اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان ندارند

«اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان نشان نخواهند داد. چون اصلاح‌طلبان دو، سه دوره خودشان را نشان دادند و نتوانستند به وعده‌هایی که می‌دهند عمل کنند».

 

 كيهان:  این تحلیل را عبدالله رمضان‌زاده سخنگوی دولت خاتمی عنوان کرد که  به همراه علیرضا علوی تبار در در گفت‌وگوی مشترک روزنامه شرق شرکت کرده بود. خبرنگار شرق از او می‌پرسد: «از نظر شما به‌عنوان قائم‌مقام دبیر کل جبهه مشارکت و سخنگوی دولت دوم آقای خاتمی، چرا امروز سخن ‌گفتن از حزب در جامعه ایران طنینی ندارد؟».

رمضان‌زاده در پاسخ گفته است: به‌طور کلی شکل‌گیری احزاب در ایران مشکل دارد، نه سخن گفتن از حزب. شرایط روان‌شناسی اجتماعی جامعه ایرانی و شرایط سیاسی موجود، هر دو موانعی را ایجاد کرده‌اند که نمی‌شود به‌راحتی در مورد شکل‌گیری احزاب صحبت کرد.

اگر به تاریخ شکل‌گیری برخی از احزاب سیاسی در ایران نگاه کنیم، معمولاً از پایین نجوشیده‌اند و به همین دلیل با ضربه‌هایی از هم پاشیده‌اند. این در دوره‌های مختلف اتفاق افتاده است. مشکل در زمینه‌سازی شکل‌گیری احزاب است.

اگر حزب را پدیده‌ای مدرن و متعلق به جامعه مدرن بدانیم، می‌توانیم بگوییم حزب جایی است که منافع گروه‌های خاص در آن شکل می‌گیرد و آن گروه‌های خاص برای تأمین منافع خودشان به قدرت رو می‌آورند و می‌خواهند قدرت را به دست بیاورند و این باعث تنش بین حزب و قدرت می‌شود.

مشکل دیگر هم به وضعیت فرهنگی و جامعه‌شناختی جامعه ایران و مسئله عدم اعتماد مربوط است. حزب از میان دسته‌ای از گروه‌های مردم که به هم اعتماد دارند شکل می‌گیرد.

ما در جامعه ایرانی با این مشکل روبه‌رو هستیم که اعتماد در حد پایینی قرار دارد.

وی افزود: در دهه هفتاد نیروهای سیاسی جدید وارد جامعه شدند. تعدادی احزاب جدید شکل می‌گیرند که نمونه‌های اصلی‌اش کارگزاران و مشارکت بودند که از بالا شکل گرفته‌اند. بنابراین امکان اینکه احزاب به بلوغ برسند وجود نداشته است و زمان لازم را نداشتند که خودشان را نشان دهند.

علوی‌تبار (سردبیر روزنامه توقیف شده صبح امروز متعلق به حجاریان) هم در پاسخ به این پرسش که «آیا جناح‌های اصلاح‌طلب، حزب هستند و کارکردهای حزبی دارند، یا ما با یک دوگانه‌ای از جناح و حزب روبه‌رو هستیم؟»، اظهار کرد: به لحاظ رسمی این‌ها یک جبهه هستند و حزب نیستند. اگر از نوع سازماندهی، تشکل‌های سیاسی را رتبه‌بندی کنیم، پایین‌ترین سطح محفل است. گروهی از افراد که شباهت‌هایی به هم دارند و گاهی دور هم جمع می‌شوند. محفل که منسجم‌تر شود به انجمن و بعد گروه و بعد سازمان تبدیل می‌شود و بعد که رابطه و تکیه‌گاه اجتماعی پیدا می‌کند و با بدنه ارتباط برقرار می‌کند، به حزب بدل می‌شود. «جبهه»، مجموعه‌ای از احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌ها است که ضمن حفظ استقلال تشکیلاتی‌شان، پیرامون یک راهبرد و رهبری مشترک به توافق می‌رسند. این‌ها به طور رسمی جبهه هستند. درواقع احزاب را باید اجزای جبهه بدانیم و به یک معنا حزب نیستند. در اینجا باید دو مورد را دنبال کنیم، یکی اینکه چقدر رهبری مشترک دارند و چقدر حول یک راهبرد و استراتژی سیاسی مشترک به توافق رسیده‌اند. ازاین‌رو به یک معنا جناح‌های اصلاح‌طلب امروز حزب نیستند، ولی بعضی از کارکردهای حزبی را انجام می‌دهند.

همچنین رمضان‌زاده در باره این سوال که «تصوری عمومی وجود دارد که مردم خیلی در قید و بند اصلاح‌طلب‌ها نیستند و منتظر نیستند که ببینند اصلاح‌طلبان چه می‌گویند تا وارد فضای سیاست شوند. آیا شما این تصور را قبول دارید؟»، گفت: یک بحث نظری هست و یک بحث عملی. شاید خیلی از مردم با دیدگاه‌های اصلاح‌طلبان موافق هستند، اما از ناتوانی و ناکارآمدی‌شان در تحقق اهداف شاکی هستند. به نظر من، اکثریت جامعه اقبالی به اصلاح‌طلبان نشان نخواهند داد. چون اصلاح‌طلبان دو، سه دوره خودشان را نشان دادند و نتوانستند به وعده‌هایی که می‌دهند عمل کنند. بنابراین طبیعی است که مردم هم انتظارات دیگری داشته باشند.

در ادامه علوی‌تبار می‌گوید: ما به یک دوره عادی‌سازی نیاز داریم. اگر ما دوره‌ای از عادی‌سازی وضعیت را داشته باشیم، بعد از آن می‌شود از اصلاحات صحبت کرد. اول باید وضعیت کمی از حالت بحرانی خارج شود و برخی از عدم توازن‌ها ترمیم شود. به نظرم این را یک نیروی میانه می‌تواند انجام دهد. اصلاح‌طلبان الان از نظر حکومت خیلی مطرود هستند و به آنها اجازه داده نمی‌شود، ولی ممکن است یک نیروی میانه بین اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراهای عملگرایی که اعتدالی شده‌اند، بتوانند مدتی اوضاع را عادی کنند و بعد از عادی‌سازی می‌شود در مورد اصلاحش صحبت کرد. تا آن موقع خیلی دشوار است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی