نکات راهبردی در سخنان سیدحسن
سخنان سیدحسن حاوی نکات بسیاری است که سبک و گستره جنگ با اسرائیل را نشان میدهد. اتفاقات این روزها در غزه یک اثر مهم سیاسی اجتماعی دارد و آن مشروعیت جنگ با اسرائیل نزد عموم مردم است.
علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه، طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: این فهم مردمی را نباید دستکم گرفت. برای رزمندگان خط مقدم و فرماندهان و تصمیمگیرندگان بیشتر از پول و امکانات برای مبارزه، این توجیه بودن مردم است که اهمیت دارد. جنگ حماس امروز اگر چنین ابهت و اقتداری دارد، دلیل اصلیاش همراهی مردم فلسطین و خصوصا غزه است. روزی که ایران رسما پایگاه عینالاسد را زد، رهبری به صراحت فرمودند سوخت آن موشکها فریاد انتقام این مردم بود. اگر متوجه این نکته باشیم میفهمیم معنای این سخن سیدحسن که میگوید ایران رسما و علنا کمک مالی و نظامی به محورهای مقاومت میکند، معنایش چیست و این یعنی اراده عمومی مردم کاملا همراه شده است.
امروز فهمیدن این نکته بسیار سهل شده است که وجود یک جنایتکار فراقانونی در منطقه معنایش چیست و حتی خودخواهانهترین و مصلحتاندیشترین فهمها از میدان هم میتوانند تشخیص دهند که اگر قرار نباشد «نه غزه» مقابل چنین دشمنی باشد «نه لبنان» آنگاه باید در «مرز پرگهر» با این حیوان وحشی بجنگیم.
همین فهم در کل منطقه نیز شکل گرفته؛ چه در یمن با آن پشتیبانی مردمی مثالزدنیاش به قول سیدحسن عزیز، چه در عراق، چه لبنان به تعبیر سیدحسن که اکثریت با مقاومت همداستانند و چه در سوریه. این برای تحولات منطقه یک رخداد مهم تاریخی است. یک عزم عمومی به مرور زمان در حال شکلگیری است.
همین اتفاق در کل دنیا نیز در حال وقوع است. اگر یک روز تشکیل دولت جعلی را با مظلومنمایی دروغین هولوکاست و... لجنههای صهیونیستی یهودی، توجیه میکردند، الان جنگ با اسرائیل درنظر دنیا به مرور مشروعیت پیدا میکند و همه، فراقانونی بودن اراده جانیان عالم را و بیفایدگی نهادهای بینالمللی را بالعیان میفهمند.
با این توضیح درباره سخنان سیدحسن، فراگیری جبهه مقاومت امری بسیار پرمعنا خواهد بود. او به تفکیک و با دقت توضیح داد که چگونه یک هویت گسترده فرامرزی مقابل اسرائیل (یا همان اراده آمریکا در منطقه) شکل گرفته است. فهم ابعاد این گستره کلان مقاومت روشن میکند چه قدرتی در منطقه سر برآورده است. جالب است که به تعبیر سیدحسن هر محوری که مقابل اسرائیل عمل میکند، آمریکا به ایران توجه میدهد. سیدحسن تأیید و از قول دشمن بیان میکند که این جبهه گسترده دورتادور اسرائیل محورش ایران است. پیش از این نیز رهبر حکیم ما گفته بودند که با یک نگاه کلان به منطقه ببینید که ایران بهعنوان یک قدرت و محور مقاومت چگونه در شرق آسیا سربرآورده و معادلات استکبار را به هم میزند.
این نقش مهم و تاریخی ایران در ایجاد قدرتی ویژه در دنیا را باید جدی گرفت. او بهگونهای عمل میکند که یک قدرت بر بستر بیداری و خیزش مردمی شکل بگیرد؛ خیزشی برآمده از ایمان مردم. ایران خط مقدم چنین قدرت نوظهوری است؛ قدرتی که با انقلاب ایران سربرآورد و معرفی شد و امروز یک پهنه گسترده در دنیا را به تلاطم کشیده و نتایج آن را در شکست اراده شیطان بزرگ میبینیم.
سخنان سیدحسن، تأکید بر همان نکتهای بود که در نخستین سخنرانیاش بعد از ۷اکتبر اعلام کرده بود. او در آن سخنرانی و همینطور این سخنرانی تصور دشمن را بالکل خراب کرد. دشمن خیال میکرد جبهه مقاومت یا میترسد و محترمانه تسلیم میشود یا یک توفان انفجاری دیگر در حملات خود آغاز میکند. دشمن با وحشیگری خود سعی میکرد کل مقاومت در منطقه را به همین نقطه سوق دهد، اما سیدحسن تصویر دیگری را به نمایش گذاشت و آن نبرد تشدیدشونده گام به گام بود. این سبک جنگ فشار را به مرور بر دشمن تشدید میکند.
چند اثر در این مدل جنگ وجود دارد؛ جنگی که آمیخته با استحکام، اراده و صبر است.
اولین و مهمترین ویژگی این روش این است که اجازه نمیدهد ثمرات جنایات اسرائیل بر افکارعمومی مردم دنیا تحتالشعاع اخبار انفجاری قرار بگیرد. مقاومت میخواهد ثمره مظلومیت و صبر غزه تبدیل شود به خروش و جوشش مردم دنیا دومین ویژگی این سبک جنگ قابل کنترل بودن آن است؛ از این جهت که سعی میکنند جنگ را در چارچوب مرزهای اسرائیل نگه دارند. این برای اسرائیل خردکننده است که در داخل مرزهایش میجنگد؛ چراکه مسئله اصلی فشار بر مردم غاصب اسرائیلی است و این فشار به جز آنکه ماندن در فلسطین اشغالی را پرهزینه میکند، فشار بر اراده حاکمان اسرائیل را هم بیشتر میکند.
سومین ویژگی این سبک جنگ فرصت دادن به حاکمان و تصمیمگیرندگان منطقه است که اتخاذ تصمیم کنند برای کمک به فلسطین و محدود کردن اسرائیل. مقاومت به اینرو شدن باطن اسرائیل در منطقه احتیاج داشت و تبدیل این فهم به اراده حاکمان، امری زمانبر است. حاکمان کشورهای منطقه با فشار افکار عمومیشان و ترسشان و دیدن ضعفهای دشمن تصمیمشان تغییر میکند.
چهارمین ویژگی، فشار به آمریکا در منطقه است. فشار نظامی بدون جنگ عیان بهنحوی که رفتارهای آمریکا فقط تشدیدکننده فشارها خواهد بود؛ روشی که باعث جمع شدن بساط آمریکا در افغانستان و کمشدن حضورش در عراق بعد از شهادت حاج قاسم شد. فشار به آمریکا باعث فشار به اسرائیل برای تسریع در پذیرش شکست خواهد شد.
پنجمین ویژگی نیز غیرقابل پیشبینی شدن رفتار مقاومت است؛ یعنی ایجاد یک سایه تهدید دائمی که نمیدانند در میدان بناست چه برگ برتر دیگری رو شود و این فشار تهدید نیز در جنگ با اسرائیل بسیار مهم و حیاتی است.
ارسال کردن دیدگاه جدید