یک مقام ارشد یمنی، حمایت دولت مردمی یمن از فلسطین را برگرفته از انگیزه‌های دینی خواند و تصریح کرد که یمن با وجود ۸ سال جنگ، کاری کرد که بسیاری از رژیم‌های عربی فکر آن را هم نمی‌توانند بکنند.

 

۸ سال پیش ائتلاف نظامی جنگی ضد یمن به بهانه‌های مختلف تشکیل شد که گذشت زمان واهی بودن تمامی این بهانه‌ها را فاش کرد، اما با این وجود جنگی در منطقه در گرفت که به شهادت بسیاری از مردم یمن منجر شد، این جنگ اما در نهایت یمن را از قیمومیت بیگانگان رهانید و به یک دولت بزرگ و مستقل در منطقه تبدیل کرد.

بعد از عملیات طوفان الاقصی سخن از یمن بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاد و در رسانه‌ها مطرح شد، اما این بار این کشور موقعیتی متفاوت داشت و به عنوان یک قدرت اسلامی بزرگ در منطقه که رژیم صهیونیستی و حامیان آن را تهدید کرده و اقتصاد آن را از طریق ممانعت از عبور کشتی‌های این رژیم فلج کرده، مطرح شد.

در همین رابطه خبرگزاری مهر گفتگویی را با «سرتیپ یحیی محمد المهدی» رئیس کمیسیون دفاع و امنیت در مجلس شورای یمن انجام داده که متن کامل این مصاحبه را می‌خوانید:

عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله یمن در توصیف عوامل جنگی که ارتش یمن ضد اشغالگران صهیونیستی وارد آن شد و تصمیم گرفت کشتی‌هایی که به سمت بنادر سرزمین‌های اشغالی حرکت می‌کند را هدف قرار دهد، به انگیزه‌های اخلاقی و ایمانی و انسانی اشاره کرده است، نظر شما در این رابطه چیست؟ پیام‌هایی که این تمرکز می‌تواند در درجه اول برای کشورهای عربی داشته باشد و پیام‌هایی که در تقابل یمن در برابر سقوط اخلاقی در غرب و سیستم امپریالیستی آن خواهد داشت، چیست؟

در ابتدا از شما به خاطر انجام گفت و گو تشکر می‌کنم. «عبدالملک بدر الدین الحوثی» تمرکز مستقیمی بر خاستگاه‌های ایمانی و انسانی و اخلاقی این حرکت دارند، چرا که خداوند سبحان در قرآن کریم مؤمنان را برادران یکدیگر می‌خواند. لذا از منظر ایمانی، مؤمنان در هر جایی که باشند، چه در فلسطین یا در یمن یا در هر مکان دیگری برادران یکدیگر هستند. معنی برادری چیست؟ معنی برادری این است که انسان بنابر حدیث شریف پیامبر اکرم اسلام به برادر خود - چه ظالم باشد و چه مظلوم- یاری برساند. اصحاب از ایشان سوال کردند، اگر مظلوم باشد، درست، اما اگر ظالم باشد چگونه باید به او یاری رساند؟ ایشان فرمودند به این صورت که او را از ظلمی که انجام می‌دهد، بازداری. برادران حقیقی باید از یکدیگر دفاع کنند و اگر مؤمنان چنین احساسی داشته باشند، از هم دفاع خواهند کرد. رهبر ما عبدالملک الحوثی رهبر کشور یمن است که پیامبر در مورد این منطقه فرمودند: ایمان و حکمت از یمن است. ایشان همچنین برای یمنی‌ها دعا کردند و در این دعا بین منطقه شام و یمن ارتباط قائل شدند. شام در اینجا همان فلسطین و اطراف آن است.

عبدالملک الحوثی هنگامی که این مسئولیت را بعد از شهادت برادر خود در سال ۲۰۰۴ بر عهده گرفتند، امید را به امت اسلام برگرداند و باعث شدند این گروه اندک و مستضعف امتی را بسازند که به صورت مستقیم در برابر آمریکا ایستادگی می‌کنند، امتی که با شعارهای «الله اکبر»، «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» پرورش پیدا کرده است. این‌ها شعارها سیاسی یا مانور تبلیغاتی نیست، بلکه برگرفته از خاستگاه‌های دینی است. چرا که فرمانده شهید و فرمانده کنونی ما نگاه دقیقی به جهان عرب و اسلام و فروپاشی اخلاق در آن داشتند و متوجه شدند که علت این موضوع در طغیان‌گری آمریکا و مجبور کردن آنها به تسلیم در برابر استعمار خود است، لذا باید در این زمینه موضعی اتخاذ شود. فرمانده شهید با شعار مرگ بر آمریکا این موضع را آغاز کرد و فرمانده کنونی نیز از خاستگاه دینی و بدون در نظر گرفتن دیدگاه‌های حزبی یا طایفه‌ای یا سیاسی این موضوع را دنبال کرده است.

به همین علت است که رهبر انصار الله از خاستگاه‌های اخلاقی و دینی و ایمانی و انسانی در این ابعاد صحبت می‌کند، چرا که این انگیزه‌ها بسیار مهم است و متأسفانه کشورهای عربی و همچنین بیشتر کشورهای اسلامی به تکالیف خود در قبال این جنایت‌های وحشیانه و روزمره صهیونیست‌ها و هدف قرار گرفتن ده‌ها هزار کودک و زن فلسطینی عمل نمی‌کنند. هرگونه واکنشی در این زمینه می‌بایست از طریق انگیزه‌های ایمانی و دینی و اخلاقی و حتی انسانی باشد و اگر انسان در قلب خود ذره‌ای از ایمان را احساس کند، مسئولیت خود در برابر خطر این جنایت‌های زشت و پلید و این سکوت خفت بار عربی و اسلامی را خواهد پذیرفت. لذا این اظهارات پیامی برای کشورهای عربی در جهت تقابل با این سقوط اخلاقی غرب و نظام امپریالیستی آن است.

امپریالیسم آمریکایی و صهیونیسم جهانی به دروغ خود را مدافع حقوق بشر جا زده‌اند. بر اساس حقوق بشر انسان باید فارغ از هویت و دین و اعتقاد و جدا از مبانی ملی و زمان و مکان از انسان‌های دیگر دفاع کند، لذا عبدالملک الحوثی این پیام را برای تمام دنیا مخابره کردند.

عبدالملک الحوثی آمریکا را در برابر تلاش‌های پنتاگون برای نظامی سازی دریای سرخ و باز کردن جبهه جنگی جدید ضد عرب‌ها و مسلمانان در منطقه به چالش کشیده و به مبارزه طلبیده است، آیا یمن قادر به چنین کاری است؟ چرا رهبر یمن ز رژیم‌های عربی خواسته تا بی‌طرف باقی بمانند؟ آیا این موضوع نشان دهنده میزان یاس ایشان از رژیم‌های عربی در اتخاذ مواضعی در حمایت از فلسطین و آرمان‌های عربی است؟

ایشان در سخنرانی جهانی و تاریخی خود به نقاط مهمی اشاره کردند و ظالم و مظلوم را کاملاً مشخص کرده و عناصر خودکامه و مستضعفان که باید از آنها حمایت و دفاع شود را نیز کاملاً مشخص کردند. ایشان آمریکا را در دریای سرخ به مبارزه طلبیدند، چرا که واشنگتن ادعا می‌کرد به دنبال توسعه درگیری‌ها نیست، در حالی که خود این کشور درگیری‌ها را توسعه می‌دهد و در اظهارات تبلیغاتی و سیاسی خلاف این موضوع را بیان می‌کند. خودکامگی آمریکا و استبداد این کشور در اعتراض به هر قطعنامه‌ای که باعث محکومیت اسرائیل یا به دنبال توقف تجاوز به غزه باشد، کاملاً مشهود است. آمریکا ضد تمام این تلاش‌ها از حق وتو استفاده کرده و تمامی قطعنامه‌های سازمان ملل را ناکارآمد کرده است. این اقدام به چه معناست؟ به این معنا است که آمریکا مدیریت جنگ را بر عهده دارد و این آمریکا است که زنان و کودکان را در غزه در قتل می‌رساند. این به معنای مباشرت واشنگتن در قتل ملت مظلوم فلسطین است که از طریق حمایت از رژیم صهیونیستی و فروش تسلیحات میلیاردی به این رژیم از همان روز اول بعد از عملیات طوفان الاقصی دنبال شده است. علاوه بر اینکه جو بایدن در همان روز اول به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد تا به تمام دنیا اعلام کند که در کنار رژیم صهیونیستی قرار دارد در جنایت‌های زشت این رژیم سهیم است. وزیر جنگ آمریکا نیز به سرزمین‌های اشغالی رفت که به دنیا بگوید به عنوان وزیر دفاع آمریکا و به عنوان یک یهودی هرگز از بیان این نکته ابایی ندارد که این یهودیان هستند که در آمریکا یا در اسرائیل این جنگ را مدیریت می‌کنند.

آمریکا کشوری بود که دامنه درگیری‌ها را گسترش داده و همچنان نیز به دنبال گسترده‌تر کردن این جنگ است. آمریکا با تمامی کشورهای عربی به استثنای یمن در ارتباط است، اما یمن دعوت این کشور را رد کرده است. آمریکا از تمامی رهبران و پادشاهان عرب خواسته که هیچ اقدامی انجام ندهند، اما یمن در زمین آمریکا بازی نمی‌کند و صدای حق را بلند می‌کند، صدایی که آمریکا از ۲۰ سال پیش به دنبال خاموش کردن آن در یمن است. آمریکا از شعارهای ملت ما می ترسد، اما ما امروز تنها به شعار دادن در خیابان‌ها یا منازل یا مساجد اکتفا نمی‌کنیم، بلکه موشک‌ها و هواپیماهای خود را تولید می‌کنیم که این شعارها را به تل‌آویو نیز برسانند. ما مسئولیت دینی و اخلاقی و ایمانی خود را در این زمینه انجام می‌دهیم.

فرمانده ما سخنی را نمی‌گوید، مگر اینکه مقدمات آن را فراهم کرده باشد، ایشان گفت که ما قادر به این کار هستیم و شما به یاد دارید که وی در اولین سخنرانی خود در ابتدای حوادث تاکید کرد که ما کشتی‌های اسرائیلی را زیر نظر داریم. چند روز نگذشته بود که کشتی گلکسی در اختیار نیروهای یمنی قرار گرفت و دنیا از این اقدام شگفت زده شد. دنیا تصور آن را هم نمی‌کرد که یمن چنین قدرتی داشته باشد و جسارت و شجاعت چنین موضع‌گیری که دنیای عربی و اسلامی فاقد آن هستند را به خود بدهد.

عبدالملک الحوثی از تمامی رژیم‌های عربی خواسته‌اند که بی‌طرف باشند چرا که در روند این حوادث وقتی تجاوزی به یمن صورت گرفت، تمامی کشورهای عربی در ائتلاف با آمریکا ضد برادران خود در یمن حضور پیدا کردند، اما وقتی تجاوز کنونی ضد ملت فلسطین شکل گرفته است، هیچ دولت عربی جرأت نمی‌کند مواضعی در مخالفت با رژیم صهیونیستی یا حمایت از فلسطین و ملت آن از خود نشان دهد. به همین علت سید عبدالملک به خوبی می‌داند که این کشورها تا زمانی که حاکمان کنونی در رأس قدرت آنها هستند، هیچ اقدام مفیدی انجام نخواهم داد و به عبارت واضح به آنها گفتند که ما را رها کنید تا خودمان مقابله با آمریکا را تجربه کنیم و اگر خواستید برای ما کف بزنید یا برقصید یا به ما بخندید، اما نکته مهم این است که وارد درگیری مستقیم با ما نشوید، چرا که ما طی ۹ سال گذشته این تجربه را به دست آورده‌ایم که کسانی که وارد درگیری مستقیم با ما شدند، کشورهای عربی بودند که بنا به دستورات آمریکا این کار را انجام دادند. آنها خوب به این موضوع اذعان می‌کنند و می‌گویند که فشارهای آمریکا زیاد است، به همین علت سید عبدالملک در نصیحتی صادقانه و مخلصانه گفته است که اگر وارد این جنگ شوید، دیگر نمی‌توانید روی پای خود بایستید و شما این موضوع را به خوبی درک می‌کنید!

چرا یمن با این موضع شجاعانه برای دفاع از فلسطینی‌ها و مقدسات اسلامی در کنار مقاومت اسلامی در عراق و لبنان موضعی منحصر به فرد اتخاذ کرد؟ به نظر شما آیا این موضوع رژیم‌های عربی که هیچ اقدامی در رساندن غذا و دارو به ملت غزه انجام نمی‌دهند را به چالش نمی‌کشد؟

یمن این موضع جسورانه را در دفاع از فلسطین و مقدسات اسلامی به علت فرماندهی الهی خود اتخاذ کرده است. ما قبل از حوادث ۲۱ سپتامبر سال ۲۰۱۴ نیز ارتش داشتیم؛ ما ارتش و گارد ساحلی در اختیار داشتیم و تسلیحات و هواپیما و موشک در اختیار داشتیم، اما رهبری خوبی نداشتیم. در آن زمان حاکمیت یمن تحت دستورات مستقیم و غیر مستقیم آمریکایی‌ها بود، اما امروز فرماندهی و رهبری الهی و مبارکی داریم که توانسته این معادله را تغییر داده و موازنه‌های قدرت را به صورت کامل به هم بریزد و نشان داده که باید سخن حق را بر زبان آورد که این بزرگترین جهاد در راه خدا است، سخن حق در برابر ظالمان که مطابق فرموده پیامبر اکرم اسلام است. در حال حاضر به اعتقاد من رژیم‌های عربی و سازمان‌های عربی دچار بحران اعتقادی هستند، آنها در بحران اقتصادی یا سیاسی قرار ندارند، بلکه بحران آنها بحران عدم وجود ایمان الهی است. آیا یکی از این کشورها به اندازه ایمان و اعتقاد ملت یمن به نصرت الهی به خداوند متعال اطمینان دارد؟ آیا این رژیم‌ها معتقد هستند که تمامی امور در اختیار خداوند است.

سید عبدالملک با این مواضع مقتدرانه می‌خواست این پیام را به دنیا بدهد که باید به خداوند متعال اطمینان داشته باشند، باید به خدا بازگردند و الطاف الهی را فراموش نکنند. آنها نباید پیروزی موسی که در برابر جبروت و عظمت و سرکشی فرعون چیزی غیر از یک عصا در اختیار نداشت را فراموش کنند. فرعون لحظه‌ای گمان نمی‌کرد که با همین عصا یا با دستان موسی هلاک خواهد شد. فرعونیان زمان نیز تصور نمی‌کنند که به دست این امت مستضعف که همواره کودکان و مردان آنها را می‌کشند و باعث فساد و طغیان در زمین می‌شوند، از بین خواهند رفت. فرعون امروز همان آمریکا است و به اذن خدا زوال آمریکا به دست مستضعفان رقم خواهد خورد.

سید عبدالملک به این موضوع اشاره کرد که ما صنعت و تسلیحات خود را همزمان با هر تجربه و با هر تجاوزی ارتقا و گسترش می‌دهیم. ما قبل از حوادث سال ۲۰۱۴ پهپاد در اختیار نداشتیم. عبد ربه منصور هادی در سفری که در آن زمان به آمریکا داشت، این فن‌آوری را یک اعجوبه خواند و این موضوع را در رسانه‌ها اعلام کرد. ما موشک در اختیار نداشتیم و سامانه‌های دفاعی که از روسیه خریداری شده بود نیز به دست رژیم سابق با اشراف و نظارت مستقیم آمریکایی‌ها منهدم شده بود. اما اوضاع امروز کاملاً متفاوت است. ما ملت یمن و ارتش یمن امروز موشک و پهپاد تولید می‌کنیم و دیگر احتیاجی به روسیه یا آمریکا یا آلمان و هیچ دولت دیگری در جهان نداریم، چرا که بر خداوند متعال توکل کرده‌ایم و خداوند ما را ثابت قدم کرده و موفق شده‌ایم تمامی پیام‌های خود را به دنیا برسانیم.

سید عبدالملک به وضوح در اظهارات خود تصریح کرد که اقدامات ما تنش یا چالشی برای هیچ‌کس نیست و ما از کسی نمی‌خواهیم برایمان کاری انجام بدهد، بلکه می‌خواهیم که ما را به حال خودمان بگذارید، تا در تقابل با آمریکا بایستیم. چرا که ما می‌دانیم چگونه در برابر آمریکا بایستیم و این کشور نمی‌تواند کاری بر علیه ما انجام دهد. آمریکا تلاش دارد به بهانه حمایت از کشتیرانی ائتلافی بین‌المللی در دریای سرخ ایجاد کند، اما در واقع به دنبال حفاظت از امنیت صهیونیست‌ها است، اما به اذن خداوند تا زمانی که ملت قدرتمند یمن حضور دارد، نمی‌تواند به این خواسته دست پیدا کند و پیروزی در اختیار یمنی‌ها است.

کشورهای عربی از خودشان اراده‌ای ندارند و اگر می‌خواستند می‌توانستند کمک‌ها را به نوار غزه برسانند، اما اساساً چنین اراده‌ای وجود ندارد. یکی از رهبران کشورهای عربی در ابتدای تجاوز اسرائیل به غزه از عبارت پایان مأموریت اسرائیل به صورت صریح سخن به میان آورد، این مأموریت چیست؟ ریشه کن کردن حماس یا ریشه کن کردن ملت فلسطین؟ مصر به عنوان یک دولت عربی بزرگ می‌تواند گذرگاه رفح را باز کند. این کشور بدون اجازه اسرائیل قادر به این کار خواهد بود، چرا که گذرگاه در اختیار این کشور است، اما چنین اراده‌ای وجود ندارد، چرا که متأسفانه اراده آمریکا بر مقدرات رژیم‌های عربی و اسلامی حاکم است.

با گذشت ۸ سال از تجاوز وحشیانه ضد ملت یمن و محاصره ظالمانه این کشور از سوی متجاوزان، یمن با این قدرت و شجاعت به پا خواسته و پیشگام تمامی کشورهای عربی در مقابله با تروریسم صهیونیستی شده است.  آیا این موضوع نشان دهنده اهمیت دیدگاه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران از حضور در کنار ملت برادر یمن است؟

یمن بعد از ۸ سال جنگ سخت و شدید و محاصره ظالمانه‌ای که همچنان ادامه دارد، این موضع جسورانه را اتخاذ کرد که چه بسا بسیاری از کشورها را به وحشت انداخته و برخی از کشورها را خوشحال کرده است. این موضوع به این علت است که ملت یمن فرهنگ قرآنی دارد و آن را به عنوان استراتژی مسلمانان در حمایت از مظلومان و دفاع از خود دنبال می‌کند.

ملت یمن تحولات منطقه را از منظر توافق ساکس پیکو یا تقسیم‌های استعماری و مرزهای ساختگی دنبال نمی‌کند، بلکه با نگاهی بزرگ‌تر و عمیق‌تر به عنوان یک موضوع و تکلیف دینی به این تحولات می‌نگرند. ما اعتقاد داریم که اگر بتوانیم به کمک برادران خود برویم، باید این کار را انجام دهیم و باید آنها را تأیید کنیم. لذا ما باید تجهیزات خود را برای حمایت از برادران خود آماده کنیم و آنها را از این شرایط نجات دهیم، به ویژه که حمایت دولت‌های غربی و همبستگی آشکار آنها با رژیم صهیونیستی ادامه دارد و آنها تمامی کمک‌های لازم را به این رژیم انجام می‌دهند.

آمریکا تلاش دارد حق دفاع از اسرائیل را با تمامی امکانات مالی و تسلیحاتی و تجربه نظامی به خود بدهد و در این راستا از مشارکت هواپیماهای جاسوسی و بمب‌ها و موشک‌های خود در کشتار ملت فلسطین ابایی ندارد. آمریکا این حق را برای خود قائل می‌داند که مانع از اعتراض دولت‌های دیگر به این تجاوز شود، چرا که خود را ارباب و خدای تمام دنیا می‌داند، اما ملت یمن می‌خواهند این پیام را به آمریکا و تمام جهان برسانند که شریعت و حاکمیت تنها از آن خداست و تمام زمین به خدا اختصاص دارد.

بدون شک حمایت و پشتیبانی که جمهوری اسلامی ایران از یمن انجام می‌دهد، نقش مثبت زیادی در پایمردی و ثبات ملت یمن دارد. دشمن هر دوی این کشورها مشترک است که در درجه اول آمریکا و رژیم صهیونیستی و سپس متحدان این کشورها هستند. اینها همانطور که با جمهوری اسلامی دشمنی دارند، با یمن نیز دشمن هستند و به مدت ۸ سال تجاوزی را ضد این کشور به بهانه‌های اشغالگری ایران در آن یا تبدیل شدن آن به بازوی ایران انجام دادند. این در حالی بود که تمام دنیا نتوانست در یمن یک عنصر نظامی ایرانی یا یک هواپیمای ایرانی یا یک سلاح ایرانی پیدا کند، بلکه تمام آنها متعلق به یمنی‌ها بود. البته موضع حاکمیتی و مردمی ایرانی‌ها در همبستگی با ملت یمن موضعی کریمانه و گرانقدر است و ما باید به علت این مواضع مقدس و قهرمانانه از ایران تشکر و قدردانی کنیم و همانطور که ایران با ابراز همبستگی خود از یمن حمایت کرده، ما نیز با ابراز همبستگی خود از ملت فلسطین حمایت می‌کنیم و هر کدام از این حمایت‌ها راهکار خاص خود را دارد.