اعتماد: قهر بیهوده است در انتخابات شرکت می‌کنیم

روزنامه اعتماد در حالی که از فهرست موسوم به صدای ملت حمایت می‌کند، خواستار حضور مردم در انتخابات برخلاف جریان‌های تحریمی شد.

 

روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:در حالی که برخی گردانندگان این روزنامه مانند عبدی و دیگران با نقش‌آفرینی مثبت (مشارکت) در انتخابات مخالفت کرده‌اند، اعتماد در تحلیلی نوشت: مخاطب این متن کسانی هستند که به هر دلیلی، از کلمه «رای» نفرت دارند و هرگونه گفت‌وگو درباره انتخابات را برنمی‌تابند. من آنها را می‌فهمم؛ من می‌دانم این گریز غم‌انگیز چگونه و چرا بر ذهن و جان آنها نشسته است. من به‌ آنها می‌گویم من هم در کنار شما هستم و همانند شما روح و جانم زیر انواع ناکامی‌ها له شده است، ناکامی‌هایی که بزرگ‌تر از تلاش ما هستند و ربطی به ما ندارند. ناکامی‌های ما نتیجه ناکارآمدی کسانی است که فکر می‌کردیم یار ما خواهند شد، آنها یا نخواستند یا نتوانستند. یا ما اشتباه فکر می‌کردیم، آنها اساسا یار ما نبودند. حتی برخی از آنها پا روی شانه‌های نحیف ما گذاشتند و بالا رفتند و ما را در رنج بی‌حساب رها کردند. اگر این‌گونه هستید، لطفا در میان خودتان برای یک نفر هم جا باز کنید. من هم مثل شما هستم.

در میانه این ‌همه غم و ترس و ناامیدی و ناکامی، من «نگران» هم هستم، نگران تجربه بلاهایی هستم که در «تاریخ» خوانده‌ام. هیچ زمانی، در هیچ دوره انتخاباتی لشکر افراط این‌گونه محکم و این‌قدر مطمئن صف‌آرایی نکرده بود. آنها از دل عصبانیت و ناامیدی ما برآمده‌اند، آمده‌اند تا در نبود ما و در قهر ما، مجلسِ قانونگذار را فتح کنند.

در قهر خود، کی و تا کجا پیش خواهید رفت؟ چگونه و چقدر می‌توانید تصویب و اجرای قوانین افراط‌گرایانه را تحمل کنید؟ یک چهار سال دیگر را تصور کنید، محدودیت‌هایی را تصور کنید که می‌تواند شما را از قهر خود به‌ شدت پشیمان کند اما آن زمان احتمالا بسیار دیر خواهد بود.

اکنون می‌گویید رای هم بدهیم، چندان فرقی نمی‌کند. من یقین دارم در ذهن تاریخمند خود چنین فکر نمی‌کنید. افراط‌گرایان یک واقعیت در جامعه هستند اما عقلانیت موجود در جامعه و حاکمیت، فراتر از تمنای آنان است. ما چاره‌ای جز مقابله با سیل ویرانگر افراط‌گرایی نداریم. راهش خیابان نیست چون گذشته نشان داده خیابان آنها را قدرتمندتر می‌کند. راهش انفعال و خانه‌نشینی هم نیست. خانه‌نشینی ما آنها را صدرنشین می‌کند. راهش تمرکز صرف در روشنفکری و فعالیت جامعه‌محورانه هم نیست‌. یادمان باشد انتقادهای شما اثری در مسیر قانونگذاری و اعمال قانون توسط آنها نخواهد گذاشت ولی قوانین آنها فعالیت‌های اثربخش جامعه‌محورانه شما را به ‌شدت محدود خواهد کرد.

انتخاب «عقلانیت حداقلی» در برابر «افراط‌گرایی حداکثری» تنها مسیر پیش روی جامعه‌ای است که اگر نجنبد، ممکن است آینده‌ای هولناک را تجربه کند. بله می‌پذیرم که کاندیداهای پیشنهادی نخبگان دلسوز کم‌شمار اعتدال‌گرا، حتی ممکن است روزنه‌گشا هم نباشند یا قدرت و فرصت روزنه‌گشایی نداشته باشند، اما مطمئن باشید روزنه‌بند هم نخواهند بود. وجود کاندیداهای متعدد خردگرا و غیررادیکال در سراسر کشور، یک ظرفیت و امکان است که همین انتخاباتِ پرانتقاد، پیش پای ما گذاشته است. مطمئن باشید اگر اعتدالیون خردگرا به مجلس بروند، هیمنه افراط‌گرایی در هم ‌می‌شکند، اتفاقی که می‌تواند گشایش‌های بزرگی را در آینده برای جبهه اعتدال ایجاد کند.

این متن نه از منظر یک فعال سیاسی اصلاح‌جو، بلکه از نگاه یک شهروند نگران نوشته شده. مشفقانه به نخبگان سیاسی توصیه می‌کنم در شط رنج، شطرنج بازی نکنید. گاهی لازم است از ایده‌ها و تشکل‌های سیاسی خود دور بشوید و برای نجات کشور و منطقه، یک تصمیم جسورانه بگیرید. بیایید مجلس ملی تشکیل بدهیم و عقلانیت و اعتدال را بازگردانیم. مردم بارها این تصمیم جسورانه را در «همین ساز و کار انتخاباتی» گرفته‌اند. مردم در دوره‌های مختلف ازجمله در سال‌های ۷۶، ۷۸، ۸۰، ۹۲، ۹۴، ۹۶ سلیقه و نگاه خود را با صندوق رای بر سپهر سیاسی کشور اعمال کرده‌اند و حاکمیت هم بر نظر مردم تمکین کرده است.

نخبگان سیاسی نباید مردم را رها کنند و مردم نباید صندوق را رها کنند و حاکمیت نباید، مردم، نخبگان و صندوق را رها کند. صندوق مهم‌ترین سرمایه و اندوخته قرن رنج برای ما است که متاسفانه اهمیت و جایگاه آن در یک اتحاد نانوشته، توسط بخشی از مردم، بخشی از نخبگان سیاسی و بخشی از حاکمیت نادیده گرفته شده است.‌ مردم، نخبگان سیاسی و حاکمیت باید برای حفظ زندگی، صندوق را با دل و جان حفظ کنند و مجلس را به جریان ضد مجلس نسپارند. اقتدا به عقلانیت، تنها راه مفاهمه میان همه گروه‌های سیاسی برای توسعه کشور و حفظ منافع عمومی است. در وضعیت پرآشوب ملی و منطقه‌ای، بدون اتخاذ سیاست مبتنی بر عقلانیت و اعتدال و مفاهمه، همه مردم و گروه‌ها حتی افراط‌گرایی مستقر هم آسیب شدیدی می‌بینند.

آنچه در تحلیل روزنامه اعتماد مفقود است، تندروی‌ها و سوء مدیریت‌هایی است که به نام اعتدال و اصلاحات در ادوار مختلف دولت و مجلس رقم خورده اما این طیف هرگز حاضر نشده‌اند مسئولیت‌پذیر باشند، بلکه همواره با وجود حضور طولانی مدت بر مسند قدرت، ادا و اطوار اپوزیسیونی را ترجیح داده‌اند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی