قبحزدایی از شرب خمر در روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت!
اینکه چرا روزنامه اعتماد خط اتهامزنی به نظام را به عهده گرفته شاید به علت پشت گرمی این روزنامه به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت باشد.
روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: برخی نشریات زنجیرهای در صدد قبحزدایی از شرب خمر را دارند و هر چند وقت یکبار، یکی از آنها مطالبی را برای عادی انگاری ارتکاب این حرام الهی و زائلکننده عقل منتشر میکند. تکرار و توالی این کار در نشریات مذکور، احتمال اتفاقی بودن را منتفی نموده و نشان میدهد که ماموریت مشترکی به این نشریات زنجیرهای غربگرا سپرده شده است.
پس از روزنامه شرق و سازندگی، این بار نوبت به اعتماد رسید تا شرب خمر را از لیست جرمهای اخلاقی خارج کند. این روزنامه نوشت: «به نهادهای امنیتی توصیه میکنند که به جای تمرکز بر جرمانگاری این فاجعه، برای شناسایی دستهای پشت پردهای که میخواهد با مسموم کردن مصرفکنندگان مشروبات الکلی، امنیت ملی را زیر سؤال برده یا حتی مدیریت دولت را خدشهدار کند، اقدام کنند.»
پیش از این نیز برخی دیگر از روزنامههای مدعی اصلاحطلبی به موضوع مسمویتهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی پرداخته و دلیل اصلی آن را، نه اشتباهات و رفتارهای خارج از عرف و غیراخلافی برخی افراد، بلکه ناشی از مشکلات قانونی معرفی کرده بودند. حالا هم اعتماد مصمومیتهای الکلی را ناشی ازجرم انگاری آن میداند(!) این روزنامه سپس به سراغ یک درمانگر اعتیاد بینام و نشان رفته و از زبان او میگوید: «فاجعه اخیر، باید فراتر از خطای انسانی ارزیابی بشه چون چنین اتفاقی، فرضیه بیوتروریسم رو ایجاد میکنه و ورود دستگاه امنیتی به چنین وضعی، ضروریه».
این روزنامه بدون آنکه نامی از این به اصطلاح کارشناس بیاورد، با کلیدواژه بیوتروریسم، افکارعمومی را هدف قرار میدهد. آن هم در شرایطی که تهدیدهای بیرونی، لزوم انسجام ملی و آرامش روانی جامعه را بیش از پیش ضروری کرده است.
اعتماد سپس به سراغ یک درمانگر دیگر اعتیاد رفته و از زبان او، انگشت اتهام را به گونهای به سوی افراد ناشناس میگیرد تا مخاطبانش به نظام بدبین بشوند: «مسمومیت مواد غذایی و آشامیدنی؛ چه حلال و چه حرام و چه غیرقانونی و چه قانونی، ناشی از اشتباهات تکنیکی و اجتنابناپذیره ولی وقتی مسمومیت و نتایج فاجعهبارش با این گستردگی و این حجم از خسارت ملی رو تحلیل میکنیم، متوجه میشیم که چنین اتفاقی واقعا عادی و تصادفی نیست و شاید غرضورزیهایی پشت قضیه است و به همین دلیل، لازمه که دولت و نهادهای امنیتی و نظارتی این فاجعه رو پیگیری کنن. متاسفانه این فجایع، بیسابقه نیست ولی در هر بار، بعد از فروکش کردن جو خبری، ریشهیابی و کالبدشکافی فاجعه متوقف شده و به دستگیری چند مقصر بسنده کردیم. مصرف الکل، واقعیت جامعه است و قابل انکار نیست و بنابراین، باید با اقداماتی از آسیبزایی مصرف الکل جلوگیری بشه چون این آسیبها، فقط متوجه مصرفکننده نیست بلکه متوجه فرزندان و همسران مصرفکننده هم هست.»
جالب اینجاست که این روزنامه به سراغ یک تولیدکننده مشروبات الکلی (باز هم بینام و نشان) هم رفته و از قول وی مینویسد: «این اتفاق، کار کاسب نیست. کاسب، آدمیه که سالها تولید و عرضه داشته و اسمش و کیفیت جنسش به یک برند تبدیل میشه. کاسب میدونه که کار غیرقانونی میکنه چون در ایران، تولید و عرضه مشروب، غیرقانونیه؛ ولی کاسب آدمکش نیست. بین فروشندهها و تولیدکنندههای مشروب، خلافکارهای خطرناک خیلی زیاده ولی هیچ کدومشون به خاطر رقابت یا حذف همدیگه، مشتریشون رو نمیکشن.»
روزنامه اعتماد به صاحب امتیازی آقای حضرتی در جریان آشوبهای ۱۴۰۱ نیز آتش بیار معرکه بود. حالا که او به ریاست اطلاعرسانی دولت رسیده است، بازهم اعتماد دست از اتهام زدن به نظام برنداشته و روزنامه متبوعش همچنان بر افکارعمومی میتازد و مردم را علیه بخشهایی از نظام بدبین میکند.
ارسال کردن دیدگاه جدید