نظامیان آمریکا در منطقه آسیبپذیر هستند
تحلیلگر خبرگزاری بلومبرگ معتقد است تا زمانی که هزاران نظامی آمریکا در عراق و سوریه قرار دارند، این کشور در مقابل ایران آسیبپذیر است و ایران هم از این فرصت استفاده خواهد کرد.
روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: مارک چمپیون که سابقه نگارش تحلیل در روزنامههایی مانند والاستریت ژورنال را هم در کارنامه خود دارد، طی یادداشتی به موضوع حملات هوائی آمریکا در منطقه را مورد نقد قرار داد و نوشت: منتقدان بایدن فرصت را فروگذار نکردند تا اعلام کنند که حملات هوائی او، ضعیفتر از آنی است که از حملات آینده علیه نیروهای آمریکایی جلوگیری کند. حرف درستی است اما این تصور هم که چاره کار، بمباران ایران است توهمی بیش نیست.
اغلب، بازدارندگی را معادل اعمال قدرتِ کافی میدانند: هرچه تهدید بزرگتر باشد یا زدن آن دشوارتر، بازدارندگیاش بیشتر. اما به همان اندازه هم محتمل است که یک حریف را وادار کنید که حملاتش را افزایش دهد چرا که برای تحقق بازدارندگی، آنچه شما انجام میدهید، مهمتر از آنچه طرف دیگر فکر میکند، نیست، یا همانطور که یک واکاوی توسط اندیشکده راند توصیف میکند، شما باید «علائق، انگیزهها و فوریتهای» حریفتان را درک کنید.
ما میدانیم که آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب ایران، میخواهد که ایالاتمتحده و اسرائیل از خاورمیانه خارج شوند و به این ترتیب به ایران اجازه دهد که نقش محوری خود را به عنوان قدرت برجسته منطقه به دست گیرد، زیرا او دهههاست این موضوع را به جهان اعلام کرده است. در این میان واکنشهای اسرائیل و ایالاتمتحده به حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر نیز یک هدیه تازه بود.
چندهزار نظامی آمریکایی باقیمانده در عراق به طور طبیعی آسیبپذیر هستند. در سوریه هم هنوز آن چندصد نظامی آمریکایی باقیمانده، بیشتر آسیبپذیر هستند. فکر کردن به اینکه تا زمانی که حضور آمریکا منتفی نشده، تهران و نمایندگان آن از این مزیت استفاده نخواهند کرد، خیلی سادهانگارانه است. در این پسزمینه، حمله مستقیم به ایران، به احتمال بیشتر موجب کشتهشدن نیروهای مستقر در عراق و سوریه خواهد شد. اگر آمریکا میخواهد که ایران را در چارچوب قرار دهد، یا باید از عراق و سوریه بیرون بیاید یا اینکه نیروهای بیشتری را به این دو کشور گسیل کند. این کار به آزمایشش میارزد.
یادآور میشود چمپیون سه هفته قبل هم در بلومبرگ نوشته بود: پاسخ به حملات در دریای سرخ اجتنابناپذیر بود اما بعید است آمریکا به اهداف خود برسد. اگر اهداف استراتژیک ایالاتمتحده، بازگردان جریان آزاد تجارت از طریق دریای سرخ، جلوگیری از جنگ میان حماس و اسرائیل از طریق شعلهور کردن منطقه و نیز خنثی کردن تلاشهای ایران برای توقف عادیسازی اسرائیل در خاورمیانه جدید و باثبات و مرفه باشد؛ آتشبازی آمریکا، احتمالا نتیجه معکوس خواهد داشت.
واقعیت این است که حوثیها سالها از بمباران هوائی جتهای پیشرفته آمریکایی با خلبانان عربستانی و اماراتی جان سالم به در بردهاند و تنها چیزی که تغییر کرده این است که منطقه نبرد عوض شده و ممکن است دریای سرخ تبدیل به منطقه جنگی شود. این موضوع بازارهای جهانی را تحت تاثیر مستقیم قرار میدهد.
کشیدن آتش به پای آمریکا توسط محور مقاومت ایران تحت عنوان مبارزه برای آرمان فلسطین، بخشی از نقشه حوثیها بوده است. حوثیها مانند حماس هنگام مبارزه جایگاهشان در داخل و خارج بالا میرود.
حماس، ایران و متحدانش به دنبال دامنزدن به بیاعتمادی و نفرت نسبت به اسرائیل و آمریکا در سراسر خاورمیانه هستند، تا جایی که هرگونه ارتباط با آنها به حدی سمّی شود که رهبران عربستان تا مصر مجبور به فاصله گرفتن از آنها شوند. خشم «خیابان عربی»، علیه اسرائیل افزایش یافته و حالا از اقدامات حوثیها در دریای سرخ به عنوان دفاع از مردم رنجدیده غزه حمایت میکنند. بدینترتیب نزدیکی اقتصادی امنیتی که قبل از ۷ اکتبر در خاورمیانه عربی در جریان بود، از نظر سیاسی غیرممکن خواهد شد.
در نظرسنجی ۱۰ ژانویه مرکز عربی تحقیقات و مطالعات سیاسی در دوحه از ۸هزار نفر در ۱۶ کشور عربی، ۸۹درصد مخالف به رسمیت شناختن اسرائیل شدند و ۷۷درصد هم آمریکا و اسرائیل را بزرگترین تهدید امنیتی منطقه دانستند و در مقابل تنها ۷درصد ایران را به عنوان رقیب قدیمی دنیای عرب، تهدیدکننده اصلی ثبات منطقه دانستند.
ارسال کردن دیدگاه جدید