تحقیق به قصد تبلیغ

بنظر می‌آید اگر عنصر تبیین‌گر خود را با قصد تبلیغ و تبیین، ملتزم به خوانش متن،کتاب و سند سازد، آن مسأله تا حدود زیادی حل خواهد شد.

 

جعفر علیان‌نژادی متنی را با عنوان «تحقیق به قصد تبلیغ» در کانال خود در ایتا منتشر کرد که به شرح زیر است:

چگونه می‌توان هم به تبلیغ اولویت داد و هم تحقیق را لازمه آن دانست.

به عبارت دیگر اگر بگوییم تبلیغ در درجه اول اهمیت قرار دارد و نیازی فوری و حیاتی است، آیا تحقیق نوعی وقت‌کشی یا هدررفت فرصت محسوب نمی‌شود؟

در این یادداشت می‌خواهم با پاسخ به این سوأل، روشی را بیابم که ما را از این ناسازگاری ظاهری عبور دهد.

معمولاً اکثر قلم‌به‌دستان، یادداشت‌نویسان، گویندگان و تریبون داران حرفه‌ای یا با اکتفا به دانش موجود و فعلی خود، پدیده‌ها را خوانش کرده و تحلیل می‌کنند، یا فرصتی کوتاه به خود داده تا قدری تأمل و فکر کرده و به خلق ایده‌هایی جدید دست یابند. این افراد با ترکیبی از تحلیل‌های حاصل شده و ایده‌های تألیفی؛ گفتار، نوشتار یا محصول خود را برای رساندن به مخاطب آماده می‌کنند.

بسته به توانایی عنصر تبیین‌گر، _چه دانش، چه مهارت تبیینی او_، این محصولات، قابل کیفیت‌سنجی و ارزیابی هستند.‌ با این حال، ذخیره دانایی و قوه اندیشه‌ورزی عنصر تبیین‌گر برای تولید محصول با کیفیت، پایان‌ناپذیر نیست. این ذخیره هم نیاز به تقویت دارد هم نیاز به بازیابی. یعنی هم باید دانایی‌های و مواد جدیدی به او اضافه‌ شود و هم دانسته‌های قبلی یادآوری شود.

اما مسأله اینجاست اگر وارد مقطعی زمانی نظیر دوره کنونی شدیم که فرصت کافی برای چنین ذخیره‌سازی و بازیابی انرژی نداشتیم چه باید کرد؟ طبیعی است با چنین وضعی، در بلند مدت صرف رساندن پیام به گوش و دل مخاطب، نمی‌تواند چنین جان‌های تشنه آگاهی را سیراب و بی‌نیاز سازد.

وانگهی سیل شبهات و پیام‌های دروغ، فرصت کافی برای شارژ قوه تبیینی به ما نمی‌دهد.‌ در این وضع، چگونه می‌توان هم در میدان ماند، هم کیفیت محصول تبیینی را بالا نگاه داشت؟

پاسخ ساده است: «تحقیق به قصد تبلیغ».

بنظر می‌آید اگر عنصر تبیین‌گر خود را با قصد تبلیغ و تبیین، ملتزم به خوانش متن،کتاب و سند سازد، آن مسأله تا حدود زیادی حل خواهد شد.

توضیح بیشتر آنکه، چنین کنشی، به همزمانی تحقیق و محصول نظر دارد نه توالی یا ترتیب زمانی دو امر مجزا. یعنی آن نویسنده یا گوینده، با نظر به خروجی و محصول به‌روز، التزام به متن‌خوانی و تحقیق داشته باشد.

همان لحظه که می‌خواند، قلمش را می‌لغزاند، نه فقط برای یادداشت برداری، یا محوریابی، بلکه با نظر به کار نهایی. متأسفانه امروز دیگر حتی فرصت کافی برای بازگشت به یادداشت‌ها و محورها هم وجود ندارد. نویسنده یا گوینده باید با خوانش متون، همزمان متن تولید کند، به نوعی خودآگاهی ناظر به خروجی یا تولید متن جدید برسد.

تحقیق به قصد تبلیغ، کار ما را از ابتدا جهت‌دار می‌کند. باید به خودمان بقبولانیم که تبیین از زمان تحقیق یا خواندن شروع می‌شود، نه بعد از آن. تأمل به قصد تولید موثر می افتد. تبلیغ مؤثر با تحقیق عملی ممکن می‌شود. بدون درک این همزمانی، تبلیغ، خبررسانی صرف می‌شود. تحقیق هم گوشه‌نشینی و تیرهوایی پرتاب کردن!

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی