کدام پزشکیان؟

این روزها با دو روایت متفاوت یا متضاد از دولت چهاردهم روبرو هستیم، حال باید دید که در عمل یعنی در انتخاب کابینه و نیز اتخاذ سیاست‌ها و تصمیمات راهبردی، کدامیک به واقعیت تبدیل خواهد شد؟

 

 مهدی عسگری نماینده سابق کرج طی یادداشتی نوشت:

پزشکیان اخیرا (و نه در دوران تبلیغات) نکاتی را درباره عدالت‌ورزی طرح کرد که بسیاری از سیاست‌مداران به اصطلاح اصولگرا یا انقلابی هم با این صراحت آنها را مطرح نمی‌کنند و حتی در ایام تبلیغات هم چنین تصریحی از آنها مشاهده نشد!

اینها مضمون سخنان اخیر رئیس‌ دولت چهاردهم است:

نمی‌توانم توسعه را به این قیمت که عده‌ای از مردم زیر چرخ‌های آن له شوند بپذیرم،

من نمی‌توانم رشد اقتصادی را به هر قیمتی جلو ببرم... (درحالی که مردم از آن بهره‌ای نداشته باشند)

دعوا بر سر نسبت بین عدالت و توسعه یک دعوای قدیمی است که از زمان دولت مرحوم هاشمی، کشور درگیر آن بوده است و نگاه اطرافیان دکتر پزشکیان (که با دیدگاه او تعارض دارد) در اغلب دوره‌ها بر کشور حاکم بوده است.

نکته‌ی مهمی که به شدت مورد غفلت در دهه‌های اخیر بوده، سهم مردم از رشد اقتصادی بوده است، یعنی حتی در سالهایی که کیکِ اقتصاد، بزرگ شده، تنها سهم سرمایه‌داران از آن افزایش یافته و سهم عموم مردم رو به کاهش بوده است.

پزشکیان درباره حاکم شدن نظام طبقاتی در حوزه سلامت و آموزش نیز بارها اعلام مخالفت کرده است یعنی او این وضعیت که فقط یک طبقه‌ی ابرسرمایه‌دار، خدمات ویژه دریافت کنند و فرصت‌ها در اختیار آنها باشد را مخالف آرمانهای انقلاب و عدالت می‌داند.

اینها رویکردهای بسیار مهمی است که سالها گمشده‌ی عرصه حکمرانی ما بوده‌است (البته نه در سخن بلکه در عمل) هرچند روایت #اطرافیان_پزشکیان با این رویکردها، تطابق چندانی ندارد یعنی بسیاری از اعضای شورای راهبردی و کمیته‌های تخصصی، اساسا دیگاههای متضادی با رئیس‌جمهور منتخب دارند و باید دید که در عمل، #کدام_پزشکیان بر دولت چهاردهم حاکم می‌شود؟

این نگرانی زمانی پررنگ می‌شود که پزشکیان در موارد بسیاری، موضوع را به نظر کارشناسان ارجاع داده است، از اختلاف نظر میان کارشناسان که بگذریم، سئوال اینجاست که اختلاف میان نظر اطرافیان و مشاوران دولتِ جدید با رویکردهای رئیس‌جمهور، به کجا خواهد انجامید؟

در مسائل منطقه‌ای نیز پزشکیان ورود خوبی را در ارتباط‌ با جبهه مقاومت داشت، بویژه پاسخ او به سیدحسن نصرالله (آن‌هم در شرایط ملتهبی که لبنان در معرض حمله نظامی قرار گرفته) بسیار تعیین‌کننده بود.

صورتِ ظاهری این تضاد، در رفتن دکتر پزشکیان به هیأت‌های مذهبی، خود را نشان داد. بویژه اینکه او به هیأت‌هایی سرزد که از نگاه برخی نزدیکانش، امثال آنها مصداق طالبان هستند!

این را هم بگویم، واقعیتِ پزشکیان همین تصویری است که از او می‌بینیم، اهل نمایش و شوآف بازی نیست، در مجلس نیز همین روحیه را داشت، او در میان طیف سیاسی همراهش، وجوه تمایز قابل توجهی دارد که اگر این وجوه، بر دولت او نیز حاکم شود راهگشا خواهد بود و در غیر این‌صورت، دولت چهاردهم، دچار تضاد و چالش خواهد شد.

پزشکیان همچنان بر ایجاد اجماع و وفاق بر سر مسائل اصلی کشور تأکید دارد بویژه که می‌داند با این میزان رأی و اختلاف اندک آراء، درصورت تداوم کشمکش‌های داخلی، فرصت اخذ تصمیمات بزرگ از دولت گرفته می‌شود.

او به فکر ترمیم شکاف‌ها و دلخوری‌های سیاسی است اما برخی اطرافیان، همچنان بر طبل تفرقه می‌کوبند و بر فعال‌سازی گسل‌های اختلاف برانگیز اصرار می‌کنند.

کشور به شدت، تشنه عدالت و مردمی‌سازی واقعی حکمرانی است، تشنه‌ی کم شدن فاصله‌ها و شکاف‌های بی اعتمادی است، تشنه‌ی مقابله با الگوهای سرمایه‌داری است که با توسعه‌ی فقر و محرومیت، تمدنی به ظاهر زیبا را برای ابرسرمایه‌داران به ارمغان می‌آورد...

پزشکیان آیا در عرصه انتخاب کابینه و اتخاذ سیاست‌ها، امکان تحقق سخنان خود را خواهد یافت؟ یا نگاه دیگری بر دولت چهاردهم حاکم خواهد شد؟ و یا دولت چهاردهم به آفت اختلافات داخلی (میان این رویکردهای متضاد) مبتلا می‌شود؟

بروز اختلاف رویکرد درون دولت و به تبع آن درون حاکمیت، می‌تواند کشور را آبستن التهابات سخت، تلخ و پرهزینه‌ای کند، چالش از درون، زمینه را برای درگیری‌های منطقه‌ای فراهم کرده و مسیر حرکتِ دولت را مسدود می‌کند، همانطور که حاکم شدن دیدگاه‌های عدالت‌طلبانه رئیس‌جمهور منتخب، می‌تواند راهگشا باشد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی