مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه به‌روایت اسناد و تحقیقات/ استخوانی که استعمار لای‌زخم گذاشت و رفت

 خلیج فارس و جزایر آن در تاریخ برای ایران از اهمیتی برخوردار بوده و آوردگاه جانبازی‌های ایرانیان برای پاسداری از کیان این سرزمین است. اسناد و حقایق تاریخی نیز به‌خوبی تمامیت ارضی ایران را تأیید می‌کند،‌ اسناد و حقایقی که در پژوهش‌ها منتشر شده‌اند.

به گزارش تسنیم،‌ این روزها  بار دیگر موضوع ادعای واهی مالکیت امارات بر سر جزایر سه‌گانه با امضای بیانیه ششمین نشست مجمع همکاری عرب و روسیه در مراکش مطرح شده است،‌ مسئله حاکمیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی، ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در خلیج فارس مهم‌ترین مورد اختلاف میان امارات و ایران بوده است.

خلیج فارس و جزایر آن در درازنای تاریخ برای ایران از اهمیتی بسزا برخوردار بوده و آوردگاه جانبازی‌های ایرانیان برای پاسداری از کیان این سرزمین کهن بوده است. مبارزه ایرانیان با استعمار نیز از خلیج فارس آغاز شد و اولین پیروزی‌های ایرانیان بر استعمار به‌وسیله امامقلی خان سردار نامی شاه عباس صفوی در خلیج فارس تثبیت شد.

نبرد نیروی دریایی ایران به‌فرماندهی دریادار بایندر با نظامیان متجاوز انگلیسی در جنگ جهانی دوم، شهادت سه نظامی ایران در جریان آزادسازی جزایر سه‌گانه و سرانجام هشت سال دفاع مقدس از آب‌وخاک ایران در برابر تجاوز صدام بعثی و حامیان وی، همگی صحنه‌های ماندگاری هستند که خلیج فارس را به جایگاه شامخی در تاریخ ایران رسانیده است.

میان جزایر خلیج فارس سه جزیره ایرانی ابوموسی یا بوم سبز، تنب بزرگ و تنب کوچک شاهد جلوه‌های کم‌نظیری از عزم و اراده مردم برای پاسداری از تمامیت ارضی، استقلال و منافع ملی ایران بوده است. اگرچه جزایر سه‌گانه برای ایران و ایرانیان جایگاه نمادینی دارد و نشان از همبستگی و اراده ملی برای نگهبانی از تمامیت ارضی ایران است‌، اما از دیدگاه راهبردی و اقتصادی نیز مهم است و ادعاهای واهی نیز بر سر این موضوع است.

اگر بخواهید درباره مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه جست‌وجویی در اسناد تاریخی داشته باشید یا  تاریخچه آن را  بررسی کنید،‌ چند کتاب مناسب در این زمینه منتشر شده است که می‌تواند در این زمینه کمک‌کننده باشد.

«ایران نرسیده به امارات»‌
نوشته علیرضا رأفتی از انتشارات جام جم

«ایران نرسیده به امارات»تازه‌ترین کتاب در این زمینه است که به‌کوشش علیرضا رأفتی از سوی انتشارات جام جم در سال 1401 منتشر شده است،‌ رأفتی در این کتاب در قالب مستندنگاری چند سفر به این جزایر داشته، وضعیت اجتماعی آن‌ها را روایت کرده و همچنین با دقت و وسواس به تاریخچه اجتماعی و ریشه مناقشات سیاسی این جزایر پرداخته است.

این کتاب در شش فصل نوشته شده و نویسنده تلاش کرده است ضمن روایت سفر به این جزایر، تاریخچه سیاسی و اجتماعی این مناطق را نیز بررسی کند. به‌بیان خود نویسنده؛ این کتاب حاصل دو سفر موازی او یکی سفر فیزیکی به جزایر در طول یک‌سال و دیگری سفری در دل تاریخ و تورق و تعمق در اسناد و مدارک است.

کتاب در حقیقت،‌ روایتی از جزیره بوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک است، نگاه تاریخی به اینکه بر این جزیره چه گذشته است، مناقشات بر سر چیست؟ همچنین در این کتاب، چند سفرنامه از رأفتی نیز آورده شده است، در این کتاب با یک روایت خطی مستندنگاری مواجه هستیم که روایت دو سفر نویسنده به جزایر بوموسی و یک سفر به تنب است و  کنار آن، با بازگشت به روایت‌های تاریخی که از دل اسناد مختلف بیرون آمده‌اند نیز سر و کار داریم.

به‌باور نویسنده جزیره بوموسی یکی از مظلوم‌ترین نقاط ایران است. این منطقه با وجود تلاش برای حفاظت پس از انقلاب همچنان مظلوم است، پیش از انقلاب نیز مظلوم بوده است.

وی در گفت‌وگویی که پیش از این با تسنیم داشته است اشاره می‌کند: ما در جنگ روایت‌ها هستیم، کشورهای حاشیه خلیج فارس با فعالیت رسانه‌ای اذهان عمومی و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار می‌دهند تا بگویند خلیج فارس برای آن‌هاست، البته من به‌دنبال جنگ رسانه‌ای نبودم، هدف من کشف حقیقت تاریخی بود.

من میان این ماجرا ایستادم و می‌خواستم با ادبیات دوستانه فریاد بزنم که ما و برادران عربمان در ساحل جنوبی خلیج فارس زندگی می‌کردیم تا اینکه استعمارگری به منطقه آمد و حس کرد باید پایگاهی در خلیج فارس داشته باشد، اندیشید که باید شیخ‌نشین‌ها را مستقر کند و تاریخ را تحریف، پس سند‌نویسی کند که این جزایر برای آنهاست،‌ این استعمارگران استخوانی لای زخم گذاشتند و رفتند.

وی درباره اینکه در جست‌وجوهای تاریخی آیا می‌توان هیچ ردپایی از تعلق جزایر به امارات یافت،‌ می‌گوید:  خیر، هیچ سندیت و سابقه‌ای بر این ادعا وجود ندارد. امارات کاملاً دنبال کار رسانه‌ای است و شورای همکاری خلیج فارس نیز بر ادعاهای امارات نسبت به خلیج فارس و جزایر سه‌گانه مانور می‌دهد، از سوی دیگر سندسازی‌های جعلی که درباره ادعای امارات نسبت به جزایر وجود دارد، حاصل تلاش انگلیسی‌ها در تاریخ است. انگلستان وقتی این منطقه را تصرف کرد، برای آنکه راحت‌تر بتواند در این جزایر نفوذ نظامی داشته باشد، آن‌ها را از طرف خود به قواسم ـ که بیشتر کارشان راهزنی در خلیج فارس بود ـ و همچنین به شیخ‌نشین‌های جنوبی خلیج فارس (شارجه) هبه کرد. از روزی که انگلیس‌ها به خلیج فارس آمدند، هیچ زمان این جزایر سکونت دائم نداشت؛ زیرا در آن زمان این جزایر نفت نداشتند و به‌عنوان چراگاه و محل سکونت موقت به آن‌ها نگاه می‌شده است.

«تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی» نوشته محمدعلی بهمنی قاجار
مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

این کتاب را شاید بتوان کامل‌ترین اثر منتشرشده درباره مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه دانست، که  حاصل پژوهش‌های دقیق‌ تاریخی و سیاسی و یکی از جامع‌ترین منابع در این موضوع است. تقریباً هرچه از اسناد و نامه‌ها درباره مالکیت ایران وجود دارد،‌ در این کتاب گردآوری شده است.

 

جلد نخست این مجموعه موضوع تمامیت ارضی کشور را در دوره سلطنت رضاشاه پهلوی به بحث گذارد، جلد دوم آن به تحولات مرزی و تمامیت ارضی ایران در دوره محمدرضا شاه پهلوی اختصاص دارد، جلد سوم نیز به مسئله بحرین می‌پردازد.

قاجار در این کتاب مطرح می‌کند که در تاریخ معاصر ایران موضوع حق حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه‌گانه به خط قرمزی تبدیل شده است که در عمل هیچ قدرت خارجی و نیروی سلطه‌گری را یارای تعرض به آن نیست و در افکار عمومی ایرانیان موضوع پاسداری از حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه نمادی روشن از اراده ملی برای دفاع از وجب به وجب خاک ایران گردیده و مقابله با هرگونه ادعا علیه حاکمیت ایران بر این جزایر به‌سان تکلیفی ملی و بیانگر پاسداشت غرور و حیثیت تاریخی ملت ایران است.

با توجه به جایگاه و ارزش ملی جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک، پژوهش‌های تاریخی و سیاسی و حقوقی درباره این جزایر نیز موضوعی حساس و بااهمیت به‌شمار می‌روند. پژوهش‌هایی که تاکنون در مورد جزایر سه‌گانه انجام شده است، بیشتر تلاشی برای بررسی دلایل در پیوند با مالکیت جزایر و نیز اشغال آنها به‌وسیله انگلیس و واکنش ایران به این اشغالگری بوده است.

نویسنده در این کتاب افزون بر بررسی تفصیلی از اصول و دلایل حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه به دیدگاه کشورها و حکومت‌های عربی درباره این موضوع و به‌ویژه نگاه شیخ‌نشین‌های حاشیه جنوب خلیج فارس نسبت به آن هم به‌گستردگی پرداخته است. این پژوهش، به‌‌یاری انبوه اسناد نشان داده است که حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه در جهان عرب و به‌‌ویژه میان مقامات مسئول در حکومت‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس امری مسلم و بی‌شبهه بوده است و شخصیت‌های مهم جهان عرب از جمله زمامداران و دولتمردان و مقامات دیپلماتیک کشورهای گوناگون عربی و البته بیش از همه مقامات مسئول در کشورهای حاشیه خلیج فارس بارها به‌بیانی صریح و مشخص بر حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه اذعان داشته‌اند.

دیگر موضوعی که به اهمیت تحقیق حاضر می‌افزاید، منبع اصلی آن است. اسناد ساواک منبع اصلی تحقیق هستند و شالوده پژوهش بر مبنای این اسناد استوار است، اسنادی که دربرگیرنده واقعیت‌هایی ارزشمند درباره حاکمیت ایران بر جزایر و روایتی مستند از ابعاد گوناگون حق حاکمیت ایران بر جزایر هستند. به‌یاری حدود چهار هزار سند ساواک که مبنای تدوین کتاب حاضر بوده‌اند، ناگفته‌های بسیاری درباره حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر بازگو شده‌اند و صدها سند رونمایی‌شده که مستنداتی محکم از حق حاکمیت ایران بر جزایر هستند، ارائه شده و در دسترس پژوهشگران قرار گرفته است.

جزایر سه‌گانه از منظر تاریخی و حقوق بین‌الملل
نوشته روح‌الله پورطالب، انتشارات خبرگزاری فارس

این پژوهش تلاش دارد از منظر حقوق بین‌الملل دریاها و دیدگاه‌های تاریخی به اثبات حقانیت مالکیت تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه بپردازد. این اثر با بهره‌گیری از روش تحقیق تاریخی، توصیفی، تحلیل و استنتاجی، مالکیت و حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را نشان می‌دهد و ادعاهای امارات متحده عربی را، که تأسیس آن به 1971 برمی‌گردد، نسبت به بخشی از سرزمین ایران که دارای سابقه طولانی در امر دولت‌بودگی است، مورد بررسی قرار می‌دهد و به رد آنها می‌پردازد.

 

جزایر سه‌گانه ایرانی: پیشینه تاریخی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک

نوشته سلمان قاسمیان، محمود عرب‌اسماعیلی، کانون اندیشه جوان وابسته

 

شبهه‌افکنی درباره حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک، با طرح ادعاهای بی‌اساس امارات متحده عربی آغاز شده است. آشنایی با پیشینه تاریخی این جزایر جدا از هیاهوهای رسانه‌های مغرض و جنجال‌های سیاسی برخی شیوخ منطقه، روشنگر بسیاری از مسائل خواهد بود. در کتاب حاضر با جغرافیای سیاسی خلیج فارس و کشورهای همجوار، پیشینه تاریخی جزایر سه‌گانه از ابتدا تا امروز، مسئله جزایر سه‌گانه در روابط ایران و انگلستان و... آشنا می‌شویم.

دلایل حقوقی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بر جزایر سه‌گانه

نوشته عبدالنعیم شهریاری ، فکر

 

جزایر سه‌گانه بدون شک جزء لاینفک سرزمین جمهوری اسلامی ایران است، تحولات تاریخی نیز گویای آن است که این جزایر پیوسته جزء سرزمین ایران بوده است، به‌جز در مقطعی کوتاه که با استفاده از زور مانع اعمال حاکمیت ایران بر این جزایر شده‌اند. نوشته حاضر به بررسی این مسئله می‌پردازد که آیا در اسناد، مقررات و رویه قضایی بین‌الملل دلایل حقوقی وجود دارد که ثابت‌کننده حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه باشد. در این پژوهش درستی و صحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و نادرستی ادعاهای توهمی امارات مورد بررسی قرار گرفته است.

پژوهش‌ها درباره جزایر سه‌گانه خلیج فارس با وجود اسناد متقن تاریخی به‌نظر می‌رسد اندک است و هنوز جای کار بسیار در این زمینه احساس می‌شود‌.

از سوی دیگر به‌نظر می‌رسد ما هنوز نتوانسته‌ایم راه‌چاره را که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به آن اشاره کرده‌اند،‌ محقق سازیم،‌ رهبر انقلاب بر مسکونی شدن این جزایر تأکید دارند.

در پایان باید گفت،‌ جزایر تنب و بوموسی از مهم‌ترین جزایر ایرانی خلیج فارس‌اند که در دو سده اخیر، اتفاق‌های مهمی را به خود دیده‌ و زخم‌های عمیقی از استعمار و دست‌های خارجی خورده‌اند، اما مالکیت ایران بر آن قطعی است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی