دشمنی با مردم؛ از جیب مردم

واقعیت تلخ همینجاست. روزنامه‌های غرب‌گرا نشان داده‌اند در روزهای پر حماسه، حماسه‌کُش‌اند و ما هزینه دشمنی رسانه‌های غرب‌گرای داخلی با مردم را از جیب مردم تأمین می‌کنیم.

 

سید محمد عماد اعرابی در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ پس از بازدید از نمایشگاه توانمندی‌های تولید داخلی در حسینیه‌ امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب از یک چیز تأسف خوردند: «تأسّفی که من دارم این است که این پیشرفت‌ها برای مردم توضیح داده نشده و مطمئنّاً اکثر افراد کشورمان از این تلاش‌هایی که انجام گرفته و توفیقاتی که به دست آمده و ابتکاراتی که از نیروهای انسانی نخبه‌ ما سر زده، بی‌اطّلاعند.» دو روز قبل از آن در ۸ بهمن ۱۴۰۲ متخصصان فضائی کشور ماهواره «مهدا» و دو نانو ماهواره «کیهان۲» و «هاتف۱» را همزمان با ماهواره‌بر سیمرغ در مدار ۴۵۰ کیلومتری زمین قرار دادند. علاوه‌بر ساخت داخلی هر سه ماهواره و ماهواره‌بر سیمرغ، پرتاب سه ماهواره با یک ماهواره‌بر برای اولین‌بار در کشورمان انجام می‌شد؛ اما فکر می‌کنید این رویداد مهم در صنعت فضائی کشور چقدر در صفحه اول روزنامه‌های غرب‌گرا بازتاب داشت؟ پاسخ کوتاه است: «تقریبا هیچ».

روزنامه‌های «هم‌میهن» و «اعتماد» بیشتر ترجیح دادند با «رد صلاحیت‌ها» به تخریب انتخابات ۱۱ اسفند بپردازند. روزنامه «سازندگی» به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا پرداخت و نوید روزهای خوب برای ایران با آمدن «میشل اوباما» را داد. روزنامه‌های دیگر این طیف مانند «شرق» نیز به «تورم» و افزایش قیمت‌ها پرداختند. به این ترتیب رویداد مهمی که حتی واکنش رسانه‌های غربی را برانگیخت، جایی در میان تیترها و عکس‌های اصلی روزنامه‌های غرب‌گرای ایرانی نداشت!

حدود یک هفته قبل‌تر از آن در ۳۰ دی ۱۴۰۲ متخصصان فضائی کشورمان یک رکورد بی‌نظیر دیگر به دست آورده بودند. ماهواره بومی «ثریا» با ماهواره‌بر «قائم ۱۰۰» در مدار ۷۵۰ کیلومتری زمین قرار گرفت. این اولین ماهواره‌بر ایرانی بود که می‌توانست محموله خود را به این مدار برساند. ماهواره‌بر «قائم۱۰۰» با موتور سوخت جامد «رافع» یک ویژگی جدید دیگر نیز داشت و آن اینکه حداکثر وزن محموله را از ۵۰ کیلوگرم در نسخه قبلی به ۱۰۰ کیلوگرم ارتقا داده بود. توان فضائی ایران برای ارسال ماهواره هم در وزن محموله و هم در دستیابی به مدارهای بالاتر به شکل قابل توجهی ارتقا یافته بود. همین خشم دولت‌های غربی را برانگیخت و تروئیکای اروپا را وادار به واکنش کرد. اما ظاهرا علاوه‌بر آنها در ایران نیز عده‌ای از این اتفاق ناراحت بودند. رویدادی تا این اندازه مهم باز هم در صفحه اول روزنامه‌های غرب‌گرای ایرانی «تقریبا هیچ» بازتابی نداشت. به جای آن روزنامه «هم‌میهن» سعی کرده بود وضعیت اقتصادی کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس را در چشم مخاطبان فرو کند و از آن دستمایه‌ای برای خودتحقیری بسازد. روزنامه «سازندگی» با طعنه از «تابستان سخت» و خشکسالی در ایران گفته بود و روزنامه «اعتماد» همچنان به کارویژه‌اش در آشوب ۱۴۰۱ می‌پرداخت و از سرنوشت قانون حجاب در انتخابات آینده مجلس می‌گفت.

پرتاب چهار ماهواره در کمتر از ده روز، آن هم در منطقه‌ای که غرق در جنگ و درگیری است و در کشوری که زیر سنگین‌ترین تحریم‌ها قرار دارد به تنهائی تا چند روز می‌تواند موضوع تحلیل‌ها و گزارش‌های مختلف باشد اما «سکوت» تنها چیزی بود که از طرف روزنامه‌های غرب‌گرای داخلی که اتفاقا از یارانه دولتی مطلوبی نیز بهره‌مند بودند، نصیب افکار عمومی ایران شد.

۶ شهریور ۱۴۰۲ نیز یک اتفاق مهم دیگر رخ داده بود. فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی پس از ۲۰ سال وقفه، تکمیل و آماده بهره‌برداری شد. مهم‌تر از خبر افتتاح این فاز از پارس جنوبی، عملیات‌های مهندسی‌ای بود که برای بهره‌برداری از آن صورت گرفت. راه‌اندازی فاز ۱۱ نیاز به تجهیزات و امکانات ویژه‌ای داشت که در دولت‌های گذشته برای تهیه آن به سراغ شرکت‌های خارجی رفتند اما هر بار با بدعهدی آنها و فشار تحریم‌ها این پروژه متوقف می‌ماند. این بار مهندسان ایرانی توانستند مستقل از شرکت‌های خارجی کار را پیش ببرند. یکی از بخش‌های قابل توجه در این پروژه جابه‌جایی دریایی عظیم یک سکوی ۳۲۰۰ تنی

بود که اقدامی بی‌سابقه در صنعت نفت و گاز کشور و اولین تجربه مهندسان ایرانی محسوب می‌شد. تارنمای بی‌بی‌سی(رسانه دولتی انگلستان) پس از موفقیت مهندسان ایرانی در این عملیات، اعتراف کرد: «جابه‌جایی سکوی فاز ۱۲ به فاز ۱۱ برای ایران تجربه نخستین جابه‌جایی از دریا به دریا بود و گفته می‌شد که این کار بدون مشاوران خارجی شدنی نیست. اما در نهایت ایران اعلام کرد که بدون حضور مشاوران خارجی موفق شده این عملیات پیچیده را انجام بدهد.» اما این حماسه‌آفرینی صنعتی نیز «تقریبا هیچ» بازتابی در روزنامه‌های غرب‌گرای داخلی پیدا نکرد. روزنامه «اعتماد» ترجیح داد بیشتر به شورای نگهبان و موضوع رد صلاحیت توسط این نهاد بپردازد. روزنامه «سازندگی» ذوق‌زده از اظهارات رئیس‌جمهور فرانسه خبر از «بازگشت نبض برجام» داد و «شرق» و «هم‌میهن» نیز تصمیم گرفتند از «امنیتی شدن دانشگاه» و «اخراج اساتید» بگویند. روزنامه «شرق» نه تنها شاهکار مهندسان ایرانی را اصلا پوشش نداد، بلکه درباره آن نوشت: «[این اقدام] نتیجه درخور توجهی نخواهد داشت.»

ممکن بود آنها از اجرائی شدن این پروژه در دولت سیزدهم ناراحت باشند اما حداقل می‌توانستند فارغ از خبر افتتاح فاز ۱۱، عملیات فنی، پیچیده و قابل تحسین مهندسان ایرانی را به موضوع گزارش خود در صفحه اول تبدیل کنند. آنها حتی می‌توانستند طبق رویه مرسوم‌شان، این اقدام را هم به دولت محبوب خود با ریاست آقای روحانی نسبت دهند و از اقدامات آنها[!] برای به ثمر نشستن این پروژه بزرگ تجلیل کنند؛ اما در این حد هم حاضر نشدند خودباوری و امید را به افکار عمومی تزریق کنند.

البته این رویکرد همیشگی روزنامه‌های غرب‌گرا بود؛ مستقل از اینکه دولت همسو یا غیرهمسوی‌شان بر سر کار باشد. سال ۱۳۹۸ برخی استان‌های کشور از گلستان تا خوزستان را سیل فرا گرفت. مردم ایران اما از دل این رخداد ناگوار، یک حماسه ساختند و با همدلی و همیاری‌شان در کمک به یکدیگر و ایجاد موانع برای در امان ماندن خانه‌های مردم، تصاویر بدیع و خیره‌کننده‌ای به یادگار گذاشتند. اما باز هم به جز سه گزارش در روزنامه «اعتماد»، «تقریبا هیچ» خبری از این حماسه در نشریات غرب‌گرا نبود. روزنامه «سازندگی» از همه چیز نوشت جز همبستگی باشکوه مردم و روزنامه «شرق» ترجیح داد تا بیشتر به ماجرای «دکل گمشده» و «فسادهای اقتصادی» بپردازد. ۱۲ دی ۱۳۹۸ با شهادت سردار سلیمانی ملت ایران بار دیگر از یک سوگ سنگین، حماسه‌ای پرافتخار ساختند و با حضور خیره‌کننده خود در تشییع پیکر فرمانده شهید نیروی قدس سپاه، رفراندومی بزرگ در حمایت از نظام جمهوری اسلامی به نمایش گذاشتند. اما این حماسه نیز سهمی اندک در نشریات غرب‌گرا داشت. این تشییع باشکوه در چند روز و چند شهر تنها در دو شماره و سپس سیلی ایران به آمریکا فقط به اندازه یک تک گزارش در روزنامه «شرق» بازتاب پیدا کرد اما آنها حتی در روزهای آخر سال هم دست از سر هواپیمای اوکراینی برنداشتند و ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ برای «هفتمین بار» در دو ماه پایانی سال(تقریبا هفته‌ای یک بار) تیتر-عکس یک خود را به این حادثه تلخ اختصاص دادند. «اعتماد» نیز سیلی موشکی ایران به آمریکا را به صورت خبری کوچک در گوشه صفحه اول خود کار کرد اما تصویر هواپیمای اوکراینی در این روزنامه تبدیل به عکس و تیتر یک شد و در ادامه خواستار عذرخواهی و استعفای مسئولان شد تا شیرینی شکست هیمنه آمریکا را از کام‌ها بزداید. روزنامه اعتماد آن سال سومین روزنامه‌ای بود که بیشترین یارانه دولتی را می‌گرفت و روزنامه شرق رتبه چهارم را داشت.

روزنامه‌های غرب‌گرا نشان داده‌اند در روزهای پر حماسه، حماسه‌کُش‌اند و مانند مگسی که روی زخم می‌نشیند، اغلب خوراک رسانه‌ای خود را از درد و آلام ملت فراهم می‌کنند. این رویکرد آنها وقتی قابل تأمل می‌شود که بدانیم این روزنامه‌ها دیگر صرفا نشریات چاپی نیستند بلکه با توسعه فناوری‌های جدید ارتباطی، آنها سرشاخه‌های مجازی خود را گسترش و شبکه‌ای نسبتا هماهنگ و منسجم برای تولید و توزیع محتوا دوشادوش جریان‌های رسانه‌ای خارج کشور شکل داده‌اند.

در جریان آشوب‌های ۱۴۰۱ معمولا شبکه تروریستی اینترنشنال را به عنوان یکی از اصلی‌ترین رسانه‌های آتش بیار این معرکه می‌شناسند. اما بخش قابل توجهی از محتوای این شبکه باز نشر گزارش‌ها و مصاحبه‌های رسانه‌های غرب‌گرای داخل ایران بود. بازداشت دو خبرنگار این رسانه‌ها که نقطه شروع انتشار اخبار جعلی در رسانه‌های بیگانه بودند، تأثیری در رویکرد و نحوه فعالیت‌شان نداشت چون آنها فقط دو سرباز جزء در آرایش جنگ رسانه‌ای نشریات غرب‌گرای داخلی و حامیان خارجی‌شان علیه مردم ایران بودند.

۲۷ شهریور ۱۴۰۱ «اینترنشنال» به نقل از خبر جعلی روزنامه «هم‌میهن» سابقه بیماری زمینه‌ای مهسا امینی را تکذیب کرد. ۱۸ مهر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با بازنشر ادعای کذب روزنامه «اعتماد» مدعی شد نیکا شاکرمی در جریان آشوب‌های خیابانی و توسط مأموران کشته شده است. ۲۳ مهر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با انتشار گزارش روزنامه «هم‌میهن» مدعی فضای امنیتی در مدارس، احضار و اخراج مدیران مدارس و دستور نهادهای امنیتی برای نحوه خروج دانش‌آموزان و جلوگیری از تجمع شد. ۲۴ مهر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» باز هم به نقل از خبر جعلی «هم‌میهن» مدعی حمله نیروهای امنیتی به دانش‌آموزان در مدرسه شاهد شد. ۱۲ آبان ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با بازنشر گزارش سراسر کذب روزنامه «اعتماد» از بازداشت و شکنجه داریوش فرهود پدر علم ژنتیک ایران خبر داد. ۲۸ آبان ۱۴۰۱ «اینترنشنال» باز هم با بازنشر ادعای کذب روزنامه «اعتماد» مدعی به قتل رساندن کیان پیرفلک توسط نیروهای امنیتی شد. ۱۹ آذر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با بازنشر گزارش روزنامه «شرق» به حمایت از ماهان صدارت یکی از عناصر آشوب و متهم به قتل نیروهای حافظ امنیت، پرداخت. ۲۰ آذر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» به نقل از گزارش کذب روزنامه «اعتماد» خبر بازداشت خدانور لجه‌ای در جریان اعتراض به نیروهای امنیتی را منتشر کرد.

۲۴ آذر ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با بازنشر گزارش روزنامه «هم میهن» مدعی هدف گرفتن اندام حیاتی آشوبگران توسط نیروهای امنیتی شد. ۱ دی ۱۴۰۱ «اینترنشنال» به نقل از روزنامه «شرق» از اعترافات اجباری بازداشت‌شدگان خبر داد. ۹ بهمن ۱۴۰۱ «اینترنشنال» با بازنشر گزارش متوهمانه روزنامه «اعتماد» از سکته یک زن در سیستان و بلوچستان با دیدن صف نفت خبر داد. ۷ اسفند ۱۴۰۱ «اینترنشنال» به نقل از روزنامه «هم‌میهن» از حمله شیمیایی به مدارس دخترانه گفت. ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ «اینترنشنال» گزارش روزنامه «شرق» درباره بی‌توجهی مسئولان مدارس به مسمومیت دانش‌آموزان را بازنشر کرد و...

۶ ماه تغذیه مستمر اینترنشنال و دیگر رسانه‌های بیگانه توسط رسانه‌های غرب‌گرای داخلی انجام شد اما نه تنها هیچ برخورد بازدارنده‌ای با آنها صورت نگرفت بلکه همان سال مجموعه «اعتماد» ۶,۶۷۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان و روزنامه «شرق» ۴,۹۹۴,۰۰۰,۰۰۰ تومان فقط یارانه نقدی دولتی دریافت کردند. این منهای ارقام قابل توجهی است که توسط شرکت‌های دولتی و حاکمیتی به عنوان تبلیغات به این رسانه‌ها سرازیر می‌شود. به عنوان مثال فارغ از حجم تبلیغات غیرمنطقی شرکتی حاکمیتی مانند همراه اول، همیشه این سؤال وجود دارد که چرا بخش قابل توجهی از تبلیغات بی‌حد و حساب این شرکت و یا برخی پتروشیمی‌های دولتی سر از جریان رسانه‌ای غرب‌گرا در داخل ایران در می‌آورد؟ آیا ما با شبکه‌ای تبلیغاتی مواجهیم که علی‌رغم ادعای استقلال مالی رسانه‌های غرب‌گرا وظیفه تأمین مالی این رسانه‌ها را از منابع دولتی و حکومتی بر عهده ‌دارد؟

واقعیت تلخ همینجاست. مدیریت رسانه‌ای در جمهوری اسلامی نه تنها در بیان پیشرفت‌ها و افتخارات ملی لکنت دارد بلکه حتی مخارج یأس‌آفرینی و خودتحقیری در افکار عمومی ایران را نیز خودش پرداخت می‌کند! ما هزینه دشمنی رسانه‌های غرب‌گرای داخلی با مردم را از جیب مردم تأمین می‌کنیم.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی