افزایش جمعیت بدون خرج کردن بودجه محقق نمی شود
حجت الاسلام گودرزی با بیان اینکه مهمترین مشوق در قانون، اعطای زمین است، گفت: اگر دولت فقط! و فقط همین اعطای زمین رایگان را به سرعت و دقت پیگیری و اجرایی کند اتفاقات بسیار خوبی را در رشد موالید شاهد خواهیم بود.
اشاره: نرخ رشد جمعیت در سال ۱۳۶۵، ۳.۹۱ درصد گزارش شد که این رقم تا پایان سال ١۴٠١ به ۰.۶ درصد رسید و بنابر پیشبینیها در سال ۱۴۱۵ صفر خواهد شد؛ بر اساس نتایج گزارشها پیک جمعیت در ایران تا ٩٣ میلیون نفر افزایش مییابد و هیچ گاه بیشتر از این رقم نخواهد شد؛ این موضوع نشان میدهد چالش بسیار جدی در حوزه جمعیت وجود دارد؛ در همین راستا خبرنگار گروه جمعیت و تعالی خانواده خبرگزاری رسا، با حجتالاسلام دکتر علی گودرزی دبیر جایزه ملی جوانی جمعیت کشور گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
رسا: چرا رشد جمعیت در کشور ما نزولی است؟
متاسفانه رشد جمعیت در سال ۱۳۹۹ به زیر یک درصد رسیده و سال ۱۴۰۰ به زیر عدد ۷/؛ و سال ۱۴۰۱ به ۶/. رسیده و اگر با همین روند جلو برویم نرخ رشد جمعیت در آینده منفی خواهد شد؛ عوامل بسیار زیادی باعث نرخ رشد نزولی شده است و قطعا نمیتواند تک عاملی باشد، اما از نگاه بنده دو عامل بسیار مهم در این میان نقش اصلی و اساسی داشته اند و دو ساختار مهم و حیاتی هم پشتیبانی و اجرا کننده آن عوامل بوده اند.
مهمترین عامل در کاهشی بودن نرخ رشد جمعیت عوامل فرهنگی و اجتماعی است، تغییر در باورها و نگرشها باعث گردیده که تمایل مردم به فرزندآوری به نسبت سابق کاهش پیدا کند، از جمله ریز موضوعات ذیل عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر در کاهش نرخ رشد عبارتند از: اول، تحصیلات بانوان؛ محققین به این نتیجه رسیده اند که تحصیلات غیرمناسب برای زنان و تحصیلات افراطی زن را از هویت اصلی خودش دور میکند و به جای اینکه در کنار وظیفه اصلی خودش به مسائل اجتماعی هم توجه کند بالعکس میشود و هویت اصلی خودش را تغییر میدهد و تحصیلات برایش اصل میشود و خانه داری و فرزندآوری را فدای تحصیل میکند؛ به عنوان مثال یکی از دلایل سقط جنین که در تحقیقات میدانی بدان اشاره میشود تعارض بین تحصیل و بارداری و سختی آن است که برخیها متاسفانه برای تحصیل دکترا و ... فعل حرام و نکبت بار اسقاط عمدی جنین را انتخاب میکنند.
دوم، شغل بانوان؛ زنان به علت اینکه نیروی کار ارزان قیمت در غرب محسوب میشدند سرمایه داران غربی با جنبش جهانی فمنیست به دنبال تشویق زنان برای کار و حتی کارهای خلاف شان و هویت زن بودند و در این امر موفقیتهایی کسب کردند؛ در ایران هم به علت تمایلات فکری و ساختاری غربی در برخی دولتها نگاههای افراطی به اشتغال زنان به بهانه دفاع از حقوق زنان داشتند و همین امر سبب گردید زن مسلمان ایرانی را از هویت خویش دور کنند.
در صداوسیما راننده زن تریلی ۱۸ چرخ را به عنوان سوژه و الگو نشان میدهد یا زنی را که در عمق چند ده متری زمین در معدن کار میکند نشان میدهد، خب معلوم است اگر زن را با شغلهای نامتناسب هویتش مشغول کنی فرصتی برای بچه دار شدن و حتی فکر کردن به این عصای پیری برایش باقی نمیگذاری؛ هم اشتغال افراطی زنان و هم نوع اشتغال امروز یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی و فرهنگی است که منجر به کاهش نرخ باروری شده است.
سوم، تک فرزندی؛ پدیدهای اخیرا در میان خانوادهها مشاهده میشود که مردم تصور میکنند با تک فرزند آینده بهتری برای خود فرزند، خانواده و جامعه رقم میزنند، بسیاری از کسانی که تمایل به تک فرزندی دارند، فکر میکنند انرژی و توان تربیت و تامین اقتصادی بیش از یک بچه را ندارند و فکر میکنند به لحاظ اقتصادی نمیتوانند بار مالی دو فرزند یا بیشتر را بر دوش بکشند، این در حالی است که معایب و مشکلات ناشی از تک فرزندی به مراتب بیش از دو یا بیشتر فرزند داشتن است؛ طبق آمار بیش از ۳۰درصد خانوادهها تک فرزند هستند و یکی از دلایل مهم کاهش نرخ رشد جمعیت همین پدیده تک فرزندی است.
عامل دوم بعد از عامل فرهنگی و اجتماعی، فرهنگ سازی بهداشت و درمان و مداخله غیر علمی در امر فرزندآوری است؛ زنجیره مسائل شبه علم در شبکه بهداشت و درمان که به عنوان علم و به غلط به مردم تزریق گردید از جمله مسائل بسیار مهم کاهش نرخ رشد جمعیت محسوب میشود؛ ریز موضوعات این بخش عبارتند از: اول، فاصله بین ازدواج و فرزندآوری؛ در آموزشهای حین عقد به زوجین آموزش داده میشد که ۵سال اول باردار نشوند و علت آن را طلاقهای متعدد در ۵سال اول زندگی ذکر میکردند.
دوم، فاصله بین فرزند اول و دوم؛ در آموزشها فاصله بین دو فرزند ۳تا۵سال بیان، ولی عملا بگونهای تشریح میشد که مردم بالاترین عدد یعنی همان پنج سال را انتخاب میکردند.
سوم، غربالگری تهاجمی؛ غربالگریهای غیرعلمی و افراطی و بدون دستگاههای کالیبره و اجبار مادران به غربالگریهای غیرضروری و ایجاد استرس کاذب برای مادران هم یکی از مسائل این چرخه مرگبار بهداشت و درمان بود که افرادی که باردار میشدند بعضا به دلیل امینوسنتز دچار پارگی کیسه آب و سقط جنین میشدند و بعضا هم که با استرسهای بی مورد و در دسترس بودن قرص اسقاط به مساله سقط جنین جنایی روی میآوردند.
چهارم، بارداری را بیماری تلقی کردند مردم را از بارداری بالای ۳۵سال منع و ترساندند؛ مع الاسف بارداری که حالت طبیعی برای یک مادر بود بیماری جلوه دادند و هزینه بر و گرانش کردند و بارداری بالای۳۵سال را منع و در حالت خوشبینانه مالیخولیایی از بارداری بالای ۳۵ سال برای مردم ساختند.
پنجم، عادی سازی اسقاط جنین؛ هیچ کجا نه شعاری و نه جمله از حرمت سقط جنین در ساختمانها و ساختارهای مرتبط بهداشت و درمان نبود و قرصهای جلوگیری هم به راحتی در دسترس بود و برخی افراد سودجو هم از این رهگذر به کسب و درآمد از خون جنینهای بی دفاع میپرداختند! به راحتی و به بهانه سقط درمانی هم دستور سقط صادر میشد و همین امر سبب شد در قانون جوانی جمعیت جلوی ساده سازی اسقاط جنین را بگیرند.
ششم، خدمات رایگان جلوگیری از باروری؛ از همان ابتدای برنامه تنظیم خانواده کمر همت بستند به انواع و اقسام شیوههای جلوگیری از باروری اعم از وازکتومی و توبکتومی و ... حتی در مناطق روستایی بیمارستان صحرایی میزدند و مردم را فوج فوج آوردند و رایگان لوله هایشان را بستند؛ به غلط مردم را گفتند که هر روی خواستید میتوانید دوباره با باز کردن لولهها بچه دار شوید و گفتند ۹۹درصد احتمال بازگشت باروری وجود دارد در حالیکه چنین نبود و امروز لشکر ناباروران ثانویه حکایت از این دارد که احتمال بازگشت باروری بسیار کمتر از آن چیزی بوده که بیان شده است.
هفتم، حقنه کردن شعار فرزند کمتر زندگی بهت؛ به روی درب و دیوار مراکز بهداشت و تمامی اقلام نوشتند که فرزند کمتر زندگی بهتر، به روی جلد بسکوییت و آدامس و خوراکی بچهها هم رحم نکردند و به زور به خورد مردم دادند که ذائقه فرزندخواهی و فرزند دوستی را باید کنار بگذارید.
هشتم، تداوم عوامل مذکور طی سی سال و تاکید بر آن و ایجاد و سازگار تشویق برای بهورزانی که مطابق سیاستها عمل میجردند و تنبیه کسانی که بیش از فرزند میآوردند اعم از ندادن کوپن و بیمه و بدرفتاری با بانوان چند فرزند در مراکز بهداشت و بیمارستانها هم تاثیر چندگانههای فوق را چند ده برابر کرد و باعث شد که امروز ما به این وضع دچار شویم تا جاییکه رهبر معظم انقلاب میگوید وقتی درست به مساله جمعیت فکر کنیم تن انسان میلرزد.
جا دارد وزیر بهداری دولت سازندگی و پدر کاهش جمعیت در ایران یکبار در پیشگاه ملت ایران از مردم و بلایی که سر جمعیت ایران درآورد عذرخواهی کند! الحق و الانصاف جناب آقای مرندی پدر جمعیت ایران را درآورد.
رسا : علل عدم تاثیرگذاری مشوق های فرزندآوری بر افزایش جمعیت چیست؟
اولا: اینکه چه کسی گفته بی اثر است حتما اثر دارد، اما حالا اینکه اثر این مشوقها چقدر است و در چه بازه زمانی موثر میافتد جای بحث و بررسی دارد یا حتی اینکه این اثرات دائم است یا موقت!، ثانیا: خب وقتی مشوقی وضع میشود باید برای آن پول خرج کرد! به قول یکی از بزرگان نمیشود دنبال جمعیت باشیم و پول خرج نکنیم! بی مایه فطیر است!
چطور در برنامه کنترل جمعیت پول خرج کردید و به شعار روی بسکوییت و پفک هم رحم نکردید و سریال آقای گرفتار ساختید و ...، ولی امروز از بودجه جمعیت چیزی محقق نشده است!، دولت محترم اگر شعاری میدهد اگر قانونی را ابلاغ میکند باید به شعار و ابلاغ خود پایبند باشد و قوانین را به درستی اجرا کند و اجرای قانون هم بعد از ابلاغ به تخصیص بودجه آن است؛ جهت اطلاع اینکه دولت برای بسیاری از مواد قانون تاکنون بودجه تخصیص نداده است مثلا سهام عدالت فرزندان ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ و همچنین سبد غذایی مادران و دهها ماده و تبصره دیگری که معطل تخصیص بودجه است.
ثالثا: همین اجرای نیم بند قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت اثرات مطلوبی در موالید داشته است که در سال ۱۴۰۱ به نسبت ۱۴۰۰ فرزند سوم ۲.۵ درصد رشد داشته است و فرزند چهارم و بیشتر ۱۵درصد رشد داشته است.
رابعا: مهمترین مشوق مذکور در قانون اعطای زمین به خانواده هاست که علیرغم تمام مشکلات در حال انجام است به نظر حقیر و با تجربه یک دهه فعالیت در کارفرهنگی و جمعیت عرض میکنم اگر دولت فقط! و فقط همین اعطای زمین رایگان را به سرعت و دقت پیگیری و اجرایی کند اتفاقات بسیار خوبی را در رشد موالید شاهد خواهیم بود.
خامسا: اینکه سی سال مشغول تخریب ساختار و هرم سنی جمعیتی بودیم چطور انتظار داریم بنایی راکه ۳۰سال با خاک یکسان کردیم یکساله و دوساله بنا و احیا کنیم و این در حالیست که خراب کردن به مراتب راحتتر از بنا کردن است.
به امید آنکه با تصویب قانون و فرهنگ سازی و رفع موانع پیش روی خانوادهها در آینده شاهد ایرانی قوی، بالنده و جوان باشیم.ان شاالله.
ارسال کردن دیدگاه جدید