اینجا خط قرمز است

محمدجواد ظریف بنیان برخی گزاره‌های غیرمنصفانه و نادرست را در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی گذاشته است. چرا او به بازی با خط‌قرمزها ادامه می‌دهد؟

 

می‌توان از محمدجواد ظریف به‌عنوان یک وزیر بازنشسته برای جنجال‌های رسانه‌ای نام برد. شخصی که به‌واسطه سمتی که در وزارت امور خارجه داشته است، همیشه اظهارات تند و حاشیه‌ای را در رسانه‌ها منتشر می‌کند. آقای وزیر سابق در دو سال اخیر هر تریبونی را غنیمتی برای اظهارات بعضا عجیب و غریب خود شمرده و برخی وقت‌ها با ضد خبرهایی عجین با جنجال‌آفرینی، توجه‌ها را به سمت خود جلب کرده است. اگر نموداری را برای اظهارات جنجالی ظریف ترسیم کنیم، او در دو سال اخیر، نقطه صعود اظهارات رادیکالی خود را داشته است.

نمودار حاشیه‌سازی وزیر سابق

نمودار ظریف در دو سال اخیر نشان می‌دهد که از زمانی که ظریف و هم‌قطارانش، مرکب وزارت امور خارجه را ترک کرده‌اند، سعی داشته‌اند با ایجاد حاشیه و افشای فایل‌های مثلا محرمانه، تیتر یک رسانه‌ها شوند.

اوایل سال ۱۴۰۰ بود که فایل صوتی مصاحبه ظریف با سعید لیلاز در رسانه‌های مجازی منتشر شد و این درحالی بود که ظریف و لیلاز ادعا می‌کردند این فایل به‌صورت ناخواسته منتشر شده است.

گفت‌وگوهایی تحت عنوان «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» از سوی دولت ایران طراحی و با اعضای کابینه «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران از سوی دو تن از فعالان سیاسی و رسانه‌ای این کشور انجام شده‌ است. در اقدامی غیرمنتظره بخش‌هایی از گفت‌وگوی «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران در این چارچوب که در اسفندماه ۱۳۹۹ انجام شده ‌است و بر اساس اعلام مقامات دولت ایران قرار بر انتشار این سلسله مصاحبه‌ها - که با عنوان «آن سوی دولت» انجام شده - نبوده ‌است، منتشر شد. درعین‌حال سخنان وزیر وقت امور خارجه ایران در تعاملات سیاست خارجی و داخلی دولت روحانی، واکنش‌هایی را به همراه داشت.

دوگانه‌سازی میدان و دیپلماسی

ظریف در بخشی از این مصاحبه که حدود یک سال پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، قهرمان و اسطوره ملی ایران منتشر شد، چنین اظهارکرد: « من و سردار سلیمانی الزاما همه‌جا هم‌نظر نبودیم، خدا رحمت‌شان کند، ولی احساس می‌کردیم که موظف هستیم با هم هماهنگ باشیم و این کار را می‌کردیم. می‌توانم به جرأت بگویم که من دیپلماسی را بیشتر هزینه کردم برای میدان تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد».

این اظهارات در صورتی انجام می‌گرفت که مردم و کارشناسان حوزه ژئوپلیتیک، حاج قاسم سلیمانی را به‌عنوان فردی که هم در میدان نبرد فرمانده‌ای تمام‌عیار بود و هم در عرصه دیپلماسی، مردی سیاستمدار و حرفه‌ای، می‌شناختند.

این سخن ظریف موجب شد که دوقطبی کاذبی به‌عنوان دیپلماسی -میدان پدید آید که بلافاصله مورد استقبال رسانه‌ها غربی و تجدید نظرطلبان سیاست داخلی قرار گرفت. این شاید بدترین میراثی بود که ظریف پس از ۸ سال سکونت در ساختمان وزارت خارجه در عرصه گفتمانی به‌جا گذاشت و بعد از تذکر رهبر انقلاب، به‌جای عذرخواهی از اتهامات خود، فقط از پخش شدن اظهارات‌شان ابراز تأسف کرد.

وقتی ضمیمه برجام را نخوانده بود

البته لازم به ذکر است که این تنها مورد حاشیه‌سازی ظریف نبوده و در مهرماه ۱۴۰۰ هم محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه دولت یازدهم و دوازدهم در جدال‌های داخلی بر سر برجام در مجلس گفته بود کلمه تعلیق در برجام وجود ندارد، اظهارنظری که درست نبوده است.

ظریف در اتاق گفت‌وگو (کلاب‌هاوس) در این‌باره توضیح داد. او با تأیید اینکه در ضمائم برجام کلمه «تعلیق» وجود دارد، گفت: «من در مجلس گفتم، کلمه «تعلیق» در برجام نیست، اشتباه از من بود؛ البته این دلیل بر این نیست که برجام را نخواندم، واقعیت این است که به کسانی که ضمائم را مذاکره می‌کردند، دستورالعمل داده بودیم که از بعضی عبارات استفاده نشود، در لحظات آخر اما که یکی از ضمیمه‌های برجام داشت مذاکره می‌شد، نماینده اروپا گفته بود که ما تحریم‌های ایران را لیفت و لغو می‌کنیم؛ اما تصمیمات اتحادیه اروپا که شامل چیزهای دیگری هستند را نمی‌توانیم «لیفت» کنیم، البته تا زمانی که تمام تحریم‌ها مثل تحریم نظامی و غیره که بر اساس قطع‌نامه شورای امنیت بودند، برداشته شود، لذا این را الان ساسپند (تعلیق) و بعد آن وقت لیفت (لغو) می‌کنیم.»

این اظهارات از سوی ظریف زمانی مطرح می‌شدند که محمدجواد ظریف که هشت سال وزیر خارجه جمهوری اسلامی بود و هشت سال وقت و توان کشور معطل برجام شده بود.

اینکه ظریف اعتراف کرده اطلاعی نداشته که تحریم‌ها در برجام تعلیق شده و تصور کرده که لغو تحریم‌ها در برجام وجود دارد، شبیه آن چیزی است که حسن روحانی در موضوع گرانی بنزین اعلام کرد و گفت: «من مطلع نبودم و صبح روز جمعه مطلع شدم.»

وزیر سابق امور خارجه که در ماه‌های پس از پایان مسئولیت، هر از چندگاهی درباره مسائل کلی یا جزئی موضع‌گیری می‌کند و با نحوه بیان خود، موج جدیدی از انتقادات را برای خود می‌خرد، در ماه‌های گذشته با انتشار مطلبی در حساب کاربری خود در اینستاگرام از عدم تطابق و تناسب آرزوهای رهبران و حکمرانان ایران با واقعیت‌ها در ۷۵ سال گذشته انتقاد کرده است.

«محمدجواد ظریف» در حالی نوک پیکان اظهارات خود را به سوی دیگران گرفته و آنها را خاطی می‌داند که گویی در هشت سال گذشته متصدی هیچ وزارت‌خانه‌ای نبوده و هیچ معاهده و توافق سودمند یا ضررآفرینی از ایدئولوژی، استراتژی، سیاست و رویکرد او منتج نشده است. انتقاد ظریف از بازه زمانی ۷۵ ساله، به گونه‌ای است که او هر آرزویی را محقق نشده و هر آرمانی را به نتیجه نرسیده می‌داند و به نحوی از هدر رفتن سرمایه‌ها سخن می‌گوید که گویی پس از انقلاب هیچ دستاورد دور از تصوری محقق نشده است.

این جملات ظریف هم از بناهای نادرستی بود که به شدت یاس آور و دلسرد کننده بود و در جهت مخالف با واقعیت دیپلماسی ایران بیان شد. چه بسا بزرگ ترین دستاوردها مربوط به زمانی بود که جوانان ایرانی برای رسیدن به اهداف بزرگ خیز برداشتند و به کامیابی رسیدند.

نسبت خستگی با دفاع از حقانیت چیست؟

از این موضوع هم که بگذریم به اظهارات عجیب ظریف در نشستی حول محور حقوق بین‌الملل می‌رسیم. او که قبلا اظهار داشته بود: «مردم ایران از سیاست‌های نظام درباره فلسطین خسته شده‌اند.» این‌بار با جملاتی عجیب‌تر لب به سخن دوخت و گفت: «من هم معتقدم مردم از پرداخت هزینه خسته شده‌اند. نیازی هم نیست ما هزینه بپردازیم. ما می‌توانیم از حق دفاع کنیم.»

با وجود اینکه جواد ظریف در این نشست از موضع حقوق بین الملل دفاع مناسبی از فلسطین داشت و علیه رژیم اشغالگر سخن گفت اما هر جا وارد عرصه های مماس با سیاست داخلی و حتی اجتماعی شد عدم تبحر خود در این حوزه ها را نشان داد و مثل برخی موارد گذشته سخنان ناروا و اشتباه گفت. جملاتی از جمله اینکه ما نباید جای مستضعفان بجنگیم یا در صورت جنگ، مسئولان در امان هستند و مردم باید هزینه دهند بسیار غیر منصفانه و به نوعی عبور از خط قرمزهای گفتار انقلاب اسلامی بود که در امتداد حرف های چند سال اخیز ظریف ارزیابی می شود.

ماجرای دیپلماسی، میدان و درجه محبوبیت را به‌طرزی مدیریت شده مطرح می‌کند. ماجرای نابودی امکانات دفاعی کشور در برابر آمریکا و داستان تور بهنگام شدن اطلاعات… و اکنون هم که با وسط کشیدن ماجرای خستگی مردم و حاکمان یک بحث پرمناقشه و شکاف آفرین را مطرح کرده است. که البته شباهت فراوانی با آنچه امثال آخوندی و آذری جهرمی و حتی حین روحانی می گویند، دارد. اظهارات عجیب آذری جهرمی، نگرانی ظریف برای خستگی مردم و تحلیل اشتباه از نگاه مردم به مقاومت از این جمله هستند. و در نهایت هم که در روزهای گذشته، خبر شرکت روحانی در مجلس انتخابات مجلس خبرگان را شاهد بودیم. این‌ها همه نشان‌دهنده حرکت و موجی رسانه‌ای از بلوک هم‌قطاران روحانی است و شاید در آینده شاهد موضوعات عجیب‌تر از این طیف باشیم.

نوسان در مواضع

البته ناگفته نماند که ظریف همیشه پدرخوانده اظهارات ضد و نقیض در سیاست داخلی ایران بوده و درعین‌حال که مدعی می‌شود مردم ایران از سیاست‌های نظام در مقابل مسأله فلسطین خسته هستند، در اظهاراتی چنین بیان داشته است: «نمی‌توان شهرک‌نشینانی را که کارشان کشتن فلسطینی‌هاست و مسلح هستند، غیرنظامی دانست چون کد ندارند و لباس نظامی نمی‌پوشند، بله کودکان و افراد مسن و این‌ها غیرنظامی هستند؛ اما شهرک‌نشینی خود یک اتفاق غیرقانونی است.»

وی در خصوص فلسطین حرف‌های پایه‌ای را هم به زبانی با سبک خودش عنوان می‌کند، به‌طور مثال در بخشی از آخرین اظهاراتش چنین گفته است: «تصور کنید عراقی‌ها در شهرهای ایران که اشغال کرده بودند، افرادی را ساکن می‌کردند. آیا ما باید حقوق آنها را رعایت می‌کردیم؟ این‌ها ابزار اشغال‌اند. ما باید یک استاندارد حاکم کنیم. یک دولت اشغالگر در سرزمین اشغالی تنها وظیفه دارد و حقی ندارد. نه این دولت حق برقراری نظم دارد، نه زندانی کردن و نه اعدام؛ این دولت اشغالی هر چه می‌کند، باطل است.»

به‌طور کلی می‌توان نمودار اظهارات ظریف در بزنگاه‌های تاریخی را حتی پایین‌تر از خط معیار خودش مترسم شد و این نمودار در حوزه سیاست داخلی، حتی به مختصات پایین‌تری هم بسنده می‌کند.

از واکنش به فتاح تا واکنش به جنایت‌های رژیم اسرائیل

به‌عنوان مثال واکنش ظریف پس از رونمایی از موشک فتاح هم از نقاط مورد بحث در خصوص رویه سیاسی او در مسائل داخلی است. پس از آزمایش موشک هایپرسونیک «فتاح» که حرکت افتخارآمیز نظامی - دفاعی کشورمان بود و باعث افتخار ملت ایران شد، آقای ظریف آمد و مسأله‌ای متفرقه را بیان کرد که سوال‌برانگیز بود.

از طرفی مهم‌ترین شعار دولت آقای روحانی، سیاست خارجی و هدایت آن، به عهده آقای ظریف بود که عملکرد قابل مناقشه ای داشت. همه امیدها در دولت آقای روحانی، معطوف به برجام بود و جلوتر که ترامپ، برجام را پاره و حتی در دولت دوم آقای روحانی، تحریم‌هایی را علیه ایران تحمیل کرد.

حالا جواد ظریف دوباره به متن افکارعمومی و رسانه‌ها آمده؛ او پس از صحبت های عجیب درباره ترکمانچای و تقبیح آرزومندی و تئوریزه‌کردن سازش‌، حالا برای توجیه عملکردش، با ظرافت‌های کلامی و البته همراهی تیمی از حامیان خود، فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی را به تکاپوی اظهارات خود درآورده‌ است. این اظهارات ظریف علاوه بر اشتباه های فراوان که قابل نقد هستند بنیان نوعی نگاه نادست در سیاست خارجی را گذاشته که بیشتر از هر چیز اهداف سیاسی را دنبال می کند. آیا بازی ظریف با خط‌قرمزها و حتی عبور او پایان می یابد؟


منبع: روزنامه صبح نو

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی