نشانه‌های «آمریکازدایی» در غرب‌آسیا

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در زمینه «آمریکازدایی» در غرب ‌آسیا باید به آن توجه داشت، نمودی از این واقعیت است که افول ستاره بخت آمریکایی‌ها در خاورمیانه، با پیروزی انقلاب ‌اسلامی مردم ایران در سال1357کلید خورد.

 

 فؤاد ایزدی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: رهبر معظم ‌انقلاب در دیدار روز چهارشنبه با هزاران نفر از بسیجیان سراسر کشور، به نکاتی راهبردی درباره تحولات جاری در غرب ‌آسیا پرداختند؛ نکاتی که «آمریکازدایی» در منطقه از محوری‌ترین آنها بود و نشان‌دهنده افول سلطه هژمونیک آمریکا در خاورمیانه است.

این درحالی‌است که عملیات «طوفان‌الاقصی» و به‌دنبال آن، تحولات جاری در سرزمین‌های اشغالی بار دیگر نشان داد همانگونه که رهبر معظم ‌انقلاب تأکید کردند، با شکست نقشه آمریکایی‌ها برای تشکیل «خاورمیانه» جدید، اکنون شاهد شکل‌گیری جغرافیای جدید سیاسی در منطقه هستیم و ژئوپلیتیک غرب‌آسیا با محوریت «هسته‌های مقاومت» درحال تغییر سرنوشت منطقه‌است. درباره روند «آمریکازدایی» در منطقه باید به نکات مهمی توجه کرد که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در زمینه «آمریکازدایی» در غرب ‌آسیا باید به آن توجه داشت، نمودی از این واقعیت است که افول ستاره بخت آمریکایی‌ها در خاورمیانه، با پیروزی انقلاب ‌اسلامی مردم ایران در سال۱۳۵۷کلید خورد. در واقع اخراج آمریکایی‌ها از ایران در سال۱۳۵۸، سبب شکل‌گیری سلسله تحولاتی شد که «آمریکازدایی» را به‌دنبال داشت. بر این اساس در نخستین سال پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکازدایی در این منطقه تجربه شد؛ رویکردی که باوجود همه هزینه‌های صرف شده ازسوی واشنگتن، متوقف نشده ‌است.

آمریکایی‌ها طی دهه‌های گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی با به‌راه انداختن چندین جنگ و صرف میلیاردها دلار هزینه، کوشیدند هجمه گسترده‌ای را علیه جمهوری‌اسلامی شکل دهند و درنهایت به هدف «تغییر رژیم» در ایران دست پیدا کنند. در واقعیت اما آنچه محقق شد، قدرتمندتر شدن جمهوری ‌اسلامی بود. در این ‌میان نه‌ تنها ایران تضعیف نشد، بلکه در نقاط مختلف منطقه شبکه‌ای از گروه‌های مقاومت شکل گرفت که اکنون به بزرگ‌ترین چالش آمریکا در خاورمیانه تبدیل شده ‌است.

یکی دیگر از نمودهای آمریکازدایی در منطقه، تقویت گروه‌های مقاومت برخلاف میل واشنگتن است. طی دهه‌های گذشته همواره شاهد بوده‌ایم به موازات افزایش هجمه‌های آمریکا به جمهوری ‌اسلامی، علیه گروه‌های مقاومت نیز فشارهای مستمری اعمال شده، اما این موضوع نه‌تنها برای آمریکایی‌ها نتیجه‌ای به‌دنبال نداشته، بلکه گروه‌های مقاومت قدرتمندتر از گذشته، به فعالیت‌های خود ادامه می‌دهند. به اذعان خود آمریکایی‌ها، حزب‌الله لبنان امروز قدرتمندتر از حزب‌الله در مقطع جنگ ۳۳روزه است. ازسوی دیگر حماس و جهاد اسلامی نیز از ۲۰سال قبل، قوی‌تر شده‌اند؛ موضوعی که عملیات «طوفان‌الاقصی» از نمودهای آن به‌حساب می‌آید.

تحولات منطقه طی دهه‌های گذشته نیز از استمرار روند «آمریکازدایی» در غرب‌ آسیا حکایت دارد. واشنگتن در سال‌های اخیر در پروژه‌هایی که به‌منظور گسترش سیطره خود در سطح غرب ‌آسیا طراحی کرده بود، با شکست مواجه شد. عراق، افغانستان، سوریه، یمن و البته سرزمین‌های اشغالی، از مثال‌هایی است که می‌توان برای این موضوع عنوان کرد. از سوی دیگر آمریکایی‌ها پایگاهی به ‌نام «اسرائیل» در منطقه داشتند که آن هم با بحران‌های عدیده‌ای دست به گریبان است. همه اینها نشان می‌دهد سلطه آمریکا در منطقه درحال کمرنگ شدن است.

روند تحولات غرب ‌آسیا در مسیری قرار گرفته که سلطه آمریکا بر هم‌پیمان‌های سنتی‌اش در سطح منطقه نیز رو به‌ افول است. به‌دنبال آغاز جنگ در غزه، شاهد بودیم برخی از شرکای سنتی واشنگتن در خاورمیانه، مواضعی اتخاذ کردند که برخلاف راهبردهای آمریکاست؛ موضوعی که نشان‌دهنده تلاش اینگونه کشورها برای خارج شدن از زیرسایه واشنگتن است. همین چند روز قبل بود که وزیر امور خارجه اردن، به ‌عنوان دوست سنتی آمریکایی‌ها در منطقه که با رژیم ‌صهیونیستی نیز پیمان صلح دارد، تل‌آویو را به نسل‌کشی در غزه متهم کرد. این‌درحالی‌است که واشنگتن در قبال تحولات در سرزمین‌های اشغالی حتی حاضر نیست از کلمه «آتش‌بس» استفاده کند. این موضوع نشان می‌دهد حتی هم‌پیمانان سنتی آمریکا هم دیگر حاضر نیستند همه تخم‌مرغ‌هایشان را در سبد واشنگتن بگذارند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی