هدف اسرائیل از حملات دو روز اخیر در بیروت چیست؟
صهیونیستها به این نتیجه رسیده باشند که باید با جنگ، حزب الله را متوقف نمایند. اما در این میان معمای بزرگ برای تلآویو این است که به رغم توانایی در خرابکاری و نبرد امنیتی، در عرصه نظامی به دلیل استمرار جنگ موقعیت ضعیف شده تری دارد.
عصر روز چهارشنبه هم شهر بیروت ساعات پرتنش و پرحادثهای را دنبال کرد و طی آن انفجارهای متعددی در دستگاههای ارتباطی از جمله بی سیمها و لپ تاپها گزارش شد. این حملات منجر به شهادت 10 نفر و زخمی شدن 455 تن دیگر شد و این درحالی است که روز گذشته نیز عملیات سایبری گستردهای در بیروت رخ داده بود.
به گزارش تسنیم، حملات دیروز هم ناشی از خرابکاری در پیجرها بود که منجر به شهادت 11 نفر و زخمی شدن 2800 نفر شد که بخش زیادی از آنها از میان غیرنظامیان بودند. این حملات رژیم صهیونیستی پس از آن بود که کابینه امنیتی اسرائیل در روز دوشنبه طی جلسهای درخصوص تشدید تنش در جبهه شمالی (نبرد با لبنان) تصمیم گیری کرد. وضعیت کنونی را با درنظر گرفتن سه فاکتور باید مورد ارزیابی قرار داد؛
- این تشدید تنشها در حالی رخ داده که مذاکرات رژیم صهیونیستی تحت هدایت آمریکا برای آزاد کردن اسرای جنگی رژیم از غزه نیز بی نتیجه مانده و حماس حاضر به پذیرش شروط اسرائیل با وجود فشار واشنگتن و میانجی ها نشده است.
- همزمان فشار افکار عمومی اسرائیل هم درخصوص وضعیت شهرکنشینهای شمال سرزمینهای اشغالی نیز روبه افزایش است و دولت نتانیاهو برای بازگرداندن این افراد باید کاری انجام دهد. این فشارها به حدی است که یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفته است که چاره ای جز جنگ برای اسرائیل باقی نمانده است.
- این درحالی است که از یکسو ارتش رژیم به دلیل فرسودگی ناشی از 11 ماه نبرد، آمادگی کامل ندارد و نه تنها نیروی زمینی آنها در نبرد غزه تلفات داده، بلکه نیروی هوایی این رژیم هم در اثر حملات مستمر حزبالله به تجهیزات راداری تضعیف شده است.
برآیند آنچه در بالا اشاره شد ما را بسوی دو سناریو سوق می دهد؛
یک: رژیم صهیونیستی در سناریو اول به دنبال این است که با این حملات ضمن ایجاد اختلال ادارکی در قدرت تصمیم گیری مقاومت (از طریق حمله تروریستی فراگیر شهری) بتواند کادر مرکزی حزب الله را وادار به عقب نشینی از ادامه جنگ نماید. به عبارت دیگر هدف رژیم قطع ارتباط میان جبهه جنوب لبنان با جبهه غزه است، تا حزب الله دست از پشتیبانی حماس بردارد. این سناریو مطلوب رژیم است چراکه بدون هزینه جنگ به اهدافاش درخصوص توقف ماشین جنگ حزب الله دست می یابد و به قول بنیامین نتانیاهو، «ساکنین شمال اسرائیل را به سلامت به منازلشان بازمی گرداند».
دو: رژیم صهیونیستی در سناریو دوم به این جمع بندی رسیده که امکان جدایی حزب الله از جبهه پشتیبانی وجود ندارد و لذا جنگ اجتناب ناپذیر است. برای این هدف، رژیم همانند نبرد 33 روزه بطور ویژه شبکه ارتباطی مقاومت را نشانه گرفته تا ارتباط میان بیروت با جبهه جنوبی را قطع نماید. علاوه براین ضمن دستیابی به پیروزی سیاسی و تبلیغاتی میتواند بخش مهمی از سازمان رزم و کادر حزبالله را شناسایی و عملا از عرصه نبرد پیش رو خارج نماید.
بنظر میرسد این ارزیابی بیشتر به واقعیت نزدیک باشد و صهیونیستها به این نتیجه رسیده باشند که باید با جنگ، حزب الله را متوقف نمایند. اما در این میان معمای بزرگ برای تلآویو این است که به رغم توانایی در خرابکاری و نبرد امنیتی، در عرصه نظامی به دلیل استمرار جنگ موقعیت ضعیف شده تری دارد.
گزارشها حاکی از آن است که هرتسی هالوی، رئیس ستادکل ارتش اسرائیل موافق این امر نیست، چراکه درخصوص توانایی نیروی انسانی و ذخایر تسلیحاتی ارتش اسرائیل برای آغاز نبردی گسترده با مقاومت اسلامی لبنان دچار تردید است، ولی به نظر میرسد وی تحت فشار سیاسیون کابینه و فرمانده نیروی هوایی و فرمانده سپاه شمال قرار دارد و در نهایت مجبور به تمکین خواهد شد، همانطور که در غزه تمکین کرد و اکنون شاهد گرفتار شدن نظامیان صهیونیست در باتلاق غزه است.
ارسال کردن دیدگاه جدید