توصیه امام برای اجرای عملیات رمضان چه بود؟/ هشت سال دفاع مقدس در دنیا شبیه و نظیر نداشت

فرمانده و پیشکسوت دفاع مقدس با بیان این که هشت سال دفاع مقدس ایران در دنیا شبیه و نظیر نداشت، گفت: شما در تمام طول جنگ‌هایی که در دنیا اتفاق افتاده جست و جو کنید و ببینید آیا یک مورد این‌چنینی پیدا می‌کنید که مجروحی بگوید ابتدا برو سرباز دشمن را بردار و بعد به سراغ من بیا. اینگونه فداکاری‌ها بود که نام رزمندگان ما را بلندآوازه کرده است.

 

امیر سرتیپ غلامحسین دربندی در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا در توصیف هشت سال جنگ تحمیلی و خاطراتش از دوران دفاع مقدس گفت: در ایام دفاع مقدس در لشکر ۹۲ زرهی خوزستان خدمت می‌کردم. از روز ۳۱ شهریور ۵۹ که مصادف با آغاز جنگ تحمیلی و آغاز حمله دشمنان به جمهوری اسلامی ایران بود، ساعت ۴:۲۰ دقیقه بعدازظهر همان روز در مرز چذابه حضور پیدا کردم و توفیق داشتم تا پایان جنگ در آنجا حضور داشته باشم.

وی با بیان اینکه دشمن از مرزهای هوایی، دریایی و زمینی به کشورمان هجوم آورد، افزود: دشمن بعث با حمایت استکبار جهانی و چراغ سبز آمریکا ابتدا حمله خود را از مرزهای هوایی آغاز کرد و از همان نخست تعدادی از فرودگاه‌های نظامی و غیرنظامی ما را در شهرهایی مانند تبریز، کرمانشاه، همدان، دزفول، اهواز، امیدیه و تهران و شهرهای دیگر مورد حمله قرار داد.

فرمانده پیشکسوت ارتش با بیان اینکه دشمن بعث پس از حمله هوایی، حمله زمینی خود را آغاز کرد و از اینجا بود که شروع یک جنگ ۸ ساله و دفاع مقدسی رقم خورد، اظهار کرد: البته ملت ما توانستند تا پای جان، جلوی حمله دشمنان ایستادگی و مقاومت کنند و در پایان جنگ دشمن را به عقب برانند و اجازه ندهند به اهداف و آرزوهایش برسد.

امیر دربندی با اشاره به اهداف و آرزوهای دشمن در زمان جنگ، گفت: هفته دفاع مقدس را سپری کردیم. خوب است که بدانیم اهداف صدام از حمله و هجوم به ایران و این همه کشتار و جنایت توسط یک دیکتاتور خون‌آشام، با حمایت مستقیم کشورهای اروپایی بخصوص آمریکا چه بود.

هدف عراق از آغاز جنگ با ایران چه بود؟

وی با بیان اینکه برخی‌ها دلیل حمله صدام به خاک کشورمان را اختلافات مرزی گذشته عنوان می‌کنند، خاطرنشان کرد: افزود: در عین حال «طاها یاسین رمضان» معاون نخست وزیر عراق در مصاحبه‌ای عنوان کرد که این جنگ به خاطر چند صد کیلومتر و یا بخشی از شط العرب و یا مقداری زمین نیست، ما این جنگ را برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران آغاز کردیم.

فرمانده لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در دفاع مقدس یادآور شد: صدام در کنفرانس طائف در سال ۵۹، حمله به ایران را برای ارتش عراق یک تفریح نظامی خواند و عنوان کرد که ما از تجزیه ایران به ۵ کشور خوشحال می‌شویم، از این رو می‌بینیم که قصد و هدف رژیم بعثی، از بین بردن جمهوری اسلامی و تجزیه ایران بود.

امیر دربندی افزود: حال سوال اینجاست که آیا دشمنان در پایان جنگ به اهداف خود رسیدند و توانستند جمهوری اسلامی ایران را سرنگون و کشور را تجزیه کنند؟ پاسخ منفی است و اگر رشادت‌ها، حماسه‌آفرینی‌ها و فداکاری‌های مردم و رزمندگان، ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران عزیز و بسیج، جهاد سازندگی، روحانیون، دانش‌آموزان، دانشجویان و همه اقشاری که به میدان آمدند و دست به دست هم دادند، نبود این پیروزی حاصل نمی‌شد.

جنگ ما نمایشگر وفاق ملی بود

وی بیان کرد: جنگ ما در حقیقت نمایشگر وحدت و وفاق ملی بود و این وفاق ملی جلوه خود را در دفاع مقدس به خوبی نشان داد، به این معنا که همه آمدند کمر خدمت و فداکاری بستند که تا آخرین قطره خون تا پای جان بایستند و برای دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ولایت، ایستادگی و فداکاری کنند و این نکته بسیار حائز اهمیتی است.

عضو هیأت معارف جنگ یادآور شد: زمانی که جنگ آغاز شد، ملت ما پای کار آمدند و در همبستگی و وحدتی که ایجاد شده بود، قومیت‌های مذهبی مانند کلیمی‌ها، زرتشتی‌ها، مسیحی‌ها و آشوری‌ها هم شرکت داشتند و حتی شهید دادند و تعدادی هم جانباز و اسیر شدند.

امیر دربندی با بیان اینکه همه کشور یکدست و یکصدا و یک تَن واحد شد و مشتی بر مغز دشمن فرود آورد، افزود: دشمنی که آمده بود و نزدیک ۲۵ هزار کیلومتر مربع از خاک و شهرهای ما از جمله خرمشهر، قصرشیرین، سوسنگرد، بستان و صدها روستا را تصرف کرده بود در پایان جنگ چنان عقب رانده شد و حتی یک سانتیمتر از خاک میهن در دست دشمن باقی بماند.

وی تاکید کرد: اکنون وقتی دانش‌آموزان و دانشجویان، دختر، پسر، پیر و جوان، زن و مرد تحت عنوان کاروان‌های راهیان نور برای بازدید از مناطق عملیاتی و مناطق جنگی می‌آیند در آنجا به آنها می‌گوییم که ببینید حتی یک وجب هم تغییر نکرده است و در طول دفاع مقدس با وجود اینکه دشمن بعثی بخش‌هایی از کشور ما را گرفت و اشغال کرده بود اما با این حال توانستیم دشمن را به پشت نقطه صفر مرزی به عقب برانیم و اجازه ندهیم چیزی دست او باقی بماند.

پای هیچ قرارداد ننگینی را همانند قاجار و پهلوی امضا نکردیم

این فرمانده دوران دفاع مقدس تصریح کرد: مهمتر اینکه ما زیر هیچ قرارداد ننگینی را مانند رژیم‌های گذشته قاجار و پهلوی امضا نکردیم و اجازه ندادیم بخش‌هایی از خاک کشور را اشغال کنند و در اختیار آنها قرار گیرد. متاسفانه در گذشته این کار انجام شده بود و هر زمان معلمان تاریخ ما میخواهند سر کلاس به دانش‌آموزان درس بدهند سرشان را پایین می اندازند و می‌گویند متاسفانه ما این بخش‌های بزرگ از کشور را از دست داده‌ایم.

امیر دربندی تصریح کرد: از این رو امروز وقتی معلمان ما می‌خواهند سر کلاس به دانش‌آموزان یا دانشجویان درس تاریخ بدهند سر خود را بالا می‌گیرد و با عزت و سرافرازی می‌گویند که ما اجازه ندادیم هیچ بخشی از خاک کشورمان در دست دشمن باقی بماند و این موضوع مایه سرافرازی دائمی و همیشگی ملت ایران است.

وی با بیان اینکه ما باید گوشه گوشه فداکاری‌های رزمندگان را برای جوانان، نسل کنونی و نسل آینده توضیح دهیم، یادآور شد: رزمندگان ما وقتی در جنگ مجروح می‌شدند، دست یا پای آنها قطع یا چشم‌شان تخلیه می‌شد. هم در ارتش، هم در سپاه و هم در بسیج دوباره به جبهه برمی‌گشتند در حالی که ما به آنها می‌گفتیم شما جانباز شده‌اید، دِینِ خودتان را ادا و وظیفه‌تان را انجام داده‌اید، بروید و استراحت کنید و اجازه بدهید نیروهای دیگری بیایند، اما آنها قبول نمی‌کردند و مجددا به جبهه برمی‌گشتند.

همرزم سپهبد شهید صیاد شیرازی تصریح کرد: ما از این دست جانبازان در دوران دفاع مقدس فراوان سراغ داریم که اعضای بدنشان را از دست داده بودند، اما باز هم به جبهه می‌آمدند چیزی که در هیچ کدام از جنگ‌های دنیا مرسوم نبود. هر زمان که ما در دوران دفاع مقدس به آنها می‌گفتیم بروید اما جانبازان و مجروحین پاسخ می‌دادند که ما شاگردان مکتب بزرگ‌جانباز عرصه کربلا هستیم، همان کسی که فرمود «واللهِ اِنْ قَطَعْتُموا یَمینی اِنّی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی»، دست و پا چیزی نیست که قطع شود ما تا آخرین قطره خون می‌ایستیم.


امیر دربندی، به حضور یک نوجوان کم سن و سال به نام «صادق مزدستان» در جبهه و در لشکر ۲۵ کربلا اشاره کرد که در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود، «ای امام بر من ببخش که فقط یکبار به فرمانت شهید شدم و در وصیت‌نامه‌اش از امام(ره) عذرخواهی کرده بود»، همان شعار اصحاب اباعبدالله الحسین (ع) که در شب عاشورا می‌فرمودند، اگر ما را بکشند، زنده کنند، بسوزانند و ده‌ها بار این‌کار را تکرار کنند، دست از شما نمی‌کشیم.

روایتی از شهادت یک رزمنده کم سن و سال در دفاع مقدس

وی به نحوه شهادت شهید بزرگوار و کم سن و سال دیگری به نام شهید سید صاحب محمدی اشاره کرد و افزود: شهید سید صاحب محمدی در ۳۱ تیر ۱۳۶۷ به همراه ۴ شهید دیگر در جاده اهواز- خرمشهر به شهادت رسید. هر ۵ شهید هم بسیجی و هم سید بودند و پس از شهادت مقبره‌ای برای آنها در همان مکان به نام مقبره شهدای خمسه سادات ساخته شد. پدر این سید بزرگوار و این جوان کم سن و سال عنوان می‌کرد که از این شهید فقط یک «رانِ پا» آوردند، چون گلوله به کنارشان اصابت کرده بود و تکه تکه شده بودند.

فرمانده پیشکسوت ارتش افزود: من به منزل این شهید که برادر او «سید مهدی محمدی» هم در عملیات مرصاد به شهادت رسیده بود رفتم در وصیت‌نامه‌ این شهید که فقط یک ران پا از او آورده بودند نوشته شده بود: اگر من برگردم طوری برمی‌گردم که کسی مرا نمی‌شناسد، بی‌سر و بی‌دست و بی‌پا.

امیر دربندی گفت: انسان واقعا متعجب می‌شود که این شهدا از کجا به این درجه و مقام رسیده بودند که حجاب‌ها را کنار زده و پشت صحنه را می‌دیدند. آنها حتی می‌توانستند نحوه شهادت خود را پیش‌بینی کنند و به قول آن شاعر که می‌گفت «در پای کوی تو سر ما می‌توان برید، نتوان برید از سر کوی تو پای ما» و این‌ها هیچ وقت جبهه را ترک نمی‌کردند.

وی به ذکر خاطره‌ دیگری از هشت سال دفاع مقدس پرداخت و افزود: جناب سرهنگ سجادی همسنگر من در ارتش که اهل شیراز بود، وقتی در ارتفاعات الله‌اکبر هواپیمای بعثی آمد و ما را به رگبار بست، پایش قطع شد و بر زمین افتاد. او را به عقب منتقل و در یکی از بیمارستان‌های اهواز بستری کردند. وی بعد از مدتی پای مصنوعی گذاشته بود و به جبهه برگشت و تا پایان جنگ با همان پای مصنوعی به فعالیت خود و جنگ با دشمن بعث در جبهه ادامه داد، در حالی که حتی همسنگری‌های او متوجه پای مصنوعی‌اش نشده بودند.

عضو اساتید هیأت معارف جنگ با بیان اینکه آنها همان کسانی هستند که اگر روز عاشورا هم در خدمت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بودند قطعا می‌توان گفت که مانند اصحاب ایشان می‌جنگیدند و با فداکاری به شهادت می‌رسیدند، افزود: این جمله حضرت امام(ه) که فرمودند من قطعا می‌گویم که ملت ما از ملت صدر اسلام بالاتر است، واقعا هم اینگونه بود. دشمنان وجود مقدس ائمه معصومین و پیامبر(ص) را می‌دیدند و با این حال به روی آنها شمشیر می‌کشیدند و در کوچه و خیابان به آنان سنگ می‌زدند. برخی از جوانان ما حتی حضرت امام(ه) را ندیده بودند و ایشان را از طریق تلویزیون یا روزنامه‌ها می‌شناختند اما مشاهده می‌کردیم که با فداکاری به میدان می‌آمدند.

امیر دربندی با بیان اینکه داستان فداکاری‌های رزمندگان در ایام دفاع مقدس فراوان است، عنوان کرد: جنگ ما جنگی است که در دنیا نمونه، نظیر و مشابهی ندارد و البته رزمندگان ما هم شبیه و نظیر ندارند و از این رو است که شما می‌بینید دیگران در جنگ فقط به کشتار، نابودی و ویرانی فکر می‌کنند اما در جنگ ما به‌دنبال اخلاق و انسانیت بودیم.

وی افزود: دشمن با هواپیما شهرهای میانه و بروجرد را طوری بمباران کرد که دانش‌آموزان ما دسته جمعی به شهادت رسیدند و فقط یک قلم از جنایات وحشیانه دشمن بعث در شهر میانه، تکه ـ تکه شدن حدود ۶۵ دانش‌آموز دختر بود.

توصیه‌های دفاعی حضرت روح الله به سرلشکر فکوری

فرمانده پیشکسوت ارتش خاطرنشان کرد: اما در عین حال ما می‌بینیم که حضرت امام(ره) به وزیر وقت دفاع شهید بزرگوار «سرلشکر جواد فکوری» که با حفظ سمت فرمانده نیروی هوایی هم بود، می‌فرمایند «در اتاق جنگ سلام مرا به خلبانان برسان و به آنها بگو مبادا عصبانی شوند و بخواهند بروند و تلافی کنند و زن و بچه بی‌گناه مردم را در عراق بزنند». از این‌رو ما می‌بینیم که فرمانده کل قوا به عنوان یک فقیه و مجتهد که در عین حال جنگ را مدیریت و هدایت هم می‌کرد، چنین تفکری داشتند.

امیر دربندی اضافه کرد: آنها هم در برهه‌ای خدمت حضرت امام(ره) رسیدند و عنوان کردند صدام این همه جنایت علیه مردم ما انجام داده، اجازه بدهید ما هم با همه نیرو و توانمان به دشمن حمله کنیم و او را بزنیم اما می‌بینیم که حضرت امام(ه) در پاسخ فرمودند: صدام حیوانی است که هر کاری دلش می‌خواهد انجام می‌دهد؛ اما چه کنیم که اسلام دست ما را بسته و ما هر کاری دلمان بخواهد نمی‌توانیم انجام دهیم.

توصیه امام برای اجرای عملیات رمضان چه بود؟

وی با بیان اینکه زمانی که می‌خواستیم عملیات‌ برون مرزی مانند عملیات رمضان انجام دهیم، در ابتدا حضرت امام(ره) قبول نمی‌کردند، عنوان کرد: بعد از اینکه امام(ره) را برای انجام این عملیات متقاعد کردند ایشان فرمودند، اگر می‌خواهید عملیاتی انجام دهید از نقطه‌ای شروع کنید که در مسیر شما زمین‌های زراعتی و روستاهای دارای سکونت مردم عراق و خلاصه نقاط مردمی در آنجا نباشد.

عضو اساتید هیأت معارف جنگ یادآور شد: بعد از توصیه‌های حضرت امام(ره) پاسگاه «زید» و منطقه عملیاتی رمضان انتخاب می‌شود که نه زمین‌های زراعتی در آنجا وجود داشت و نه روستایی؛ من خودم در عملیات رمضان نوک پیکان عملیات بودم و تا کنار نهر کتیبان و دریاچه پرورش ماهی رفتیم و ما می‌دیدیم که فرمانده کل قوا در جنگ حتی به فکر خانواده‌های نیروهای دشمن بودند.

امیر دربندی با اشاره به جنایات استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی در غزه گفت: ما می‌بینیم که استکبار جهانی و آمریکای جنایتکار در افغانستان، لیبی، عراق و سوریه و رژیم صهیونیستی در غزه چه مکان‌هایی را مورد اصابت موشک‌های خود قرار می‌دهد. آنها مردم بیگناه، روستاها، مدارس، بیمارستان‌ها، چادرهای پناهندگانی را هدف می‌گیرند و می‌زنند، در بیمارستان مجروحین را از روی تخت بیمارستان پایین می‌کشند و تیرباران و آنها را دسته جمعی دفن می‌کنند و بعد هم به جنایت‌های خودشان افتخار می‌کنند.

وی با اشاره به بمباران مراسم‌های عروسی و عزاداری در روستاهای افغانستان توسط نیروهای آمریکایی، افزود: جالب است که آنها با این دست اقدامات ادعای حقوق بشری هم دارند. هر چند وقت هم اطلاعیه، بیانیه یا قطعنامه علیه ایران صادر و عنوان می‌کنند ایران حقوق بشر را رعایت نمی‌کند، در حالی که خودشان متهم ردیف اول نقض حقوق بشر در دنیا هستند و حقوق بشر را رعایت نمی‌کنند.

ایران همه قطعنامه‌های سازمان ملل را امضا کرده بود؛ آمریکا امضا نکرد

فرمانده لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در دفاع مقدس با بیان اینکه جوانان ما بدانند که جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ همه قطعنامه‌های سازمان ملل در ارتباط با ممنوعیت استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی مانند استفاده از بمب‌های خوشه‌ای، انواع مین و استفاده از انواع و اقسام سلاح‌های شیمیایی را امضا کرده بود، افزود: آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی تنها کشورهایی هستند که پای این قطعنامه‌ها و مصوبات شورای امنیت را امضا نکردند و خودشان را در ارتباط با استفاده از هرگونه سلاح شیمیایی و کشتار جمعی آزاد می‌دانند و بعد هم ادعای حقوق بشری دارند.

امیر دربندی به اسرای جنگی عراق در کشورمان اشاره کرد و با بیان اینکه ما در طول دفاع مقدس نزدیک به ۷۲ هزار و ۱۱۳ اسیر عراقی در ایران و از سوی دیگر حدود ۴۲ اسیر ایرانی در عراق داشتیم، گفت: شما ببینید آنها با اسرای ما چه رفتاری داشتند و اکنون با اسرای غزه و محور مقاومت چه رفتاری دارند. خود آمریکا در زندان‌های گوانتانامو، ابوغریب و بک گراند چه رفتاری با زندانیان داشت و چگونه آنها را شکنجه می‌کرد. آنها را برهنه می‌کرد، بدن آنها را می‌سوزاند، سگ به جان آنها می‌انداخت.

وی اضافه کرد: در حالی که در کشور ما با توجه به تعداد بالای اسیر آن هم اسیر جنگی که مستقیم از دشمن گرفته بودیم، از آنها پذیرایی می‌کردیم، به آنها خدمات ارائه می‌دادیم و اجازه نمی‌دادیم احساس نگرانی و دلواپسی کنند، پزشکان هم مرتب آنها را تحت نظر داشتند.

این فرمانده دوران دفاع مقدس گفت: حتی به جایی رسیده بود که برای پزشکان عراقی که به عنوان اسیر در کشورمان بودند و ما از آنها در برخی شهرها -بیشتر در شهرهای شمال شرقی - مانند بجنورد، قوچان و تربت که تماس‌شان با مرز عراق قدری طولانی‌تر بود استفاده می‌کردیم، منزل شخصی گرفته بودیم و رفت و آمد داشتند و به صورت شیفتی در آنجا بیماران را مداوا می‌کردند و روزهایی که نوبت شیفت نداشتند به خانه خودش می‌رفتند. کجای دنیا با اسرا چنین رفتاری دارند.

به اسرای عراق حقوق می‌دادیم

امیر دربندی با بیان اینکه ما برای اسرای عراقی مسابقات ورزشی برگزار می‌کردیم جوایز و کاپ به آنها می‌دادیم و حتی حقوق به آنها می‌دادیم و اسرای عراقی در ایران به هیچ عنوان احساس غریبی و احساس تنگی جا و سختی نمی‌کردند، خاطرنشان کرد: این رفتار درس انسانیت به همه دنیا بود و این‌ مطالب باید بازگو شود. اینها همان چیزی است که مقام معظم رهبری به خوبی به آن اشاره کرده‌اند و در یکی از ایام هفته دفاع مقدس فرمودند که هرچه از نظر زمانی فاصله ما با دفاع مقدس بیشتر می‌شود باید از نظر معرفتی به آن نزدیک‌تر شویم.

وی در بخش دیگری از سخنانش با ذکر خاطره‌ای از پیروزی در یک عملیات اظهار کرد: در عملیات «فتح ارتفاعات الله‌اکبر» که در ۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۶۰ و قبل از عملیات ثامن‌الائمه انجام شد و اولین عملیات پیروز ما بود، رزمندگان توانستند آن ارتفاعات را پس بگیرند. فرمانده عملیات شهید بزرگوار سرلشکر «سید مسعود منفرد نیاکی» فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز و شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران که در دهلاویه فرمانده گروه جنگ‌های نامنظم بودند، عملیات را هدایت می‌کردند.

عضو اساتید هیأت معارف جنگ افزود: عملیات به خوبی انجام شد و ما فردای آن روز به سنگرهای دشمن رسیدیم و آنها را فتح و آزاد کردیم. هنگام غروب بود که یک گلوله به نزدیکی ما اصابت کرد و تعدادی از رزمندگان مجروح شدند. من که در آن زمان به عنوان افسر بهداری خط مقدم انجام وظیفه می‌کردم مجروحین را سوار یک خودروی زرهی شنی‌دار کردم تا به عقب جبهه منتقل کنم- ما در آن زمان مجروحین را به این شکل تخلیه می‌کردیم و به عقب می‌بردیم- در نزدیکی آنجا روستایی به نام «سوگل» بود که در واقع ایستگاه جمع‌آوری مجروحین محسوب می‌شد و بالگردها و آمبولانس‌ها به آنجا می‌آمدند، مجروحان را از ما تحویل می‌گرفتند و به بیمارستان می‌بردند.

امیر دربندی افزود: زمانی که می‌خواستیم مجروحین را به روستای سوگل منتقل کنیم باید از معبری که شب گذشته از داخل میدان مین باز کرده بودیم عبور می‌کردیم و به عقب برمی‌گشتیم - شکل عملیات اینگونه بود که باید در شب‌های عملیات معبر باز می‌کردیم- زمانی که داشتم از آن معبر عبور می‌کردم، مجروحی را دیدم که در گوشه‌ای بر زمین افتاده بود.

وی خاطرنشان کرد: به راننده گفتم ماشین را نگه دارد. راننده ماشین را نگه داشت و من از ماشین پیاده شدم و با احتیاط به سراغ آن مجروح رفتم، او را شناختم یک سروان گروهان تانک ما به نام «سروان یحیی نیکی نامی» بود که ترکش خورده بود و بر زمین افتاده بود و خونریزی داشت.

همرزم شهید صیاد شیرازی افزود: تا خواستم زخم او را ببندم و او را از زمین بردارم، گفت، نه به من دست نزن، پرسیدم چرا، گفت مجروح دیگری چند قدم آن طرف‌تر افتاده، ابتدا او را بردار و بعد به سراغ من بیا و او در حالی که در وسط میدان مین زخمی شده بود و خون زیادی از دست داده بود چنین حرفی را می‌زد. به هر حال من به سراغ آن مجروح رفتم تا او را بردارم که دیدم یک نظامی عراقی است که مجروح شده و آنجا افتاده و رزمنده ما اینگونه دشمن را آن هم در میدان مین به خودش ترجیح می‌داد. به هر شکل من هر دوی آنها را برداشتم و به عقب آوردم.

امیر دربندی اظهار کرد: این‌ها مصداق واقعی و بارز آیه وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ هستند که ایثار می‌کنند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: این‌ها با جان خودشان ایثار می‌کنند در حالی که خودشان به آن محتاج‌تر و نیازمندتر هستند و در عین حال اینگونه فداکاری می‌کردند.

جنگ ما در دنیا شبیه و نظیر نداشت

وی بیان کرد: اینکه من می‌گویم جنگ ما در دنیا شبیه و نظیر نداشت به همین معنا است. شما در تمام طول جنگ‌هایی که در دنیا اتفاق افتاده جست و جو کنید و ببینید آیا یک مورد این‌چنینی پیدا می‌کنید که مجروحی بگوید ابتدا برو سرباز دشمن را بردار و بعد به سراغ من بیا. اینگونه فداکاری‌ها بود که نام رزمندگان ما را بلندآوازه کرده است.

عضو اساتید هیأت معارف جنگ خاطرنشان کرد: امروز بعد از گذشت این همه سال از جنگ، گروه تفحص مفقودین، هنوز پیکرهای مطهر شهدای ما را از زیر خاک بیرون می‌آورند و هر روز تشییع پیکر شهید دفاع مقدس را داریم که خانواده آنها چشم انتظار هستند و سال‌ها منتظر بودند که پیکر شهیدشان را تحویل بگیرند.

امیر دربندی گفت: شهدایی هم هستند که ما آنها را گمنام می‌نامیم، در حالی که نامدار هستند و آنها را در بلندی‌ها، تپه‌های نورالشهدا در شهرهای مختلف دفن می‌کنند. شاید تعبیر زیبا و لطیف آن این باشد که همانطور که زمان جنگ دشمن حمله نظامی کرد و ما ایستادگی کردیم و باعث سرافرازی شما شدیم، امروز هم که جنگ فرهنگی و جنگ اندیشه‌ها و روایت‌ها است باز هم موجب سرافرازی شما می‌شویم.

وی خطاب به جوانان تاکید کرد: شما جوانان امروز باید سرتان را بالا بگیرید. همانطور که در غزلی آمده که «کار تو سربازی و جانبازی است، بی‌سری آنگاه سرافرازی است» زبان حال شهدای مفقودالاثر این است که ما همیشه در طول تاریخ باعث سرافرازی و سربلندی ملت‌مان هستیم.

ارتش و سپاه را دو نیروی جدا از هم نمی‌دانیم

فرمانده پیشکسوت ارتش درباره تاثیر وفاق و همدلی سپاه و ارتش در بهبود شرایط کشور، با بیان اینکه ارتش و سپاه را دو نیروی جدا از هم نمی‌دانیم، اظهار کرد: شهید بزرگوار صیاد شیرازی در ۹ مهر ۱۳۶۰ به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد. زمانی که ایشان به نماز جمعه آمد در آن زمان مردم شعار می‌دادند «ارتشی، سپاهی دو لشکرالهی». ایشان گفتند که این شعار، شعار اشتباهی است از این به بگویید ارتشی سپاهی یک لشکر الهی.

امیر دربندی با بیان اینکه ارتش و سپاه در واقع یک لشکر الهی هستند. مانند پرنده که دو بال دارد و هر دو، دو بال قدرتمند و نیرومند برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شوند، افزود: هر چقدر به این دو بال به یک اندازه رسیدگی و آنها را تقویت کنیم باعث قوت و قدرت و نیرومندی جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.

وی بیان کرد: من شایعاتی را که گاهی مبنی بر اختلاف‌افکنی میان دو نیروی ارتش و سپاه مطرح می شود، تا به قول امروزی‌ها دوقطبی ایجاد شود را قبول ندارم خود من از به کار بردن این کلمه اکراه دارم زیرا باعث ترویج شایعات می‌شود.

وحدت و صمیمیت ارتش و سپاه قدرت ایران در مقابله با دشمن را افزایش می‌دهد

همرزم شهید صیاد شیرازی تاکید کرد: هر اندازه میان دو نیروی ارتش و سپاه وحدت و صمیمیت بیشتری برقرار شود طبیعی است که قدرت جمهوری اسلامی ایران در مقابله با دشمنان افزایش خواهد یافت، کما اینکه همواره این موضوع را در همه جا مشاهده کرده‌ایم.

امیر دربندی گفت: در ارتباط با دستگیری عبدالمالک ریگی رهبر جنایتکار جیش‌الظلم هم دیدیم که برادران عزیز سپاه و ارتش و نیروی پدافند با همکاری هم و با قدرت توانستند عملیات بسیار خطرناکی را انجام دهند و این رهبر ملعون تروریست را بدون اینکه حتی خون از بینی کسی بیاید دستگیر کنند. در حالی که همین آمریکای جنایتکار زمانی که می‌خواهد یک نفر مانند بن لادن را دستگیر کند چقدر به یک کشور حمله می‌کند و تا این اندازه خون و خونریزی راه می‌اندازد و بعد هم افتخار می‌کنند که یک نفر «بن لادن» را گرفتیم.

وی افزود: باید خطاب به آنها گفت که شما با این همه کشتاری که راه انداختید و نزدیک به دو میلیون نفر از مردم افغانستان را به قتل رساندید، به هیچ عنوان این کارتان جای افتخار ندارد، اگر مَرد هستید و جنم دارید بیایید مانند ما اینگونه کسی را دستگیر کنید.

فرمانده پیشکسوت ارتش با اشاره به نقش خوب و موثر ارتش و سپاه در کنار یکدیگر و در سایر عملیات‌ها، گفت: همکاری این دو نیرو همواره باعث می‌شود دشمنان ما از ترس به خود بلرزند و جرات نکنند اقدامی انجام دهند و ما امیدواریم این قدرت هر روز بیشتر شود.

امیر دربندی یادآور شد: هر چقدر بودجه در اختیار آنها قرار گیرد - کما اینکه بودجه نظامی ما یک دهم و یک صدم کشورهای دیگر هم نیست و اگر مقایسه کنیم خیلی کمتر از آنها هم هست- بسیار خوب است، زیرا باعث قدرت جمهوری اسلامی ایران است و هر چقدر قوت و قدرت آنها بیشتر شود باعث وحشت دشمنان خواهد شد.

وی اشاره ای هم به عملیات تروریستی صهیونیست ها در به شهادت رساندن«اسماعیل هنیه» در تهران کرد و گفت: اشتباه بزرگی انجام دادند و مهمان عزیز و بزرگوار ما «اسماعیل هنیه» را به شهادت رساند و در طول این مدتی که ما آنها را تعقیب کردیم، منتظر مرگ هستند و در حقیقت انتظار مرگ از خود مرگ بدتر است و اینها هر روز می‌میرند و زنده می‌شوند و در این فکر هستند که ایران می‌خواهد با ما چه کند از این رو ما می‌بینیم که این وفاق، همدلی و اتحاد میان این دو نیرو وجود دارد و به امید خدا هر روز هم بیشتر خواهد شد.

خاطره‌ای جالب از سرلشکر صیاد شیرازی وقتی که سرلشکر شده بود

همرزم شهید صیاد شیرازی با ذکر خاطره‌ای از صیاد شیرازی گفت: زمانی که شهید بزرگوار صیاد شیرازی درجه سرلشکری را توسط مقام معظم رهبری دریافت کردند و به منزل آمدند، فرزندانشان به ایشان می‌گفتند باید شیرینی و سور بدهید، آقای صیاد به بیرون از منزل رفت تا چلوکبابی بگیرد و سور بدهد، وقتی به منزل برگشت، گلدان بزرگی هم خریداری و همراه خود آورده بود و به دامادشان فرمودند که کمک کند تا گلدان را به داخل منزل بیاورند.


امیر دربندی افزود: وقتی گلدان را به داخل منزل آوردند اهل خانه از ایشان پرسیدند که گلدان برای چیست؟ سرلشکر شیرازی در پاسخ گفت: حالا که امروز مقام معظم رهبری به من درجه سرلشکری اعطا کردند من هم این گلدان را به عنوان تقدیر و تشکر از مادرتان گرفته‌ام، زیرا در حقیقت این درجه حق مادرتان است.

وی در ادامه روایت خود به نقل از خانواده صیاد شیرازی می گوید: خطاب به شهید بزرگوار گفتیم که راستش را بگو خیلی خوشحال هستید که امروز حضرت‌آقا این درجه را به شما داده‌اند ایشان ابتدا پاسخ نمی‌دادند و تفره می‌رفت، اما بعد که اصرار کردیم گفت، بله خیلی خوشحالم اما خدا را شاهد می‌گیرم خوشحالی من به خاطر این درجه نیست، زیرا درجات سرهنگی و سرتیپی و سرلشکری هیچ کدام برای من فرقی نمی‌کند. خوشحالی من از آن بابت است که مقام معظم رهبری به نمایندگی از وجود مقدس حضرت امام زمان(عج) از عملکرد من راضی بودند و امروز این درجه را به من اعطا فرمودند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی