چطور تیر لشکر رسانهای دشمنان در ماجرای "آرمیتا گراوند" به سنگ خورد؟
رسانههای معاند از همان ابتدای حادثه برای آرمیتا گراوند در پی ایچاد جو روانی منفی و ایجاد ابهام با تولید اخبار و گزارشات مغرضانه بودند و در همین راستا با تولید اخبار مختلف در پی القای ادعای حمله به آرمیتا بودند؛ اما تیر آنها چطور به سنگ خورد؟
به گزارش تسنیم، "آرمیتا گراوند" نام دختر نوجوانی است که صبح روز یکشنبه نهم مهر در یکی از ایستگاههای متروی تهران دچار بدحالی شد و قبل از آنکه قطار ایستگاه را ترک کند، توسط همراهانش و نیز یکی از مسافران که بهنظر به امدادگری و کمکهای پزشکی آشناست، به راهروی ایستگاه هدایت میشود.
بلافاصله پس از وقوع این حادثه، مسئولان ایستگاه با اورژانس تهران تماس گرفتند و دقایقی بعد امدادهای اروژانسی به شخص آرمیتا ارائه شد و در نهایت با هدایت اورژانس به یکی از بیمارستانهای تهران اعزام شد تا روند درمانی او طی شود.
این کلیات ماجرایی است که برخی تلاش میکنند از آن یک ماجرایی برای ایجاد تنش و آشوب در کشور بسازند.
رسانههای معاند از همان ابتدای این حادثه در پی ایچاد جو روانی منفی و ایجاد ابهام با تولید اخبار و گزارشات مغرضانه بودند و در همین راستا با تولید اخبار مختلف در پی القای ادعای حمله به آرمیتا گراوند بودند در حالیکه بر اساس تمام مستندات و فیلم دوربین مداربسته، آنچه برای آرمیتا رخ داد چیزی یک حادثه نبود؛ به گونهای که «فاطمه» همکلاسی، دوست صمیمی و همراه «آرمیتا گراوند» در این باره میگوید: "آن روز مثل همیشه که با هم قرار داشتیم اول من به ایستگاه مترو رسیدم و بعد هم آرمیتا آمد؛ همه چیز عادی بود، آهنگ گوش کردیم، حرف زدیم و کلی خندیدیم؛ ابتدا مهلا وارد واگن شد، بعد آرمیتا و در آخر هم من وارد قطار شدم ولی «آرمیتا» در کمتر از یک ثانیه و به ناگاه با پشت به زمین افتاد و سرش با زمین (حاشیه سکو) برخورد کرد.
وقتی آرمیتا را بلند کردم دیدم دستم خونی شده و متوجه شدم که سر وی زخم برداشته که در نهایت با کمک مردم، آرمیتا را به خارج قطار و کنار سکو انتقال داده و برای نجات وی تلاش کردیم."
«مهلا» دیگر همکلاسی و دوست آرمیتا نیز که در روز حادثه همراه او بود، ماجرا را اینطور تعریف میکند: "آن روز (یکشنبه) مثل همه روزهای دیگر با فاطمه و آرمیتا در مترو (ایستگاه شهدا) قرار داشتیم که به مدرسه برویم؛ وقتی وارد ایستگاه شدم، قطار آمده بوده و فاطمه و آرمیتا که زودتر رسیده بودند، منتظرم بودند؛ برای اینکه به قطار برسیم با سرعت حرکت کرده و داخل واگن شدیم، اول من و بعد هم آرمیتا و سپس فاطمه وارد مترو شدیم، ولی در کمتر از یک ثانیه «آرمیتا» با پشت سر به زمین خورد.
فاطمه دستهای آرمیتا و من پاهای او را گرفتیم و با کمک چند نفر او را به بیرون واگن قطار و حاشیه سکو منتقل کردیم؛ انگار آرمیتا مرده بود، اما با تلاش ماموران مترو و یک خانم که فکر کنم پرستار بود، آرمیتا دوباره زنده (احیا) و با آمبولانس به بیمارستان انتقال داده شد."
اما مسعود درستی؛ مدیرعامل مترو نیز در زمان مناسب، پاسخگوی سؤالات اولیه درباره علت حادثه برای آرمیتا بود و با اشاره به اینکه شرکت پروتکلهایی را در خصوص مواجهه با حوادث مسافری دارد، گفت: در همین حادثه اخیر و بیهوش شدن آرمیتا گراوند در ایستگاه متروی میدان شهدا، همکاران بنده در سکو قبل از رسیدن نیروهای اورژانس تمام تلاش خود را براساس آموزشها و پروتکلهایی که دیدهاند، انجام دادهاند.
طبق تصاویر دوربینهای ایستگاه مترو نیز، فاصله رفتن آرمیتا به واگن مترو تا خروج او به دلیل بدحالی تنها چند لحظه است که هرگونه شائبه درگیری را رد میکند.
تصاویر موجود با توجه به حضور راهبر مترو که در ویدئوی منتشر شده در حال ورود به کابین خود است و ناظر ورود آرمیتا به واگن و خروج از آن به دلیل بدحالی است، گواه صحت فیلم است.
پدر و مادر آرمیتا هم که از حجم خبرسازی درباره دخترانشان شوکه و شگفتزده هستند، ادعای هرگونه برخورد فیزیکی با آرمیتا را رد کردهاند.
تلاش مذبوحانه رسانههای معاند برای وارونهنمایی از این ماجرا نشان از طراحی همهجانبه معاندان و دشمنان امنیت مردم و نظم جامعه برای تحت تاثیر قرار دادن آرامش کشور دارد اما بر خلاف تصور خام این دشمنان، تیر آنها با هوشیاری رسانههای داخلی و پاسخگویی سریع، کامل و بدون شائبه مسؤلان امر به سنگ خورد.
ارسال کردن دیدگاه جدید