ماجرای سوال «به شما ناهار دادن؟» رئیسی چه بود؟
در برخی رسانهها اینطور ادعا کردند که آن فرد، کارگر یک کارخانه یا یک کارآفرین بوده و میخواسته مشکلش را مطرح کند اما آقای رئیسی به جای اینکه اجازه بدهد او حرف بزند، از او پرسیده: «به شما ناهار هم دادن؟» در حالی که واقعیت چیز دیگری بود...
به گزارش فارس، «دوربینی و اهل نمایش بودن، تهمت ناروایی بود که برخی به شهید رئیسی زده بودند. هر رفتاری که از رئیسجمهور در سفرهای استانی در قالب خدمت متواضعانه و خاضعانه و دغدغهمندانه نسبت به مردم سر میزد، بهانهای میشد که بعضی رسانهها دست به یک فضاسازی جدید علیه ایشان بزنند. و اینها ظلمهایی بود که به آیتالله رئیسی شد...»
اینها را حجتالاسلام «احمد صالحی»، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری میگوید و از میان مصادیق مختلف کملطفیها و اجحافهایی که در آن 33 ماه در حق شهید جمهور شد، دست میگذارد روی دو نمونه که بیشتر در رسانهها دستبهدست شد و اینطور ادامه میدهد: «فیلمی در رسانهها منتشر شد که نشان میداد رئیسجمهور در یکی از سفرهای استانی، با اشاره به جمعی از مردم که وسط جاده ایستاده بودند، با اصرار از راننده میخواست نگه دارد و در مقابل اصرار او برای ادامه مسیر، گفت: یکدفعه دیگر این کار را بکنید، خودم پشت فرمان مینشینم...»
از ضابطه امنیتی عبور میکنم اما از مردم، نه!
«خب، این اتفاق، کجا بود؟ در یک مسیر فرعی و خلوت بین یک روستا و مرکز استان در کهگیلویه و بویراحمد. آقای رئیسی برای بازدید از یک مجموعه پروژه، به منطقهای در نزدیکی یک روستا در کوههای اطراف یاسوج رفته بود. در مسیر حرکت میکردیم که یکدفعه با جمعی از مردم روستا مواجه شدیم که برای دیدار با رئیسجمهور وسط جاده ایستاده بودند. من داخل ون رئیسجمهور بودم و دیدم که ایشان به شهید سید مهدی موسوی گفت: ماشین را نگه دارید تا من جواب مردم را بدهم.
بنده خدا، شهید موسوی که سرتیم حفاظت رئیسجمهور بود، گفت: حاج آقا! این محدوده، مشکل امنیتی دارد. وضعیت طوری است که از مناطق اطراف، به مسیر حرکت ما، تسلط وجود دارد. آقای رئیسی که از ادامه حرکت ماشین ناراحت شده بود، خطاب به راننده گفت: چرا با مردم اینجوری میکنید؟ یکدفعه دیگر این کار را بکنید، خودم پشت فرمان مینشینم ها. و دوباره تاکید کرد: بایستید. من دارم میگویم بایستید. مردم دارند میآیند جلوی ماشین، اذیت میشوند.
سرتیم حفاظت که باز هم مسئولیتش در حفاظت از جان رئیسجمهور را یادآوری کرد، شهید رئیسی گفت: با تضمین من، ماشین را نگه دارید. خودم مسئولیتش را بر عهده میگیرم. و بعد، رو به ما که داخل ون بودیم، ادامه داد: آقایان! شاهد باشید که من مسئولیتش را بر عهده گرفتم.»
رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری مکثی میکند و در ادامه میگوید: «کار شهید موسوی، کار ضابطهمندی بود اما برای رئیسجمهور، مردم از جانش مهمتر بودند. به همین دلیل باز هم اصرار کرد و درواقع گفت از ضابطه عبور میکنم اما از مردم عبور نمیکنم.
در نهایت، ماشین به دستور رئیسجمهور ایستاد، ایشان پیاده شد و حرف مردم را شنید و قول داد که حتما موضوع را پیگیری میکند. بعد هم به آقای استاندار گفت: فردا نماینده این مردم عزیز را بخواهید، مسئلهشان را ظرف ۴۸ ساعت پیگیری کنید و گزارشش را هم ارائه بدهید. و به من هم گفت نامههای آنها را بگیرم. من هم پیاده شدم و نامههای آن روستاییان عزیز را گرفتم. اما این رفتار متواضعانه و خاضعانه رئیسجمهور که ما در سفرهای استانی بارها شاهدش بودیم، سوژهای شد برای فضاسازی برخی رسانهها علیه ایشان.»
به شما ناهار دادن؟
حجتالاسلام صالحی مکثی میکند و برمیگردد به بهمن ماه سال 1400 و درباره یکی از جنجالبرانگیزترین موقعیتها در سفرهای استانی میگوید: «آنجا که بحث «به شما ناهار دادن؟» پیش آمد، یکی دیگر از موقعیتهایی بود که به شهید رئیسی اجحاف شد. ماجرا این بود که ما در هر سفر استانی، برای پاسخگویی بهتر به تماسهای مردمی، 800 نفر را آموزش میدادیم تا در سه روز در دو نوبت کاری، تماسهای مردم با سامانه 111 مرکز سامَد (سامانه الکترونیکی ارتباط مردم و دولت) را ثبت کنند.
اتفاقی که افتاد، این بود که آقای رئیسی در جریان دور اول سفر استانی به گیلان، از مرکز سامد این استان هم بازدید کرد؛ همان جایی که آن 800 نفر مستقر بودند و تماسهای مردم را جواب میدادند. رئیسجمهور به آنجا رفت و با نیروهای نوبت بعدازظهر که در یک سالن بسیار بزرگ مشغول کار بودند، احوالپرسی و صحبت کرد. در همان اثنا، از یکی از آن نیروها سؤال کرد: «به شما ناهار هم دادن اینجا؟»...
خب، این «ناهار خوردی؟» از طرف رئیسجمهور به این عنوان پرسیده شد که: شما که اینجا دارید جواب تماسهای مردم را میدهید، آیا به خودتان هم رسیدگی میشود؟ آیا از شما پذیرایی میکنند؟ اما متاسفانه در برخی رسانهها این موضوع را اینطور نشان دادند که آن فرد، کارگر یک کارخانه یا یک کارآفرین بوده و داشته دغدغه و مشکلش را مطرح میکرده اما آقای رئیسی به جای اینکه اجازه بدهد او حرف بزند یا به مشکلش اهمیت بدهد، از او درباره ناهار سؤال کرده.
در حالی که واقعیت ماجرا این بود که او یکی از کارشناسان سامانه 111 سامد بود و داشت درباره موضوعات و مشکلاتی که مردم با این سامانه در میان گذاشتهاند، صحبت میکرد. چرا رئیسجمهور از او سؤال کرد آیا ناهار خورده یا نه؟ چون ما متاسفانه بعضی وقتها از کارمند خودمان غفلت میکنیم. اینجا هم ممکن بود از کسی که سختترین کار را در مرکز سامد ریاست جمهوری بر عهده دارد، غفلت شده باشد. آقای رئیسی با همین نگاه، حال این نیرو را پرسید و از او سؤال کرد آیا ناهار خورده یا نه...»
ارسال کردن دیدگاه جدید