مصداقی از زیر سؤال بردن انتخابات
رهبر انقلاب فرمودند: هیچ راهی به جز انتخابات برای دخالت مردم در حاکمیت وجود ندارد. برخی برای آنکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند، مشکلات کشور را جلوی چشم می آورند. اتفاقا برای آنکه مشکلات برطرف شود، باید در انتخابات شرکت کرد.
فارس: رهبر انقلاب در دیدار با مردم استانهای کرمان و خوزستان، به نکات مهمی در خصوص مسئله «انتخابات» اشاره کردند. ایشان فرمودند: «دو کلمه جمهوری و اسلامی، هر دو وابسته به انتخابات است. هیچ راهی بجز انتخابات برای دخالت مردم در حاکمیت وجود ندارد. برخی برای آنکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند، مشکلات کشور را جلوی چشم می آورند. اتفاقا برای آنکه مشکلات برطرف شود، باید در انتخابات شرکت کرد.»(۲/۱۰/۱۴۰۲)
رهبر انقلاب در گذشته نیز نکات فراوانی در خصوص اهمیت و جایگاه انتخابات و «مردم سالاری دینی» بیان کرده بودند. ایشان در خطبههای نماز جمعه خرداد ماه سال ۸۸ و در ایام فتنه در خصوص مردمسالاری دینی فرمودند: «مردمسالاری دینی یک راه سوم است؛ در مقابل دیکتاتوریها و نظامهای مستبد از یک طرف، و دموکراسیهای دور از معنویت و دین از یک طرف دیگر. این مردمسالاری دینی است که دلهای مردم را مجذوب میکند و آنها را به وسط صحنه میکشاند.»(۲۹/۳/۱۳۸۸)
صیانت از انتخابات، رفتار همیشگی جمهوری اسلامی
یکی از مواردی که همواره در جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گرفته است، صیانت از انتخابات بود. این صیانت را میتوان به دو معنی دانست. اول آنکه، انتخابات در ایران همواره برگزار شده است و به هیج بهانهای برگزاری آن لغو نشده و حتی دچار تعویق و تأخیر هم نشده است. به عنوان مثال، حتی در زمان جنگ تحمیلی، انتخابات آنگونه که باید برگزار شده است.
معنی دوم آنکه، در انتخاباتهای مختلف، از رای مردم دقیقا به همان نحوی که بود، پیروی شده است. رهبر انقلاب به مسئولان برگزاری انتخابات گوشزد کرده اند که باید از آراء مردم صیانت شود و در این رابطه فرمودند: «رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّالنّاس است. رعایت این حق واجب شرعی است. نتیجه آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود.»(۲۸/۱۰/۱۳۹۴)
به عنوان مثال، در سال ۹۲ حسن روحانی تنها با اختلاف حدود ۳۰۰ هزار رای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. این عدد در میان میلیونها رای ناچیز است و اگر قرار بود صیانت از آراء مردم صورت نگیرد، در انتخاب رئیس جمهور چالش ایجاد میشد.
یا به عنوان مثالی دیگر، زمانی که در سال ۸۸ سران فتنه و جریان اشرافیتِ غربگرا خواهان ابطال انتخابات و زیر پا گذاشتن رای و خواست مردم بودند، نظام اسلامی در مقابل این کودتاگران انتخاباتی ایستادگی کرد. رهبر انقلاب در آن زمان برای شفافسازی هر چه بیشتر و نشان دادن اینکه ادعای تقلب در انتخابات، دروغی بیش نیست، پیشنهاد دادند کسانی که مدعی تقلب هستند، هر کدام از صندوقهای رای را که میخواهند با حضور نمایندگان خود و با حضور دوربینهای صداوسیما و در مقابل چشم مردم، بازشماری کنند. اما از آنجایی که سران فتنه ۸۸ میدانستند که تقلبی در کار نیست، به آشوبگری ادامه دادند. رهبر انقلاب در پاسخ به درخواست غیرقانونیِ ابطال انتخابات تاکید کردند: «مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد. ابطال یعنی زدن تو دهن مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟ چنین چیزی مگر ممکن است؟ امروز اگر چهارچوبهای قانونی شکسته شود، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت.»(۲۶/۳/۱۳۸۸)
البته درخواست ابطال انتخابات صرفا در سال ۸۸ نبود. در سال ۷۶ و بعد از انتخاب شدن محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور، هم درخواست ابطال انتخابات البته بهصورت محدود و توسط برخی افراد معدود مطرح شد که در آن مقطع هم رهبر انقلاب از رای و خواست مردم در انتخابات حفاظت کردند. تاکید همیشگی ایشان این بوده که: «اتکا به آرای مردم را خداوند مقرر کرده است و وظیفه ما کرده است که رای مردم را معتبر بدانیم.»
نبود انتخابات، مساویِ دیکتاتوری و ناامنی
یکی دیگر از نکاتی که رهبر انقلاب در دیدار با مردم کرمان و خوزستان به آن اشاره داشتند، این بود که «اگر انتخابات در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است؛ یا هرجومرج و ناامنی. آنچه که جلوی بروز دیکتاتوری در کشور را میگیرد، انتخابات است. آنچه که جلوی هرجومرج، اغتشاش و ناامنی را میگیرد، انتخابات است.»(۲/۱۰/۱۴۰۲)
یکی از مصادیقی که نشان میدهد نبود انتخابات منجر به دیکتاتوری و ناامنی میشود، دوران رژیم پهلوی است. رای مردم در حکومت دیکتاتوری پهلوی، مطلقا موضوعیت و جایگاهی نداشت.
یکی دیگر از مصادیق مهمی که ثابت کرد در ایران ضربه به انتخابات منجر به دیکتاتوری، هرجومرج و ناامنی میشود ماجرای فتنه سال ۸۸ است. با مشارکت میلیونی در انتخابات سال ۸۸ و بعد از انتخاب احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور بر اساس رای اکثریت مردم، میرحسین موسوی به مقابله با انتخابات و رای مردم پرداخت. اقدایم که به روشنی روحیهی دیکتاتورمآبانه را نشان میداد. یک نفر خواستار ابطال رای میلیونها نفر بود و عملا مدعی شده بود که تحت هر شرایطی او باید در جایگاه ریاست جمهوری قرار گیرد. این اقدام برامده از روحیهی دیکتاتورمآبانه از سوی سران فتنه ۸۸، منجر به اغتشاش و ناامنی و فضای فتنه شد و برای کشور هزینهتراشی کرد.
این اصل که نبود انتخابات یا ضربه به آن منجر به دیکتاتوری یا هرجومرج میشود، مختص ایران نیست و در همه جای دنیا رخ میدهد. به عنوان مثال، بعد از انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا و انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس جمهور، ترامپ به مقابله با آن پرداخت و تلاش کرد که قدرت را با نوعی اقدامات هرج و مرجطلبانهی خیابانی در اختیار خود نگه دارد. این اقدام، علاوه بر آنکه یک رفتار دیکتاتورمآبانه بود، منجر به ایجاد ناامنیِ اجتماعی و حمله به کنگرهی آمریکا و... شد.
یا به عنوان مثالی دیگر، میتوان انتخابات سال ۲۰۱۴ اوکراین را در نظر گرفت. در آن سال، به بهانه تقلب در انتخابات، گروهی به مقابله با رأی مردم اوکراین پرداخت و در نتیجه، با همهگیر شدن اقدامات خشونتآمیز و ناامنی در این کشور، طی یک اقدام دیکتاتورانه، رای مردم اوکراین زیر پا گذاشته شد. نکته قابل توجه این است که وضعیت فعلی اوکراین و درگیری در جنگ امروز را باید بهنوعی نتیجه ضربه به انتخابات اوکراین در سال ۲۰۱۴ دانست.
ارسال کردن دیدگاه جدید