شورای نگهبان مسئول به وحدت رساندن ما نیست

امیرحسین قاضی زاده هاشمی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در برنامه «سپهر سیاست» خبرگزاری فارس، گفت: در انتخابات ریاست‌جمهوری عده‌ای شورای نگهبان را متهم می‌کردند که چرا این افراد را تایید کرده است، شورای نگهبان طبق تکلیف قانونی خود عمل می‌کند و مسئول به وحدت رساندن ما نیست.


 امیرحسین قاضی زاده هاشمی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه «سپهر سیاست» خبرگزاری فارس، گفت: متأسفانه دیدیم که در انتخابات عده‌ای شورای نگهبان را متهم می‌کردند که چرا این افراد را تایید کرده است، شورای نگهبان طبق تکلیف قانونی خود عمل می‌کند و مسئول به وحدت رساندن ما نیست.

قاضی زاده هاشمی در ابتدای این نشست، گفت: خدا را شاکرم که توفیق داشتم سه سالی در کنار شهید رئیسی حضور داشته و خدمتگزار مردم بزرگ ایران باشم. در مورد انتخابات تحلیل‌های زیادی می‌شود انجام داد، بنده انتخابات را به نمایشگاه تعبیر می‌کنم شما وقتی نمایشگاهی برپا می‌کنید ۱۰ سال تلاش علمی و فنی تبدیل به محصول می‌شود. انتخابات نیز پدیده و یک روند است که در جامعه و نیروهای سیاسی شکل گرفته است. انتخابات ۱۴۰۳ با انتخاباتی مثل ۱۳۷۶ اصلاً قابل مقایسه نیست چون در آن سال‌ها سن رای ۱۵ سال بوده ولی در دوره‌های اخیر ۱۸ سال تعیین شده و نیازهای جامعه و طرز تفکرشان متفاوت شده است.
تلگرام جهان نیوز
یکی از دلایلی که امروز بحث‌های اقتصادی پررنگ‌تر مطرح می‌شود این است که جمعیت در سن و سالی است که اقتصاد بر آنها تاثیرگذار است. روند انتخابات مؤلفه‌های مختلفی دارد و این را فقط برای مثال خدمت شما عرض کردم تا تحلیل‌های انتخاباتی طبق این گزاره‌ها ارائه شود. آن چیزی که مشخص است این است که جامعه ما در حال حاضر فاقد یک اکثریت تعیین کننده شده است.

فعالان سیاسی دایره ارزش های اجتماعی را توسعه دهند
به عبارتی دیگر جامعه از حالت اکثریت خارج شده و وارد کثرت شده است. یعنی به جای اینکه اکثریت دارای یک ارزش واحد و ثابت داشته باشند تعداد زیادی جمعیت‌هایی داریم که ارزش‌هایی دارند و کنار هم قرار می‌گیرند. آن افرادی که در انتخابات شرکت کردند رایشان به هم نزدیک بود یعنی حتی اگر آقای جلیلی هم رای می‌آورد نهایتاً با اختلاف دو میلیون رای می‌آورد.‌همه جریانات سیاسی هم در دور دوم با تمام توان و قدرت وارد عرصه انتخابات شدند و ظرفیت خالی نبود که فعال نکرده باشند ولی خب می‌بینید نزدیک به هم رای آوردند.این اکثریت حاصل شده خودش یک اقلیت بزرگ است. این مسئله به کنشگران سیاسی متذکر می‌شود که باید دایره ارزش‌های اجتماعی خودشان را توسعه دهند تا بتوانند جمعیت بزرگ‌تری را وارد اقلیت‌های خود کنند.

به دولتمردان ما هم نیز این نکته را یادآور می‌شود که شما هم نباید فقط یک جامعه اقلیتی بزرگ را نمایندگی کنید. این ارزش‌های اجتماعی در صحبت از اکثر کاندیدها مطرح بود ولی در سخنان آقای پزشکیان این مسئله دوچندان بود، شاید هم یکی از دلایل جذابیت سخنان ایشان بین مردم نیز همین موضوع بود. یکی از دلایلی که دولت خود را دولت خانواده نامگذاری کردم به علت این است که موضوع خانواده ارزش مشترک جامعه ما بود یعنی همه مردم با هر سلیقه و نگاه و طرز تفکر برایشان خانواده ارزشمند است. بعضی عناصر در جامعه عنصرمیانجی‌گری هستند که در حوزه فرهنگی اجتماعی این عنصر متعلق به خانواده است.

تفاوت جبهه اصلاحات با اصولگرایان
بررسی عملکرد جبهه انقلاب در انتخابات دارای طبقه بندی است و باید طبق آن بررسی شود. در فضای سیاسی کشور چیزی به نام جبهه اصلاحات وجود دارد یعنی مجموعه‌ای از احزاب اصلاح طلب در طول سال مداوم با هم کار می‌کنند و گرد هم می‌آیند. اما در جبهه اصولگرایان این فعالیت‌ها شب انتخابات شکل می‌گیرد بدون اینکه کنش مداوم با همدیگر داشته باشند در انتخابات مختلف هم اسمشان عوض می‌شود.

در فضای فعلی احزاب کارکرد خودشان را از دست داده‌اند و شخصیت‌های سیاسی جایگزین آنها شدند، فضای فعلی نیاز به نوسازی مداوم دارد. مثلاً در انتخابات آمریکا در دوره‌های مختلف مشاهده می‌کنیم که مقبولیت و محبوبیت حزب از اشخاص سیاسی برایشان مهم‌تر است، اشخاصی بودند که در دوره‌های قبل نامزد نهایی احزاب سیاسی‌شان بودند و حتی رئیس جمهور شدند ولی در دوره فعلی افراد دیگری جایگزین می‌شوند.

شش گروه رای انتخابات چه گروه‌هایی هستند؟
یکی از آسیب‌هایی که در انتخابات ایران داریم شخصیت زدگی است یعنی به جای اینکه نیازهای جبهه انقلاب مد نظر ما باشد گرفتار شخصیت‌ها شده‌ایم. آن هایی هم که می‌خواهند این صحنه را داوری و مدیریت کنند چون پیش فرض دارند و نیازها و روندها را طبق اشخاص تعیین می‌کنند نمی‌توانند عملکرد درستی داشته باشند.ما در جبهه انقلاب به انتخابات کاملاً ایدئولوژیک نگاه می‌کنیم، در حالی که انتخابات همیشه جنسش ایدئولوژیک نیست مردمی هم که رای می‌دهند ایدئولوژیک رای نمی‌دهند.

ما در انتخابات ۶ گروه رای داریم. یک رای، عدم رای است یعنی گروهی حتی در بهترین شرایط هم در انتخابات شرکت نمی‌کنند. لایه بعدی رای سیاه است یعنی رای که در اختیار معاندین و شبکه‌های خارج نشین است. عدم رای و رای سیاه کارکرد خاص خودشان را دارند. غیر از آنها ما چهار گروه رای دیگر داریم. یک رای کاملا اعتقادی جبهه انقلاب که متعلق به اصول گرایان است.

در کنار رای جریان انقلاب یک رای متعلق به اصلاح طلبان است.در کنار این گروه‌ها یک رای متعلق به مردم محروم و روستا نشین است. یک رای در کنار جبهه اصلاح طلبان قرار می‌گیرند و آن را متعلق به جبهه متوسط شهری است. این تقسیم بندی‌ها قبل از این انتخابات بود و در انتخابات اخیر این تقسیم بندی‌ها تغییر کرد.

محرومین تا قبل از این انتخابات رای شان متعلق به اصولگرایان بود. رای آقای احمدی نژاد و شهید رئیسی مرهون ادغام رای اصولگرایی و محرومین بود.رای چهره‌های اصلاح طلب مثل خاتمی و روحانی رای جریان اصلاح طلبی و طبقه متوسط شهری بود. در طبقه متوسط شهری به پدیده‌های مدرن توجه دارد وضوع فیلترینگ و آزادی‌های اجتماعی برایشان از اهمیت بیشتری برخوردار است.

این طبقه شامل طبقه دانشگاهی هنرمند، ورزشکار و سلبریتی‌ها جایی می‌گیرند. این آرایش ۶ گروه رای در جامعه ایران بود که در انتخابات نیز تاثیرگذار هستند. باید بررسی کنیم که ما چه اقداماتی انجام دادیم که عده‌ای از سبد رای اصولگرایان به اصلاح طلبان منتقل شده است.

سه میلیون نفر دور اول انتخابات رای دادند ولی دور دوم مشارکت نکردند
سه میلیون نفر از افرادی که در دور اول انتخابات رای داده بودند در دور دوم انتخابات شرکت نکردند در عوض ۹ میلیون نفر جدید در دور دوم انتخابات رای دادند. همین مسئله را هم بررسی کنیم به نتایج جالبی خواهیم رسید.باید بررسی کرد که این ۳ میلیون‌نفری که‌رای ندادند متعلق به کدام گروه و جریان بودند و ۹ میلیون نفری که اضافه شدند با کدام انگیزه در انتخابات شرکت کردند.چیزی که در فضای رسانه جبهه انقلاب می‌بینم این است که تحلیل انتخابات و نتیجه آن را بسیار ساده‌اندیشانه نگاه می‌کنند، مطرح‌کردن مسائلی مثل رای قومیتی درست نیست.

نگاه صفر و صدی به اشخاص سیاسی درست نیست
آسیب بزرگی که در رفتار بازیگران سیاسی اصول‌گرایی می‌بینم این است که این آسیب ناشی از دو عنصر کبر و دروغ است، یعنی ما رفتاری متکبرانه در عرصه سیاست داریم و همه واقعیت‌ها را به مردم نمی‌گوییم. مردم متوجه می‌شوند که ما متکبرانه رفتار می‌کنیم و همه حرف‌های ما درست نیست.

بچه حزب‌اللهی‌های کف میدان در انتخابات اخیر دچار سردرگمی شده بودند‌ با وجود اینکه دلشان برای جبهه انقلاب می‌سوخت ولی سیاست‌گذاری مشخصی از بزرگان این جبهه مشاهده نمی‌کردند و تشخیص برایشان سخت بود.من را که در جاهای مختلف می‌گیرند اصرار می‌کردند که باعث وحدت جبهه انقلاب شوم و یکی از دلایل اصلی بنده برای انصراف از کاردار انتخابات نیز برآورده کردن مطالبات این قشر بود.مسئله‌ای که در فعالان ستادی و سیاسی جبهه انقلاب داریم این است که وقتی مجذوب شخصیت فردی می‌شوند دیگر هیچ عیبی از آن فرد نمی‌بینیم و هر کس جز او را دارای عیب می‌بینند.

نگاه صفر و صدی به اشخاص سیاسی درست نیست چون همه افراد دارای نقاط قوت و ضعف هستند و باید تلاش کرد که به نقاط قوت و ضعفشان برابر نگاه کرد تا اصلح را تشخیص داد. ما به‌جای اینکه غرق اشخاص بشویم، غرق در شاخص‌های جبهه انقلاب شویم. اگر به‌جای اینکه اشخاص برایمان در اولویت باشند انقلاب و اهداف انقلاب اسلامی موضوعیت داشته باشم این‌قدر چسبندگی به افراد پیدا نمی‌کنیم.

گاهی جوان‌ترها برای اینکه خودشان را ثابت کنند به‌اصطلاح زیر میز می‌زنند یعنی برای اینکه دیگران قبولشان کنند دعوایی راه می‌اندازند. ولی اگر ما دست از شخصیت زدگی برداریم هم افراد دارای غرور و تکبر نمی‌شوند و هم عده‌ای سعی نمی‌کنند دست به تخریب آنها بزنند.

در تفاوت جبهه اصلاحات و اصول‌گرایی ذکر این نکته مهم است که شما در جریان اصلاحات قبل از انتخابات اسم‌های زیادی می‌شنوید ولی وقتی بعد از تأیید صلاحیت‌ها نفراتشان اعلام می‌شود حول یک شخص وحدت می‌کنند.اگر ما می‌خواستیم شخصیت‌های اصلاح‌طلبان را اسم ببریم آقای پزشکیان کجای این رتبه‌بندی بود؟ ولی وقتی به این فرد رسیدند آقای پزشکیان تبدیل به شاخص جریان اصلاحات شد.ما در جریان انقلاب دورهمی از اشخاص درست کرده‌ایم و کار جریانی نمی‌کنیم.
 

فاقد مؤلفه‌هایی هستیم که اسمش جریان است. بزرگ‌ترین عبرت انتخابات این است که ما واقعاً بر اساس حجت شرعی عمل کنیم. آیت‌الله مصباح ر انتخابات همیشه اعلام می‌کرد که ما باید حول محورهای وحدت داشته باشیم ولی باید ببینیم وحدت حول چه محورهایی است، گاهی وحدت حول اصلح است.گاهی شما نمی‌توانید اصلح پیدا کنید پیرامون شاخص‌ها وحدت می‌کنید.

گاهی وحدت نه گفتن به جریان رقیب است، پس وحدت هم لایه‌بندی‌های مختلف را دارد. بزرگ‌ترین عبرت برای جبهه انقلاب این است که ما واقعاً کار جمعی بلد نیستیم‌ و نمی‌توانیم تشخیص بدهیم که چگونه در این فضا کنشگری داشته باشیم.

ما تا وقتی دیگران را به رسمیت می‌شناسیم که پیرو ما هستند و تایید کننده کارهای ما باشند. باید یاد بگیریم با همدیگر کار کنیم و گفتگو داشته باشیم. مثلاً در انتخابات آمریکا مشاهده می‌کنیم که ساز و کار این است که ایالت به ایالت نامزدها بررسی می‌شوند و به گزینه نهایی می‌رسند وقتی این حزب به گزینه نهایی رسید دیگر شخصیت‌هایشان دبه نمی‌کنند.

شورای نگهبان مسئول به وحدت رساندن ما نیست
متأسفانه دیدیم که در انتخابات عده‌ای شورای نگهبان را متهم می‌کردند که چرا این افراد را تایید کرده است، شورای نگهبان طبق تکلیف قانونی خود عمل می‌کند و مسئول به وحدت رساندن ما نیست.شورای نگهبان صلاحیت خودش را تشخیص می‌دهد، ما باید باشیم و با همدیگر کار کنیم. کارکردن و کار جمعی هم شب انتخاباتی انجام نمی‌شود و باید در طول زمان انجام شود.

اهداف جبهه انقلاب هم مهم‌تر از اشخاص هستند. بنده در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا بودم و کنار نرفتم باوجود اینکه خیلی‌ها به من گفتند که انصراف دهم. البته انتخابات قبل با انتخابات فعلی تفاوت داشت که توضیح می‌دهم. اولاً کسی که در انتخابات کاندیدا می‌شود باید خودش را اصلح بداند وگرنه واردشدن به انتخابات حرام شرعی است.

کنار رفتم چون می‌دیدم جبهه انقلاب در حال شکست است
آقای دکتر پزشکیان را چند درصد جامعه می‌شناختند؟ در انتخابات مجلس اخیر حوزه انتخابیه خود نفر دوم شده بود اما دیدیم که جمع شدند و گفتند کاندید مطلوب ما مسعود پزشکیان است. کسی که در انتخابات قبل در حوزه انتخاباتی خود رای دوم شده بود رئیس‌جمهور شد.

خب این طرف در جبهه انقلاب نمی‌توانستند این کار را بکنند و اصلح را انتخاب کنند؟ اصلح بودن هم شاخصه‌هایی دارد، باید مبانی را می‌آوردند و می‌گفتند که شاخصه‌های ما این موارد است و صرفاً گرفتار مشهور بودن یا مقبول بودن اشخاص نمی‌شدند.

بنده در دوره قبل کنار نرفتم به خاطر اینکه برای رای‌آوری جبهه انقلاب احساس خطر نمی‌کردم و شهید رئیسی پیروز میدان بود. ولی در این دوره کنار رفتم چون می‌دیدم جبهه انقلاب در حال شکست است و مردم دچار سردرگمی شده بودند، مردم در دوره قبل دچار سردرگمی نشده بودند.

تنها مصداق نامزد پوششی آقای جهانگیری است
پوششی آن کسی است که با این نیت می‌آید وارد انتخابات می‌شود که دیگری را پوشش دهد تا به او پرداخته نشود. بنده در عرصه انتخابات دور اول، از شهید رئیسی دفاع کردم و از کاندیدای دیگری دفاع نکردم. اما در انتخابات سال ۹۶ آقای جهانگیری آمده بود از خودش دفاع کند یا از رئیس جمهور وقت دفاع کند؟اینجا دوستانی که ما را متهم به پوششی بودن می‌کنند در سال ۹۶ روضه سکوت گرفته بودند؟ اگر ائتلاف کردن و کنار رفتن کار بدی است چرا سال ۹۲ که آقای عارف به نفع آقای روحانی کنار رفت سکوت کرده بودند؟البته کار آقای عارف را کار بدی نمی‌دانم کار آقای عارف شبیه کاری بود که این دوره خودمان انجام دادیم، آقای عارف پوشش کسی نبود جبهه اصلاحات جمع شد و به ایشون گفت که باید به نفع آقای روحانی کنار بروید ایشان نیز به عنوان کسی که کار تشکیلاتی می‌کند تابع بود.

این دوره هم جبهه انقلاب جمع شد و به بنده و آقای زاکانی گفت که به نفع کسی کنار بروید حالا ما گوش کردیم و عده‌ای از دوستان به این اجتهاد نرسیدند، ما تشکیلاتی عمل کردیم.مفهوم پوششی بودن یک مصداق دارد و آن هم معاون اولی بود که از رئیس جمهورش حمایت می‌کرد. در حال که نه بنده و نه آقای زاکانی در دور اول در حال دفاع از کاندیدای دیگری نبودیم. بله در دوره دوم بنده سخنرانی‌های متعددی در حمایت از یک کاندیدا دارم چون بنده در دور دوم کاندیدا نبوده ام.

جبهه انقلاب چگونه از رای 14 میلیونی، صیانت کند؟
اولین مسئله‌ای که باید جبهه انقلاب به آن بپردازد تا از رای ۱۴ میلیونی خود صیانت کند آرمان مشترک است. مردم با رویاهای مشترکشان دور هم جمع می‌شوند مثلاً رویا مشترک کل ایران حفظ اقتدار ایران است. باید ببینیم آرزوهای مشترک این ۱۴ میلیون نفر چیست و از آن پاسداری کنیم. این ۱۴ نفر خیلی می‌توانند مؤثر باشند و تأثیرگذاری زیادی نداشته باشند. ما می‌توانیم آن را تقویت کنیم یا با ادامه اختلاف‌افکنی‌ها در پی تضعیف آن باشیم همه چیز بستگی به رویکرد و کارکرد ما در آینده دارد.در اینجا خطاب به فعالان جبهه انقلاب و رسانه‌ای‌ها عرض می‌کنم که ما هر کاری که باید بکنیم باید در راستای تقویت انقلاب اسلامی و رضای خدا باشد. وقتی از تقویت جبهه انقلاب صحبت می‌کنیم یعنی آن توصیه‌هایی که رهبر جامعه اسلامی به ما می‌کند و اینکه امام جامعه به ما می‌گوید چه مسیری را پیش برویم را انجام دهیم.

از مواضع انقلابی دولت جدید حمایت می‌کنیم
وظیفه اصلی ما در حال حاضر کمک به دولت است تا وقتی که مواضع و عملکرد دولت، مواضع انقلابی باشد همه ما به دولت دوچندان کمک خواهیم کرد. اگر هم جایی خطا می‌بینیم وظیفه داریم اعلام کنیم و در پی اصلاح آن باشیم.همان‌طور که نمایندگان محترم مجلس نیز در زمان سخنرانی انقلابی ایشان در حمایت از جبهه انقلاب ایستاده ایشان را تشویق کردند، این یعنی عمل آگاهانه و دعوای شخصی با کسی سر قدرت نداریم این خصوصیت افراد انقلابی است.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی