اولین و آخرین صحبتهای حمید نوری در جلسه آخر دادگاه تجدیدنظر
حمید نوری شهروند ایرانی بازداشت شده توسط دولت سوئد در آخرین جلسه دادگاه تجدید نظر گفت: یک بار اعتراض کردم من را لخت کردند و به بدترین شکل ممکن کتک زندند، من دیگر اعتراض نخواهم کرد. امروز نیز به من گفتند ساکت باش.
به گزارش فارس، عصر امروز چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲، آخرین جلسه دادگاه تجدید نظر حمید نوری، شهروند ایرانی بازداشت شده در سوئد به جرم مشارکت در اتفاقات سال ۶۷ برگزار شد. نوری در دادگاه بدوی به حبس ابد محکوم شده بود. شکات او نیز اعضای سابق و فعلی گروهک تروریستی منافقین هستند.
حمید نوری در این جلسه دادگاه پس از گذشت چهار سال اجازه صحبت به او داده شد، که مشروح سخنان آن در ادامه میآید:
به نام خداوند حمید و مجید، خدمت همه کسانی که صدای من را میشنوند، سلام عرض میکنم، از وکلا و خانوادهام تشکر میکنم. بسیاری منتظر هستند که من در جلسه آخر دادگاه تجدیدنظر چه میگویم و چه میکنم. امروز خیلی جالب و استثنایی بود.
شاید کسی به این نکته توجه نکرد که امروز هشتم نوامبر ۲۰۲۳ است، دقیقا چهار سال پیش در چنین روزی من برای شخصی که با فریب من را به سوئد کشاند تا یک نصف شب خرید میکردم و سفارشهایی که داده بود را تهیه می کردم. کسی که من را به سوئد دعوت کرده بود، از یک ماه پیش از آمدنم به سوئد چنین شرایطی را برای من فراهم کرده بود که من را به دام بیاندازد و من را به چنین وضعیتی دچار کند. من به چه فکری بودم و ایشان با تیمشان در چه فکری بود! از این بابت ناراحت نیستم.
در طول این چهار سال سختی و مشکلات زیادی کشیدم، در طول این چهار سال در سلول انفرادی، در بدترین و سختترین شرایط روحی و جسمی قرار داشتم و دارم . اما این چهارسال از جهتی بهترین دوران زندگیام نیز بود و به این موضوع اقرار میکنم. من در این چهار سال با خدای خودم حساب و کتاب کردم و تا حدی حسابم را صفر کردم. این مقدمه صحبتهای من بود.
آقای قاضی پیش از دستگیری به این موضوع فکر میکردم، اگر دو نفر باشند یک نفر بخواهد دیگری را فریب بدهد و یک نفر فریب بخورد، حمید نوری تو حاضری کدام باشی؟ خودم به خودم گفتم حمید نوری بهتر است که گول بخوری تا اینکه گول بزنی و کسی را فریب دهی و من بابت این سادگی و صداقتم و اینکه من را فریب دادهاند راضی هستم و مشکلی هم ندارم.
یقین دارم آیندگان در خصوص این موضوع یعنی این فریب و گول زدن صحبت خواهند کرد، مطلب خواهند نوشت، فیلم خواهند ساخت.
آقای قاضی در طول این چهار سال که من در سلول انفرادی بودم تمامی رسانه های ضدانقلاب ایرانی چه داخل ایران و چه خارج از ایران علیه من حرف زدند. فیلم ساختند، مستند ساختند، مصاحبه کردند، مقاله نوشتند اما من حمید نوری در سلول انفرادی نتوانستم پاسخ این همه دروغ و جعل را بدهم. این دوران سختی بود که من گذراندهام.
این چهار سال تأمل کردم و با خودم بودم و حساب و کتابی که با پرودگار داشتم، تقریبا صفر کردم. این چهار سال برای من کافی است و اگر من رو آزاد کنید راضی هستم.
جناب آقای قاضی من برای چنین روزی خیلی لحظه شماری کردم. دیروز به من گفتند میتوانی در این جلسه دادگاه صحبت کنی، دیشب تا صبح نخوابیدم و کلی مطلب آماده کردم که بتوانم در خصوص موارد مختلف صحبت کنم، آیههایی از قرآن حفظ کرده بودم، شعر و ضرب المثل زیبای ایرانی آماده کرده بودم، اما امروز به من گفتند حرف نزن همانند چهار سالی که حرف نزدی.
خیلی حرف ها در دل من هست و صلاح نیست اکنون بیان کنم.
اگر فرصتی شد و خدا اجازه حیات و زندگی داد، پاسخگوی این چهار سال و صحبت هایی که درباره من و خانوادهام شده، خواهم بود.
آقای قاضی از اینکه در جلسه آخر دادگاه اجازه صحبت دارم از شما تشکر میکنم. همه نوشته هام را یادگاری نگه میدارم و پس از آزادی منتشر میکنم که برای چنین روزی چه صحبت هایی را آماده کرده بودم.
به من پیام دادن که حمید نوری ساکت باش. آقای قاضی من حرف گوش کن هستم و گفتم چشم. آخرین حرفم را میزنم و تمام میکنم؛ امروز روز یادگاری خواهد بود.
مهمترین دلیلی که خواستم در این جلسه صحبت کنم این بود که مدتی است تمام تماسهای تلفنی من با خانوادهام قطع شده و اجازه قطره چکانی که با خانواده ام صحبت کنم، کلا قطع شده است.
من حمید نوری چهار سال در اسارت و در سلول انفرادی و محدودیتهای فراوان و وحشتناک که بخشی از آن ها گفتم و بخشی از آن را به علت اینکه منجر به ناراحتی خانواده ام می شد، بیان نکردم. اکنون نیز نمی خواهم این جلسه خوب را خراب کنم.
تنها اجازه دارم هفته ای یک بار با همسرم تلفنی صحبت کنم. اکنون اجازه نمی دهند با پسرم، دخترم، خواهر و برادرم و مادر ۸۲ ساله ام صحبت کنم.
آقای قاضی، من به قوانین و سیستم قضایی کشور شما احترام گذاشتهام و میگذرام. در طول این چهار سال فقط یک بار اعتراض کرده ام، پس از آن چهار نفر من را لخت کردند و به بدترین شکل کتک زدند، دیگر بعد از آن اعتراض نکردم و نخواهم کرد.
آقای قاضی من را در این جلسه آخر تجدید نظر با لباس زندان آوردند برنامه ای بود که من عکس العمل نشان دهم، کلی لباس شخصی دارم گفتند لباس هایت گم شده!
آقای قاضی چرا امروز خواستم صحبت کنم؟ چون می خواستم بگویم ارتباطم با خانواده ام قطع شده و تمامی خاندان نوری، دوستان و همکاران و... همه این دادگاه را می شنوند، خواستم این پیام را به آنها بدهم که مادر عزیزم، خواهران و برادران عزیزم بگویم من سالم، قبراق، شاد و خندان هستم. به برادرانم سلام عرض میکنم و میگویم نگران من نباشید.
صحبت هایم تمام شد خدا نگهدار من، خانواده عزیزم و مردم عزیز کشورم چه آنهایی که در ایران هستند و چه کسانی که در خارج از کشور هستند، نه تعداد این افراد محدودی که ضد انقلاب و نظام هستند، برای این افراد آروزی برگشت به انقلاب می کنم.
حمید نوری، دادگاه تجدیدنظر شهر استهلکم روز چهارشنبه ۱۷ ابان ماه ۱۴۰۲ مصادف با هشتم نوامبر ۲۰۲۳
ارسال کردن دیدگاه جدید