امتناع آیتالله صافی گلپایگانی از سخنرانی پیش از قرائت پیام رهبری
حضرت آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در کنگره فقیه آگاه حاضر نشد پیش از قرائت پیام رهبر معظم انقلاب سخنرانی کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کنگره دو روزه بزرگداشت حضرت آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی، نخستین روز خود را صبح امروز 18 آبانماه در حالی برگزار کرد که حاشیههایی به همراه داشت که مهمترین آن امتناع حضرت آیتالله صافی گلپایگانی از سخنرانی پیش از قرائت پیام رهبر معظم انقلاب بود.
در این مراسم که با هدف معرفی جایگاه فقهی، مواضع انقلابی و حمایت مرحوم آیت الله گلپایگانی از امام راحل، اهتمام به قرآن و تفسیر، اهتمام به مشکلات مردم و ایجاد مراکز اجتماعی، پرورش شاگردان و حمایت و دفاع ایشان از ولایت، در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم برگزار شد، حضرت آیتالله صافی گلپایگانی پس از قرائت پیام مقام معظم رهبری سخنرانی کرد.
زمانی که مجری برنامه از حضرت آیتالله صافی گلپایگانی که در جایگاه برای ایراد سخن حضور یافته بود، خواست سخنرانی خود را آغاز کند، این مرجع تقلید از این کار امتناع و به حجتالاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی اشاره کرد تا ابتدا وی پیام رهبر معظم انقلاب را قرائت کند.
در پیام رهبر معظم انقلاب از آیتالله العظمی گلپایگانی به عنوان یکی از برجستهترین مراجع تشیع در نیم قرن اخیر یاد و آمده است: دوران مرجعیت 32 ساله ایشان مشحون از فعالیتها و اقداماتی است که از یک مرجع ذی نفوذ و عظیم الشأن مورد انتظار است.
پس از قرائت پیام رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله صافی گلپایگانی در سخنانی از شخصیت آیت الله گلپایگانی تجلیل کرد و با تحسین تلاش های علمی، اجتماعی و سیاسی این عالم ربانی، طلاب و حوزویان را به الگوگیری از سیره و روش وی توصیه کرد.
وی حضرت آیتالله گلپایگانی را نابغهای در عالم اسلام، فقه و مرجعیت دانست و با بیان خاطراتی از ایشان، تصریح کرد: از فقهای معاصر شنیده بودم که مقام فقهی حضرت آیتالله گلپایگانی را میستودند و فقیه اهل بیت(ع) به عنوان صحیح بر ایشان اطلاق میشد.
این مرجع تقلید همچنین حضرت آیتالله گلپایگانی را با مرحوم محقق، صاحب شرایع و شهید اول مقایسه کرد و گفت: در فتاوای حضرت آیتالله گلپایگانی فتوای شاذ و حتی یک فتوایی که کسی بتواند بگوید ضعف اجتهاد در اینجا هست، وجود ندارد.
سخنرانی و قصیده وزیر ارشاد در رثای «فقیه آگاه»
سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز که معمولا در کنگره ها و مراسم هایی که به منظور تکریم و بزرگداشت علمای دین برگزار می شود، به قصیده خوانی روی می آورد این بار نیز ترک عادت نکرد و نثر و قصیده زیبایی در منزلت و جایگاه فقیه آگاه قرائت کرد که مورد توجه حضار در جلسه نیز قرار گرفت.
متن زیبای سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با آیه «اولئک الذین هَدَی الله فَبِهُداهُمُ اقَتدِه، قل لا اسئلُکُم عَلیه اجراً اِن هُوَ اِلّا ذِکری لِلعالَمینَ» آغاز شد و اینگونه ادامه یافت: خدایا تو را سپاس که ما را از متمسکین به ولایتی قراردادی که در کنف هدف مقدسش، پیروان و محبانی میزیند که زینت زمیناند و دین و آیین برحقت را ضامن و امیناند! مردان منقاد و اوتاد و زهادی که جز تو به احدی گوشه چشمی نمی اندازند و نرد محبتی با کس نمی بازند و اگر بنایی میسازند جز بنای معرفت و طاعت و پارسایی نیست.
خدایا ترا سپاس که در عصری زندگی می کنیم که اگر به بعضی اعاظم اسلاف علیهتحیات بعددآلاف، چشم نورانی نگشت به نور حضور تلامیذشان، بقیهالسلف آن بی بدیلان و اصیلان و نبیلان توفیق نگاهی از دور داشتیم که خورشید راتاب نگاه، در آدمیان نیست و حال که به زندگی پر بارشان می نگریم جز حسرتمان دست نمیدهد که چرا از گرمایشان کم بهره بردیم اگر تاب دیدنشان نبود! گرچه گفته اند: پای چراغ تاریک است! که شنیده ایم اویس قرنی از فرسنگها دور، نور! دید وکسان در جوار، مهجور! که گر در یمنی چوبامنی پیش منی! خدایا ترا سپاس که اگر فراق فقیهان دیدیم فروغ فقاهت در حد بضاعت دریافتیم چه! همین پاسداشت وحضور در جمع اینهمه اهل منظور و این طایفه غیور، نورٌعلی نور است! به نظر می رسد هنوز نگاهمان ذره بینی است و بدین شیوه، شیوایی پدیده ها و زیبایی چهره ها رؤیت نمی شود.
زمانی باید بگذرد تا زمانیان از دورش ببینند و دورش جمع شوند و نامش در کتیبه عالمان ربانی و فقیهان صمدانی ثبت نمایند. حضرت آیت ا... العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی به کرامت نفَس پدر، در پس درخواستی مستمر از آن درّالدّرر، کحل البصر علی بن موسی الرضا المرتضی صلوات الله علیه و اله وسلم به همان کیفیت که تقاضا شده بود پا به عرصه وجود و طریق و نزع گذاشت و انشاءا... برهمین منوال از صراط خواهد گذشت. برای آن هبۀ الهی چنین دعا کرد: «اللهم طول عمره و وسّع فی رزقه و اجعله من العلماء العاملین بفضلک و کرمک یا ارحم راحمین».
تردید نباید کرد آن مرد بزرگ از سلاله ابراهیم خلیل بوده است که چون او در کهنسالی تقاضای فرزند ذکوری دارد و برای او چنین دعایی مستجاب میسود.
«فَبَشـَّرناها بِاِسحاقَ وَ مِن وَراءِ اسحاقَ یَعقوبَ * قالت یا وَیلَتا ءِ اَلِدُ وَانا عَجوزٌ وَ هذا بَعلی شَیخاً انَ هذا لَشیءٌ عجیبٌ * قالوا اَتَعجَبینَ مِن اَمرِاللهِ رَحمَتُ الله وَ بَرَکاتُهُ عَلیکُم اَهلَ البَیتِ اِنّه حمیدٌ مجیدٌ»
و از خداوند جلّ و علا فرزندی عالم و عامل میطلبد و آن سمیع و شنونده، آن خداوند دهشمند و آن بارُّ و بخشنده این بار بیش از آنش میدهد که می طلبد! چه! آن گاه که در محضر استاد و مرجعش حضرتآیت الله العظمی آقای شیخ عبدالکریم حائری مشغول تدریس است و به امر ایشان در حال تعلیم و تعلم، اراکیان مغبون که هم استاد و هم این بزرگ شاگرد را ازدست داده اند استدعای بازگشت ایشان را دارند با این تعبیرکه ایشانرا برای اداره امور دینی و تأسیس حوزه علمیه اراک اعزام نمایید و حضرت شیخ می فرمایند: «من می خواهم او را آقای دنیا کنم، شما می خواهید او را آقای اراکش کنید ؟!»
و گویی برای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بازویی به قوّت حضرتش تدارک دیده میشد. جایی شنیدم که فرموده بودند؛ درسها بسیار به سختی و مرارت در حافظه اشان می مانده است و شبی استغاثه میکنند و در آن حال که به قال نیاید و البته هرکس را نشاید: امیرالمؤمنین مولی الموحدین (ع) را در خواب می بینند که قاشقی عسل بر دهانشان می نهند و زان پس علم و دانش، نقشی از حک برخاطرشان می اندازد.هنیاً لک
کسی که از عسل کندوی علی نوشد
حلاوتش ببرد مزه بهشت از یاد
خوشا به حال تو ای سید جلیل القدر
که قرعه کرم حیدرت بنام افتاد
بعد از آن عنایت بی حد و لطف بی عدد، شبها را مغتنم می شمارد. آن شبها که مهتاب است در زیر آن نور بیخزینه و چون تاریک است از پی سوز بی هزینه که در معبر تعبیه گشته، برای ثبت علم و ادب در دفتر حافظه استفاده فراوان میبرند.
تواضع حضرتش بیتردید مقدمه شاگرد پروری است چگونه می توان در مقابل یک قاری مصری در مقام مرجعیت آنقدر متواضع بود که تقاضای اصلاح حمد و سوره خود را بکند.
هرچه در خردی بکاری در بزرگی بدروی! کودکی که حاضر نیست همراه همکلاسی اش از میان مزرعه ها رد شود با این استدلال که شاید صاحبان کشتزار راضی نباشند، حاضر شود دیر به مکتب برسد و مورد اعتراض معلم قرار گیرد اما از روی ورع و تقوا و عدم ریا حتی علت اصلی دیر آمدن خود را بازگو نکند! عصر حاضر شاهد تحولات بیشمار و فرو ریختن حصار و ظهور قدرت های بی مقدار اما بنا بر مشیت الهی برای مکتب جعفری خوش آثار بود.
فرو پاشی عثمانی و تکه تکه شدن کشور های مستعمره اش و انقلاب مشروطیت تا تحقق مشروعیت که در پس پیروزی نهضت حضرت امام صورت گرفت و ارائه اندیشه سیاسی مکتب اهل بیت و تغییرات عمیق بلوک شرق و برخواستن قدرت دیگر بنام اسلام، همه و همه شرایطی بسیار بعید از گذشته سرشار از حرمان و کتمان پیش روی ما قرار داده است.
آنچه این نظام را در دنیای امروز بصورت یک ابر قدرت تدارک میبیند اقتداریست که ناشی از مقبولیت و محبوبیت، به تبع مشروعیت در چشم و دل جهانیان جا داده است. این حال را نه به خودی خود یافته ایم و این کسوت را نه صرفاً به همت خود بافته ایم که دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم. این عبارت پر عبرت پر اعتبار از رهبر فرزانه انقلاب است که:«آن عالم بزرگ، فقیه نام آور، مرجع عظیم الشأن عبد صالح و تقی و نقی و زکی آیتاللهالعظمی آقای حاج سید محمدرضا گلپایگانی سی و دو سال مرجع تقلید، حدود هفتاد سال مدرس حوزه علمیه قم و حدود هشتاد و پنج سال سرگرم فرا گرفتن و آموختن فقه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلمبودند.»
به تعبیر ایشان اولین مدرسه علوم دینی، اولین مؤسسه بزرگ قرآنی، اولین فهرست بزرگ فقهی و حدیثی، صدها مدرسه و مسجد و مؤسسه تبلیغ دین را بنیاد نهادند. هزاران شاگرد را از فقه پخته و عمیق خود بهره مند ساختند. بسیاری آرا و نظرات فقهی که حاکی از روشن بینی و ذهن نوگرای ایشان بود ارائه کردند و بالاتر از همه با منش و رفتار پرهیزکارانه و با طهارت و تقوایی که می توانست برای علما و فقها، الگویی زنده و ملموس باشد، عمری پر برکت را به نزاهت کامل گذارنیدند. آن بزرگوار یکی از اسطوانه های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بشمار میآمد.»
در رَسای این بی هماورد میدان اولین ها چه کسی تعابیری زیباتر و گویاترآورده است. اول آنکس که خریدار شدش، ایشان بود! بحث ولایت فقیه را در سال 1373 هجری قمری شروع می کنند. یکی از شاگردان مبرّز ایشان به جمع آوری آن تقریرات همت می گمارند وچون به ایشان می سپارند بر حاشیه اشاراتی می نگارندکه پس از کامل شدن در کتم زمان می ماند تا پیروزی انقلاب! که تحت عنوان«الهدایه الی من لهُ الولایه»به زیور نشر مزیّن میشودد. مگر غیر ازاین است که:
بی اذن تو یک خوشه از این تاک نیفتد!
هرکس به طریقی ره ما صاف نمودست
با خون دل قیس و هم تیشه فرهاد
چه کسی انکار میکند که شکستن گردن علامه شیخ فضل الله نوری به طناب خصومت بی دینان و بی تعصبی خویشان و کتک خوردن شیخ بافقی و شهادت شهید مدرس بر سر سجاده و خون دل خوردن حاج شیخ عبدالکریم حائری و مردن و دق کردن دلسوزان دین، تضمین این حکومت اعتلا آفرین و سیطره ساز مستضعفین زمین، بوده است.
هرکس به طریقی سخن از حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
آنروز که شیخ بزرگ و عالم سترگ مؤسس حوزه علمیه قم در نامه اش مینویسد: «اگر مایلید به قم بیایید، نان جوی پیدا میشود و با هم میخوریم» و فقط سمعاً و طاعتاً از شاگردش میشنود آیا غیر ازاین است که ردپای ایشان را تا قلب لندن در مجمع جهانی اسلام با نگاهی ماورایی میبیند؟! و گرنه چگونه میگوید من می خواهم اورا آقای دنیا کنم، شما می خواهید اورا آقای اراکش کنید؟! به نان جوآقا شیخ عبدالکریم قناعت می کند که آنگونه حضرت حق به ایشان عنایت می کند. چون دلش به حال دینش می سوزد به نان جو می سازد! این دین با این آیین مردان یقین، امروز علمدار بیداری اسلامی که جای خود الهام بخش، بیداری جهانی شده است.
این حوزه با مردان قانعی همچون حضرتآیتاللهالعظمی گلپایگانی بر دنیا سیطره افکنده است. به خدا قسم استکبار جهانی از بمب اتم ما نمی هراسد. بمب را در کلام هر طلبه ای که از کارخانه انسان سازی حوزه بیرون می آید، می جوید. آنچه که میگوید برای گم کردن نشانه ها ست . سلاح هراسناک درنزد غرب، عزم، ایمان، شجاعت و پایمردی مردم و پیوند با رهبری گرانقدر و عالمان عالیقدر است. قد خمیده مسلمانان به تبع سرو وجود ملت عزیز ایران به ایستادن کرده است. از آن می ترسند؛ و حقطلبان دنیا از آن عزیزمان می شمارند:
که ایستاده چو کوهیم در مقابل باد
نه همچو ساقه گندم که با نسیم افتاد
عزیزمان میشمارند که:
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
به اجتناب از اطناب و دوری از تصدیع بیش از این، کلام را با تشکر بی حد از سینه سوختگانی که آتش این محفل را گدازان نگاه داشته اند به اتمام می رساند و از تمامی گردآمدگان و گردآورندگان این، مجلس کم نظیر به نهایت سپاسگذارم و به استمرار پاسداشت در معرفی آن فقیه آگاه دل بصیرت حاصل امیدوارم.
توفیق رفیق طریق عزت و اعتبار یکایک شما باد.
رفت زین دنیای فانی حضرت گلپایگانی
دانمت جنت مکانی حضرت گلپایگانی
چشم اگر می دوخت بردنیا یقین دان، ریشه دارد
در نگاهی آسمانی حضرت گلپایگانی
در افقهای نگاهش، نغمه و سوزی دگر بود
داشت آهنگی جهانی حضرت گلپایگانی
باقیات الصالحاتش، مدرس و مستشفیاتش
ماَ نداز تو جاودانی حضرت گلپایگانی
دین حق را اعتلا بخشیدی از آن فقه روشن
حصن دین را پاسبانی حضرت گلپایگانی
ای فقیه چون زراره می درخشی چون ستاره
داری از جدت نشانی حضرت گلپایگانی
چون هدایت یافتی مرجع شدی برخلق و دانم
خود مقام خویش دانی حضرت گلپایگانی
گفت: اللهم طول عمره آنگونه گشتی
هم نشد قدت کمانی حضرت گلپایگانی
عزّ اسلامی و داری نقش در این نهضت ناب
گفت رهبر بیش از آنی حضرت گلپایگانی
هرچه کردی جز رضای حضرت باری نکردی
با قلم یا هم زبانی حضرت گلپایگانی
از خدا خواهم که در روز جزا گردی شفیعم
خوش شوم زین پشتبانی حضرت گلپایگانی
در ادامه این همایش آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری، مدیر حوزههای علمیه، حجتالاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی، رییس دفتر مقام معظم رهبری، حجتالاسلام والمسلمین سیدجواد گلپایگانی فرزند ارشد حضرت آیتالله گلپایگانی(ره) سخنرانی کردند که هر یک در وصف جایگاه برجسته فقه و فقاهت سخن گفتند و از حضرت آیتالله گلپایگانی به عنوان نابغهای در عالم اسلام، فقه و مرجعیت نام بردند.
در این کنگره که شخصیتها و مسؤولان استانی و کشوری، ائمه جمعه برخی استانها، نمایندگان مجلس، اساتید حوزه، مقلدان، مریدان و علاقهمندان به فقه و فقاهت شرکت داشتند، از 14 اثر منتشر شده شامل کتاب، مقالات، مصاحبه، زندگینامه، اسناد نویافته، اسناد ساواک، کتاب ولایت فقیه، چهل چراغ خاطرهها، کتاب رساله توبه، کتابنامه، المرجع الاعلی و چندین اثر ارزشمند دیگر از حضرت آیتالله گلپایگانی رونمایی شد.
برگزاری نمایشگاهی از آثار حضرت آیتالله گلپایگانی(ره)، پخش فیلم مستند از زندگی آن مرحوم و انتشار کتابهای باقی مانده از این مرجع تقلید از دیگر بخشهای این کنگره بود و در پایان از تمبر یادبود به همراه نرمافزار جامع آثار و 14 جلد کتاب در 12 عنوان از آثار این عالم فرزانه که به تازگی چاپ شده است، رونمایی شد، تجلیل از مقالات برتر پایانبخش این مراسم بود.
گفتنی است، روز دوم کنگره فقیه آگاه، جمعه 19 آبانماه با سخنرانی حضرت آیتالله جعفر سبحانی و آیتالله مرتضی مقتدایی در سالن همایشهای اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گلپایگان برگزار و همان روز پس از نماز مغرب و عشا، مراسمی نیز با سخنرانی آیتالله سیدیوسف طباطبایی، امام جمعه اصفهان در مسجد جامع گوگد برپا میشود.
ارسال کردن دیدگاه جدید