روایت غرفهداران و ناشران از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب
تعدادی از خانمهایی که در غرفههای اطلاعرسانی نمایشگاه حضور داشتند هم بعد از چند دقیقهای وارد شدند و مدام میپرسیدند: «آقا را میبینیم؟» و در جوابشان گفته میشد: «صبر کنید.»
فرهیختگان: «صبرکنید، ببینم چک شده.» اولین جمله همین بود و سعی کردم این دقایق را فقط در ذهنم بشمارم و منتظر باشم. بعد از چند دقیقه، تایید شد و وارد شدم. دختری که انگار کوچکترین جمع بود، راهنمای همه شده بود و صف را مرتب میکرد و میگفت: «من سال گذشته آقا را دیدم، امسال هم میخواهم ببینم. شما هم حتما میبینید.» نگاهم را بیشتر چرخاندم تا نشرهای در مسیر را ببینم. انتشارات روایت فتح روبهرویم بود و از خوشحالی ناشر معلوم بود که کتابهایشان دیده شده است. وقتی درمورد کتابهایی که در این انتشارات دیدند پرسیدم، اینطور روایت کردند: «برای ما جالب بود که ایشان اکثر کتابهای انتشارات ما را دیده بودند، آثاری چون«کتابها شیمیایی نمیشوند»، «آب برای ماهیهاست»، «سیاح» زندگینامه شهید سیاح طاهری، «فادیا» روایت داستانی جانباز مدافع حرم سخی میراللهقلی مدافع حرم افغانستانی، کتاب «تو جای همه آرزوهایم» و «راه سفیر» هم معرفی شدند. کتاب جدید «بچهها دیرتان نشود»، کتاب «راز بیبی جان» زندگینامه مادر شهید حسین علمالهدی معرفی شد و ایشان گفتند کتاب را خواندهاند. سوالی هم که از ما پرسیدند درمورد اقبال مردم برای خرید کتابهای دفاع مقدس و تیراژ کتابها بود.» حرفهایم تمام شد، پیرزنی از در وارد شد و گفت من آمدم تا آقا را ببینم، اشکهایش میریخت و میگفت: «خواهش کردم که بگذارند ایشان را ببینم، میخواهم بگویم خیلی دوستشان دارم و با این سن برای این انقلاب کار میکنم فقط بهخاطر اینکه ایشان و این کشور را دوست دارم.» در حال صحبتیم که مهدی دادمان رئیس حوزه هنری و میلاد عرفانپور شاعر هم وارد راهرو میشوند، سلام و علیکی میکنم و قرارمان برای حرفهایی که در غرفه سوره مهر، زده شد به بعد از بازدید موکول میشود. مسیر را نشان دادند و گفتند اینحا بایستید، چند دقیقه گذشت و رهبری را دیدم، همه سعی میکردند تا جلوتر بروند، وقتی نزدیک شدند، گفتم: «فقط دعای خیر میخواهم.» چند نفری هم همین را دوباره بلند خواستند. خندهای به لبشان آمد و گفتند: «من همیشه برای جوانها دعا میکنم.» فرصت خوبی بود و هر کسی خواستهاش را میگفت که بیشترشان انگشتر و چفیه میخواستند. یکی از دخترهایی که دلش انگشتر میخواست و گفته بود خواب هم دیدم، توانست انگشتر را بگیرد و از خوشحالی گریه میکرد. راهروها در حال باز شدن بود و حالا نوبت ناشران بود تا از گفتوگوهایی که داشتند، بگویند.
کتابی پرفروش با موضوع سلطنت پهلوی
رهبری در غرفه انتشارات اطلاعات حدودا 15 دقیقهای حضور داشتند و همایون امیرزاده، مدیر این نشر درخصوص کتابهایی که به رهبری معرفی کرده است، گفت: «چون رهبری از قبل کتابهایمان را میشناختند سعی کردیم کتابهای مهم و جدیدی که داریم را معرفی کنیم. به بهانه درگذشت محمدعلی علومی؛ کتاب «عطا پهلوان» را به ایشان معرفی کردیم، که البته رهبری عطا پهلوان را میشناختند. بعد از معرفی کتاب هم درمورد آقای محمدعلی علومی گفتم ایشان هم ذکرخیری از عطا پهلوان کردند.» امیرزاده همچنین گفت: «کتاب دیگری که معرفی شد، «فضیلتهای فراموششده» مرحوم راشد، بود که تورقی کردند. در تازههای نشرمان کتابهای جلال رفیع به ایشان معرفی شد. درباره کتاب«طنزهای بیاجازه» که مجموعه طنزهای گل آقا است، توضیحی داده شد و ایشان هم اطلاع داشتند و گفتند این همان طنزهای آقای کیومرث صابریفومنی است. کتاب طنز در چالش ممنوعات و همآغوش غزل که کتابهای دیگر جلال رفیع بود به ایشان معرفی کردیم. یک ترجمه چاپ اول با عنوان «قدرت شکننده آمریکا» اثر نوآم چامسکی هم تورق کردند.» امیرزاده در ادامه گفت: «کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی که از پرفروشهای این انتشارات بود، معرفی شد و برایشان جالب بود که هنوز پرفروش است.»
ایرج افشار و کتابهایش
انتشارات سخن از دیگر نشرهای در مسیر بازدید رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب تهران بود و حدودا یک ربعی در غرفه این ناشر حضور داشتند؛ مسئول غرفه درباره کتابهایی که ایشان در این انتشارات دیدند، گفت: «کتاب رباعیات خیام میرافضلی مورد توجه ایشان قرار گرفت، کتابهای فرهنگ سخن مورد توجهشان قرار گرفت و کمی درموردش صحبت کردند و به وزیر فرهنگ و ارشاد تاکید کردند که این یکی از بهترین کتابهای فرهنگی است که در ایران به چاپ رسیده است.»
مسئول غرفه انتشارات سخن ادامه داد: «رهبری درمورد کتاب «نامههای خاموشان» به کوشش محمدافشین وفایی و شهریار شاهیندژی که درخصوص ایرج افشار بود، صحبت کردند و پیگیر چاپ جلد دوم آن شدند. به کتاب «راهنمای کتاب» اثر مشترک ایرج افشار و احسان یارشاطر نیز اشاره کردند و گفتند با مرحوم افشار درمورد این کتاب صحبت کردند. کتاب «صور خیال متعالی» آقای فتوحی را نگاه کردند. همچنین مجموعه کتابهای عرفانی شفیعیکدکنی را دیدند و درمورد کتاب «درویش ستیهنده» شفیعیکدکنی هم سوال کردند که چطور تهیه شده است.»
رهبری در این غرفه کتاب «نغمه عشاق» گزیده دیوان الهیقمشهای را دیدند. دیوان «قطران تبریزی» و کتاب «سامانه معرفتی فهم قرآن» هم به ایشان معرفی شد. مسئول غرفه همچنین گفت رهبر انقلاب درمورد چاپ دوم کتاب «پیرپرنیاناندیش» سوال کردند و کتاب «این دفتر بیمعنی» که خاطرات ایرج افشار از کودکی تا اواخر عمر او است را تورق کردند.
«مرد ابدی» و «دیدم که جانم میرود»
کتاب «مرد ابدی» نوشته معصومه سپهری در انتشارات شهید کاظمی معرفی شد و نویسنده توضیحاتی درمورد شیوه پژوهش و نگارش این کتاب ارائه کرد. این کتاب روایتی مستند از زندگی و تلاشهای مجاهدانه شهید حسن طهرانیمقدم است. در غرفه این ناشر، کتاب «دیدم که جانم میرود» نوشته حمید داودآبادی هم معرفی شد. این اثر، خاطراتی از شهید مصطفی کاظمزاده را دربر دارد و رهبری گفتند که این کتاب را قبلا خواندند و درباره پسری است که اولش کمی سانتیمانتال است. معصومه سپهری نویسنده کتاب مرد ابدی ضمن معرفی این کتاب توضیحاتی درباره روند نگارش و انتشار کتاب خدمت رهبر انقلاب ارائه کرد، وی درمورد این دیدار گفت: «پس از حضور رهبر انقلاب در غرفه انتشارات شهید کاظمی و صحبتهایی که با ناشر محترم داشتند، بهسمت ما تشریف آوردند. آقای مختارپور بنده را معرفی کردند و آثار قبلی من «لشکر خوبان» و «نورالدین پسر ایران» را یادآوری کرد که حضرت آقا بهخوبی این دو کتاب را میشناختند.»
نویسنده کتاب مرد ابدی حرفهایش را اینگونه ادامه داد: «پس از آن آقای خلیلی مدیر انتشارات شهید کاظمی که جلد دوم کتاب مرد ابدی را در دست داشتند، کتاب را نشان دادند، رهبری فرمودند؛ «همین یک جلد است؟»، آقای خلیلی به من اشاره کردند که خودم توضیح بدهم، من عرض کردم، «این کتاب مجموعه سه جلدی است که نزدیک به 12 سال کار پژوهش و نگارش آن جریان داشته است و با 180 نفر گفتوگو کردیم.» آقا با تأمل فرمودند: «تحقیقات را خودتان انجام دادید؟»، گفتم: «بله، اکثرش را خودم انجام دادهام و در جریان این کار، با خانواده محترم طهرانیمقدم، همسر و فرزندان شهید، دوستان شهید، رزمندگان و دانشمندان موشکی و خانوادههای شهدایی که همراه شهید طهرانیمقدم به شهادت رسیدند، گفتوگوهای خوبی انجام شد.» حضرت آقا لطف کردند و همان جلد دوم کتاب را نگاه فرمودند و احساس کردم از چنین کارهایی راضیاند. با توجه به اینکه کتاب سه روز پیش، منتشر شده است، احساس کردم حضرت آقا برای اولین بار کتاب را دیدند، سپس آقای مختارپور به خواهر عزیزم خانم غفارحدادی که پیش از این کتاب خط مقدم را برای شهید طهرانیمقدم تالیف کرده بودند، اشاره کردند، آقا کاملا این کتاب را هم بهیاد داشتند و به سخنان خانم حدادی درباره آثار جدیدشان گوش دادند.»
سپهری در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «عید فطر امسال به زیارت قم مقدسه مشرف بودیم. مدتی پیش همسر یکی از شهدای همراه حاجحسن، خواب عجیبی دیده بود که ربطی با شهید طهرانیمقدم و تسبیح داشت، کلا چندین سال است تسبیح و ذکر جزء مهمات زندگی ما شده بود، خواستم تسبیحی برای آن همسر شهید هدیه بگیرم. خواهرم نیز تسبیحی برای من گرفت که عهد کردم همیشه این تسبیح همراهم باشد و از کیفم خارجش نکنم. درطول یک ماه گذشته، برای اینکه این کتاب به سرانجام برسد و منتشر شود، روزهای بسیار سخت و کار شبانهروزی داشتیم و من هرجا امکان داشت، در تاکسی، در فاصله استراحتها، بین جلسات مدام با آن صلوات میگفتم و هر قدر میتوانستم صلوات خاصه حضرت زهرا(س) را که از زمان آشنایی و انس با حاجحسنآقا، برکات زیادی از آن دیده بودم و گویی سختیها را بر من آسان میکرد، میگفتم. امروز، زمانی که احساس کردم رهبری قصد دارند تشریف ببرند و بازدیدشان از غرفه رو به اتمام است، عرض کردم آقا! گرههای کار حاجحسن با صلوات حضرت زهرا(س) گشوده میشد و من در ماه گذشته با این تسبیح مدام این صلوات را بهنیابت از شهید میخواندم، اجازه میدهید این تسبیح را به شما هدیه کنم؟» آقا بله گفتند و دست چپ خود را گشودند، من آن «تسبیح ساده خوشبخت» را که از قم آمد و با چاپ کتاب در شهر مقدس قم و در شب میلاد حضرت معصومه(س) خیلی برایم عزیزتر شد، در دست آقا قرار دادم. آقا بلافاصله بعد از اینکه تسبیح را در جیب لباسشان گذاشتند، لطفشان را بر بنده تمام کردند و فرمودند: «بیایید من هم تسبیح خودم را به شما بدهم.» امروز، لطف آقا، نعمت انس با «مرد ابدی» را بر من حقیر، تمام کرد.»
یوسا و علیمحمد افغانی
انتشارات نگاه از دیگر غرفههایی بود که در جریان بازدید رهبری قرار داشت. یکی از رمانهایی که رهبری در این غرفه دیدند و از آن تمجید کردند رمان «شوهر آهوخانم» نوشته علیمحمد افغانی بود. مسئولان غرفه وقتی کتاب «به یاد تو هرگز» از این نویسنده را معرفی کردند و گفتند که بهتازگی از این نویسنده منتشر شده، رهبری تعجب کردند که چرا قبلا ندیدند. ایشان در این غرفه به آثار ماریو وارگاس یوسا اشاراتی میکنند؛ نویسندهای که رهبر انقلاب نسبت به او نگاه انتقادی دارند اما با توجه به نکاتی که گفتند، بهنظر میرسد که هم یوسا را خوب میشناسند و هم آثارش را. رهبری به مسئول غرفه گفتند: «کتاب قبلیاش سور بز بود. این جنگ آخرالزمان هم کتاب جدیدش است. نویسنده خیلی قویایی است.»ازعلیمحمد افغانی هم در این دیدار صحبت شد.
یادی از حسین منزوی، سیدحسن حسینی و قیصر امینپور
مدت زمان حضور رهبری در انتشارات سوره مهر 25 دقیقه بود و ابتدا مجموعه «چنین حکایت کنند» به ایشان معرفی شد و ایشان میپرسند چطور این کتاب را به مخاطبان معرفی میکنید و توضیحاتی در مورد این معرفیها داده میشود، کتاب «ماه و بلوط» نوشته محسن مومنیشریف معرفی شد و گفتند که کتاب را قبلا دیدهاند. بعد از دیدن کتاب «جاده جنگ» گفتند، نوشتن کتاب تمام شده و مسئولان غرفه تایید میکنند و میگویند 12 جلد دارد و به اتمام رسیده است. رهبری در این غرفه وقتی کتاب «ترانههای وطن و تبعید» را دیدند و پرسیدند کتاب شعر است یا نثر؟ گفته میشود نثر و ایشان میگویند: «اینکه شعر به نثر بیاید، کار سختی است، اما آقای موسی بیدچ به این کار مسلط است.»
ایشان ضمن تمجید از شعر حسین منزوی، خاطرهای از اولین آشناییشان با این شاعر نقل کردند. این خاطره رهبری به سالهای ابتدای انقلاب باز میگردد که آقای خامنهای، امامجمعه تهران بودند و مهدی اخوانثالث در قالب یک شعر، توصیهنامهای را برای حسین منزوی خطاب به ایشان نوشته بود. مطلع این شعر این است: «کسی که این ورق آرد حسین منزوی است/ حسین منزوی از شاعران زنجانی است.»
رهبری همچنین یادی از سیدحسن حسینی کردند و گفتند: «سیدحسن نقاد خوبی بود و قیصر امینپور شاعر خیلیخوبی بود.»
مجموعه کتاب «شخصیتهای مانا» هم به ایشان معرفی شد و بعد هم کتاب «رضای انقلاب» را دیدند و گفتند این همان کتاب حاج آقای مطلبی است؟ و مسئولان غرفه تایید کردند.
کتابهای «مصلح کوچک افغانستان»، «سهم من از عاشقی»، «پری خانه ما» و«میاندار» هم در جریان این دیدار به ایشان معرفی شد.
حمید حسام از نویسندههایی بود که در غرفه سوره مهر حضور داشت و برخی کتابها را معرفی کرد و رهبری بعد از اظهار لطف به ایشان و اینکه کتابها را خواندهاند، گفتند: «هر کتابی که اسم حمید حسام روی آن باشد باید خوانده شود.» آخرین کتاب انتشارات سوره مهر که به ایشان معرفی شد، کتاب «روزهای پیامبری» بود. حاضران در این غرفه از ایشان توصیهای برای انتشارات سوره مهر خواستند و رهبری گفتند: «الحمدلله شما کارهای خوب و متنوعی دارید، در جهت کارهای تبیینی باید با نویسندههای خوشذوق، خوشسلیقه و کاربلد کار کنید.»
کتاب شهید حججی برای نوجوانها
غرفه انتشارات خط مقدم، از دیگر نشرهای مسیر بازدید رهبری بود وحدودا پنج دقیقهای در این غرفه حضور داشتند. ابتدا کتابهای حوزه نوجوان این انتشارات معرفی شد. کتاب «صبح واقعه»روایت زندگی شهید مدافع حرم محسن حججی که ابراهیم حسنبیگی بهصورت داستانی برای مخاطب نوجوان نوشته است، به ایشان معرفی شد. نقاشی جلد این اثر توسط حسن روحالامین طراحی شده است.
در این غرفه کتاب «میاندار» نوشته مسعود امیرخانی شامل خاطرات شفاهی شهید حسن عبداللهزاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه است هم به ایشان معرفی شد. همچنین کتاب «نامزد گلولهها» که مرتضی سرهنگی نوشته است، به رهبری معرفی شد و ایشان تورقی کردند.
«تلآویو سقوط کرد» در دستان رهبری
یکی از غرفههایی که امسال به نمایشگاه اضافه شده غرفه به یاد فلسطین بود و هر روز برنامههایی در این غرفه انجام میشد. در بازدید رهبری هم این غرفه قرار داشت و جمعی از میهمانان یمنی و فلسطینی رهبر انقلاب را از نزدیک ملاقات کردند، یمنیها کتابهای خودشان را در این دیدار معرفی کردند. کتابهای مرتبط با مقاومت فلسطین که در نمایشگاه امسال آمده بود هم به ایشان معرفی شد. یکی از این کتابها، کتاب «تلآویو سقوط کرد» بود، نسخه عربی این کتاب در بازدید سال گذشته ایشان توسط استاد آذرشب از اساتید ادبیات عرب به رهبر انقلاب معرفی شده بود و امسال این کتاب با ترجمه سعیدهسادات حسینی توسط کتابستان معرفت منتشر شده است.
این رمان به قلم نویسنده عربزبان سمیه علی هاشم، سناریوی آزادی فلسطین و از بین بردن موجودیت اسرائیل است و توانسته جایزه جشنواره کتاب فلسطین را بهدست بیاورد. همچنین یک کتاب حوزه کودک «اولین شب آرامش» نوشته علیاصغر عبادی که در مورد عملیات وعده صادق بود هم در این غرفه معرفی شد.
«پاپیون» را در زندان خواندم
در جریان بازدید رهبری از نمایشگاه کتاب تهران، ایشان حدود 20 دقیقهای را در انتشارات امیرکبیر حضور داشتند و روایت مسئولان غرفه از این بازدید اینگونه بود:
«وقتی رمان پاپیون را معرفی کردیم، گفتند در زندان این کتاب را مطالعه کردند. مسئولان غرفه گفتند مجموعا 40 کتاب چاپ اول در امیرکبیر داریم، مجموعه زنان مسلمان را معرفی کردیم که روایت مواجهه زنان مسلمان با اروپا و آمریکا با چالشهای آنها بعد از اسلام و در جامعه جدید بود. درخصوص تجدیدچاپها و فروششان پرسیدند و بعد از اینکه رمانهای کلاسیک و ترجمه را معرفی کردیم، مثل ریشهها و گذر از رنجها پرسیدند که به چه شکل است و تغییری کرده یا نه؟ که توضیحات را به ایشان دادیم.»
غرفههای دیدهشده زیاد است، هرمس، کتاب پارسه، قدیانی و دیگرانی که سعی کردند تا کتابهای خودشان را معرفی کنند و نکتهای از ایشان را داشته باشند و ذخیره بماند تا سال بعد. دوشنبه بارانی مصلی برای اهالی کتاب رنگوبوی دیگری داشت و از توجهی لبریز شدند که برایش یکسال انتظار کشیدند.
ارسال کردن دیدگاه جدید