آویزان شدن غربگرایان از رقابت فیلها و الاغهای آمریکا
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا با واکنشهای متفاوت در رسانههای ایرانی مواجه شده است.
روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در حالی که رسانههای فاقد گرایش به بیگانگان خواستار رعایت اعتدال هستند و تأکید میکنند که تفاوت چندانی میان دو رقیب درباره ایران وجود ندارد، نشریات غربگرا اصرار دارند این انتخابات را مسئله مهم و حیاتی برای ایران وانمود کنند و در هر دو صورت پیروزی ترامپ یا هریس، کشورمان را در موضع انفعال و ضعف جانمایی کنند و این در حالی است که هر دو حزب آمریکایی در دشمنی با ملت ایران و دغلبازی و عهدشکنی طی هفتاد- هشتاد سال گذشته، گوی سبقت را از هم ربودهاند.
در این زمینه روزنامه غربگرای هم میهن در تحلیلی با عنوان «نقطه عطفی در روابط ایران و آمریکا در پیش است/ انتخاباتی حیاتی برای ایران»، نوشت: انتخابات ایالات متحده، اهمیت زیادی دارد، بهویژه برای دولت ایران که تصمیمات استراتژیک و سیاستهای خارجی آن بهطور قابل توجهی تحت تأثیر رهبری آمریکا قرار میگیرد. نتیجه این انتخابات میتواند شبکه پیچیدهای از تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای اقتصادی و داینامیکهای ژئوپلیتیکی که ایران را احاطه کرده، یا تنگتر کند یا رها سازد. برای تهران، این انتخابات تنها یک رویداد عادی دیگر در خارج از کشور نیست، بلکه یک لحظه سرنوشتساز است که میتواند آینده اقتصادی، وضعیت امنیتی و نفوذ منطقهای آن را تعریف کند. هر تغییری در قدرت واشنگتن بهطور بالقوه میتواند توانایی ایران را برای مانور در عرصه جهانی دوباره تنظیم کند و بهویژه درحالیکه تنشها بین تهران و اسرائیل به نقطه بحرانی رسیده است، میتواند مسیر فصل بعدی روابط را تعیین کند».
روزنامه اعتماد هم هرچند تیتر «روزی برای الاغ یا فیل/ یک قدم تا خط پایانی ماراتن انتخاباتی» را برگزید اما در متن دیگری، با عنوان «زمانی برای پایان تنش دورنمای روابط ایران و آمریکا؟» از قول یکی از مدعیان اصلاحطلبی نوشت: ایران به راحتی نمیتواند به رژیم عهدشکن ایالات متحده اعتماد کند. در سابقه تاریخی نزدیک، این آمریکاست که عهدشکنی کرده و از برجام خارج شد. نهایتاً هم با قلدرمآبی سعی کرد شرایط را برای مردم ایران دشوار سازد. بهرغم همه این نکات، اگر صلح جهانی و منطقهای ضرورتی را ایجاد کند که ایران مستقیماً مذاکراتی با آمریکا داشته باشد، قابل بررسی و توصیه به حاکمان است. اگر قرار باشد از خلال مذاکره مستقیم، آتشبس در غزه برقرار شده، امنیت لبنان تأمین شود و کشتار کمتری در منطقه به وجود آید، چرا مذاکره رخ ندهد. اگر با فرض اینکه ایجاد صلح بینالملل منوط به این مذاکره دوجانبه باشد، قابل بررسی است. مهمتر از آن تأمین منافع ملی، بهبود شرایط اقتصادی و بهبود شاخصها در گروی مذاکره با آمریکاست»!!
این اظهارات غلطانداز در حالی است که آخرین بار، اعتماد به وعده آتشبس در غزه و عدم انتقام خون شهید هنیه توسط ایران، به خیانت جدید رژیم صهیونیستی در ترور سید حسن نصرالله و برخی فرماندهان حزبالله منتهی شد. همچنین اعتماد به آمریکا در برجام موجب پسرفت شدید برنامه هستهای و عقبماندگی شدید اقتصاد کشور و تحمیل معدل رشد ۶ دهم درصدی (تقریبا صفر) به اقتصاد ظرف هشت سال دولت روحانی شد.
اما روزنامه همشهری در گزارشی با عنوان «یک دست علیه ایران»، انتخاب ترامپ یا هریس تفاوتی در سیاستهای کلان ضد ایرانی کاخ سفید ایجاد نمیکند، خاطر نشان کرد: کارنامه دموکراتها از نظر وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران، سیاهتر است و سوابق آنها حاکی از آن است که هر ۲حزب برای تضعیف قدرت ایران اجماع دارند و تنها تفاوتشان در تاکتیکها و روشهاست.
تحریمها و فرمانهای اجرائی خصمانهترین و دامنهدارترین رفتار مقامات واشنگتن با ایران طی بیش از ۴ دهه گذشته به شمار میرود که صرفنظر از نوع دولتهای جمهوریخواه و یا دموکرات همواره اعمال شده است. کارتر، رئیسجمهور دموکرات نخستین فرمان اجرائی علیه ایران را اعلام کرد. پیرو این فرمان، داراییهای مردم ایران در خاک آمریکا توقیف شد. بزرگترین و متنوعترین بستههای تحریمی علیه ایران هم در دوران دولت دموکرات اوباما ایجاد شدهاند. دولت کلینتون نیز پایهگذار قانون جامع تحریمها علیه ایران است. همچنین هر زمان در ایران اغتشاش یا ناامنی رخ داده است، دولتهای دموکرات یا جمهوریخواه آمریکا در صف اول حامیان اغتشاش بودهاند. دولت بایدن هم در تحریم علیه ایران راه دولت ترامپ را ادامه داد. یکی دیگر از وجوه بارز اقدامات ضدایرانی دولتهای آمریکا، عملیاتها و اقدامات نظامی آنها در مقاطع مختلف و در دولتهای مختلف دموکرات یا جمهوریخواه است.
از سوی دیگر، روزنامه جوان درباره انتخابات آمریکا نوشت: مطالعه عملکرد دولتهای متعدد دموکرات و جمهوریخواه آمریکا نشان میدهد که هر کدام از دولتهای فوق که حاکم بودهاند در دشمنی با ملت ایران و ملتهای مستضعف منطقه و محور مقاومت، کم از دیگری نگذاشته و هرچه در توانشان بوده و امکانش را داشتهاند در راه این خصومت انجام داده و تفاوت فقط در شیوه و ابزارهای اعمال این دشمنی بوده است! در زمینه اقتصادی، بیشترین تحریمها علیه ایران در زمان حضور دموکراتها در قدرت صورت گرفته و ایران بیشترین شدت تحریمها را در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ در دوران یک دموکرات تجربه کرده است، در حالیکه شدیدترین کمپین تحریمی نیز در دوره ترامپ جمهوریخواه تحت عنوان کمپین فشارحداکثری رخ داد. در زمینه روابط بینالملل و دیپلماتیک نیز کامالا هریس اعلام کرد که بزرگترین دشمن ما ایران است و ترامپ هم که قبلاً بارها دشمنی خودش با ایران و ملت ایران را به صراحت اعلام کرده و در عمل نیز نشان داده است.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز معتقد است: کسانی که میگویند اگر دموکراتها پیروز انتخابات شوند به نفع ایران است، منظورشان از «نفع» چیست؟ و کسانی که میگویند اگر نامزد جمهوریخواهان پیروز شود کار ایران مشکلتر میشود، منظورشان از «مشکل» چیست؟ آنچه درباره رؤسای جمهور آمریکا قابل گفتن است این است که رئیس جمهور یک عامل اجرائی است. مدیریت کلان آمریکا در اختیار یک سیستم است که رئیس جمهور و دولت نقش چندانی در تدوین و تعیین آن ندارند و فقط مجریان سیاستها هستند. بنابراین، برای ایران «تفاوت» یا «نفع» و یا «مشکلی» در اینکه کدام نامزد رئیس جمهور شود، قابل تصور نیست. یکی از مهمترین عوامل تصمیمسازیهای کلان در سیاست خارجی آمریکا، لابی صهیونیستی است. پول و امکانات صهیونیستها در تعیین رئیس جمهور آمریکا همواره تاثیرگذار بوده است. اوباما رئیس جمهور اسبق هفته گذشته در حمایت تبلیغاتی از هریس گفت: هریس و ترامپ هر دو صهیونیست هستند ولی هریس از ترامپ بهتر است و لذا پیشنهاد میکنم شما به هریس رأی بدهید. به عبارت روشنتر اصولاً انتخابات آمریکا تحت تاثیر صهیونیستهاست. بنابراین، هر دو نامزد در جهت مخالف مصالح ملت مسلمان ازجمله ملت ایران قرار دارند و پیروزی یا شکست هیچکدام در سیاستهای کلان خارجی آمریکا نقش تعیینکننده ندارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید