سراب خروج از جمهوری اسلامی
محمد ملکزاده گفت: برخلاف ادعا و تبلیغات جریانات مخالف در سال گذشته شاهد بودیم که اغتشاشگران خیابانی نشان دادند که اگر به قدرت برسند به هیچ اندیشه مخالفی رحم نخواهند کرد و اساساً خودشان دیکتاتورند.
به گزارش فارس، در خلال بلوای پاییز پارسال، طیف سکولار دینی به شکل جدی وارد صحنه شد تا بتواند با فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی و از طرفی حفظ زیست دینی خود، راه سومی را برگزیند که در عین تمکین به مظاهر سکولاریستی در سیاست، دیانت سنتی خود را پاسداری میکند. اما حقیقت آن است که سکولاریسم جهانی تسلط سیاست بر دیانت است، به نوعی که اگر شما حاکمیت غیردینی داشته باشید خواه ناخواه این سیاست سکولار است که دیانت شما را در دست میگیرد. برای بررسی این موضوع با حجتالاسلام محمد ملکزاده، عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه گفتوگویی داشتیم.
قواعد سکولاریسم
ملکزاده در ابتدا گفت: جریانات سکولار در کشور دارای تفاوتهای زیادی هستند اما در یک موضوع نقطه اشتراک دارند و آن این است که گمان میبرند میتوان بین دینداری و قواعد و اصول سکولار غربی توافق ایجاد کرد. کسانی که میخواهند به نظام سکولار تن بدهند در اصل به قواعد سکولار تن دادهاند و نمیتواند کسی نظام سکولار را قبول کند اما از این قواعد پیروی نکند. به نظر میرسد کسانی که مسلمان و دیندار هستند اما میخواهند از نظام جمهوری اسلامی عبور کنند و به سکولاریسم برسند درست نمیدانند قواعد سکولار یعنی چه؟
دیکتاتورهای کوچک
وی افزود: یکی از قواعد سکولاریسم نسبیت گرایی است و نتیجه نسبیت گرایی انکار حقیقت مطلق ضرورتهای دینی است. کسی که در وادی سکولاریسم قرار بگیرد کمکم به موضوعات به دیده نسبیتگرایی نگاه میکند و همانطور که شاهد هستیم بسیاری از کسانی که ادعای دینداری داشتند اما سکولاریسم را پذیرفتند کمکم اصول و مقدسات دین را بر همین پایه انکار کردند. قاعده بعدی موضوع اومانیزم است که در آن انسان به عنوان محور جهان هستی جای خداوند را میگیرد و نفع فردی او بر هر چیزی اولویت پیدا میکند. موضوع بعدی و قاعده بعدی خود مسأله لیبرالیسم است که به معنای آزادی مطلق فردی بالاخص در امور اخلاقی تعریف میشود.
او ادامه داد: در کل باید به این موضوع اشاره کرد که تن دادن به قواعد سکولاریسم نتایجی را در پی خواهد داشت که امروزه مدعیان آن در اردوگاه دینی مخالف شدید آن نتایج خواهند؛ بود اما در حال حاضر دانسته یا ندانسته از امر سکولار دفاع میکنند. یکی از این نتایج ایجاد دیکتاتوری سیاسی است، برخلاف ادعا و تبلیغات جریانات مخالف در سال گذشته شاهد بودیم که اغتشاشگران خیابانی نشان دادند که اگر به قدرت برسند به هیچ اندیشه مخالفی رحم نخواهند کرد و اساساً خودشان دیکتاتورند. شاهد مثال این موضوع اختلافات شدیدی است که بین گروههای اپوزیسیونی در گرفته است یعنی هیچ اتحاد و وحدتی بین آنها وجود ندارد و هر کدام میخواهد دیگری را از صحنه حذف کند و همین امر موجب شد بسیاری از مردم ما فریب تبلیغاتشان را نخورند و مورد مضحکه جهانیان واقع شوند.
پس زدن سکولارهای دینی توسط اغتشاشگران
در این یک سال به خوبی شاهد این موضوع بودیم که سکولارهای دینی مثل مهدی نصیری که از خدای رنگین کمان و حضرت انسان سخن میگفتند باز هم مورد طعن اپوزیسیون قرار میگرفتند و عقاید مذهبی او او را تحمل نکردند این شخص را به حاشیه میرانند. نتیجه دومی که تن دادن به سکولاریسم به ارمغان خواهد آورد اضمحلال و نابودی ارزشهای اخلاقی و الهی است. در چند روز گذشته خبر استعفای یکی از مجریان فعال ایران اینترنشنال در فضای مجازی مخابره شده است که او کرامت انسانی و احتمالاً مسئله آزارهای جنسی را دلیل اصلی استعفای خود دانسته است.
استفاده از هر ابزاری برای رسیدن به هدف هم از دیگر نتایجی است که نظامهای سکولار و اندیشههای سکولاریستی آن را به ارمغان میآورند کما اینکه ما شاهد بودیم در چند روز گذشته دو پزشک اعتراف کردند که طبق عکسهای پزشکی مربوط به مهسا امینی ما از همان ابتدا به این پی بردیم که او توسط ضربه فوت نشده است اما گمانمان بر این بود که اگر این موضوع را بیان کنیم شور انقلابی علیه جمهوری اسلامی خدشهدار میشود و برای اینکه این جنبش از بین نرود ما هم موضوع را علنی نکردیم.
ارسال کردن دیدگاه جدید