عبور کاروان اسرای کربلا از کنار بدنهای مطهر شهدا
کاروان اسرای کربلا در ظهر روز یازدهم محرم از کنار بدنهای شهدا عبور کرده و راهی کوفه شدند.
عمر بن سعد در روز یازدهم محرم سال 61 هجری، یکی دیگر از فجایع و ظلمهای خود را در تاریخ رقم زد و خانواده امام حسین علیه السلام و بازماندگان شهدا را به اسارت گرفته و آنها را در نیمروز از کنار قتلگاه شهدای کربلا عبور داده و به سمت کوفه راهی کرد.
سپردن سر مقدس امام حسین علیه السلام به خولی ملعون
روز 11 محرم سال 61 هجری بود که عمر بن سعد، سر مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام را به خولی سپرد تا به قصر عبیدالله بن زیاد ببرد. خولی آن سر مطهر را در خورجین اسب خود قرار داد و این در حالی بود که آن ملعون نمیفهمید که سر چه عزیزی را جابهجا کرده است.
برگی دیگر از فاجعه خونین کربلا
هرچند که بعد از شهادت جانسوز امام حسین علیه السلام، در ظاهر حوادث عاشورا تمام شده بود، اما این آغازی بر ماجراهای اسارت اهل بیت آن حضرت بود. رویدادهایی مانند غارت لباسهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، تاختن اسب بر بدن مطهر شهدا، غارت کردن خیمهها و آتش زدن آنها و فرستادن سر مبارک امام حسین علیه السلام به کوفه ازجمله اتفاقات بعد از شهادت امام شهید ماست.
روز یازدهم بیماری امام سجاد علیه السلام شدت گرفته بود و حضرت زینب سلامالله علیها پرستاری آن حضرت و کودکان را بر عهده داشتند. زنان و کودکان در آن روز با بدنهای خسته و لباسهای خاکی و خونآلود در انتظار اسارت بودند.
جدا کردن سرهای شهدای کربلا
در همین شرایط بود که عمر بن سعد به لشکرش دستور داد سر مبارک شهدا را از بدنها جدا کنند تا به خدمت امیرانش در کوفه و شام بفرستد. سپس ابن سعد دستور داد تا سرها را در بین قبیلههایی که در جنگ شرکت کرده بودند تقسیم کنند تا هر کدام هدیهای برای دریافت پاداش از یزید ملعون داشته باشند. به نظر میرسد که میزان شرکت قبیلهها در کربلا، معیاری برای سهم آنها میشد.
در این میان خولی بن یزید جداگانه سر مقدس امام حسین علیه السلام را به کوفه برده بود و بقیه سرهای شهدای کربلا را جلوتر از کاروان اسرا، شمر بن ذیالجوشن، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج به کوفه بردند.
حرکت کاروان اسرای کربلا
ظهر روز 11 محرم کاروان اسیران را آماده حرکت کردند. عمر بن سعد دستور داده بود قبل از حرکت، خیمههای آنها را به آتش بکشند. به این ترتیب خانواده و باقیماندگان عزیزترین خلق خدا با پاهای برهنه به اسارت برده شدند. در همان موقع به لشکر عمر بن سعد گفتند: «شما را به خدا، ما را از قتلگاه امام حسین علیه السلام عبور بدهید.» وقتی چشم زنان به پیکر غرق به خون حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران آن حضرت افتاد، صدای گریه و شیون در صحرای کربلا پیچید.
در کتاب نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام نوشته شده در روز یازدهم، به دستور عمر بن سعد، لشکریان او با زور و اجبار زنان را از پیکر امام حسین علیه السلام جدا کردند و آنها را با وجود داشتن بزرگترین غم، مانند اسیران حرکت دادند. با این وجود در تاریخ نوشته شده که حضرت زینب سلامالله علیها که خود صاحبعزای این غم بزرگ بودند، در تمام مسیر به همراهان خود تسلی و دلداری میدادند.
منابع:
- نفس المهموم
- مقتل لهوف
- مقتل الحسین علیه السلام؛ بحرالعلوم
- مقتل الحسین علیه السلام؛ خوارزمی
- اعیان الشیعه
- نورالعین فی مشهد الحسین علیه السلام
- آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری
ارسال کردن دیدگاه جدید