درس‌های جمعه

روز جمعه انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری برگزار شد و از آنجا که هیچ‌کدام از کاندیداها به نیمی از آراء مردم دست پیدا نکردند، جمعه این هفته نیز انتخابات برگزار می‌شود.

 

سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: حدود ۲۵ میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند و همان نصاب انتخابات قبل را به ثبت رساندند و ترکیب آراء شهروندان در حد فاصل انتخابات قبل تا این انتخابات تفاوت عمده‌ای را نشان نمی‌دهد. مشارکت در انتخابات ایران به معنای دقیق کلمه «داوطلبانه» است و هیچ مشوق یا معاقبی در این میان وجود ندارد کما اینکه هیچ ساختار و تشکیلات واقعی و فراگیری برای آوردن مردم به پای صندوق رأی وجود ندارد، مردم واقعاً بر پایه علاقه‌ای که به دین، ایران و جمهوری اسلامی دارند در انتخابات‌ها، راهپیمایی‌ها و مراسم مذهبی شرکت می‌کنند. وجود دست‌کم ۲۵ میلیون نفر از مردمی با این اوصاف بسیار ذی‌قیمت و ارزشمند است.

درخصوص انتخابات جمعه‌ای که گذشت و جمعه‌ای که در پیش است، نکات زیر اهمیت دارد:

۱ـ انتخابات روز جمعه گذشته در فضائی برگزار شد که نظام جمهوری اسلامی با سماحت تمام و با در اختیار گذاشتن مجانی امکانات رسمی خودش از جمله صدا و سیما ـ که در میان انواع دیگری از رسانه‌ها بی‌رقیب محسوب می‌شودـ اجازه داد هر ادعایی از زبان کاندیداهایی که در مظان ریاست‌جمهوری قرار داشتند، بیان شود این در دنیا کم‌نظیر است. در جریان تبلیغات تلویزیونی این انتخابات حتی آنگاه که بعضی موضوعات اساسی به چالش کشیده می‌شد، نظام با سماحت برخورد کرد. البته این از یک منظر نقص است و جای افتخار ندارد ولی آنچه اتفاق افتاد از نُرم آزادی بیان در دنیا بالاتر است و جالب این است که بعضی‌ها که حداکثر سوءاستفاده را از این نقیصه می‌کنند، بیشترین انتقاد را به وضع آزادی‌ها در ایران دارند! کاندیداها و ستادها و هواداران آنان بدون آنکه هیچ هزینه‌ای برای استفاده از ظرفیت فراگیر صدا و سیما بپردازند یا تعهد خاصی نسبت به استفاده بی‌دریغی که از دستگاه عریض و طویل تبلیغی نظام ـ یعنی ده‌ها شبکه تلویزیونی، رادیویی و اینترنتی ـ داشته باشند، برای معرفی خود و برنامه‌هایشان از آن استفاده کردند.

۲ـ یکی از مسائل مهم تاثیرگذار در مشارکت مردم، وضع اقتصادی کشور و بخصوص آنچه در عرصه معیشت جاری است، می‌باشد.

در نگاه اول، آنچه به نظر غیرقابل انکار و اغماض می‌آید این است که انتظارات توده‌های مردم که گرفتار مشکلات معیشتی می‌باشند از دولت‌ها برآورده نشده است. البته کارشناس‌های اقتصادی و نهادهای تخصصی داخلی و بین‌المللی، اقدامات دولت شهید رئیسی در عبور دادن کشور از شرایط سخت اقتصادی را بسیار مهم و اثرگذار ارزیابی کرده‌اند. انتقال از «دولتی ورشکسته» به دولتی با رشد اقتصادی متوسط ۶ درصد، فاصله قبل و بعد دولت شهید رئیسی را نشان می‌دهد و بسیار ارزشمند است و حتماً در خاطره ملت ایران می‌ماند.

اما آنچه مردم در دوره‌های گذشته در روزمره زندگی با آن مواجه بودند با آنچه در تلاش دولت‌ها بود، فاصله داشت. در این میان دولت شهید رئیسی تلاش زیادی کرد تا این فاصله را بردارد اما دوره آن کوتاه شد و بسیاری از نیات اقتصادی و اقدامات آن توسط مردم لمس نشد.

مردم اقتصاد را نه از منظر تئوری‌های اقتصادی، نه از منظر افق‌ها و نه از منظر پیشرفت در امور اساسی کشور بلکه از منظر آنچه در هنگام خرید روزانه با آن مواجه هستند، می‌بینند.

۳ـ در این انتخابات یک بار دیگر موضوع ضرورت کار منسجم سیاسی و در طول سال و نه موسمی و یا انتخاباتی، خود را نشان داد. تشکل‌ها و اقدامات تشکل‌گرایانه نقش بسیار مهمی در توضیح آنچه یک شهروند به‌طور واقعی با آن مواجه است، دارد و می‌تواند جمعیت‌ها را در یک سامانه محاسبه‌گرایانه‌تر قرار دهد و به دولت اجازه دهد سیاست‌هایی که برای کشور ضرورت دارد و در عین حال زخم‌ها و دردهایی دارد، با تنش کمتر به اجرا درآورد.

در این انتخابات دو کاندیدا رأی بسیار بیشتری از سایر رقبا داشتند؛ دکتر پزشکیان و دکتر جلیلی که خود این جای مطالعه دارد. اگر در مقام مقایسه برآئیم می‌بینیم که این دو به یک بدنه مطمئن متکی بوده‌اند. جریان اصلاحات بالاخره در طول زمان «بدنه ویژه» خود را پیدا کرده که شامل دو بخش مستقر و سیار می‌شود که می‌تواند در فاصله کوتاهی به خط ‌شود و به مدد یک کاندیدا ولو پیش از آن چندان شهرتی نداشته بیاید.

دکتر سعید جلیلی هم در طول نزدیک به ۱۵ سال گذشته از طریق مداومت در ارتباط با طیف‌های خاص به یک «شبه‌تشکل» رسیده و آن را به مدد بعضی همگنان سیاسی ـ مثل جبهه پایداری ـ فراگیر کرده است. این به اصطلاح «دولت سایه» به دکتر جلیلی کمک کرد تا به بخش‌های کارشناسی حکومت هم وصل شود و با آنان در یک تعامل مثبت قرار گیرد. این دو را وقتی با وضع حضور دکتر قالیباف مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم او با آنکه سابقه اجرائی بسیار بیشتری از این دو داشته و از این دو بسیار موفق‌تر بوده است، ولی فاقد تشکل و شبه‌تشکل می‌باشد و از این‌رو از «واسطه»‌ای که منطق و نیت او را از رسانه به توده برساند و به باور تبدیل کند و از آنان «یاورانی پا به کار» بسازد، بی‌بهره می‌باشد.

۴ـ جمعه آینده، اقدام ناتمام ۸ تیر ماه تکمیل می‌شود و کافی است یکی از دو کاندیدای باقی‌مانده، یک رأی بیش از دیگری به دست آورد. بنابراین این صحنه با حضور پرشور یا حضور کم‌رمق برگزار می‌شود.

واقعیت این است که کشور ایران اینک با دو مدل اداره مواجه‌ است. این دو مدل هر کدام تأثیر خاصی بر سرنوشت مردم و آینده کشور برجای می‌گذارد. از این رو جای بی‌تفاوتی و رها کردن صحنه نیست.

اگر ایران در قاب اکثریت دیده نشود آسیب می‌بیند. از این رو مردم باید با حضور حداکثری خود، یک اتفاق نیروبخش شکل بدهند تا دولت برآمده از آن با انرژی بیشتری در جهت رفع مشکلات و ساخت درست آینده گام بردارد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی