شگرد تکراری اصلاح‌طلبان تندرو در انتخابات؛ راهبرد «انفعال» برای ترس از شکست

 براساس راهبرد جدید جبهه اصلاحات، آنها در این دوره انتخابات شرکت نخواهند کرد؛ راهبردی که بی‌شباهت به برنامه اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس یازدهم نبود.

 

به گزارش  تسنیم، بیستمین نشست مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران با حضور نمایندگان احزاب اصلاح‌طلب و اعضای حقیقی جبهه اصلاحات به‌ریاست آذر منصوری برگزار شد و در این جلسه، بررسی سند راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران در سال 1402 در دستور کار قرار گرفت و جزئیات این سند با اکثریت آرا به تصویب رسید.

براساس این راهبرد، اصلاح‌طلبان در این انتخابات شرکت نخواهند کرد؛ آنها در این سند مدعی شدند که انتخابات «تهی از معنا، غیررقابتی و غیرمنصفانه و غیرمؤثر در اداره کشور» شده است و در ادامه گفته‌اند این به‌معنای قهر آنان با صندوق رأی نیست بلکه به‌عکس، اصلاح‌طلبان موظفند به‌رغم عدم مشارکت در چنین انتخاباتی تمامی مساعی خود را برای اقناع یا الزام حاکمیت به برگزاری انتخابات مطلوب مبذول دارند.

راهبردی که اخیراً اعلام شد، بی‌شباهت به برنامه آنها برای انتخابات مجلس شورای اسلامی یازدهم نبود؛ در آن زمان، برنامه‌ریزی انتخاباتی اصلاح‌طلبان به‌عهده شورای‌عالی سیاست‌گذاری بود که ریاست آن را محمدرضا عارف به‌عهده داشت، این شورا در نهایت اواسط بهمن سال 98 اعلام کرد: «در حوزه انتخابیه تهران، ری، اسلام‌شهر، شمیرانات و پردیس، عمدۀ ظرفیت و فرصت حضور احزاب و شخصیت‌های نام‌آشنا از این جبهه گرفته شده است، با این شرایط هرگونه تصمیم احزاب عضو که امکان رقابت حداقلی در این حوزه برای آنان باقی مانده است مورد احترام بوده و حق قانونی آنهاست تا با نام و عنوان خود از کاندیدای مورد نظر خود حمایت نمایند.»

به‌خلاف سال 98 جبهه اصلاحات نخواسته است از همین حالا سیاست انقباضی کامل نسبت به انتخابات در پیش بگیرد، بلکه راهی برای لیست احتمالی این جبهه باز کرده است و استخوان‌بندی سند منتشرشده، همان مشارکت مشروط است که حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران در نشست خبری خود مطرح کرده بود.

این سند مدعی است که "به هر میزان و نسبتی که اصول مذکور قابل تحصیل باشند و حاکمیت در قبال آن‌ها از خود انعطاف نشان دهد، اصلاح‌طلبان به همان میزان باید از تغییرات استقبال کنند."

این سند راهبردی، راهکار لیست دادن اصلاح‌طلبان در انتخابات را هم ذکر کرده است: «در صورت تصمیم جبهه اصلاحات ایران برای ارائه لیست در انتخابات براساس ارزیابی و رأی جمعی به‌شیوه دموکراتیک در مجمع عمومی جبهه اصلاحات هر استان با رأی دوسوم اعضا اتخاذ تصمیم خواهد شد. تصمیم مجمع عمومی جبهه اصلاحات در مرکز و استان‌ها موضع رسمی جبهه بوده و رعایت مفاد تبصره یک ماده شش اساسنامه جبهه اصلاحات برای اعضا الزامی است و اعضا نمی‌توانند با عنوان اصلاح‌طلبی و جبهه اصلاحات برخلاف آن اقدام به ارائه لیست کنند.»

سند راهبردی 1402 به‌خلاف سال 98 درباره فهرست دادن احزاب سکوت کرده است و حتی کلمه اصلاح‌طلبی را منحصر در این جبهه دانسته است؛ پیشتر برخی چهره‌های تأییدصلاحیت‌شده از احتمال لیست دادن در انتخابات سخن گفته بودند.

اسماعیل دوستی کاندیدای تأییدصلاحیت‌شده و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با تسنیم گفته بود: با شخصیت‌های همفکر خودمان که تأیید صلاحیت شدند و تخصص کاری یا تجربه مدیریتی دارند و یا جزو نمایندگان ادوار هستند، برای تهیه لیست انتخاباتی در حال گفت‌وگو هستیم.

همچنین تاکنون محمدباقر نوبخت، علی مطهری، رئوف قادری و اسماعیل دوستی از حزب اعتماد ملی، هوشنگ بازوند استاندار کرمانشاه در دولت روحانی، سید فرید موسوی، محسن علوی نماینده و احمد مازنی نمایندگان مجلس دهم تأیید صلاحیت شده‌اند که احتمال تکرار تجربه 98 و لیست دادن احزاب را جدی می‌کند؛ اما جدا از آنکه اصلاح‌طلبان این دوره لیست خواهند داد یا نه (که تجربه نشان داده است در همه ادوار فهرستی منتسب به آنان حضور داشته است)، تجربه ادوار گذشته نشان می‌دهد که این شگرد نخ‌نمای آنها برای فرار از شکست است.

این راهبرد منفعلانه بیش از آنکه ناشی از ادعاهایی همچون ردصلاحیت‌ها باشد، ریشه در فوبیای شکست در انتخابات دارد. سال 1386، اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هشتم که اولین انتخابات مجلس در دولت احمدی‌نژاد بود با لیست پر و پیمانی به‌نام یاران خاتمی پا به عرصه انتخابات گذاشتند؛ فهرستی که در آن چند وزیر و نماینده ادوار به‌سرلیستی مجید انصاری حضور داشت؛ کنار فهرست ائتلاف اصلاح‌طلبان، لیست حزب اعتماد ملی با چهره‌هایی از فهرست اصلاح‌طلبان و کاندیداهای مستقل برای رقابت‌ها معرفی شد؛ از ماحصل این دو لیست به‌جز علیرضا محجوب که در دور دوم به‌عنوان نفر آخر تهران وارد مجلس شد، موفقیت دیگری حاصل نشد.

از آن زمان، اصلاح‌طلبان تصمیم‌های انتخاباتی‌شان براساس سود و زیان حاصل از مشارکت بود؛ به این نحو که "اوضاع بر وفق مراد بود و می‌توانستیم پیروز شویم، لیست می‌دهیم اما اگر شرایط به‌نحوی بود که بوی بهبود شنیده نمی‌شد، بنا را بر سکوت و عدم مشارکت می‌گذاریم".

شروع این راهبرد را در انتخابات مجلس نهم شاهد بودیم؛ انتخابات مجلس نهم، اولین انتخاباتی بود که بعد از فتنه 88 در کشور برگزار می‌شد، در این دوره اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند به‌بهانه ردصلاحیت‌ها در انتخابات شرکت نکنند و آن را تحریم کنند.

جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب، اعتماد ملی، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مجمع روحانیون مبارز و حزب کارگزاران سازندگی از جمله احزاب تحریم‌کننده انتخابات مجلس بودند؛ بااین‌حال سایر احزاب اصلاح‌طلب تصمیم گرفتند خلاف نظر بزرگان این جریان وارد رقابت شوند. حزب مردم‌سالاری، حزب اسلامی کار و خانه کارگر و همچنین برخی اصلاح‌طلبانی که وابستگی حزبی نداشتند مانند مسعود پزشکیان، محمدرضا تابش، شیخ قدرت علیخانی، محمدرضا خباز، داریوش قنبری و علی‌اکبر اولیا در انتخابات ثبت‌نام کردند؛ جبهه مردم‌سالاری برای انتخابات تهران با 15 کاندیدا به‌سرلیستی الهه راستگو وارد انتخابات شد.

در انتخابات مجلس دهم، اصلاح‌طلبان که می‌دانستند پیروز عرصه خواهند شد، با فهرستی که نسبت به انتخابات مجلس هشتم و حتی مجلس یازدهم، فاقد چهره‌های شاخص بود پا به عرصه گذاشته توانستند سی کرسی تهران را کسب کنند؛ این‌بار هم اصلاح‌طلبان به راهبرد یک دهه قبل خود در انتخابات مجلس نهم تن دادند و وقتی احساس کردند شرایط به‌نفع آنان رقم نخواهد خورد، به‌بهانه‌هایی همچون ایستادن کنار مردم یا نداشتن کاندیداها، عرصه را ترک کردند تا زمانی که اگر احساس پیروزی به مشامشان خورد، وارد رقابت بشوند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی