شعر به نقد نیاز دارد، حتی در ویترین سطح یک!

کسی که تجربه شاعری دارد، می‌داند که شعر انگار بچه شاعر است. مگر شاعر دلش می‌آید به بچه‌اش بگویند بالای چشمت ابرو هم داری! اما شعر همیشه و همه‌جا به نقد نیاز دارد؛ حتی در ویترین سطح یک کشور!

 

 دیدار پانزدهم رمضان رهبر معظم انقلاب اسلامی با شاعران، یکی از ویژه‌ترین و شیرین‌ترین دیدارهاست. شبیه هیچ دیداری نیست، اتفاقاتی که در آن می‌افتد و شور و شوق ویژه رهبر انقلاب این دیدار را منحصر به فرد کرده است. یادم می‌آید که بچه‌سال بودم و سر به هنر! نیمه رمضان را انتظار می‌کشیدم که این بزم را از تلویزیون تماشا کنم و کمی بعد در خلوت نوجوانانه خودم شعرهای دست و پا شکسته‌ام را مرور کنم و در عالم خیال، خودم را به جای یکی از شاعران نشسته در آن مراسم ببینم. حالا با امسال، سه سال است که این آرزوی شاعرانه دوران نوجوانی برآورده شده است و شب نیمه رمضان در مهم‌ترین مجمع شاعران ایران حاضرم و می‌توانم بگویم که زیستن آرزو چه لذتی دارد!

اما گاه با خودم خیال می‌کنم که این بزم تنها و تنها چیده نشده که ما سالی یک شب شعر بخوانیم و لذت و شیرینی‌اش را تا نیمه رمضان بعدی زیر زبان‌مان مزه کنیم. فکر می‌کنم اگر به نکات ریز و تکرارشونده رفتار امین شعر انقلاب توجه کنیم، شاید نکاتی را بیاموزیم که برای شاعری کردن - از آن گونه که معیار و نظر ایشان است - مفید باشد.

نقد، پای ثابت جلسات دیدار

دیدار شاعران با رهبری هزار و یک فایده دارد. از هزارتایش که بگذرم می‌رسم به آن یک فایده بزرگ! فایده‌ای که گمانم دارد یک نکته بسیار مهم را هر سال و هر سال به شاعران یادآوری می‌کند و آن «اهمیت نقد شعر» است.

کسی که تجربه شاعری داشته باشد می‌داند که شعر انگار بچه شاعر است. مگر شاعر دلش می‌آید که کسی به بچه‌اش بگوید بالای چشمت ابرو هم داری! اما پدر و مادر متعهد و دلسوز بچه‌شان را می‌نشانند پیش آموزگار تا ایراداتش را برطرف کند. شعر هم همین است. هرچند که از جان برآمده و تکه‌ای از روح است، اما تا زیر دست منتقد نرود و تراش نخورد، الماس نمی‌شود.

یکی از رفتارهای سالانه امین شعر انقلاب که در جلسات شعرخوانی هرسال امتداد دارد، نقد اشعار است. درست است که آقا خیلی رئوف و دوستانه درباره اشعار صحبت می‌کنند و بزرگ‌منشانه هیچ شاعری را بی‌تشویق بدرقه نمی‌کنند، اما به جا و درست و به موقع اشعار را نقد می‌کنند و با نگاه دقیقی که نسبت به شعر دارند اغلب نکاتی مطرح می‌کنند که شعر را قوت می‌بخشد.

ایرادهای شاعر را خیلی جدی بیان می‌کنند و در این جدیت یک دلسوزی پدرانه موج می‌زند. یک دلسوزی، شاید با این توصیه که شعر همیشه و همه‌جا، حتی در دیدار شاعران با رهبری و در مراسمی که ویترین شعر ایران و سطح اول شعر کشور است، نیاز به نقد دارد.

مثلاً در دیدار امسال چند نقد خیلی جدی صورت گرفت که یکی از آنها به «ساختار غزل» توجه داشت. ساختار غزل، حرف جدیدی در نقد شعر است. منتقدان کلاسیک اغلب برای غزل به صورت تک‌بیت ارزش قائل‌اند و آن را فاقد انسجام می‌دانند. اما امسال امین شعر انقلاب در چند نقد، اشاره‌ای به ابتدا و انتهای مضامین غزل داشتند که باید در پی هم بیاید و این نشان می‌دهد چقدر با نقد جدید آشنا هستند.

می‌خواهم بگویم اگر قرار است ما شاعران، علاوه بر لذت هم‌نشینی با امین شعر انقلاب، از این شب چیزی یاد بگیریم و الگو قرار دهیم، این اهمیت دادن به نقد را، حتی در جدی‌ترین نشست شاعرانه سال، ببینیم و یاد بگیریم.

حاضرالذهن باشید

یکی از خصلت‌هایی که در کتاب «چهار مقاله» از نظامی عروضی سمرقندی برای شاعر ذکر شده این است که «شاعر باید زیاد شعر حفظ باشد» تا آنجا که می‌گوید: «برای نوشتن یک بیت شعر باید هزار بیت شعر حفظ باشی!» این توصیه مهم صاحب کتاب چهار مقاله، در روزگار گوگِلی ما از یاد رفته است و کم شاعری پیدا می‌شود که این قدر شعر بخواند و این قدر شعر را از حفظ باشد؛ اما نکته بارزی که نه تنها در دیدار شاعران با رهبری که حتی در برخی دیدارهای دیگر نیز به چشم می‌آید این است که ایشان ابیات بسیار زیادی در خاطر دارند و مدام و بر حسب موقعیت این ابیات را می‌خوانند.

اغلب، ابیاتی کمتر شنیده شده از جهان گسترده سبک هندی را میان کلام‌شان می‌آورند. این نکته یکی از ویژگی‌های یک سخنور است. به خاطر دارم همان سال که بار اول به دیدار شاعران رسیده بودم در میان سخن، بندی از شعر اخوان را خواندند:

«ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پرعصمت و پرشکوه تنهایی و خلوت من

ای شط شیرین پرشوکت من!»

این شاهد مثال آوردن و حاضرالذهن بودن ایشان نه فقط در عالم ابیات موزون و اغلب هندی، که حتی از جهان پیچیده اشعار نیمایی نیز صادق است و اهل شعر می‌دانند که در خاطر نگاه داشتن شعر نیمایی چه اندازه دشوار است.

امسال هم در بیانات رهبر انقلاب در جمع شاعران به این حاضر الذهن بودن اشاره شد و ایشان به «حافظه شعری» مردم ایران اشاره کردند. حالا که قرار است دیدار برای ما شاعران جوان الگو بسازد پس چه بهتر که این خصلت را نیز به عنوان یک عنصر اصلی شاعرانه در خود بپرورانیم.

مسؤولان گرامی؛ جنبه داشته باشید!

امسال حضرت آقا به «ناصر فیض» که قصد داشت شعر جدی بخواند، فرمودند که شعر طنز هم بخواند. به شعر طنز «سعید سلیمان‌پور» هم که بسیار طنز تند و تیزی بود، واکنش مثبت نشان دادند. تقریباً در همه ادوار دیدار رمضان، این رفتار تکرار می‌شود و ایشان همیشه با سعه صدر و نگاه باز به این اشعار گوش می‌دهند و در جایگاه بالاترین مقام سیاسی ایران، هیچ از انتقاد و شعر طنز رو ترش نمی‌کنند.

حالا که این همه به شاعران جوالدوز زدیم که یاد بگیرید از حضرت ایشان، یک سوزن هم به مخاطبان شعر طنز و انتقادی یعنی مسؤولان بزنیم که یاد بگیرید از حضرت ایشان!

یاران شاعر

نکته دیگر که خیال می‌کنم شاید یکی از فلسفه‌های اصلی این دیدار باشد، آن است که این گردهمایی شاعران ایران، مجال مناسبی برای برقراری روابط شعری و دوستانه است.

برای رسیدن به دیدار با امین شعر انقلاب، معمولان شاعران از ساعت چهار در حیاط حوزه هنری گرد هم می‌آیند. کنار مزار شهدای گمنام که بیاستی و نگاه کنی چهره‌های پیر و جوان شعر را می‌بینی که در گوشه گوشه حیاط گعده کرده‌اند. دوربین‌ها هی بالا و پایین می‌رود و سلفی‌ها و عکس‌های دسته جمعی ثبت می‌شود.

امسال که حیاط حوزه را تماشا می‌کردم با خودم فکر می‌کردم من چقدر دوست و رفیق دارم که از همین دیدار پیدایشان کرده‌ام! در همین حیاط، سلام و علیک اول را کرده‌ایم و بعد همدیگر را یافته‌ایم و حالا دوستان خوب و هم‌قلم‌ایم. دیدار، مجمع شاعرانی از چهارگوشه ایران است و مجالی برای کوتاه کردن فاصله جغرافیایی بین شاعرانی با نگاه‌ها و فرهنگ‌های مختلف.

دیدار هزار و یک فایده دارد و یکی همین رفاقت است.

«لیلا حسین‌نیا؛ شاعر»

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی