در پی خبر چندی پیش برخی رسانه‌ها مبنی بر اظهارنظر محمد خاتمی بر عدم وقوع تقلب در انتخابات انجمن اسلامی 5 دانشگاه در نامه‌ای به وی تکذیب یا تایید این خبر را جویا شدند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متن این نامه به شرح زیر است:

جناب آقای محمد خاتمی

یکی از ابعاد شکل‌گیری این شرایط فتنه‌گون، ایستادن امثال شما در برابر جمهوریت نظام بود که مدعی‌شدید: هر کس غیر از ما از سبد رأی بیرون آید، انتخابات باطل است.

شاید فکر می کردید مردم به اراده‌ی شما باید تصمیم بگیرند که چه کنند و به چه کسی رأی بدهند!

حال و پس از گذشت این مدت طولانی از این افتضاح، اظهاراتی از شما بر روی خروجی سایت‌های خبری دیده شد که ما دانشجویان بر خود لازم می دانیم بنا بر وظیفه و تکلیف، در رابطه با محتوای این خبر که با تیتر دیدار خاتمی با جمعی از اصلاح‌طلبان در روز عید سعید غدیر خم منتشر شد، مواردی را با شما در میان بگذاریم:

در متن این خبر از قول شما آمده است "من شنبه پس از انتخابات به دیدن میر حسین موسوی رفتم و به او گفتم ممکن است تخلفی در انتخابات صورت گرفته باشد اما تقلبی که رای تو را عوض کرده باشد اتفاق نیفتاده است. من مطمئنم که شما رای نیاورده ای."

اولا؛ آقای خاتمی، سوال دانشجویان از شما این است اگر این اظهارات منتسب به خود را تایید می کنید،چرا بعد از گذشت بیش از سه سال از حوادث انتخابات ریاست جمهوری، به این نتیجه رسیدید که نظر خود را در ارتباط با عدم وقوع تقلب در انتخابات بیان کنید؟

آیا دلیل این اظهارات دیرهنگام، شکست کامل تئوری انقلاب مخملی در سال 88 است؟

نگاه ساده لوحانه‌ی شما و عقبه‌ی فکریتان به جامعه و حاکمیت و نوع ارتباط این دو باعث شد، خیال کنید با " اسم رمز تقلب" و سو استفاده از احساسات گروهی از جامعه می توانید این پیوند عمیق را سست کنید و مردم و نظام را رودرروی یگدیگر قرار دهید. اما گویی در جلسات متعدد خود با تئوری پردازان انقلاب مخملی به این مهم توجه نکردید که این ملت و حکامیت دو جزء مجزا نیستند، که بتوان جدایشان کرد.

شما با توجه به این که می‌دانستید در انتخابات تقلبی صورت نگرفته است با حمایت از تهمت‌های بی شرمانه‌ی دیگر سران فتنه و تکمیل پازل دروغ‌گویی آنها، باعث ریخته شدن خون بی گناهانی شدید که در آن روزها مظلومانه به شهادت رسیدند. صدای مادران و پدران داغدیده‌ی آنها را نمی شنوید که فریاد "بای ذنب قتلت" سر میدهند؟ عبای شما آلوده به این خون‌هاست و بدانید دیر یا زود گریبان گیرتان خواهد شد.

اگر شما در اظهار نظرتان صادق بودید و از روز نخست اعتقاد داشتید در انتخابات تقلبی صورت نگرفته است چرا در حالیکه هنوز انتخابات به پایان نرسیده بود به موسوی پیام تبریک فرستادید؟

طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب:" انسان نباید بازیچه دشمن شود و اگر غفلتی هم کرد ولی در وسط کار متوجه موضوع شد، باید بلافاصله راه خود را تغییر دهد. "

آقای خاتمی

چرا با حضور در تجمعات معترضان بر آتش فتنه دمیدید؟ چرا نتایج انتخابات را مشکوک توصیف کردید و هزاران چرایی که در ذهن ماست و نمی دانیم آن را با چه رنگی در کتاب تاریخ انقلاب اسلامی بنویسیم، رنگ غفلت یا رنگ خیانت؟

البته مردم انقلابی ایران با بصیرت خود و با تبعیت از قافله سالار این جریان، راه را از بی راه تشخیص دادند و در گردنه‌های سهمگین رسیدن به سعادت با سلامت عبور کردند. هر چند در قبال رویش های بیشمار این جریان و این قافله، عده‌ای دنیا زده به دره‌ی خسر الدنیا و الاخره سقوط کردند.

دوم؛ روی دیگر ماجرا این است که شما این اظهارات را مخدوش می دانید و جمله‌ی منتسب به خود را مبنی بر "اطمینان از عدم رای آوری موسوی" تکذیب می کنید. شاید با این کار هنوز نیم نگاهی به پایگاه‌های ناچیز ضد انقلاب از قبیل لیبرال‌ها، منافقین، همجنس بازان و ... دارید و فکر می کنید جنازه‌ی بی جان جریان شکست خورده‌ی سبز با تنفس‌های مصنوعی و تریبون‌های مناسبتی احیا می شود و دوباره می توان برای خیانت به خون شهدا به آن جریان امید داشت.

دوران اظهارنظرهای دو پهلو گذشته است. دوره‌ی کسانی که فکر می کنند ویترین روحانیت را می توان با محتوای لیبرال ممزوج کرد و این دو راهمسو کرد، گذشته است. ملت با کسی عقد اخوت نبسته است، هر کسی با اصرار از کشتی نجات نظام خارج شود با هرگونه پیشینه و در هر لباسی باشد عاقبتی جزء فرزند نوح نخواهد داشت.

والسلام

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت خوارزمی