رهبری از اعضای خبرگان مطالبه مشاوره برای نظام دارند / تفکیک نظام به پنج قوه

رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضائیه گفت: در یکی از سال‌ها خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند و ایشان در این دیدار تأکید کردند که شما سیر حرکت کلی نظام را بررسی کنید، تحلیل داشته باشید و پیشنهاد بدهید. در واقع، نقش یک مشاور را برای رهبر بازی کنید.

حجت الاسلام هادی صادقی دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه فردوسی مشهد، کارشناسی ارشد دین شناسی از مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و دکتری کلام جدید از مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم است.تجربه هفت سال شاگردی رهبر معظم انقلاب اسلامی در دروس خارج فقه، هشت سال ریاست مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، پنج سال ریاست دانشکده صدا و سیما در قم، معاون فرهنگی قوه قضائیه و رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضاییه حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی را تبدیل به گزینه‌ای کرده است که می‌توان در آستانه ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان نزد او رفت و از اندیشه‌ها و ایده‌های نوین مرتبط با خبرگان رهبری جویا شد. مهم‌ترین محورهای این مصاحبه به شرح ذیل است:شرح وظایف مجلس خبرگان رهبریحکمرانی مردم پایه اسلامیعلت رد صلاحیت برخی از افراد تدابیر خبرگان فعلی برای جانشینی رهبریدر گفت‌وگوی پیش‌رو، حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی، رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوه قضائیه از ثبت نام کنندگان مجلس خبرگان رهبری به سوالات ما پاسخ دادند.فارس: حاج آقای صادقی افرادی که برای مجلس خبرگان می‌توانند صاحب صلاحیت باشند چه کسانی هستند؟صادقی: اعیاد شعبانیه را تبریک عرض می‌کنم. صفات رهبر در هر دوره باید صفات خاصی باشد. شخصی هم که می‌خواهد آن صفات را تشخیص دهد باید تجربه‌ای درباره آن موارد داشته باشد.


فقاهت از شروط فردی است که بنا دارد به خبرگان ورود کند. قطعاً این شخص باید مدیر و مدبر باشد و سیاست‌ها و سیاسیون را بشناسد. فردی که فقط گوشه حجره حوزه علمیه نشسته و از دنیا بی خبر است نمی‌تواند رهبر انتخاب کند. چرا که علاوه بر ویژگی‌های ذکر شده نماینده مجلس خبرگان رهبری باید بهره‌ای از شجاعت داشته باشد که بتواند نظرات شجاعانه ارائه کند، همچنین؛ او باید شجاع پسند نیز باشد. او باید قدرت تشخیص خیر و شر را داشته باشد

فارس: از نظر شما چرا مجلس خبرگان رهبری مهم است؟

صادقی: مجلس خبرگان رهبری بالاترین و با اهمیت‌ترین رکن نظام است. از این جهت که رهبر نظام را تعیین می‌کند. هیچ نهاد و ارگانی بر این مجلس نظارت ندارد، بلکه خودش بر عالی‌ترین رکن نظام از جهت بقای اوصاف رهبری ناظر است. بنابراين شأن و جایگاه آن بسیار بالا است. به همین سبب، افرادی که وارد این مجلس می‌شوند باید ارزش آن را خوب درک کنند و لایق این جایگاه باشند.

قانون اساسی دو وظیفه را در اصول خود برای مجلس خبرگان رهبری تعیین کرده است. اولین و مهم‌ترین وظيفه آن، تعيين رهبری و دومین وظیفه نظارت بر رهبری است.

در راستای نظارت بر رهبری شئون دیگری به وجود می‌آید. یکی از آن شئون این است که خبرگان، عملکرد رهبری و هدایت کلان و راهبری و تدوین سیاست‌های کلی نظام را در نظر بگیرند. طبیعتاً مجلس خبرگان رهبری از طریق نظارت بر این عملکرد می‌تواند نسبت به بقای اوصاف رهبری پی ببرد. به طور مثال، اگر خبرگان بخواهند مدیریت و مدیریت رهبری را بررسی کنند که آیا باقی است یا خیر، می‌توانند از طریق بررسی وضعیت هدایت کلان نظام توسط ایشان به کشف این مسأله برسند. گزارش‌ها در مجلس خبرگان باید بیاید و دائماً این نظارت صورت گیردو مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
]

مشاوره به رهبری وظیفه غیر مستقیم خبرگان رهبری

صادقی: امروز شاهد آن هستیم که در فضای مجازی و حقیقی و جامعه نخبگانی بسیاری اوقات انتقاداتی مطرح می‌کنند و استدلال‌های فراوانی له یا علیه بعضی از سیاست‌ها یا عملکردها مجلس خبرگان صورت می‌گیرد. همین امور می‌تواند دستمایه باشد و مورد رصد و تحلیل قرار گیرد. بر اساس این انتقادات و استدلالات امکان وجود یک تحلیل جامع در مجلس خبرگان وجود دارد. در یکی از سال‌ها خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتند و ایشان در این دیدار تأکید کردند که شما سیر حرکت کلی نظام را بررسی کنید، تحلیل داشته باشید و پیشنهاد بدهید. در واقع، نقش یک مشاور را برای رهبر بازی کنید.

درست است که مشاوره دادن به رهبر وظيفه مستقیم مجلس خبرگان رهبری نیست اما برای اینکه خبرگان به جنبه نظارت به نحو خوب عمل کنند باید تحلیل‌ها را داشته باشند.

بنابراين؛ یک فایده جنبی از کار خبرگان رهبری حاصل می‌شود که این فایده جنبی این قدر اهمیت دارد که می‌تواند در خط سیر آینده نظام اثرگذار باشد.

در این چهار دهه انقلاب به لطف خداوند متعال و آن هدایت معنوی و فکری و باطنی که خداوند نسبت به رهبران این نظام دارد، این 2 حکیم بزرگوار انقلاب به خوبی تاکنون نظام را هدایت کردند. امام راحل و رهبر معظم انقلاب، سیر حرکت نظام را رو به جلو و رشد و پیشرفت حرکت دادند.


هنگامی که یک مجلس سالی 2 مرتبه تشکیل جلسه دهد آن هم 2 روز بعد هم یک بحث‌هایی بین خودشان مطرح کنند و تمام شود، نشان میدهد که ظرفیت هنوز وجود دارد و میتوان برنامه ریزی بیشتری کرد برای فعالیت کردن و اقدامات خبرگان را با تحرک بیشتری به پیش برد. درست است یک کمیسیون برای نظارت دارند اما افراد کمیسیون محدود هستند بعضاً هم به علت مسئولیت‌های فراوان کمبود وقت دارند. به عنوان مثال یکی از اعضاء رئیس محترم جمهور است که ایشان اصلاً فرصت پیگیری کارهای این چنینی را نخواهند داشت. بنابراین؛ باید ساز و کار درونی را مقداری اصلاح کنند تا کمیسیون فعال‌تر شود و افرادی در کمیسیون باشند که زمان کافی و قدرت تحلیل و پردازش اطلاعات را داشته باشند بتوانند ایده پردازی کنند و بعد در صحن عمومی مجلس خبرگان مطرح شود. سرانجام این مطالب و تحلیل‌ها را از باب مشاوره تقدیم مقام معظم رهبری کنند.


پیاده‌سازی این پروسه قطعا با سالی 2 بار جلسه محقق نمی‌شود و در این باره، نیاز به جلسات بیشتری هست. بعضی از مسئولین پر مشغله هستند آن‌ها لزومی ندارد در کمیسیون‌ها شرکت کنند. اشخاصی از خبرگان هستند که فارغ البال تر هستند بتوانند سرمایه گذاری کنند وقت بگذارند و نظارت بهتر و تحلیل جامع‌تری داشته باشند. حتی از تحلیلگران بیرونی و فضای مجازی و حضور تحلیلگران متخصصان حوزه‌های مختلف استفاده کنند. یک جمع نخبگانی قوی در مجلس خبرگان شکل بگیرد که این جمع نخبگانی در گام اول مشاوران خوبی برای مجلس خبرگان و در نهایت مشاوران رهبری باشند. البته این به معنای این نیست که رهبری نیازمند به این امر هستند؛ با توجه به این که ایشان تجارب ارزشمند و مشاوران متعدد و متخصصی دارند، اما، طبق روایت امیرالمؤمنین (ع) «أعقلُ الناس مَن جمع عقول الناس إلى عقله» عاقل ترین مردم کسی است که عقل‌های مردم را به عقل خود بیافزاید. این بدان معناست که انسان در استفاده از خرد جمعی طبیعتاً می‌تواند توش و توان بهتری در برخورد با مسائل داشته باشد.


کرسی‌های آزاداندیشی در پژوهشکده خبرگان رهبری راه اندازی شود

پژوهشکده مجلس خبرگان در قم باید فعال شود. شما تولیداتی از این پژوهشکده در سطح مردم و حتی نخبگان نمی‌بینید اگر هم تولیداتی هست در گوشه‌ای باقی مانده است. در حالی‌که هدف گیری اصلی این پژوهشگاه می‌تواند مسأله کلی حرکت نظام باشد. اگر پژوهشکده مطالعات گسترده‌ای در باب نظام، اصل انقلاب و آینده نظام داشته باشد و تحلیل‌هایش را ارائه دهد حتما موجب تقویت نظام می‌شود.

بنده رئیس کمیته مرکزی کرسی‌های آزاداندیشی حوزه‌های علمیه هستم. کرسی‌های آزاداندیشی را می‌توان در پژوهشکده خبرگان رهبری راه اندازی کرد و منتقدین می‌توانند درباره آن بحث کنند. ما سالانه حدود 100  کرسی آزاداندیشی در حوزه‌های علمیه راه اندازی کردیم. بحث‌های فنی و دقیق علمی و منتقدانه در این کرسی‌ها مطرح می‌شود. حال اگر همین کرسی آزاداندیشی را در سطح کشور در مجلس خبرگان بیاوریم این امر موجب تولیدات بنیادین برای نظام سیاسی و حکمرانی ما می‌شود.


حکمرانی نوین پشتوانه نظری ندارد

یکی از مباحثی که امروزه مد شده با عنوان حکمرانی نوین که بعضی از بزرگان نیز در باب این موضوع صحبت کرده‌اند متأسفانه پشتوانه نظری ندارد. افرادی که از این موضوع سخن می‌گویند مفاهیم را ضایع می‌کنند، از سیاسیون خواهش می‌کنم این مفاهیم مهم را خراب نکنند. حکمرانی ناظر به روش‌هاست نه ناظر به افراد. ما وقتی می‌گوییم حکمرانی نوین یعنی روش‌ها با روش‌های گذشته متفاوت شود. هنگامی هم که حکمرانی خوب مطرح می‌شود منظور به کارگیری روش‌های بهتری است که اثربخش، مفید و کارآمد باشند.


اسلامیت و مقبولیت ارکان اصلی نظام


صادقی: در بحث مشروعیت نظام می‌دانیم که نظام ما بر پایه اسلامیت و حضور مردم پایه گذاری شده است. امام از ابتدا بر این 2 رکن تاکید کردند مقام معظم رهبری نیز به تاکید فراوان گفتند که این 2 رکن مهم است. طبیعتاً اسلامیت ماهیت و محتوی نظام ما را می‌سازد. شکل‌ها و ساختارها بر اساس دیدگاه‌های مردمی ساخته می‌شود. به عبارتی جمهوریت شکل نظام و اسلامیت محتوا نظام است.

سوال بنده این است که آیا شکل‌ها یکسان باقی می‌مانند؟ پاسخ این است که خیر شکل‌ها عوض می‌شوند. پیشرفت می‌کنند. سلایق دگرگون می‌شوند. یک تعبیرات خوبی در فرهنگ اسلامی داریم که به ما یاد می‌دهد که از شکل گرایی و جمود بر شکل‌های گذشته فاصله بگیریم ولی اصالت را به خاطر پایگاه‌های اصیل ارزشی حفظ کنیم. بنیادها و اصول ارزش‌ها حفظ می‌شود. محتوای اسلامیت نباید از بین برود اما می‌تواند در شکل‌های گوناگونی خودش را نشان بدهد.


تفکیک نظام به پنج قوه

صادقی: حال می‌آییم سراغ نظام حکمرانی شکل‌های حکمرانی می‌تواند متفاوت باشد الان ما یک نظامی داریم که در آن تفکیک قوای سه بخشی وجود دارد. یعنی قوه مقننه و قوه مجریه و قوه قضائیه. آیااین نظام سه بخشی نمی‌تواند تبدیل به یک نظام پنج بخشی شود؟ آیا نمی‌توانیم این را تکمیل کنیم و شیوه حکمرانی بهتری پیشه کنیم؟ چندین سال پیش که مقام معظم رهبری تشریف آوردند قم، یک سخنرانی خدمت ایشان داشتم و در آن گفتم آیا وقت آن نرسیده که به قوه فرهنگ فکر کنیم. ما می‌توانیم نظام را به پنج بخش تقسیم کنیم؛ قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضائیه، قوه فرهنگ و قوه نظامی. به دلیل اینکه قوای نظامی ما زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری است و فرماندهی قوا را ایشان به عهده دارند. ستاد مشترک نیروهای مسلح می‌تواند یک قوه محسوب شود. ستاد مشترک نیروهای مسلح چندین شاخه و زیر مجموعه‌های متعدد دارد. همانگونه که رئیس  قوه قضائیه را رهبری تعیین می‌کنند رئیس ستاد مشترک نیز توسط رهبری انتخاب می‌شود و این یک قوه است. اگر ستاد مشترک و فرهنگ هم قوه شوند، عملکردشان بهتر و دست آن‌ها بازتر می‌شود.

هر یک از امور کشور باید یک لایه حکمرانی داشته باشد. در لایه دوم که اصلی‌ترین لایه است کار به دست مردم انجام می‌شود آن‌ها صف کار را تشکیل می‌دهند.بیشترین کارها باید به دست مردم باشد.غیر از اموری که نمی‌توان به مردم سپرد مانند امور امنیتی و نظامی هر گاه مردم پای کار آمدند خیلی بهتر کار‌ها پیش رفته است. مثل بسیج یا وقتی گزارش‌های مردمی می‌آید اطلاعات خیلی بهتر می‌تواند گروهک‌ها را ریشه‌کن کند. اکثر امور کشور خصوصاً در مسائل اجرایی قابل واگذاری به مردم است.لایه سوم نهادهای مدنی و صنفی هستند که نقش واسطه بین نهاد حکمرانی و نهاد مردمی را بازی می‌کنند.


مردمی سازی شوراهای حل اختلاف


صادقی: قضاوت کردن از حاکمیتی ترین کارهای هر کشور است. قوه قضائیه سخت‌ترین جایی است که باید دقیقا ضوابط قانونی رعایت شود و قاضی نمی‌تواند از قانون تخطی کند. عین ریلی که گذاشته شده قطار باید عیناً بر این ریل حرکت کند. نظم آهنینی بر این قوه حکمفرماست. قضاوت کردن و حل و فصل اختلاف و مجازات مجرمین از امور حاکمیتی است. در همین قوه قضائیه‌ که تماماً به نظر می‌رسد حاکمیتی باشد ما یک تجربه گرانقدر داریم. ما توانستیم شوراهای حل اختلاف را مردمی‌سازی کنیم. بخش بسیاری از کار را از دوش دادگستری برداشتیم. در حال حاضر بیش از نیمی از پرونده‌های وارده به دادگستری در شوراهای حل اختلاف که مردمی هستند، حل و فصل می‌شود.


داوری صرفه‌جویی در وقت و هزینه

افزون بر این ما در حال گسترش داوری هستیم که یک ضنهاد مردمی است. داوری قضاوت بخش خصوصی است. شما اگر اختلافی در امری پیدا کردید، می‌توانید به هر کسی که اعتماد دارید به انتخاب خودتان رجوع کنید که به حکمیت قرآن شباهت دارد و هر چه این داور رای داد لازم الاجراست. بسیاری از مردم نسبت به این موضوع آگاهی ندارند. ما به شکل حرفه‌ای در حال توسعه داوری هستیم. ما در حال اعطای پروانه داوری به افراد متخصص هستیم و با این تدبیر مردم دیگر نیازی نیست برای یک پرونده سه سال درگیر باشند. همچنین؛ در وقت و هزینه مردم صرفه‌جویی می‌شود.


فارس: آیا قاعده‌ای برای نظارت افکار عمومی جامعه بر رهبری وجود دارد؟

صادقی: پایه نظام ما مردمی و اسلامی است. رهبری نظام هم باید هر 2 وصف مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی را داشته باشد. یکی از اموری که باید توسط خبرگان رصد شود مقبولیت است. هنگامی که فرمایشات مقام معظم رهبری را مطالعه می‌کنیم به توجه ویژه ایشان به خواسته‌های مردم پی می‌بریم. البته به معنای این نیست که صد در صد افکار عمومی را قبول کنند بلکه به معنای این است که به افکار عمومی توجه دارند. ایشان پاسخ ها و هدایت‌های لازم را از باب اقناع مردم انجام می‌دهند. کارآمدی نظام منوط به این است که مردم آن را بپذیرند سپس با آن همراهی کنند.

نظامی که صرفاً مشروعیت الهی داشته باشد اما کارآمد نباشد نمی‌تواند به اهداف برسد. کارآمدی امری نسبی است روز به روز می‌تواند افزایش پیدا کند. برای این که کارآمدتر از گذشته شویم باید به افکار عمومی و خواسته‌های مردم بیشتر توجه کنیم. در این راستا؛ مجلس خبرگان رهبری می‌تواند افکار عمومی را به خوبی شناسایی کرده و افکار عمومی را مدیریت و هدایت کند و بلندگوی سخنان و خواست‌های خوب مردم را باشد.از شئون دیگر خبرگان رهبری این است که به واسطه جایگاهی که دارند می‌توانند درخواست‌ها و سخنان مردم را به گوش دیگر مسئولین برسانند و رهبر معظم انقلاب بارها به این امر اشاره کردند. در واقع خبرگان نقش بلندگوی مردم را دارد.


فارس: علت رد صلاحیت برخی از افراد که در مجالس قبلی خبرگان حضور داشتند چیست؟

صادقی: یکی از مسائلی که هر دوره انتخابات با آن رو به رو هستیم نحوه تأیید صلاحیت‌ها است. تأیید صلاحیت‌ها بر عهده نهادهایی گذاشته شده که آن‌ها باید وظیفه خود را انجام دهند. یا باید قوانين را طور دیگری ساماندهی کنند یا اگر این قوانین هست مجری باید درست اجرا کند. صلاحیت فرد باید احراز شود که راه‌هایی برای احراز صلاحیت‌ها وجود دارد. اما به نظر بنده این راه‌ها به قدر کافی و اقناع کننده‌ای، شفافیت ندارد. علاوه بر اینکه راه‌هایی وجود ندارد که بتواند خرد جمعی را در این راه استاندارد با خود همراه کند. بعضی از این نحوه تأیید صلاحیت ممکن است برداشت اعمال سلیقه‌ کنند.

اگر در مقام قانونگذاری یا آیین‌نامه نویسی مسیر احراز صلاحیت‌ها را اعلام می‌کردند خیلی از این اعتراضات برداشته می‌شد. معیارهای همگانی به مردم اعلام می‌شد تا قادر به قضاوت صحیح باشند. اگر معیارهایی هم وجود دارد نزد خود نهادهای مربوطه محفوظ است. متأسفانه خیلی شفاف اعلام نشده که بر اساس چه خط‌کشی صلاحیت این شخص احراز یا رد شده است.


البته آزمون خبرگان در حوزه اجتهاد به صورت کتبی و شفاهی برگزار می‌شود. در مصاحبه اهل فن حضور دارند و به بحث‌های دقیق می‌پردازند تا اجتهاد فرد مشخص شود. این مرحله برای کسانی که در دوره‌های قبل تایید شدند تکرار نخواهد شد. بعضی افراد در دوره‌های قبل در مجلس خبرگان حضور داشتند اما در انتخابات پیش رو رد صلاحیت شدند علت رد صلاحیت آن‌ها ممکن است مباحثی غیر از اجتهاد باشد. به طور مثال؛ از بحث التزام عملی به اسلام یا عادل بودن شخص یا احراز این‌که این فرد مورد وثوق است. به هر حال، شاید لازم شود تا این فرد در آینده های دور رهبر نظام را انتخاب کند که او باید انسان مورد اعتماد، معتقد و ملتزم باشد.

خلاف مصلحت نظام کاری انجام ندهد. در واقع به اصل نظام و ولایت فقیه التزام داشته باشد. معنا ندارد کسی که اصل ولایت فقیه را قبول ندارد در مجلس خبرگان قرار بگیرد. شرایط دیگر هم باید احراز شود اما شورای نگهبان و نهاد‌های دست اندرکار باید شاخص‌های مشخص‌تری را اعلام کنند. اگر این شاخص‌ها همگانی اعلام شوند اقناع افکار عمومی آسان‌تر خواهد شد. از دلایلی که افرادی که قبلا مورد تأیید بودند اما اکنون رد شدند، می‌تواند رویت عدم التزامات جدید به نظام یا اسلام باشد که در نهایت منجر به بر رد صلاحیت آن‌ها شده است.

عدم افشای علت رد صلاحیت‌ها به جهت حفظ حریم خصوصی افراد


صادقی: این که علت رد صلاحیت‌ها به افکار عمومی اعلام شود امر پسندیده‌ای است. شورای نگهبان برای حفظ حرمت افراد از افشای علت رد صلاحیت‌ها خودداری می‌کند اما اگر خود فرد خواست چه؟ امر عمومی با امر خصوصی فرق می‌کند یک وقت شخص در عرصه عمومی پا نمی‌گذارد ما نباید اسرار او را فاش کنیم.

شورای نگهبان می‌گوید ما علت رد را به خود کاندیدا می‌دهیم اگر خواست افشا کند اما همین علت رد صلاحیت هم که می‌دهند امر آنچنانی نیست که شخص بتواند آشکار کند. یعنی شاخص ندارد که بتوان او را قانع کرد. مثلا می‌گویند برای شما گزارش آمده که شما چنین تخلفی را کردی اگر کاندید این امر را اعلام کند معلوم نیست بتواند از خودش دفاع کند.

شورای نگهبان کاری نکند که خودش در معرض اتهام قرار گیرد. بعضی‌ها ممکن است خطاهایی کرده باشند که افکار عمومی ندانند. چون از آن مطلع نیستند ایراد گرفتن را آغاز می‌کنند که تا حدی هم حق دارند. نمی‌گم رد صلاحیت شورای نگهبان غلط است. بحث بنده روی نحوه بیان است. بیان باید به نحوی باشد که خود شورای نگهبان در معرض اتهام قرار نگیرد.


فارس: آیا خبرگان رهبری سبک خاصی برای تدبیر در حوزه جایگاه رهبری دارند؟

صادقی: بنده می‌دانم خبرگان فعلی کمیسیونی دارند برای تعيين افرادی که مصادیق محتمل جانشین رهبری هستند و نامزدهایی را هم انتخاب کردند که ویژگی‌ و صلاحیت‌های این افراد را بررسی کرده‌اند. اما اطلاعات موجود در این کمیسیون به دلیل تجربه تلخی که در گذشته اتفاق افتاد به صورت عمومی پخش نمی‌شود.

شخصی به نام قائم مقام رهبری تعیین شد و بعد آن مشکلات را ایجاد کرد. بنابراین؛ اعلام این موضوع باعث آسیب‌های چندجانبه می‌شود. ممکن است فرد را در معرض بسیاری از نفوذها و خطرات و ترورها قرار دهد. این امر باید محرمانه باشد.

به طور مثال، دشمن برای چند تن از فرزندان رهبری سناریو سازی کرد. حجم بالایی از دروغ ها و اتهامات را به آن‌ها روا داشتند. افراد پاکی که بنده اطلاع دارم چقدر پرهیزگار هستند از ورود به مقامات دولتی و اقتصادی خودداری می‌کنند. بعد مشاهده می‌کنیم چقدر تلویزیون‌های خارجی علیه فرزندان رهبری دروغ سازی کردند. فقط به علت یک حدسی که زده‌اند که شاید یکی از فرزندان ایشان جانشین شود، شروع به تخریب این بزرگواران کردند. لذا؛ شرط عقل این است که جانشینان محتمل معرفی نشوند. از خارج تخریب می‌کنند. در داخل هم هر کسی سعی می‌کند به او نزدیک شود. عده‌ای هم به دنبال سواستفاده و دست اندازی و دخالت‌های بی جا خواهند بود. لذا این امر فوق سری است. افراد بسیار کمی هستند که از این امر مطلع هستند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی