«بمبهای لولهای»؛ چالش جدی ارتش صهیونیستی در کرانه باختری
واکاوی تصاویر منتشر شده از تلههای انفجاری روز گذشته در جنین علیه خودروهای زرهی ارتش رژیم صهیونیستی، موفقیت مقاومت در انجام یک عملیات پیچیده را نمایان و فرضیه بازگشت کرانه باختری به استفاده از «بمبهای لولهای» را تقویت کرد.
به گزارش فارس، نیروهای مقاومت فلسطین در کرانه باختری، روز گذشته (دوشنبه، ۱۹ ژوئن)، پاسخ محکم و دندانشکنی به یورش نظامیان صهیونیست به شهر جنین دادند و برای اشغالگران درسهایی را که باید از نبرد با مقاومت غزه و حزبالله لبنان میگرفتند و نگرفتند، بار دیگر تکرار کردند.
به اذعان وبگاه صهیونیستی «واللا»، نظامیان اسرائیل در روز دوشنبه، با کمینی غافلگیر شد که بسیار شبیه کمینهای حزبالله و حماس بود. انفجار نخستی که در مسیر حرکت خودروهای نظامی اسرائیل صورت گرفت، با بمبی به وزن ۴۰ کیلوگرم بود که خسارات زیادی به خودروها و نظامیان وارد آورد و بسیار شبیه بمبهای استفاده شده در جنوب لبنان توسط حزبالله و غزه توسط حماس بود.
به اعتقاد تحلیلگران، در پی این عملیات موفق جنین، دیگر تلآویو میبایست، شیوه حرکت خود در مناطق مختلف کرانه باختری را تغییر دهد زیرا دیگر حرکت آرام خودروهای زرهی در این مناطق، موجب تسهیل صید دقیقتر آنها از سوی نیروهای مقاومت خواهد شد.
رسانههای صهیونیستی با تحلیل تلههای انفجاری روز گذشته در جنین، مینویسند که تاکتیکی که اسرائیل، ۳۰ سال پیش در جنوب لبنان اتخاذ کردند، یعنی حرکت نیروهای پیاده نظام در جلوی هر گشت و خودروی نظامی، اتخاذ تاکتیکهای پیچیده پیشگیرانه و لغو هرگونه حرکت غیرضروری در کرانه باختری شاید بتواند از تکرار چنین عملیاتهایی در آینده جلوگیری کند.
وبگاه شبکه «المیادین»، امروز (سهشنبه، ۲۰ ژوئن)، با انتشار یادداشتی درباره نحوه مقابله نیروهای مقاومت جنین با یورش نظامیان صهیونیستی در روز گذشته، نوشت: «پاسخ قدرتمند مقاومت به یورش نیروهای اشغالگر به اردوگاه جنین در صبح روز دوشنبه، بحرانی را در سطح "ارتش اسرائیل" به وجود آورد و نیروهای مهاجم را به شدت سردرگم و یورش آنها به شهر جنین را با حملات شدید و تلههای انفجاری متعدد مختل کرد».
بر اساس این یادداشت، بمب نخستی که به واسطه آن، یک خودروی نظامی و زرهی ارتش رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت و طی آن هفت نظامی زخمی شدند، عنصر اصلی در پیشرفت کیفی مقاومت جنین را نمایان ساخت.
این بمب کاشته شده قدرتمند، توجه رسانههای صهیونیستی را به خود جلب کرد و به تحلیل درباره آن، چه از نظر نحوه دستیابی مقاومت به آن، چه از نظر ساخت یا استفاده موفق از آن پرداختند و میزان تاثیر دستیابی به این فناوری در ماهیت حرکت ارتش اشغالگر در سرزمینهای اشغالی فلسطین و به طور مشخص مناطق مختلف در کرانه باختری را بررسی کردند.
بازگشت انفجارها در داخل فلسطین اشغالی
از زمان آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۵، اراضی اشغالی شاهد وقوع بیش از ۱۵۰ انفجار بود که توسط گروههای مقاومت فلسطین علیه اشغالگران صورت گرفت. موجب کشته و زخمی شدن صدها صهیونیست شد و خسارات مالی سنگینی به اشغالگران وارد آورد و علاوه بر آن آسیبهای روانی زیادی به شهرکنشینان صهیونیست وارد کرد.
پس از سال ۲۰۰۵، عملیاتهای متفرقه و انگشتشماری با استفاده از مواد منفجره صورت گرفت که مهمترین آن، عملیاتهای انفجار رستوران «روش هاییر» در تلآویو و انفجارهای کیدومیم، ایلات، دیمونا، گذرگاه کرمابوسالم و انفجار اتوبوس مسافران صهیونیست در قدس اشغالی در سال ۲۰۱۶ که طی آن ۳۰ نفر زخمی شدند، بود.
اما اکنون، طی تنها چند ماه، بار دیگر از امکان بازگشت مقاومت به استفاده از مواد منفجره در عملیات علیه اشغالگران سخن به میان آمده است. در حالی که سالهاست عملیاتها علیه اشغالگران در کرانه باختری به صورت فردی و متمرکز بر تیراندازی، استفاده از سلاح سرد و زیرگیری با خودرو صورت میگیرد.
بررسی انفجارها طی یک سال گذشته
انفجار یک موتورسیکلت بمبگذاری شده در ماه نوامبر گذشته در ایستگاه اتوبوس راموت در قدس اشغالی، به کشته شدن یک شهرکنشین و زخمی شدن چندین نفر دیگر منجر شد.
انفجار بمب «مجدو» در مارس گذشته که در ابتدا بسیار محرمانه ماند و سانسور خبری شدیدی درباره آن صورت گرفت، موجب شد که تلآویو متوجه بالارفتن خطر وقوع انفجارهای حساس در مرحله آتی در داخل اراضی اشغالی شود.
در هفتههای اخیر، استفاده از مواد منفجره و بمبها در عملیاتها علیه اشغالگران به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است و تصاویر و ویدئوهای زیادی از آن در شبکههای اجتماعی و حتی کانالهای رسمی گروههای فلسطینی منتشر شده است که نشان میدهد مقاومت علیه اشغالگران در جنین، اطراف آن، نزدیک ایستهای بازرسی از مواد منفجره استفاده میکند و حتی در برخی موارد از مواد منفجره در مسیر پیشروی اشغالگران استفاده و مانع پیشروی آنها شده است.
در نتیجه، استفاده نیروهای مقاومت جنین از بمبها و مواد منفجره در مقابل نظامیان صهیونیست، ناگهانی نبود اما مکمل روند تصاعدی استفاده از مواد منفجره در ماههای گذشته بود و پس از تلاش رژیم اشغالگر برای کنار گذاشته شدن کامل آن در دهه گذشته، به تدریج راه را برای بازگشت عملیات انفجاری در رویارویی با نظامیان تا دندان مسلح اسرائیلی باز کرد.
کمین انفجاری متفاوت جنین؛ بررسی مشاهدات انفجار
با بررسی ویدئوی کمین انفجاری روز گذشته در جنین و محاصره شدن خودروهای زرهی اسرائیل میتوان متوجه شد که از دو بسته انفجاری همزمان و مرتبط با کنترل از راه دور مشترک استفاده شده است. تاکتیکی که پیشتر، لبنان در جریان جنگ ۲۰۰۶ علیه اشغالگران صهیونیست استفاده کرد و نتیجه گرفت.
به تاکید میتوان گفت که انفجار نخست، دقیقا در زیر خودروی زرهی و در قسمت میانی و نیمه عقب آن روی داد و صدای انفجار دوم در فاصله ۱۰ تا ۱۵ متری انفجار نخست به گوش رسید. خودروهای زرهی اسرائیلی به آرامی در مسیر پیش میرفتند و این امر به ضربه دقیق کمک میکرد، لذا کاشت بسته انفجاری و منفجر کردن آن با چنین دقتی مستلزم مهارت بالایی در کنترل نقطهای که قرار بود منفجر شود و نیز مهندسی دقیق دستگاه کنترل از راه دور بود.
انفجار در زیر نفربر زرهی اسرائیلی، خسارت قابل توجهی به آن وارد کرد و موج انفجار به کف نفربر زرهی نفوذ کرد و خروج این موج انفجار از پنجرههای و شیشههای جلوی نفربر کاملا قابل مشاهده بود و این به آن معنا بود که افراد داخل نفربر، تحت فشار انفجار قرار گرفتهاند، علاوه بر آن، ترکش این انفجارها بدون شک به زره پایینی خودرو نفوذ کرده و آن را به سمت بالا پرتاب کرد.
از روی رنگ دود برخاسته از انفجار که طبق ویدیو سفید مایل به زرد است و سرعت پخش و صعود آن در هوا میتوان گفت که مواد منفجره موجود در بسته به شدت انفجاری نبوده و در ساخت آن از مخلوطی از مواد منفجره و مواد قابل اشتعال فوری استفاده شده است.
مواد دستساز اغلب شامل مقادیر زیادی گوگرد و کودهای شیمیایی کشاورزی هستند که انفجار آنها مقدار زیادی بخار آب به جا میگذارد که دلیل رنگ سفید آن را توجیه میکند اما دود زرد از احتراق گوگرد حاصل میشود. انفجار بمبهای ساخته شده از مواد با شدت انفجار بیشتر، با کیفیت و پیچیده، اغلب دود سیاه مایل به خاکستری تولید میکنند و سرعت انتشار آن بسیار بیشتر از سرعت ثبت شده در ویدئو است.
لذا این بستههای انفجاری دستساز و داخلی، اگر به تنهایی منفجر شوند، قدرت چندانی ندارند. لذا باید در یک ظرف و مخزن فشرده شوند تا از احتراق کامل آن، اطمینان حاصل شود و گازهایی تولید شود که به یکباره به مخزن نفوذ کند و سرعت آهسته احتراق را جبران کند.
بمبهای لولهای
تاکنون بارها مشاهده شده که رزمندگان مقاومت فلسطین از لولههای انفجاری استفاده میکنند که ابزاری برای فشردهسازی مواد قابل اشتعال است تا اثر مواد منفجره دستساز را در هنگام انفجار دو برابر کنند.
از این بمبهای لولهای به طور مشخص در جنین در زمان آغاز انتفاضه دوم استفاده میشد و محافل اسرائیلی در آن زمان میگفتند که این فناوری را کارشناسان ارتش آزادیبخش ایرلند که گروههای مختلف این کشور در مبارزه طولانی با ارتش بریتانیا از آن به صور گسترده و کاملا حرفهای استفاده میکردند، به جنین انتقال دادهاند.
سابقه استفاده از بمبهای لولهای در فلسطین
طی سالهای گذشته، ارتش رژیم صهیونیستی بارها مدعی شده که شماری از بمبهای لولهای را در اراضی اشغالی کشف کرده و حتی برخی از این بمبها آماده انفجاربودند. بررسی برخی تصاویر در شبکههای اجتماعی نیز، استفاده مقاومت از بمبهای مشابه آن در مقابله با یورش اسرائیل به شهرک الزبابده در جنوب جنین در ژانویه گذشته را ثابت میکند.
در همین ماه، سرایا القدس - کتیبه جنین، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی در این شهر، تصاویری از انفجار یک کامیون حامل نیروهای ویژه صهیونیست که قصد نفوذ به داخل اردوگاه جنین، برای انجام عملیات امنیتی را داشتند، منتشر کرد که به نظر می رسد از همین نوع بمب اما کوچکتر، در آن استفاده شده باشد.
اهمیت این نوع عملیات
مواد منفجره از جمله موادی هستند که سازمانهای تخصصی و تحقیقاتی و نظارتی در ارتشهای جهان، میتوانند منابع تامین و مسیر حرکت آن را ردیابی کنند. ارتش اشغالگر اسرائیل نیز که از حمایتهای گسترده اطلاعاتی در سراسر جهان برخوردار است و تجربه قابل توجهی در این زمینه دارد، قادر است، منابع مواد منفجره مورد استفاده در هر اقدام امنیتی علیه خود را ردیابی کنند.
در چنین شرایطی، منابع مواد منفجره «قدرتمند» محدود است و مسیرهای بینالمللی آن تا حد زیادی شناخته شده و تحت کنترل و رصد است. از سوی دیگر، تلآویو هرگونه صادرات مواد منفجره را به هر طرفی که بتواند آنها را به مقاومت فلسطین بدهد، ممنوع کرده است.
لذا، طبیعی است که مقاومت غزه، طی سالهای گذشته، توانمندیهای خود در زمینه مواد منفجره را ارتقا داده باشد. اما چنین اقدامی در کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ در سطحی گسترده و اثرگذار، بسیار دشوار است و دلیل آن، ممنوعیتها و محدودیتهای تحمیلی و نظارت شدید اسرائیل بر همه موادی که وارد کرانه باختری میشود و نیز احداث ایستهای بازرسی مجهز به حسگر برای ذرات نیتروژن و مواد منفجره در مناطق مختلف این بخش از فلسطین است.
حتی با وجود امکان قاچاق مواد منفجره قوی، باید مقادیر زیادی از آن وارد شود و ساخت چنین بستههای انفجاری، مستلزم ارتقای بومی آن متناسب با شیوه عملیات در سرزمینهای اشغالی است و از سوی دیگر،چنین اقدامی موجب میشود که شبکههای قاچاق هستههای مقاومت و مکانهای مخفی آنها را شناسایی کنند و احتمال افشای اطلاعات آنها بسیار زیاد خواهد بود.
لذا، در چنین شرایطی، ساخت بمب و بستههای انفجاری بومی در کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸، حتی اگر در همین حد باشد، یک دستاورد بسیار بزرگ است. چه برسد به اینکه، بستههای انفجاری مرتبط با یکدیگر و دارای زمان انفجار یکسان تولید شود که بتواند به زیر خودروی زرهی متجاوزان نفوذ کند و آن را به آتش بکشد.
مواد لازم برای ساخت چنین بستههایی در دسترس است و در فروشگاههای کود، داروهای شیمیایی، داروخانهها و ... خرید و فروش میشود و برخی از مواد آن را می توان از محصولات غذایی و مواد پاککننده نیز تهیه کرد که ردیابی آن را دشوار میکند. با این وجود فرایند تولید چنین بستههایی که در سایه نظارت شدید اشغالگران باید در مکانهایی مخفی و سربسته صورت گیرد، بسیار پیچیده است و به مهارت بالایی نیاز دارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید