دولت رئیسی افزایش هفت برابری بدهی در دولت روحانی را متوقف کرد
دولت رئیسی در ابتدای کار علاوهبر کرونا و گسل ارز ۴۲۰۰ تومانی، خانی بهعنوان بدهیهای دولت را در پیش خود میدید. دولت روحانی، در دو زمینه بدهیهای خارجی و داخلی، دست خود را در جیب دولت بعدی کرده بود.
به گزارش کیهان، دولت روحانی در همه شاخصهای حکمرانی، وضعیت نامطلوبی را تحویل دولت سیزدهم داد که بخش زیادی از انرژی دولت جدید را مشغول خود کرده است. بدهیهای دولت به بانک مرکزی در آن دوره ۷۶۶ درصد افزایش یافت. اما در دولت رئیسی، متوقف و معکوس شده است.
رجانیوز ضمن بررسی کارنامه اقتصادی دولت سیزدهم نوشت: دولت رئیسی در ابتدای کار علاوهبر کرونا و گسل ارز ۴۲۰۰ تومانی، خانی بهعنوان بدهیهای دولت را در پیش خود میدید. دولت روحانی، در دو زمینه بدهیهای خارجی و داخلی، دست خود را در جیب دولت بعدی کرده بود.
دولت روحانی در سال ۹۲ در حالی دولت را تحویل گرفت که مطابق آمار، دولت دهم در زمینه اوراق، هیچگونه بدهی برای دولت روحانی بهجای نگذاشت. روحانی اما در ۸ سال ریاست خود بر دولت، بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق مالی منتشر کرد که دولت رئیسی طی ۴ سال باید اصل و سود این اوراق را به خریداران بازپرداخت کند؛ ماهانه ۱۰ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان.
بدهیهای حاصل از ابزارهای تأمین مالی تنها بخش کوچکی از میراث شوم حسن روحانی برای دولت سید ابراهیم رئیسی است. روحانی، بدهی 103/7هزار میلیاردتومانی بخش دولتی به سیستم بانکی کشور را از دولت دهم تحویل گرفت و با رشد ۵۴۰ هزار میلیاردتومانی، این عدد را به 643/9 هزار میلیارد تومان افزایش داد. افزایش ۷۶۶ درصدی بدهی دولت به بانک مرکزی نیز هنری است که تنها از عهده داعیهداران اقتصاددانی برمیآید.
درحالیکه در پایان دولت دهم در تیر ۱۳۹۲ بدهی دولت به بانک مرکزی فقط 18/9 هزار میلیارد تومان بود، این رقم در هشت سال دولت روحانی به 163/7 هزار میلیارد تومان رسید.
همچنین بدهی دولت به بانکها نیز از 62/8 هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم با ۵۶۴ درصد افزایش به 417/5 هزار میلیارد تومان رسید. به عبارت سادهتر بدهی دولت به بانک مرکزی در دوره حسن روحانی بیش از ۸ برابر و بدهی دولت به بانکها بیش از ۶ برابر شد.
با تدابیر دولت سیزدهم در عدم استقراض از بانک مرکزی، رشد بدهی دولت به بانک مرکزی در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۱ در سه ماه متوالی نزولی شد. در فروردین ۱۴۰۱ بدهی دولت به بانک مرکزی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳ درصد کمتر شد. در اردیبهشت ۱۴۰۱ نیز بدهی دولت به بانک مرکزی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۱ درصد کمتر شد و در خرداد نیز ۹ درصد کاهش یافت. این آمار نشان میدهد که دولت سیزدهم نهتنها از بانک مرکزی استقراض نکرده بلکه توانسته بخشی از استقراضهای دولت قبل را نیز به بانک مرکزی بازپرداخت کند.
دولت سیزدهم در ۲ سال اخیر نسبت به کنترل بدهی به بانکها نیز موفق عمل کرده است. در یک سال منتهی به خرداد ۱۴۰۱ بدهی دولت به بانکها ۱۴ درصد افزایش یافت، درحالیکه در یک سال منتهی به خرداد ۱۴۰۰ در دولت گذشته ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده بود.
آرمان: در موضوع برجام بایدبایدن تغییر موضع بدهد نه رئیسی
«مشکل برجام در آمربکاست و این دولت آمریکاست که باید تصمیم بگیرد میخواهد به برجام بازگردد و تعهدات خود را عمل کند و با ایران به توافق برسد یا خیر».
در حالی که برخی مدعیان اصلاحطلبی هماهنگ با موضع زورگویانه دولت آمریکا سعی میکنند طرف ایرانی را مقصر عدم احیای برجام جلوه بدهند، روزنامه آرمان ملی تاکید کرد: مشکل برجام در آمریکاست، نه ایران. ایران از سالها پیش در تلاش بوده و اقداماتی را انجام داده که آمریکا به برجام بازگردد. چنانکه وارد چندین دور مذاکرات شد. لذا اینکه مطرح شود در ادامه پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای و پیمان اقتصادی بریکس، دولت به دنبال احیای برجام نیز باشد، باید اذعان داشت که ایران چه عضو شانگهای و بریکس بشود یا نشود و روابط خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد یا روال سابق را پیش بگیرد، این آمریکاست که باید تصمیم بگیرد که میخواهد به برجام بازگردد و تعهدات برجامی خود را عمل کند یا خیر. فعلا آنچه از شواهد و قرائن برمیآید این است که دولت بایدن اراده و عزمی برای اینکه بخواهد مسیری را که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین در پیش گرفت را تغییر دهد، ندارد. در لفظ و بیانیههای سیاسی و سخنرانیها دولت بایدن میگوید که خروج از برجام اشتباه بود و با این کار ایران به سلاح هستهای نزدیک میشود و سطح غنیسازی خود را افزایش داده، ولی تغییری در آن رویکرد نمیدهد.
از این جهت است که گفته میشود همه چیز به واشنگتن و تصمیم و نظر آنها بستگی دارد.
هر چند که خیلی خوشبینی وجود ندارد. البته این عدم خوشبینی از این جهت نیست که ایران نمیخواهد برجام احیا شود یا آمریکا به برجام بازگردد، بلکه به این دلیل است که آمریکاییها چنین عزم و نیتی ندارند. البته یک سری نشانهها وجود دارد که شاید یک توافق نانوشتهای صورت بگیرد مبنی بر اینکه ایران سطح غنیسازی خود را کاهش دهد و آمریکاییها سختگیریهای خود را نسبت به تحریمها کاهش دهند. این هم البته در حد گمانهزنی است و اطلاعات پشت پردهای در دست نیست که چنین توافق نانوشتهای در جریان باشد.
اما آنچه مشکل است اینکه مشکل در آمریکا و واشنگتن است و اینکه تصور کنیم دولت آقای رئیسی باید تغییر روش بدهد چندان درست نیست. دولت آقای رئیسی آماده بازگشت به برجام و اجرای این توافق است، اما در صورتی که آمریکا تعهدات خود را انجام دهد. آنچه اکنون مشخص است در مسیر مسائل بشردوستانه که شامل آزادی زندانیان است توافق صورت گرفته و علنی و رسمی در حال اجراست. اما آن چیزی که مربوط به مباحث تحریمهای هستهای میشود مواضع دولت آمریکا چیزی را نشان نمیدهد.
اکنون بر سر همین مسئله که 5 تن از آمریکاییهای ایرانی تبار نیز آزاد میشوند دولت بایدن زیر انتقاد قرار گرفته و میگویند که خوش رقصی میکند، تسلیم شده و باج داده است. حال فکر کنید که ایران هیچ زندانی آزاد نمیکرد و دولت بایدن میخواست تخفیفها و معافیتهای تحریمی برای ایران در نظر بگیرد.
ارسال کردن دیدگاه جدید