چرا دلسوزی در حمایت از غزه به «شرق» نمی‌آید؟

اصلاح‌طلبان تندرو همیشه اینگونه‌اند؛ مردم را در قالب آنچه پسند خودشان است، توصیف می‌کنند. مردم طرفدار فلان کاندیدا هستند (یعنی ما اصلاح‌طلبان تندرو طرفدار او هستیم)؛ مردم تلویزیون نمی‌بینند (یعنی ما تلویزیون نمی‌بینیم) و مردم از غزه حمایت نمی‌کند (یعنی ما حمایت نمی‌کنیم).


به گزارش  روزنامه جوان، روزنامه شرق در یادداشتی (که بی‌شک فقط به اطراف نزدیک خود توجه کرده است!) وجدان جمعی ایرانیان را بیمار توصیف کرده و نوشته: «دل مردم ایران از فجایع غزه خون است، اما آگاهانه آن را بروز عمومی نمی‌دهند، چراکه به تجربه دریافته‌اند احتمال برداشت و استفاده جناحی از آن وجود دارد.... اگر سیاست رسانه‌ای و تبلیغاتی در دو دهه گذشته، درست و حرفه‌ای بود، امروز باید مردم ایران طلایه‌دار فریاد و اعتراض باشند، نه اینکه سکوت و انجماد در جامعه ما، مسئولان اجرائی را سرافکنده و خجل سازد.»

در بخش دیگری از این یادداشت با تأکید بر بیماری وجدان عمومی در ایران، آمده: «عامل اصلی بیماری وجدان جمعی، به حاشیه رانده‌شدن مردم در عرصه عمل سیاسی است. هنگامی که مردم اثرگذار عرصه سیاست‌اند، با تن و روح خود دست به گریبان امور عمومی می‌شوند. بازیگرند و در عرصه گرم بازی، می‌توانند از هستی فردی خود حراست کنند و تماماً تسلیم فشار وجدان بیمار جمعی نباشند. اما وقتی بازیگر نیستند، تماشاگرند. تماشاگرانی تحقیرشده با سینه‌هایی پر از حرف‌های نگفته و کینه‌ورز و به مصرف‌کنندگان صرف تبلیغات تبدیل می‌شوند. در مصرف تبلیغات هم منفعل نیستند؛ سخن و تصویر و تفسیری را می‌پذیرند که با مقاصد و اغراض‌شان انطباق داشته باشد. به‌تدریج وجدان‌های فردی‌شان را در آتش وجدان بیمار جمعی پرتاب می‌کنند. هیچ‌کس برای یک کودک تکه‌تکه شده اشک نمی‌ریزد؛ حتی شاید برای قساوت قاتل، هورای پیروزی هم بکشد!»

خلاصه آنچه در خصوص یادداشت روزنامه شرق می‌توان گفت، «قیاس به نفس» است. دیدن خود و اطرافیان و تحلیل ارائه دادن بر مبنای آن، همان کاری است که روزنامه شرق و جریان سیاسی مدنظر آن انجام می‌دهد. این رسانه از جامعه ایران فقط آن‌هایی را که خود آن‌ها را مردم می‌داند، می‌بیند؛ کسانی که در سکوت و انجماد هستند، برای کودک تکه تکه شده اشک نمی‌ریزند؛ کسانی که برای قساوت قاتل هورا می‌کشند و....

آیا مردم ایران اینگونه‌اند؟ یا درست‌تر این است که بگوییم اگر کسی برای غزه اشک ریخت، از نگاه روزنامه شرق، «مردم» محسوب نمی‌شود و مردم فقط کسانی هستند که وجدان عمومی‌شان بیمار شده و در سکوت و انجماد هستند و برای کودک شهید اشک نمی‌ریزند و برای قاتل هورا می‌کشند!

در سه هفته گذشته از طوفان الاقصی، فضای مجازی فارسی زبان سرشار از شادی عملیات مذکور و بعد خشم و اندوه ناشی از بمباران غزه از سوی صهیونیست‌ها بوده است. چطور برای جریانی که روزنامه شرق به آن تعلق دارد، فضای مجازی همیشه قابل استناد است و حکم افکارعمومی ایرانیان را دارد، اما در اینجا کلاً دیده نمی‌شود؟

از سویی در همین سه هفته تجمعات متعدد از سوی اقشار مختلف ایران علیه صهیونیست‌ها برگزار شده است، چرا خبرنگار روزنامه شرق همچون یک خبرنگار مستقل به دل این تجمعات نرفته و افکار عمومی مردم ایران را ارزشیابی نکرده است؟

اصلاح‌طلبان تندرو همیشه اینگونه‌اند؛ مردم را در قالب آنچه پسند خودشان است، توصیف می‌کنند. مردم طرفدار فلان کاندیدا هستند (یعنی ما اصلاح‌طلبان تندرو طرفدار او هستیم)؛ مردم تلویزیون نمی‌بینند (یعنی ما تلویزیون نمی‌بینیم) و مردم از غزه حمایت نمی‌کند (یعنی ما حمایت نمی‌کنیم).

نکته جالب توجه در موضوع یادداشت شرق این است که در صورت پذیرش این ادعا که مردم ایران برای قساوت قاتل صهیونیستی هورا می‌کشند، باز باید بررسی شود که آیا دلیلش همانی است که روزنامه شرق می‌گوید یا آنکه خود امثال شرق مقصر این جریان هستند؟ حال توهینی که در قلب چنین ادعایی به مردم ایران شده است، بماند.

کدام جریان سیاسی در ایران، سیاست‌های منطقه‌ای ایران را تخطئه می‌کرد؟ کدام جریان سیاسی شعار «نه غزه، نه لبنان...» را به راه انداخت؟ حامیان کدام جریان سیاسی بحث دو دولتی در فلسطین، یعنی به رسمیت شناختن دولت اسرائیل را مطرح می‌کند و کدام جریان سیاسی تعلق خاطر سیاسی و قلبی نیرو‌های مقاومت و از جمله حماس به ایران را زیر سؤال برد؟

بله، برخی حامیان اصلاح‌طلبان از مردم فلسطین دفاع نمی‌کنند. اما اولاً آن‌ها همه مردم ایران محسوب نمی‌شوند؛ ثانیاً مقصر چنین رویکردی تبلیغات مسموم و رسانه‌ای همین اصلاح‌طلبان است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی