خداقوت آقای مطهری!
علی مطهری و لیست «صدای ملت» با اینکه نتوانستند سهمی حتی در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی داشته باشند، لیکن موفق شدند فضای رایندادن در جبهه معترضین را تا حد زیادی بشکنند.
به گزارش مهر، انتخابات پایان یافت و تکلیف منتخبین مجلس دوازدهم و نامزدهای راهیافته به دور دوم معلوم شد. در میان کنشگری جریانها و نحلههای مختلف سیاسی اما نباید از موقعیت خاص لیست «صدای ملت» و شخص «علی مطهری» در این انتخابات غافل شویم.
مطهری در شرایطی پا به عرصه انتخابات نهاد و سرلیست فهرست «صدای ملت» شد که بسیاری بر این باور بودند که این فهرست، در واقع محصول ائتلاف پشت پرده جریان موسوم به اعتدالی با «بلوک مشارکتطلب» در جبهه اصلاحطلبی بود؛ مطهری البته همه این تحلیلها و گمانهها را رد کرد و تصریح داشت که این فهرست، از اساس مستقل است.
فارغ از باورپذیر بودن یا نبودن ادعای مطهری مبنی بر استقلال لیست «صدای ملت»، موضوعی که بیشتر باید نظر ما را به خود جلب کند، اقدام شجاعانه مطهری برای شرکت در انتخابات، آن هم با عنوان سرلیست یک «فهرست لحظه آخری» بود.
«صدای ملت» با اینکه مشتمل بر اجتماعی از سلایق گوناگون و البته کمتر شناختهشده برای افواه عمومی بود، اما نفس حضور این لیست در میدان انتخابات قابل قدردانی است؛ آن هم در شرایطی که تندروهای جریان مدعی اصلاحات از ماهها قبل بر کوس عدم مشارکت در انتخابات کوبیدند و خواستار رأیندادن شدند.
فشار سنگین تندروهای جریان اصلاحات برای رأیندادن، در کنار وضعیت ویژه «صدای ملت» و صد البته دلزدگی پایگاه اجتماعی اصلاحات از جریان مدعی اصلاحطلبی، تکلیف این فهرست را تا حد زیادی مشخص کرده بود؛ بدین معنا که فهرست مطهری شانس چندانی برای رقابت با سایر سیاههها نداشت و نتیجه انتخابات، این را به عینه نشانمان داد.
سران جریان اصلاحات -جز گروهی محدود و معدود- ترجیح دادند از مطهری و لیست او حمایت قطعی و قاطع به عمل نیاورند؛ البته علت عدم حمایت رسمی سران اصلاحات از لیست مطهری را میشود بیشتر به مواضع فرهنگی او نسبت داد.
ناظران اهل فن، مطهری را از منظر سیاسی، نزدیک به جریان اصلاحات اما از منظر فرهنگی، بعید از این جریان میدانند. با توجه به رادیکالیسم مبتلابه در جریان اصلاحات که پس از اغتشاشات پارسال، «پسزمینه فرهنگی» بیشتری به خود گرفت، علی مطهری بالقوه نمیتوانست گزینه جذابی برای هواداری باشد.
با همه این موانع، علی مطهری میتوانست مانند بسیاری از چهرههای نزدیک به جریان مدعی اصلاحات، عافیت پیشه کند و کنار گود بنشیند و صرفاً غُر بزند؛ لیکن او وسط آمد و بدون حمایت تا آخر ماند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که مطهری هیچگاه به لحاظ تشکیلاتی و حتی ایدئولوژیک، عضو جریان مدعی اصلاحات نبوده لیکن در برخی مقاطع خاصه در مجلس نهم، اصلاحطلبان کوشیدند با مصادره او، علیه «جریان متصل به دولت وقت» در آن مجلس، جبههسازی کنند.
علی مطهری و «صدای ملت» هر چند برای دور دوم مجلس هم سهمی ندارند اما توانستند با حضورشان در حوزه تهران، انتخابات را رنگ و لعاب متفاوتی ببخشند.
در شرایطی که اپوزیسیون برانداز و دنبالههای آنها در داخل، شبانهروز برای تحریم انتخابات تلاش کردند، مطهری با جسارت قدم جلو نهاد و تا آخر انتخابات در صحنه باقی ماند.
القصه، پیشنهاد ما به علی مطهری آن است که در جهت حفظ و ارتقای جمع «صدای ملت» بکوشد و با وجود بغرنجی امر تحزب در ایران، پایههای یک تشکیلات تأثیرگذار در آینده را بنیان نهد. باید به علی مطهری خداقوت گفت!
ارسال کردن دیدگاه جدید