حالا ديگر كوچه هاي دلمان دوباره بوي اسپند و آينه گرفته و صداي سنج و طبل با ضربان قلبمان همگام مي شود دوباره آب، همه زندگي ما مي شود و اشك، تاج عزت و دلدادگي ما در وسعت هميشه جاودان عطش عطش عاشقي منظومه حماسه و احساس و تدبير در گرماگرم جهاد عاشقانه دوباره آه مي شويم در پس خيمه هاي عزاي سيد و سالار عشق دوباره دست بر سينه تمام قد، به احترام ارباب دل هاي سوخته و غيرت هاي آخته، پيراهن هاي مشكي را بر تن مي كنيم و خون مي شويم در تاريخ آزادگي جهان كه با نام حسين(ع) آغاز مي شود و با برق نگاه عباس(ع) تدريس مي شود و با صبر و صلابت زينب(س) منتشر مي شود و با بغض سنگين سيدالساجدين تداوم مي يابد. دوباره تقويم عزت شيعه ورق مي خورد و به روزهاي پرواز در بيكران عزت حسيني نزديك مي شود؛ نداي هل من ناصر حضرت سيدالشهداء سلام الله عليه در سلول سلول وجود انسان شنيده مي شود و دوباره عطر سيب در خانه خانه شهر مي پيچد؛ همان عطري كه قرن هاست دلهاي ما را باراني مي كند دوباره هر لحظه بوي كربلا ذكر شب هاي ما مي شود و تكيه هاي سوگواري خون خدا در سرزمين خورشيد برپا مي شود محرم از راه رسيد؛ سلام بر تو اي ماه خوب خدا، ماه پيروزي خون بر شمشير.