملی راسخ برای دفاع از وطن وجود داشته باشد.
بعد از 3 هزار روز ریاض نیز به این نتیجه رسید که نه میلیاردها دلار سلاحی که از آمریکا و اروپا خریداری کرده و نه سامانههای دفاعی پیشرفته ایالات متحده قادر به محافظت از تاسیسات و مواضع حیاتی عربستان نیستند و این کشور باید استراتژی دیگری برای تعامل با پروندههای منطقه از جمله جنگ یمن اتخاذ کند و به فکر پایان دادن به آن باشد.
ارسال کردن دیدگاه جدید